۴-۴-۱ بافت ۴۸
۴-۴-۲ رنگ ۴۸
۴-۴-۳ بو ۴۹
۴-۴-۴ طعم ۴۹
۴-۴-۵ پذیرش کلی ۴۹
فصل پنجم : نتیجه گیری
۵-۱ نتیجه گیری ۵۱
۵-۲ پیشنهادات ۵۲
۵-۲-۱ پیشنهادات پژوهشی ۵۲
۵-۲-۲ پیشنهادات اجرایی ۵۲
منابع ۵۳
پیوست ها ۶۴
چکیده انگلیسی ۶۵
فهرست جدول ها
جدول۱-۱٫انواع پلی آمید ۵
جدول ۱-۲٫ خواص ممانعت کنندگی رزینهای پلیمر های مختلف در دمای ۲۳ درجه سانتیگراد،برای فیلم های با ضخامت ۲۵ میکرومتر ۷
جدول ۴-۱٫میانگین آنالیزتقریبی ماهی قزل آلای رنگین کمان (رطوبت، خاکستر، چربی کل، پروتئین کل) ۳۱
جدول۴-۲٫ مقادیر پراکسید(PV) برای تیمارهای مختلف نسبت به زمان برحسب میلی اکی والان اکسیژن بر کیلوگرم چربی ۳۲
جدول۴-۳٫ مقادیر تیوباربیتوریک اسید(TBA) برای تیمارهای مختلف در طول دوره نگهداری برحسب میلی گرم مالون دی آلدئید در کیلوگرم بافت ماهی ۳۴
جدول۴-۴٫ مقادیر اسیدهای چرب آزاد(FFA) برای تیمارهای مختلف در طول نگهداری برحسب درصد اسید اولئیک ۳۷
جدول۴-۵٫ مقادیر عدد بازهای نیتروژنی فرار(TVB-N) برای تیمارهای مختلف آنتی اکسیدان نسبت به زمان میلی گرم در ۱۰۰ گرم گوشت ۳۸
جدول ۴-۶٫ مقادیر برای تیمارهای مختلف در طول دوره نگهداری ۴۰
جدول۴-۷٫ مقادیر شمارش کل باکتری(TVC) برای تیمارهای مختلف نسبت به زمان برحسب log cfu/g 42
جدول۴-۸٫ مقادیر باکتری های سرمادوست(PTC) برای تیمارهای مختلف نسبت به زمان برحسب log cfu/g 45
جدول۴-۹٫ مقادیر باکتری های انتروباکتریاسه(EBC) برای تیمارهای مختلف نسبت به زمان برحسب log cfu/g 46
جدول۴-۱۰٫ نتایج ارزیابی حسی برای تیمارهای مختلف نسبت به زمان ۵۰
چکیده
مطالعه حاضر جهت بررسی تاثیر بسته بندی فعال پلی آمیدی بر ماندگاری فیله ماهی قزل آلای رنگین کمان در دمای یخچال انجام شد. این بسته بندی با افزودن عصاره متانولی چای سبز درفیلم پلی آمید۶ تهیه شد. تولید فیلم فعال پلی آمید۶ حاوی عصاره چای سبز با روش ریخته گری حلال[۱] در غلظتهای ۰، ۵/۲، ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ درصد انجام شد. ماهی های بسته بندی شده به روش دوخت حرارتی در یخچال در دمای ۴ درجه سانتی گراد در یک دوره ۲۰ روزه نگهداری شد.. طی نگهداری ارزیابی کیفی ماهیان در دوره های ۴روزه از طریق اندازه گیری فاکتورهای شیمیایی (اسیدهای چرب آزاد، تیوباربیوتیک اسید، مجموع بازهای نیتروژنی فرار، pH و مقادیر پراکسید)، میکروبی (شمارش کلی باکتری ها ، باکتری های سرما دوست و باکتری های انتروباکتریاسه)و همچنین ارزیابی حسی نمونه ها انجام شد.نتایج نشان داد که بسته بندی حاوی عصاره چای سبز در مقایسه با نمونه شاهد اختلاف معنی داری (۰۵(p<0/در به تاخیر انداختن فساد شیمیایی و میکروبی داشت و افزایش زمان نگهداری باعث افزایش میزان اسیدهای چرب آزاد، تیوباربیوتیک اسید، مجموه بازهای نیتروژنی فرار،PH و پراکسید شد که این افزایش در نمونه شاهد سریع تر و بیشتر بود. نتایج آنالیز حسی بیانگر کیفیت مناسب نمونه های تیمار در مقایسه با نمونه های شاهد بود. نمونه های بسته بندی شده در بسته بندی حاوی ۲۰ و ۴۰ درصد عصاره از نظر فاکتورهای ارزیابی کیفی شیمیایی و میکروبی تا پایان دوره نگهداری قابل مصرف بود و اط نظر حسی ئر حد متوسط بود.بسته بندی فعال پلی آمیدی حاوی عصاره چای سبز منجر به افزایش ماندگاری ماهی قزل آلای رنگین کمان طی نگهداری در یخچال گردید و توانست عمر نگهداری ماهی را از ۷۲ساعت در دمای یخچال به ۲۰ روز در همین دما ارتقاء دهد.
واژه های کلیدی: فیلم فعال، پلی آمید۶، عصاره چای سبز، قزل آلای رنگین کمان، فساد شیمیایی و میکروبی
فصل اول: کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
واژه یا اصطلاح بستهبندی به هرماده، ظرف یا پوششی که جهت جلوگیری از آلودگی طی حملونقل و جا به جایی، حفاظت، بهبود و بازاریابی یا فروش هر فرآورده یا ماده بهکار میرود اتلاق میگردد)لپز،۲۰۰۴)[۲] هدف صنعت بستهبندی حفاظت از مواد غذایی به بهترین شکل و با حداقل هزینه میباشد، به طوری که مصرف کننده و تولیدکننده بیشترین رضایت را داشته باشند. تقاضا برای تولید محصولات غذایی تازه، ایمن و با حداقل فرایند درحال حاضر از جمله مهمترین چالش هایی میباشد که امروزه صنعت بسته بندی مواد غذایی با آن مواجه میباشد و همواره به دنبال راهکاری برای حفظ کیفیت و ایمنی غذا در زمینه بسته بندی بوده است. انتخاب صحیح مواد و روش مناسب بسته بندی باعث حفظ کیفیت محصول می شود. شناختهترین مواد بستهبندی دارای خصوصیات ذکر شده مواد بستهبندی پلاستیکی میباشند . شناختهترین مواد بستهبندی دارای خصوصیات ذکر شده مواد بستهبندی پلاستیکی میباشند(دالین و همکاران،۱۹۹۸)[۳]. توسعه روزافزون صنایع پتروشیمی و پیشرفت سریع تکنولوژیهای مربوط به تولید پلاستیکهای صنعتی موجب کاربرد هر چه بیشتر پلیمرهای نفتی در صنایع بستهبندی و به خصوص بستهبندیهای ویژهی مواد غذایی شده است. دلیل این امر دسترسی آسان به ماده اولیه، هزینه نسبتا پایین، ویژگیهای مکانیکی مطلوب و بازدارندگی خوب میباشد (سیراکوزا وهمکاران،۲۰۰۸)[۴].
تکنولوژی بسته بندی طی دو دهه گذشته تکامل یافته است. هدف از بسته بندی ماهی تازه به تأخیر انداختن فساد، کاهش افت وزن در خرده فروشی یا در سطح مصرف کننده است. سیستم های بسته بندی، دامنه ای از لفاف پیچیدن برای نگه داری کوتاه مدت در سرما و عرضه در خرده فروشی تا بسته بندی در اتمسفری با ۱۰۰ % دی اکسیدکربن برای نگهداری طولانی در سرما، گسترده است. انتخاب نمودن یک بسته بندی محافظ خوب برای ماهی تازه و دستیابی به بازار فروش مطلوب، نیازمند دانستن اصول فرایند فسادی است که محصول تحت تأثیر آن قرار می گیرد. شرایط بهداشتی محصول قبل از بسته بندی و مدت زمانی که محصول باید نگهداری و توزیع شود عوامل اصلی در نگهداری ماهی تازه و سرد شده است که باید مد نظر قرار گیرند. حفظ ظاهر جذاب و تازه محصول ، در تأخیر در فساد میکروبی است. به حداقل رساندن افت در اثر ترشح شیرابه از نظر اقتصادی مهم است چرا که چنین افت هایی سبب می شود تا محصول با سود کمتری فروخته شود. (کری و لدوارد،۲۰۰۲)[۵].
۱-۲- تعریف بسته بندی
تعاریف مختلفی از بسته بندی ارائه شده است، از جمله : به عنوان محافظی که سلامت کالای محتوی خود را از مرحله پس از برداشت و تولید تا مرحله مصرف (نگهداری یا انبارمانی) حفظ کند.
بسته بندی به معنای ساخت یا تهیه و تعبیه ظروف یا محافظی است که سلامت کالای محتوی خود را در فاصله زمانی بعد از برداشت، تولید، حمل و نقل، انبارداری و توزیع تا مصرف نهایی حفظ کند و از صدمات و خطرات احتمالی فیزیکی یا شیمیایی آن جلوگیری کند.بسته بندی به معنای تهیه ظروف، محافظ یا سیستمی است که سلامت کالای محتوی خود را در فاصله تولید تا مصرف حفظ نموده و آن را از ضربات، صدمات، لغزش، فشار و ارتعاش مصون نگه دارد(پین پین،۱۹۹۲)[۶].
۱-۳ ضرورت پوشش دهی گوشت های تازه
انتخاب فیلم ها و پوشش ها برای بسته بندی گوشتها به واسطه نفوذپذیری آن ها به رطوبت و گاز تعیین می شود. اغلب فیلم ها و پوشش های به کار رفته به منظور اجتناب از افت وزن گوشت ها، سدهایی در برابر رطوبت هستند. برای گوشت های تازه جایی که افزایش عمر نگهداری مد نظر است بسته هایی با سرعت انتقال پائین به گازها استفاده می شوند (کری و لدوارد،۲۰۰۲)[۷]. بر این اساس فیلم ها و پوشش های خوراکی مزایای زیادی برای گوشت های تازه یا فرآوری شده دارند که ازآن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- از طریق کاهش دادن افت رطوبت طی نگهداری گوشتهای تازه، از افت وزن محصول به هنگام فروش و تغییر بافت آن جلوگیری می کنند.
۲- با جلوگیری از خروج عصاره از گوشت های تازه، سبب حفظ مواد مغذی شده ضمن این که با این روش دیگر نیازی به پد رطوبت گیر در ته ظروف بسته بندی نمی باشد.
۳- از آن جایی که انتقال گازهای مثل اکسیژن و دی اکسیدکربن مشخصا پایداری ماده غذایی را تحت تاثیر قرار می دهند و حالت اولیه فساد در بسیاری از مواد غذایی اکسیداسیون چربی، ویتامین ها، ترکیبات معطر و رنگدانه ها می باشد فیلم ها و پوشش های خوراکی در مورد مواد پروتئینی و گوشتی با کنترل نفوذپذیری گازهای اکسیژن و دی اکسیدکربن سبب کاهش اکسیداسیون چربی و کاهش بار میکروبی می گردند. تصعید مواد فرار از محصول پوشش دار کاهش یافته از نفوذ مواد فرار محیط اطراف به آن جلوگیری می کنند و لذا از تغییر بو و طعم محصول جلوگیری می نماید (کاتر،۲۰۰۶)[۸].
۱-۴ پلی آمید
پلی آمید ها موادی هستند که در آنها گروه های آمیدی به صورت تکرار شونده وجود دارند.این مواد به دلیل ترکیب منحصر به فردشان از جمله استحکام مکانیکی،دفرمگی دمایی در دمای بالا،انعطاف پذیری و استحکام بالا،خواص ممانعت کنندگی خوب در برابر اکسیژن ،مواد شیمیایی و آروما،قابل انعطاف با حرارت در صنعت بسته بندی بسیار مورد استفاده هستند. در میان پلیمر های مورد استفاده در بسته بندی ،پلی آمید ۶ دارای سهم ۸۳% در این میان می باشد.البته لازم به ذکر است که امروزه واژه نایلون به عنوان واژه ی عمومی به پلی آمید ها نسبت داده می شود.به طور کلی خواص پلی آمید ها از گروه های آمید آنها نشات می گیرد. به هر حال واحد های آمید هم،واکنش قوی ای را با آب تشکیل می دهد که همین امر موجب جذب آب در دامنه ی ۲-۲۰% در آن می شود.این مولکولهای آب در باندهای هیدروژنی جایگیری شده نیروهای جذب کننده داخل مولکولی را سست کرده و به عنوان یک روانساز موجب قابلیت تغییر شکل استثنایی و القاءکشسانی بسیار خوب به پلی آمید ها می شود.
۱-۴-۱ انواع پلی آمید ها
پلی آمید ها از ۲ نوع AوB سنتز می شوند که در نوع A گروه دی اسید با گروه دی آمین ترکیب می شود و در نوع B فقط یک گروه آمینو اسید موجود است.در نوع A تعدادی از اتمهای آمین کربن با تعدادی از اتمهای اسید کربن ترکیب می شوند و در نوع B فقط تعدادی از اتمهای آمینو اسید کربن وجود دارند.
همانطور که پیش از این گفته شد، یکی از حقوق کودکان بزهدیده، حق مشارکت در فرایند رسیدگی است.. در این راستا نظام عدالت کیفری وظیفه دارد فرصتها و امکانات لازم را برای مشارکت و ابراز عقیده آنان فراهم نماید.
بند ۲ ماده ۱۲ کنوانسیون حقوق کودک در این باره بیان میدارد که باید برای کودک فرصتهایی فراهم شود تا بتواند در هر یک از مراحل دادرسی، اجرایی و قضایی مربوط به وی به طور مستقیم و یا از طریق یک نماینده یا شخصی مناسب ، عقیده خود را ابراز نماید. ماده ۴۱ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان نیز دادگاه را مکلف نموده است برای مشارکت کودک در فرایند رسیدگی، بدون ورود آسیب به وی، تدابیر واقدامات مقتضی از قبیل فراهم آوردن امکان مشارکت او بدون حضور فیزیکی را اتخاذ نماید.
الف: همکاری با مرجع قضاییدرفراهمآوردن امکان مشارکت کودک بزهدیده درفرایند رسیدگی
کودکان آسیبپذیری بیشتری داشته و بیش از دیگران در معرض خطرات ناشی از بزه دیدگی دومین قرار دارند، به همین دلیل امروزه بسیاری از کشورها، شیوه های آسانتر و منعطفتری را برای مشارکت دادن کودکان در فرایند رسیدگی اتخاذ میکنند.
« پژوهشها نشان میدهد که توجه به نظر کودک در رابطه با شیوه بیان اظهارات بسیار مفید خواهد بود و به آنها حس کنترل بر اوضاع و احساس مشارکت میدهد »[۸۸]. مرجع قضایی برای تصمیمگیری در رابطه با شیوه مشارکت، پیش از هر چیز باید نظر کودک را در این باره جویا شود. مددکاران اجتماعی میتوانند با تشریح شیوه های مشارکت برای کودک و بیان نقاط مثبت و منفی هر یک از این شیوه ها، او را در تصمیمگیری یاری نمایند. سپس نظر وی را به مرجع قضایی منتقل کنند.
علاوه بر این، مرجع قضایی برای تصمیمگیری در این خصوص، نیازمند کسب اطلاعاتی در زمینه محدودیتها و آسیبهایی که بر روی اظهارات کودک تأثیرگذار است، میباشد. مددکاران اجتماعی به عنوان کارشناسانی که آموزشهای لازم را در زمینه کودکان بزهدیده دیدهاند، میتوانند با ارائه نظرات تخصصی، در این مورد نیز با مرجع قضایی همکاری داشته باشند.
روش ضبط ویدئویی اظهارات کودک و نیز انتقال اظهارات کودک به دادگاه توسط متخصصین، از شیوههایی است که امروزه در بسیاری از کشورها به منظور آسان کردن مشارکت کودکان مورد استفاده قرارمیگیرد. در این میان مددکاران اجتماعی، هم در انتخاب شیوه مشارکت و هم در اجرای این روشها، میتوانند تأثیرگذار باشند. برای آشنایی بیشتر با فعالیتهای مددکاران در این زمینه، در ادامه به شرح هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
۱- ضبط ویدئویی اظهارات کودک بزهدیده
در این روش اظهارات کودک بزهدیده که در مصاحبه با مددکاران آموزش دیده بیان شده، در یک نوار ویدئویی ضبط و در دادگاه پخش میگردد.
ضبط اظهارات کودک در محیطی حمایتی و صمیمی، او را از تکرار وقایع نزد مرجع قضایی معاف نموده و از آسیبهای ناشی از حضور در دادگاه در امان میدارد. بهعلاوه، این امکان را برای مرجع قضایی فراهم میکند که در صورت لزوم اظهارات را چندین بار بازنگری نموده و به جزئیات آن توجه نماید. مزیت دیگر این روش، ضبط جزئیاتی است که ممکن است به مرور زمان از ذهن کودک پاک شود. در سیستم قضایی ما معمولاً فاصله بین وقوع جرم و زمان تشکیل دادگاه، چندین ماه به طول میانجامد و در طول این مدت ممکن است کودک بسیاری از جزئیات را فراموش کند. ضبط اظهارات کودک در زمانی نزدیک به وقوع جرم میتواند در حفظ جزئیات واقعه مؤثر باشد.
مددکاران برای انجام مصاحبه، باید آموزشهای لازم را در زمینه چگونگی طرح سؤالات و شیوه های برخورد با کودکان در سنین مختلف دیده باشند. آنها باید اعتماد کودک راجلب نموده و محیطی را فراهم کنند که کودک در آن احساس آرامش و امنیت داشته باشد. سپس هدف از انجام مصاحبه را به شیوهای که برای کودک قابل فهم باشد، توضیح داده و به او یادآوری کنند که گفتههایش ضبط میشود. سؤالاتی که از کودک پرسیده میشود، باید کوتاه و ساده باشد و او را به سمت پاسخ راهنمایی نکند. مصاحبه کننده در طول مصاحبه باید آرامش خود را حفظ نموده و از شنیدن سخنان کودک مضطرب نشود؛ زیرا هر گونه تغییر حالتی در فرد مصاحبهکننده ممکن است کودک را از توصیف جزئیات منصرف نماید. [۸۹]
۲- انتقال اظهارات کودک بزهدیده به دادگاه
« امروزه در برخی از کشورها از جمله ایالات متحده، برای متخصصین بیطرف این امکان وجود دارد که با کودکی مصاحبه نموده و سپس اظهارات وی را در دادگاه بازگو کنند »[۹۰]. علت اتخاذ این روش این است که گاهی کودکان به دلایلی از جمله سن کم، سطح پایین قابلیتهای زبانی و مهارتهای حافظه، مشکلات تمرکز، کمرویی و … توانایی بیان اظهارات حتی به صورت ضبط ویدئویی را نیز ندارند.
در این صورت مددکاران میتوانند به یاری کودک آمده، به عنوان فردی آموزش دیده که هم برای کودک و هم برای دادگاه قابل اعتماد است، اظهارات کودک و نظرات وی را به دادگاه منتقل نمایند و بدینوسیله « امکان مشارکت کودکان بدون حضور فیزیکی در جریان رسیدگی »[۹۱] را فراهم آورند.
ب : ایجاد آمادگی در کودک بزهدیده برای مشارکت در فرایند رسیدگی
کودکانی که به عنوان بزهدیده وارد سیستم قضایی میشوند به خصوص کودکانی که مجبور به حضور در دادگاه هستند، آسیبدیدگی های مضاعفی را تجربه میکنند. این مسأله یکی از عواملی است که باعث میشود کودکان بزهدیده خود را از چشم نظام عدالت کیفری پنهان نموده و تحمل رنجهای ناشی از بزه دیدگی را، به ورود به سیستم ناآشنا و ارعابآور قضایی ترجیح دهند.
یکی از تدابیری که امروزه در برخی از کشورها برای رفع این مشکل اندیشیده شده است، برنامههای مربوط به آماده کردن کودک برای مشارکت در فرایند کیفری و حضور در دادگاه است. « هدف از اجرای این برنامهها، تلاش در جهت کاهش آسیبهای بالقوهای است که بهدلیل درگیر شدن کودکان در نظام عدالت کیفری ایجاد میشود »[۹۲].
برای آشنایی بیشتر با اقدامات مربوط به آمادهسازی کودکان، در این قسمت از بحث، به بررسی مؤلفه های اصلی آن ـ که با توجه به برنامههای اجرایی در کانادا تنظیم گردیده است ـ خواهیم پرداخت. این مؤلفه ها عبارتند از : آموزش و اطلاعرسانی درباره فرایند رسیدگی ، کاهش استرس کودکان و همراهیکردن کودکان در دادگاه.
پیش از ورود به بحث باید توجه داشت که برای آمادهکردن کودک، لازم نیست کلیه برنامهها را در مورد وی اجرا نمود؛ بلکه باید هر کودک را به صورت جداگانه ارزیابی کرده و با درنظرگرفتن نیازها و دغدغه های وی، برنامههای لازم برای آمادهشدن او را تنظیم نمود. مددکار اجتماعی با مصاحبههایی که با کودک بزهدیده و خانواده وی انجام میدهد، میتواند نیازها و نگرانیهای آنها را دریابد و برنامههای خود را بر روی این نیازها متمرکز سازد.
۱ـ آموزش و اطلاعرسانی درباره فرایند رسیدگی
بسیاری از دغدغه های کودکان ناشی از ناآگاهی درباره فرایند دادرسی است. کودکان اطلاعاتی درباره چگونگی فرایند دادرسی و جایگاه خود در این فرایند ندارند. آنها نمیدانند به عنوان بزهدیده چه اقداماتی باید انجام دهند و چه مقرراتی را باید رعایت نمایند و همین ناآگاهی باعث نگرانی آنها و خانوادههایشان میشود.
در صورتی که مددکار اجتماعی به این نتیجه برسد که بخشی از نگرانیهای کودک بزهدیده و خانواده وی ناشی از ناآگاهی است، میتواند با ارائه آموزشهای لازم از دغدغه های آنان بکاهد. مددکار اجتماعی برای اینکه به خوبی از عهده انجام این وظیفه برآید، باید اطلاعات کافی درباره مسائل حقوقی و شیوه های آموزش آن به کودکان و خانواده ها داشته باشد.
ارائه اطلاعات و آموزشها باید با توجه به نیاز کودک باشد. بنابراین مددکار ابتدا باید آنچه کودک نمیداند و دانستن آن برایش مفید است به خوبی درک کند و سپس با زبان و شیوهای که برای او قابل فهم است، نگرانیهایش را برطرف کند.
برای تعیین میزان اطلاعات کودک، میتوان از سؤالات ازپیشتعیینشده کمک گرفت. برای مثال برای دریافتن سطح اطلاعات کودک درباره دادگاه میتوان پرسید [۹۳]:
ـ آیا شما میدانید چرا باید به دادگاه بروید؟
ـ در دادگاه چه کسانی حضور دارند؟
ـ وظیفه قاضی در دادگاه چیست؟
ـ منظور از متهم و بزهدیده در دادگاه کیفری چیست؟
ـ قاضی در دادگاه درباره چه کسی از شما سؤال می کند؟
ـ چرا باید در دادگاه حقیقت را گفت؟ اگر شخصی در دادگاه دروغ بگوید، چه اتفاقی میافتد؟
یکی از مفاهیمی که در این مرحله باید برای کودک بزهدیده تشریح شود « مفهوم مسؤولیت » است. کودکان درباره مسؤولیت، ذهنی آشفته دارند. کودک بزهدیده اغلب، در رابطه با آنچه که اتفاق افتاده است، احساس گناه میکند. گمان میکند او متهم را دچار مشکل کرده است و در برابر آشفتگیهایی که به خاطر فاش کردن ماجرا دامن گیر دیگران شده است، خود را مسؤول میداند. « کودکان برای مشارکت مؤثر در فرایند کیفری، باید بدانند که در برابر رفتار دیگران مسؤول نیستند. هنگامی که شخصی تصمیم میگیرد که قانونشکنی کند، باید تبعات آن را نیز بپذیرد. همچنین کودک باید بفهمد که با گفتن ماجرا، مسؤول نتیجه دادگاه نیست؛ بلکه این قاضی است که تصمیم گیرنده است. اظهارات او قسمتی از مدارک و اطلاعات زیادی است که قاضی جمعآوری میکند. تنها وظیفه او این است که ماجرا را آنگونه که اتفاق افتاده است، به زبان خودش برای قاضی بیان نماید »[۹۴].
۲ـ کاهش استرس کودک بزهدیده
یکی از روشهایی که امروزه در برخی از کشورها مورد استفاده قرار میگیرد و کارایی خود را در کاهش استرس کودکان به اثبات رسانده است، روش نقش بازیکردن می باشد. « نقش بازیکردن از طریق ایجاد یک فعالیت سرگرم کننده و آشنا کردن کودک با تشریفات ناآشنای دادگاه، اضطراب کودک را کاهش میدهد»[۹۵].
در این روش، کودک با قرار گرفتن در نقش بزهدیده در دادگاه و پاسخدادن به سؤالات، مهارت های مربوط به خوب گوشدادن، فکرکردن و بلند و واضح پاسخدادن را میآموزد. همچنین یاد میگیرد که کجا و چگونه بگوید که سؤالی را نفهمیده است و یا پاسخ را نمیداند.
یکی دیگر از روش های کاهش استرس کودک آموزش تکنیکهای خودآرامسازی به آنها میباشد. روش فوق این امکان را برای کودک فراهم میکند که هنگام مواجهه با عوامل تنشزا ، بدون نیاز به کمک دیگران از اضطراب و استرس خود بکاهد[۹۶].
هنگامی که کودک نشانه های استرس را بروز میدهد، تنفس به شیوه مؤثر اولین اقدام برای به نظم درآوردن انرژی اوست. برای اجرای این تکنیک بهتر است، کودک در وضعیتی آرام و راحت قرار بگیرد. سپس باید نفس عمیقی کشیده، مدتی مکث نموده، به آرامی هوا را خارج نماید و همزمان با خارج شدن هوا عضلات بدن خود را شل کند. کودک برای به دست آوردن آرامش باید این نوع تنفس را ۱۰ تا ۲۰ بار انجام دهد.
روش دیگر خودآرامسازی، تصویرسازی ذهنی است. تصویرسازی به معنای فکرکردن به منظرهها، تصویرها و احساسهایی است که برای کودک خوشایند است. کودک باید چشمهای خود را ببندد، فکر خود را متمرکز کند و خود را در مکانی تصورکند که در آنجا احساس آرامش، آسودگی و اطمینان خاطر دارد. این روش راهی مؤثر برای رها شدن از نگرانیها و تغییر نگرشهای منفی است.
تکنیک انقباض عضلانی نیز یکی از روش های رایج خودآرامسازی است. برای استفاده از این روش کودک باید عضلات بدن خود را به ترتیب منقبض کند، کمی نگهدارد و سپس رها کند تا تفاوت بین این دو حالت را در یابد. کودک در طول انجام این عمل باید نفس عمیق بکشد و در حالی که هوا را خارج میکند ماهیچهها را نیز رها کند تا هر چه اضطراب و تنش است از بدن او خارج شود.
مددکار میتواند این تکنیکها را طوری آموزشدهد که برای کودک سرگرم کننده باشد. به این ترتیب علاقه کودک به تمرین و تکرار، بیشتر شده و مهارتهای خودآرامسازی در وی ارتقاء مییابد.
۳ـ همراهی کردن کودک بزهدیده در دادگاه
« یکی از راه های مؤثر برای کاهش نگرانیهای رایج کودکان، همراهیکردن آنها در دادگاه میباشد»[۹۷]. « حضور فیزیکی یک فرد آشنا و صمیمی روشی عملی و آسان برای جلوگیری از اضطراب کودک و کمک به تمرکز وی در دادگاه است »[۹۸]. فرد همراه باید از نگاه کودک، صمیمی و قابل اطمینان باشد؛ بنابراین توجه به نظر او درباره اینکه چه کسی در دادگاه همراه او باشد، اهمیت زیادی دارد[۹۹]. مددکار اجتماعی باید در این مورد با کودک گفتگو کند و در صورت لزوم مشورتهای لازم را به او ارائه دهد.
بسیاری از کودکان دوست دارند در جلسه دادگاه والدین همراهشان باشند. در اغلب موارد حضور والدین، حمایت عاطفی مؤثری را فراهم نموده و باعث اطمینان خاطر و احساس امنیت کودکان میشود. اما گاهی نیز حضور آنها در دادگاه برای کودک مفید نیست. زیرا ممکن است آنها افراد پراسترسی باشند، یا از اینکه کودک ماجرای بزه دیدگی خود را فاش میکند احساس شرمندگی کنند و این مسأله بر اظهارات او تأثیر گذار باشد. مددکار اجتماعی با درنظرگرفتن همه جوانب، باید به کودک کمک کند تا بهترین تصمیم را در این مورد بگیرد.
علاوه بر این، مددکار میتواند به افرادی که همراه کودک هستند آگاهیهای لازم را درباره وظایفشان در دادگاه و چگونگی حمایت از کودک ارائه کند. همراه کودک باید بداند که هنگامی میتواند بهترین کمک را به کودک بنماید که آرامش خاطر داشته باشد و خود را مطمئن و دلگرم نشان دهد[۱۰۰]. او باید پیش از تشکیل دادگاه، در طول جلسه دادگاه و پس از پایان آن، همراه کودک بماند و در همه این مراحل همواره کودک را دور از متهم نگهدارد. همچنین باید در کودک احساس امنیت ایجاد نماید و در مواقع لزوم حمایتهای لازم را از او به عمل آورد.
« در بسیاری موارد کودک تمایل دارد شخصی که او را برای دادگاه آماده کرده است، در دادگاه نیز او را همراهی کند. به همین دلیل مددکار اجتماعی با توجه به تاریخ برگزاری دادگاه باید برنامه ریزی لازم را برای حضور داشته باشد »[۱۰۱].
مبحث سوم : نقش مددکاران اجتماعی در مرحله صدور و اجرای حکم
در بین مراحل دادرسی مرحله صدور و اجرای حکم دارای اهمیت ویژهای است. بعداز طی مراحل مختلف، همه نگاه ها به حکم دادگاه است که ببیند تا چه اندازه با موازین علمی و عدالت اجتماعی سازگار است و چقدر به رسالت خود مبنی بر دفاع از مظلوم جامه عمل پوشانده است. عالمانه و عادلانه بودن حکم دادگاه واجرای صحیح آن باعث افزایش اعتماد مردم نسبت به دستگاه عدالت کیفری میشود و بالعکس ناعادلانه بودن آن باعث سلب اعتماد مردم و ناکارآمدی نظام کیفری خواهد شد.
روح عدالت خواهی جامعه از نظام عدالت کیفری انتظار دارد که علاوه بر محکوم کردن بزهکار، بزهدیده را نیز مورد حمایت و تفقد قرار دهد و آلام و خسارتهای وارد بر او را نادیده نگیرد؛ به ویژه هنگامی که بزهدیده، کودکی بیگناه و بیپناه است.
امروزه ضرورت توجه به بزهدیده و حمایت از او در حکم دادگاه مورد توافق جرمشناسان قرار گرفته است. این احکام حمایتی در خصوص کودکان بزهدیده باید حتیالامکان دو مؤلفه جبران آثار بزه دیدگی و پیشگیری از تکرار بزه دیدگی را مورد توجه خود قرار دهد. در این بین مددکاران اجتماعی، هم در مرحله صدور و هم در مرحله اجرای این احکام میتوانند تأثیرگذار بوده وبه عنوان یک کارشناس، مشاور و ضابط خبره خدمات لازم را به مرجع قضایی ارائه نمایند. در ادامه این مبحث به نقش مددکاران اجتماعی در صدور و اجرای دستورات دادگاه ضمن صدور حکم بزهکار و نیز نقش آنان در صدور و اجرای حکم حضانت کودک خواهیم پرداخت.
گفتاراول: نقش مددکاران اجتماعی در صدور و اجرایدستورات دادگاه ضمن صدور حکم بزهکار
مرحله صدور حکم فرصتی است برای نظام عدالت کیفری تا بتواند اهداف حمایتی خود را در حکم گنجانده و به این ترتیب اقدامی تأثیرگذار در جهت ترمیم آثار بزه دیدگی و پیشگیری از بزه دیدگی مجدد کودک انجام دهد. لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان صدور احکام حمایتی در رابطه با کودک بزهدیده را، ضمن صدور حکم بزهکار، مورد توجه قرار داده است.
ماده ۴۵ لایحه مذکور مقرر می دارد : « دادستان می تواند در جرایم موضوع مواد ۷ و ۸ و بند «د» و «هـ» ماده ۱۰ و ماده ۱۲ این قانون چنانچه شخص مرتکب از والدین کودک ونوجوان باشد و سابقه جرایم عمدی علیه کودک و نوجوان نداشته باشد، با موافقت کتبی مرتکب و رعایت غبطه کودک و نوجوان و در صورت لزوم با متناسب نمودن قرار تأمین صادر شده یا صدور قرار تأمین متناسب، تعقیب را معلق کند. دادگاه نیز میتواند رأساً یا به تقاضای دادستان با رعایت شرایط مذکور و احراز مجرمیت، صدور حکم را به تعویق اندازد. تعلیق تعقیب دعوی یا تعویق صدور حکم نباید موجبات بزه دیدگی یا ورود آسیب بیشتر به کودک و نوجوان را فراهم سازد. مرجع قضایی ضمن قرار صادره، اجرای یک یا چند مورد از دستورات زیر را برای مرتکب مقرر میکند :
الف) تکلیف به انجام یا خودداری از انجام امر یا رفتاری خاص؛
ب) تکلیف به گذراندن دوره های خاص آموزشی و فراگیری مهارتهای مربوط به تربیت و مراقبت کودک و نوجوان و ارائه گواهی آن ؛
ج) مراجعه به مراکز درمانی، بازپروری یا توانبخشی برای درمان اعتیاد، بیماری یا اختلالات رفتاری و روانی ویا جسمی؛
د) خودداری از اشتغال به کار یا حرفه معین؛
هـ) اقدام جهت درمان اعتیاد، بیماری یا اختلالات رفتاری و روانی و یا جسمی کودک و نوجوان؛
و) مراجعه به سازمانها و نهادهای حمایتی دولتی و یا غیردولتی به منظور بهرهمندی از خدمات و مساعدتهای اجتماعی آنها؛
منعطف، خارجی و استراتژیک
گالیرز و سوموگیی (۱۹۸۷)
۲-۲-۴- سیر تحول در طراحی و توسعه سیستمهای اطلاعاتی
تغییر و تحول در سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات تنها مختص به سختافزارها، نرمافزارها و کاربردهای آن در سازمانها نبود، بلکه روشها و رویکردهای طراحی و توسعه سیستمهای اطلاعاتی نیز دچار تغییراتی گردید. در ابتدای طراحی و توسعه سیستمها، با رویکردی مهندسی و نگرشی کارکردگرا و ساختارمند مواجه بودیم، ولی برخی از پژوهشگران دوراندیش مانند کلارک، لند و مامفورد در انگلستان، آگارین در آمریکا، اندرسون در دانمارک، سیبورا در ایتالیا و دیگران، با زیرسوال بردن رویکردهای تقلیلگرا و مهندسی در طراحی سیستمها، رویکردهای نوین و جدیدی را برای خلق و طراحی سیستمهای اطلاعاتی ابداع نمودند. ویژگی مشترک آنها توجه و تمرکز بیشتر به مسائل انسانی و اجتماعی در هنگام طراحی و توسعه سیستمها بود. آنها تاکید داشتند که سیستمهای اطلاعاتی، سیستمهای مهندسی و کارکردگرا نیستند و نباید آنها را تنها از رویکرد سخت یا مهندسی نگریست بلکه سیستمهای اطلاعاتی، سیستمهایی اجتماعی و متشکل از انسانها هستند که در محیط و زمینه سازمان طراحی و توسعه مییابند و در نهایت در همین محیط نیز کار میکنند. خلق روشهایی مانند اتیکس[۱۹]، دیدگاه چندگانه[۲۰] و بهکارگیری روشهای «برنامهریزی تعاملی»[۲۱] ایکاف و «روششناسی سیستمهای نرم»[۲۲] چکلند در تحلیل و طراحی سیستمها شاهدی بر این مدعا هستند.
۲-۲-۵- سیر تحول در نقش واحد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
نقش واحد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در سازمانها نیز در چند دهه اخیر دچار تحولات بسیاری شده است. تغییر در نقش و وظایف واحد سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در جدول ۱-۳ به اجمال نشان داده شده است.
جدول ۱-۳- کارکردها و وظایف سنتی و جدید سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
کارکردها و وظایف سنتی سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
-
- مدیریت توسعه سیستمهای اطلاعاتی و مدیریت پروژه سیستمها
-
- مدیریت عملیات کامپیوتری از جمله مدیریت مرکز کامپیوتر
-
- استخدام، آموزش و توسعه مهارتهای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
-
- ارائه خدمات فنی
کارکردها و وظایف جدید سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
-
- برنامهریزی و طراحی سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک ویژه
-
- برنامهریزی، توسعه و کنترل زیرساخت
-
- بهکارگیری اینترنت و تجارت الکترونیک در کسبوکار
-
- مدیریت یکپارچگی سیستم شامل اینترنت، اینترانت و اکسترانت
-
- آموزش مدیران غیرفناوری اطلاعات سازمان درباره فناوری اطلاعات
-
- آموزش کارکنان سیستمهای اطلاعاتی درباره کسبوکار
-
- پشتیبانی از کار کاربران نهایی
-
- مشارکت با مدیران ارشد کسبوکار
-
- مدیریت برونسپاری
-
- بهکارگیری دوراندیشانه و پویای دانش فنی و کسبوکار با هدف خلق ایدههای نوآورانه در زمینه فناوری اطلاعات
-
- ایجاد مشارکتهای کسبوکاری با پیمانکاران و واحدهای سیستمهای اطلاعاتی دیگر سازمانها
وارد و پپارد (۲۰۰۷)
۲-۳- تعریف فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی
۲-۳-۱- قلمروی سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات
پیش از آنکه بخواهیم تعریفی از سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات ارائه دهیم، لازم است تا قلمرو یا محدوده سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات را مشخص سازیم.
از حدود ربع قرن پیش تلاش بسیاری از پژوهشگران صرف شناسایی و ترسیم قلمروی سیستمهای اطلاعاتی شده است، اما به رغم تلاشهای فراوان هنوز اتفاق نظر در این زمینه وجود ندارد. منظور از تعریف قلمروی سیستمهای اطلاعاتی، تبیین و تعیین حدود و ثغور سیستمهای اطلاعاتی، بیان و تعریف مشخص از آن و نشان دادن مرزهای آن با دیگر قلمروهای شناخته شده میباشد. به دلیل اینکه اتفاق نظر در تعریف این قلمرو وجود ندارد، لذا تعریف جامع، مانع، روشن و عامهپسندی از سیستمهای اطلاعاتی وجود ندارد. ماهیت تغییر پذیر این حوزه به همراه چند رشتهای بودن آن موجب بروز این پیچیدگی و مشکل در تعریف قلمروی آن شده است.
آکادمی سیستمهای اطلاعاتی بریتانیا[۲۳] تعریف زیر را از سیستمهای اطلاعاتی ارائه داده است:
سیستمهای اطلاعاتی و توسعه آن یک موضوع چند رشتهای (چند قلمرویی) است و موضوعات در سطوح متفاوت استراتژیک، مدیریتی و فعالیتهای عملیاتی همچون گردآوری، پردازش، ذخیره، توزیع و بکارگیری اطلاعات و فناوریهای مرتبط با آن در جوامع و سازمانها را شامل میشود.
چنین به نظر میرسد که بسیاری از صاحبنظران بر این جزء از تعریف اتفاق نظر دارند که سیستمهای اطلاعاتی قلمرویی چند رشتهای یا حوزهای چند قلمرویی است. اما در خصوص این قلمروها یا رشتهها اتفاق نظر وجود ندارد. پژوهشها نشان میدهد که به طور کلی میتوان ادعا کرد قلمروی سیستمهای اطلاعاتی با دو قلمروی مرتبط با فناوری اطلاعاتی و علوم اجتماعی در ارتباط است. سیستمهای اطلاعاتی از فناوری اطلاعات دو مفهوم مجزا هستند. نمودار ۲-۱قلمروی سیستمهای اطلاعاتی را در ارتباط با قلمروی فناوری اطلاعات و همچنین بر روی پیوستار محض و کاربردی بودن و نرم یا سخت بودن نشان میدهد. همانطور که از شکل بر میآید سیستمهای اطلاعاتی بر کاربرد فناوری بیشتر تاکید دارند تا نظریهها و یا مبانی فناوری، به بیانی دیگر بر تعامل میان افراد و سازمانها (موضوعات نرم) با فناوری تمرکز دارند تا بر صرف فناوریها (موضوعات سخت). یک مهندس کامپیوتر یا مهندس سیستم بر فناوری به طور محض متمرکز است در حالیکه پژوهشگر سیستمهای اطلاعاتی نه بر کامپیوتر بلکه بر تاثیر آن به عنوان یک فناوری بر سازمان و افراد، متمرکز است.
نمودار ۲-۱- تمایز قلمروی سیستمهای اطلاعاتی از فناوری اطلاعات
آویسون و الیوت (۲۰۰۵)
به همین طریق یک مهندس نرمافزار به فناوری نرمافزار بیشتر توجه دارد در حالیکه تحلیلگر سیستم[۲۴] به سازمان و کسبوکار توجه دارد. این تمرکز سیستمهای اطلاعاتی بر موضوعات ذاتاً نرم یا انسانی و سازمانی، ما را به این نتیجه رهنمون میسازد که قلمروی سیستمهای اطلاعاتی بیشتر نزدیک به علوم اجتماعی است تا علوم مهندسی.
منظور از نرم در پیوستار بالا توجه به مسائل انسانی و اجتماعی و همچنین رویکرد غیر مهندسی در برابر رویکرد سخت یا رویکرد جزمی و مهندسی است.
در نمودار ۲-۲ تمایز قلمروی سیستمهای اطلاعاتی با رشتههای علوم اجتماعی و بر روی همان پیوستار نمودار ۲-۱ نشان داده شده است.
نمودار ۲-۲- تمایز قلمروی سیستمهای اطلاعاتی از دیگر رشتههای علوم اجتماعی
آویسون و الیوت (۲۰۰۵)
در بعد انعطاف پذیری اقتصادی، زیرمعیار سرمایه گذاری داخلی بر زیرمعیارهای سرمایه گذاری بلندمدت و سرمایه گذاری در جامعه، زیرمعیار سرمایه گذاری در جامعه بر زیر معیار سرمایه گذاری بلندمدت، زیرمعیار سرمایه گذاری بلندمدت بر زیرمعیار سرمایه گذاری در جامعه، زیرمعیار ثبات عرضه بر زیرمعیارهای ثبات تولید، ثبات تقاضا و استخدام و نقدینگی و بیمه و خودش، زیرمعیار ثبات تقاضا بر زیرمعیارهای ثبات عرضه، استخدام و ثبات تولید، زیرمعیار استخدام بر زیرمعیارهای ثبات عرضه، ثبات تقاضا و ثبات تولید، زیرمعیار ثبات تولید بر زیرمعیارهای ثبات عرضه، ثبات تقاضا،استخدام و خودش، زیرمعیار اطلاعات محصول بر زیرمعیارهای قابلیت ردیابی و ایمنی مواد غذایی، زیرمعیار قابلیت ردیابی بر زیرمعیار اطلاعات محصول تأثیر، زیرمعیار ایمنی مواد غذایی بر زیرمعیار قابلیت ردیابی، زیرمعیار کیفیت مواد غذایی بر زیرمعیارهای قابلیت ردیابی و ایمنی مواد غذایی و زیرمعیار تأمین کننده محلی تنها بر زیرمعیار ایجاد ارزش تأثیر گذار است. همچنین، معیار آسیب پذیری بر معیارهای سرمایه گذاری،اقتصاد محلی ، ایمنی و کیفیت و خودش، معیار اقتصاد محلی بر معیارهای سرمایه گذاری، ایمنی و کیفیت و خودش و معیار سرمایه گذاری بر معیار ایمنی و کیفیت و اقتصاد محلی تأثیر گذار است.
در بعد رفاه اجتماعی، زیرمعیار ظرفیت سازی بر معیار سطح دستمزد تأمین کننده، زیرمعیار روابط استخدامی بر زیرمعیارهای آزادی اجتماعات و چانه زنی، ساعات کاری و خودش، زیرمعیار آزادی اجتماعات و چانه زنی بر زیرمعیارهای روابط استخدامی، ساعات کاری و خودش، معیار ساعات کاری بر زیرمعیار روابط استخدامی، زیرمعیار عدم تبعیض بر زیرمعیارهای عدالت جنسیتی، حمایت از افراد آسیب پذیر و خودش، زیرمعیار عدالت جنسیتی بر زیرمعیارهای عدم تبعیض و حمایت از افراد آسیب پذیرو زیرمعیار منابع بهداشتی بر زیرمعیار سلامت جسمانی،روانی و اجتماعی تأثیر گذار است. همچنین، معیار حقوق نیروی کار بر معیارهای معیشت شایسته، ایمنی و سلامت انسانی و تساوی حقوق، معیار تساوی حقوق بر معیارهای معیشت شایسته و ایمنی و سلامت انسانی و خودش و معیار معیشت شایسته بر معیارهای تساوی حقوق،ایمنی و سلامت انسانی و خودش تأثیر گذار است.
در پایداری نیز، بعد حکمرانی خوب بر روی ابعاد تمامیت زیست محیطی، انعطاف پذیری اقتصادی ، رفاه اجتماعی و خودش، بعد تمامیت زیست محیطی بر روی حکمرانی خوب، انعطاف پذیری اقتصادی و رفاه اجتماعی ، بعد انعطاف پذیری اقتصادی بر روی ابعاد حکمرانی خوب و رفاه اجتماعی و بعد رفاه اجتماعی بر روی بعد حکمرانی خوب تأثیر گذار است.
۴-۳-۵- عملکرد زنجیره تأمین هر یک از شرکت ها با توجه به ابعاد و معیارهای پایداری چه مقدار بوده و رتبه بندی آنها به چه صورت است؟
پس از گراف به دست آمده و تعیین روابط با بهره گرفتن از تکنیک دی متل، با بکارگیری روش ترکیبی GTMA ، مقدار ثابت ماتریس برای معیارها و ابعاد پایداریِ هر شرکت و همچنین کمترین و بیشترین مقدار ثابت ماتریس محاسبه شده و با توجه به میزان ثابت ماتریس رتبه بندی شده است.
از بین شرکت های تولیدی فرآورده های لبنی استان مازندران، ۴ شرکت کاله، دوشه، گلا و صالح برای ارزیابی عملکرد پایداری زنجیره تأمین شان انتخاب گردیدند که از این بین ، شرکت کاله با مقدار۴۰۵۹٫۷۵۰ از نظر پایداری در رتبه اول و شرکت های صالح، گلا و دوشه با مقادیر ۳۰۵۵٫۳۸۱، ۲۹۷۱٫۵۷۵ و ۲۲۵۰٫۹۲۴ در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند. رتبه بندی شرکت های مذکور برای معیارها و ابعاد پایداری که در جدول ۵۰-۴ آورده شده است، به شرح زیر است:
در ارزیابی بعد حکمرانی خوب، در معیار ساختار حکمرانی؛ به ترتیب شرکت های گلا(۳۲٫۰۶۲۵)، کاله(۲۸٫۱۲۵)، دوشه(۲۰) ، صالح (۱۶٫۶۲۵)، معیار مشارکت؛ کاله(۴۶۸)، گلا(۳۸۰٫۶۲۵)، صالح(۲۴۸٫۶۸۷)، دوشه(۲۲۹٫۲۸۱)، حاکمیت قانون؛ صالح(۵۷۷٫۸)، گلا(۵۶۷٫۹)، دوشه(۵۰۵٫۵۸)، کاله(۴۲۹٫۶۵) و مدیریت جامع؛ کاله(۶۶)، صالح(۶۰)، دوشه(۴۶)، گلا(۴۲) از اول تا چهارم رتبه بندی شده اند.
در ارزیابی بعد تمامیت زیست محیطی، در معیار جو؛ شرکت های کاله(۴۲)، صالح(۳۵٫۷۵)، دوشه(۲۸٫۶)، گلا(۲۳٫۵۲۲)، مواد و انرژی؛ صالح(۱۹۲۷٫۰۲۶)، کاله(۱۶۱۶٫۳۳)، گلا(۱۳۳۰٫۴۱۵)،دوشه(۱۳۱۱٫۱۴۱)،رفاه حیوانات؛گلا(۵۸٫۸)، صالح(۴۶٫۵۱۲)، دوشه(۴۵٫۱۱۲)، کاله(۴۱٫۸۱۲)، تنوع زیستی؛ صالح(۵۶٫۲۵)، گلا(۵۳٫۲۵)، کاله(۴۹٫۵)،دوشه(۴۹٫۰۹۵) از اول تا چهارم رتبه بندی شده اند.
در ارزیابی بعد انعطاف پذیری اقتصادی، در معیار سرمایه گذاری؛ شرکت های کاله (۴۰۲٫۳۷۵)، گلا(۳۱۵٫۶۹۹)، دوشه(۳۰۰٫۵۸۸)، صالح(۲۹۵٫۰۷۵)، آسیب پذیری؛ کاله(۱۰۶۷۸۳٫۳۴۳۲)، گلا(۱۰۵۶۸۹٫۰۹۷۸)، صالح(۸۸۲۰۵٫۶۴۶۳)، دوشه(۸۳۴۶۷٫۴۷۰۱)، ایمنی و کیفیت محصول؛کاله(۷۸۷۳٫۷۸)، صالح(۶۰۷۲٫۴۵)، گلا(۵۳۲۱٫۲۲)، دوشه(۳۸۱۱٫۳۳)، اقتصاد محلی؛ کاله(۶۳)، دوشه(۵۲٫۹۲)، صالح(۳۹٫۲۵)، گلا(۴۰) به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفتند.
در ارزیابی بعد رفاه اجتماعی، در معیار معیشت شایسته، به ترتیب شرکت های کاله(۴۶٫۸)، گلا(۴۶٫۷۶)، دوشه(۳۴٫۵۴)ف صالح(۲۷٫۰۷)، حقوق نیروی کار؛ صالح(۵۱۱۴٫۲۲)، گلا(۴۶۸۸٫۰۷)، کاله(۳۴۴۰٫۰۵)، دوشه(۳۲۳۶٫۵۵)، تساوی حقوق؛ گلا(۱۶۵٫۱۲)ف صالح(۸۴٫۵۶)، کال(۶۷٫۸۷)، دوشه(۵۷٫۷۶) و سلامت و ایمنی انسان؛ گلا(۷۴٫۲۵)، دوشه(۶۴٫۰۸)، کاله(۵۴٫۵۱)و صالح(۴۵٫۲۶) در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفتند.
در ارزیابی ابعاد پایداری نیز در بعد حکمرانی خوب؛ شرکت های گلا(۴۸۷۶٫۰۵۹)، صالح(۳۹۰۳٫۲۳)، کاله(۳۶۳۰٫۳۱)، دوشه(۲۸۴۲٫۳۳)، تمامیت زیست محیطی؛ کاله(۲۴۸۹۰٫۶۶)، صالح(۱۹۱۵۴٫۸۹۹)، دوشه(۱۸۱۵۲٫۰۹)، گلا(۱۴۷۰۷٫۹۳۶)، انعطاف پذیری اقتصادی؛ کاله(۴۴۲۵٫۱۹)، گلا(۳۸۱۲٫۱۵)، صالح(۲۹۱۳٫۶۳)، دوشه(۲۶۹۱٫۹۵)، رفاه اجتماعی؛ کاله(۴۰۵۹٫۷۵)، صالح(۳۰۵۵٫۳۸)، گلا(۲۹۷۱٫۵۷) و دوشه(۲۲۵۰٫۹۲۴)در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفتند.خلاصه این تجزیه و تحلیل در جدول (۵۰-۴) که در فصل چهارم موجود است آمده است.
۴-۵- بحث و نتیجه گیری
در مقایسه پژوهش حاضر با سایر پژوهش های صورت گرفته در این حوزه می توان گفت که با وجود اینکه توسعه پایدار و پایداری مبحث جدیدی نمی باشد و تحقیقات داخلی و خارجی زیادی در این حوزه صورت گرفته است، اما در ایران تاکنون مطالعات انگشت شماری در زمینه توسعه پایدار در صنعت انجام شده است و در زمینه پایداری زنجیره تأمین مواد غذایی در ایران نیز تحقیقات بسیار کمی صورت گرفته است. این تحقیق می تواند زمینه مساعدی جهت اجرای توسعه پایدار در صنعت ایجاد کند.
همچنین این تحقیق به علت استفاده از یک چارچوب جامع، ترکیبی از معیارهای کمی و کیفی ارزیابی پایداری سیستم های غذایی را در برگرفته و بر خلاف بسیاری از پژوهش ها به یک مرحله از زنجیره تأمین محدود نشده و تمام مراحل زنجیره تأمین را پوشش می دهد. از این چارچوب می توان برای ارزیابی بخش های مختلف زنجیره تأمین فرآورده های لبنی(تأمین کنندگان اولیه، شرکت های تولیدی، توزیع کنندگان و خرده فروشان) و سنجش میزان پایداری آنها استفاده نمود. تفاوت دیگر تحقیق حاضر با سایر پژوهش ها را می توان در نظر گرفتن بعد حکمرانی خوب به عنوان نحوه اداره شرکت ها برای همسویی با توسعه پایدار در کنار سه بعد زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی دانست.
در این تحقیق سعی شد تا با ارائه چارچوبی جامع جهت ارزیابی عملکرد پایداری زنجیره تأمین شرکت های تولید کننده فرآورده های لبنی استان مازندران بپردازیم. نحوه ارتیاط، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و میزان تأثیر هر یک از ابعاد، معیارها و زیرمعیارهای این چارچوب، با بهره گرفتن از تکنیک دی متل تعیین گردید. سپس چارچوب فوق با بکارگیری روش GTMA برای ارزیابی پایداری زنجیره تأمین چهار شرکت تولیدی فرآورده های لبنی کاله، گلا، دوشه و صالح به کار گرفته شد.
با توجه به نتایج به دست آمده از روش GTMA در جدول ۵۰-۴ به بعضی از معیارهای مهم تر اشاره می کنیم:
در بعد حکمرانی خوب، برای معیار ساختار حکمرانی با توجه به حالت ایده آل مثبت و بد ترین حالت (۸۱-۱)، درشرکت
های گلا، کاله، دوشه و صالح به ترتیب مقادیر ۳۲٫۰۶۲۵، ۲۸٫۱۲۵، ۲۰ و ۱۶٫۶۲۵ به دست آمدکه با توجه به طیف
موجود، مقادیر بدست آمده بسیار کم می باشند.
همچنین در بعد تمامیت زیست محیطی، معیار مواد و انرژی با توجه حالت ایده آل مثبت و بد ترین حالت (۱۱۳۲۹٫۰۲-
۱۵۲٫۴۲)، درشرکت های صالح ، کاله، گلا و دوشه و به ترتیب مقادیر ۱۹۲۷٫۰۲۶، ۱۶۱۶٫۳۳، ۱۳۳۰٫۴۱۵ و ۱۳۱۱٫۱۴۱
به دست آمدکه با توجه به طیف موجود، مقادیر بدست آمده بسیار کم می باشند.
از آنجایی که تضمین توسعه پایدار هر کشور منوط به حفظ و استفاده بهینه از منابع محدود و غیر قابل جایگزین و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی در آن کشور است، بدین منظور اقدامات گوناگونی برای مواجهه با این مسأله توسط دولت ها انجام شده است که از جمله آن ها اعمال قوانین و اصول پایدار مانند استفاده از مواد خام سازگار با محیط زیست در مراکز تولیدی و صنعتی، کاهش استفاده از منابع انرژی فسیلی و نفتی، بازیابی و استفاده مجدد ضایعات شرکت ها، برقراری اصول مسئولیت پذیری اجتماعی در سازمان های بخش دولتی و خصوصی است. این اقدامات می تواند به بهبود فرایند تولید، افزایش سود دهی(در بلندمدت) و دستیابی به بازارهای جهانی که به تازگی نسبت به محیط زیست و مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها بسیار حساس شده اند، کمک کند. لذا توجه به تأکیدی که قوانین ملی و بین المللی در مورد مسائل توسعه پایدار در صنعت و در طول چرخه عمر تولید یک محصول دارند، مصالحه و سازشی مناسب و شایسته بین جنبه های سه گانه رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست و مسئولیت پذیری اجتماعی(تحت عنوان زنجیره تأمین پایدار) بسیار می تواند حائز اهمیت باشد.
از طرفی در بعد رفاه اجتماعی، معیار سلامت و ایمنی انسان، با توجه حالت ایده آل مثبت و بد ترین حالت (۸۱-۱)، در
شرکت های گلا، دوشه، کاله و صالح به ترتیب مقادیر ۷۴٫۲۵، ۶۴٫۰۸، ۵۴٫۵۱، ۴۵٫۲۶ به دست آمدکه با توجه به طیف
موجود، مقادیر مطلوبی هستند.
سلامت از نیازهای اساسی انسان است که در توسعه پایدار نقشی حیاتی دارند. اگرچه در ابتدا فقط به سلامت جسم به
عنوان سلامت توجه می شد؛ با پیشرفت علم و رسیدن به سطحی قابل قبول از سلامت جسمی و با مبارزه علیه بسیاری
از بیماری ها، بشر به جنبه دیگر سلامت از جمله سلامت روان توجه کرده است. تا زمانی که نسبت بالایی از جمعیت و
نیروی کار از بهداشت ضعیف رنج می برند، نه تنها توسعه بلکه عملیات سازمان ها نمی تواند پایدار باشند. یک محیط
تمیز برای سلامت و رفاه مهم است. در بخش های مواد غذایی و کشاورزی، فشار فیزیکی کار، قرار گرفتن در معرض مواد مضر(به عنوان مثال مواد شیمیایی،آفت کش ها، گرد و غبار)، کار با ماشین آلات، تجهیزات و حیوانات
همگی می توانند موجب بروز عواقبی برای سلامتی کارکنان شوند. ساعات کاری در این بخش، به ویژه در شرکت های
خانوادگی و در طول فصل برداشت اغلب بسیار طولانی هستند، که می توانند تأثیرات نامطلوبی را برای سلامتی
و ایمنی نیز در بر داشته باشند(فائو ۲۰۱۲). این مؤلفه در تحقیقات مشابهی همچون ارول و همکاران(۲۰۱۱)، بویوکوزکان
و برکول(۲۰۱۱)، یاسال(۲۰۱۲)، گویدان و همکاران(۲۰۱۲)، رضایی طالشی(۱۳۹۰) نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
با توجه به اهمیت سلامت کارکنان در دستیابی و ارتقاء سطح توسعه پایدار، لازم است مدیران در جهت افزایش سلامت
کارکنان و پیشگیری از به خطر افتادن سلامت آن ها در برابر عوامل مخاطره آمیز محیط کار بیش از پیش اهتمام
ورزند. بدین منظور توجه به موارد زیر ضروری است:
- نقش تغذیه مناسب در سلامت عمومی و بازده کاری به اثبات رسیده است. تأمین غذای مغذی و سالم سبب ارتقاء سلامت و افزایش بازده کاری کارکنان می شود. کارکنان برای حفظ سلامت خود به تغذیه مناسب نیاز دارند.ایجاد سیستم پایش سلامت غذا و تغذیه می تواند ابزاری مناسب برای ایمنی غذا و تغذیه مناسب در محیط کار محسوب شود.
ایجاد یک سیستم پایش که با نگاهی جامع به انواع مشکلات تغذیه ای در محیط کار، عوامل خطر شامل چاقی و اضافه وزن، دیابت، میزان کلسترول، چربی خون را در مقاطع زمانی تعیین و تصویر شفافی از وضع موجود ارائه دهد تا مدیران سازمان شرایط را دریابند و بتوانند با اتکاء به آن، اجرای برنامه های مورد نیاز آموزشی و مداخله ای را حمایت کنند، می توانند سودمند باشد. این سیستم می تواند سلامت غذا را در محیط های کار از زمان خرید مواد غذایی، چگونگی نگهداری، شرایط فیزیکی و ابزار تولید غذا، شرایط کار، میزان دانش کارکنان آشپز خانه، بهداشت فردی آنان و نهایتا چگونگی توزیع غذا در رستوران را پایش نماید و ایده های جدیدی برای حصول اطمینان از تولید غذا بوجود آورد.
- انعقاد قرارداد با بهترین مراکز درمانی موجود در شهرها. این روش، هم از تظر امنیت خاطر نسبت به انتقال بیماری های واگیردار و کنترل مواد مصرفی و هم از نظر مالی به نفع سازمان می باشد. همچنین رضایت خاطر کارکنان در خصوص کاهش هزینه های درمانشان، موجبات سلامتی روانی آنان را فراهم می نماید.
با توجه به مورد مطالعه تحقیق حاضر، در این صنعت از جمله بیماری هایی که سلامت کارکنان را به مخاطره می اندازد، خطر بیماری های قابل انتقال میان حیوان و انسان می باشد. در ارتباط با مخاطرات ناشی از دام های اهلی و محصولات آنها مؤثرترین اقدام برای پیشگیری، اجرای دقیق و مستمر برنامه ها و طرح های مبارزه با این گروه از بیماری ها توسط شبکه های دام پزشکی است که لازم است این طرح ها و برنامه ها با حمایت های لازم مدیران بدون وقفه ادامه یابد.
- فراهم کردن محیط کار مناسب نظیر؛ سرپناه کافی و مناسب در مقابل شرایط آب و هوایی و دمای نامناسب، روشنایی کافی و مناسب، روشنایی کافی و مناسب، سهولت دسترسی کارکنان به آب آشامیدنی قابل شرب و امکانات بهداشتی در طول ساعت کاری، کنترل سر و صدای محیط کار و … از عوامل مؤثر در ارتقاء سطح سلامت جسمی و روانی کارکنان محسوب می شود.
- ایجاد جو صمیمیت، همدلی، صداقت، همکاری و احترام متقابل در میان پرسنل سازمان، پرهیز از اعمال روش های مبتنی بر زور و اجبار در محیط سازمان، شناسایی استعدادهای بالقوه پرسنل تحت نظارت سازمان و فراهم ساختن رشد و شکوفایی این استعداد در حد توان و امکانات سازمان، شناسایی دلایل واقعی کم کاری، غیبت از کار، بی حوصلگی و بی علاقگی به کار، کم توجهی و بی دقت پرسنل توسط مدیر و پرهیز از قضاوتهای کورکورانه و مبتنی بر پیش داوری، فراهم کردن امکانات کافی جهت مشاوره و درمان مشکلات کارکنان، از جمله مواردی است که به مدیران جهت ارتقاء سطح سلامت کارکنان توصیه می شود.
همانطور که از نتایج پیداست در معیار جو در بعد تمامیت زیست محیطی، شرکت ها در وضعیت مناسبی قرار ندارد. در محدوده حالت ایده آل مثبت و بد ترین حالت (۸۱-۱)، شرکت های کاله، صالح، دوشه و گلا به ترتیب مقادیر ۴۲، ۳۵٫۷۵، ۲۸٫۶ و ۲۳٫۵۲۲ را به خود اختصاص دادند.
در خصوص اهمیت گازهای گلخانه ای در این بخش از صنعت اشاره به این نکته ضروری است که؛ فعالیت های کشاورزی و بخش مواد غذایی مشارکت کنندگانِ عمده برای تغییرات جوی بواسطه ی استفاده از دام، کود و انرژی می باشند. حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهان می تواند به مواد غذایی مربوط شود. انتشار سالانه ۷۵۱۶ میلیون تن از گازهای معادل با کربن دی اکسید، یا ۱۸ درصد از انتشارات جهانی گازهای گلخانه ای در هر سال مربوط به حیواناتی از قبیل گاو، بوفالو، گوسفند، بز، شتر، اسب، خوک ها و ماکیان می باشد(فائو،۲۰۱۲). متان یکی از گازهای گلخانه ای بسیار مهم است. سالانه ۳۲۸٫۵ میلیون تن فضولات دامی تولید می شود و حدود ۷۴ میلیون تن گاز متان از فضولات دام پروری در جو پراکنده می گردد و محیط زیست را آلوده می کند. با توجه به رشد تقاضای جهانی و به تناسب آن رشد جمعیت دامی در دنیا برای فرآورده های دامی و در نظر گرفتن انتشار گاز گلخانه ای متان از طریق تولیدات دامی، در آینده نزدیک یک مشکل اکولوژیکی بزرگ برای جمعیت انسانی کره زمین خواهد شد. این معیار در تحقیقاتی چون بویوکوزکان و برکول (۲۰۱۱)، گویدان و همکاران(۲۰۱۲)، درون پرور و همکاران(۱۳۸۸)، اشرفی و چهار سوقی(۱۳۹۰)، امیرهاشمی و دهقانیان(۱۳۹۰) مورد توجه قرار گرفته است.
شرکت برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای می تواند اقدامات زیر را مورد توجه قرار دهد:
او سپس تقطیعهای زیر را از این دو جمله ارائه میدهد:
-
- [Actor] We [Process: material] increased [Goal] our profits [Circumstance] over one year.
-
- [Actor] Our profits [Process: material] increased [Circumstance] over one year.
او توضیح میدهدکه در هر دو جمله فعل “increased” فرایند مادی را نشان میدهد. در این دو جمله، برخلاف جملات مجهول که در آنها هدف با تغییر وجهیت تبدیل به فاعل/نهاد میشود، هدف با تغییر گذرایی تبدیل به کنشگر شده است.
او در ادامه جملاتی از قبیل (a) که فرایند مادی دارای کنشگر و هدف است را کنایی و جملاتی از نوع (b) که فرایند مادی فاقد هدف است، غیرکنایی[۱۱۶] مینامد.
هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۲۸۴) نیز همینگونه بحث کنایی را پیش برده و خاطر نشان میکنند که بهتر است از اصطلاح «واسطه»[۱۱۷] به معنای “واسطهای که از طریق آن فرایند به وقوع میپیوندد” برای اشاره به مشارکی که نقش آن ایجاد فرایند است استفاده شود. همچنین (همان، ص ۲۸۵) اصطلاح «عامل»[۱۱۸] برای اشاره به مشارکی که به عنوان علت خارجی نشان داده میشود، به کار می رود. بدین سان میتوان از دو جمله مثال تامسون، با تحلیل جدید و با ذکر مشارکهای واسطه و عامل نمودارهای زیر را ارائه داد: (در متن اصلی Fig 5.37)
over one year | our profits | increased | We |
Circ: Extent | Medium | Process | Agent |
over on year | increased | Our profits |
Circ: Extent | Process | Medium |
هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، صص ۲۶۰-۲۶۱) معتقدند افزودههای پیرامونی را به سه طریق میتوان تعریف نمود:
-
- با در نظر گرفتن معنا، و استفاده از عبارت “عناصر پیرامونی همراه با” یا “حاضر در فرایند". مانند نمونههایی که جای رخداد در مکان یا زمان، حالت آن یا علت آن رخداد را نشان میدهند.
-
- در ارتباط با وجهیت میتوان گفت مشارکها در وجه در جایگاه فاعل/نهاد و متمم مینشینند اما عناصر پیرامونی همارز افزودهها هستند.
-
- با نگاه از زیر، معمولاً پیرامونیها نه به صورت گروه های اسمی بلکه به صورت گروه های قیدی یا حرف اضافهای نمایش داده میشوند.
ایشان (همان، صص ۲۶۲-۲۶۳) طی جدولی انواع افزودههای پیرامونی را به تفصیل شرح داده و در صفحات بعدی هر یک را به دقت بررسی می کنند. عمدهترین و مهمترین افزودههای پیرامونی به قرار زیر هستند:
گستره[۱۱۹]، مکان[۱۲۰]، حالت[۱۲۱]، علت[۱۲۲]، احتمال[۱۲۳]، همراهی[۱۲۴]، نقش[۱۲۵]، موضوع[۱۲۶]، زاویه[۱۲۷]
۳-۲-۱-۳- فرانقش متنی
هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۶۴) تأکید میکنند که در رویکرد نقشگرا ما با «سه خط معنی» سرو کار داریم. آندو سپس اضافه میکنند که یکی از این سه خط معنایی خصوصیت بند به مثابه یک پیام را به بند میدهد. ساختاری که این خط معنا را حمل میکند «ساختار آغازگر/پایانبخش»[۱۲۸] نام دارد.
هلیدی و متیسون (همانجا) معتقدند یک جزء بند با قرار گرفتن در آغاز جایگاه مبتدا-خبری خاصی کسب میکند. آنها تأکید دارند که هیچ نشانه دیگری لازم نیست. سپس به تبعیت از مکتب پراگ این جزء جمله را آغازگر مینامند. تعریف آغازگر برای ایشان عبارت است از: «نقطه عزیمت پیام»[۱۲۹]. باقی جمله نیز به تبعیت از مکتب پراگ، خبر نامیده میشود.
باید توجه نمود که این خط معنایی چنانچه از نام آن پیداست، تنها در ساحت زبان قرار دارد. یعنی نه مانند فرانقش تجربی با محتوای گزارهای و اشیا و پدیده ها سرو کار دارد و نه مانند فرانقش بینافردی با حوزه ارتباط گوینده و مخاطب مرتبط است. این فرانقش تنها به جایگاه و ارتباط یک بند، به مثابه واحد پیام، با دیگر بندها مربوط است. به تعبیری این فرانقش ابزارها و وسایلی فراهم میآورد که به وسیله آنها میتوان اجزاء سازنده پیام را به طرقی مختلف سازمانبندی نموده و معناهایی متفاوت را به دست آورد.
هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۸۷) معتقدند جریان گفتمان [۱۳۰] و بخش متنی در داخل گفتمان به عنوان منبعی برای آفرینش گفتمان هستند. این منابع متنی دو گونه هستند: (۱)ساختاری (۲) انسجامی.
ایشان توضیح میدهند که دستور زبان واحدهای ساختاری[۱۳۱] را تا مرتبه بند مرکب تاویل میکند اما در همین جا میایستد. لیکن برخلاف دستور، معنیشناسی در این مرتبه توقف نمیکند؛ واحد معنایی اولیه همانا متن است که ممکن است به درازی یک رمان، حماسه یا رساله باشد. بنابراین، دستور زبان منابع غیرساختاری[۱۳۲] دیگری برای مدیریت جریان گفتمان، یعنی برای خلق ارتباطات معنایی در طول جملات یا ارتباطات معناییای که هم در داخل و هم در طول جملات عمل میکنند، فراهم میآورد.
هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۸۸) معتقدند راه های ساختاری برای مدیریت جریان گفتمان دو نظام وجود دارد: «نظام مبتدا-خبر» و «نظام ساخت اطلاع». آندو تأکید میکنند که ساخت اطلاع نه نظامی مربوط به بند، بلکه نظامی است مربوط به واحد دستوری دیگری یعنی «واحد اطلاعی»[۱۳۳]. واحد اطلاعی واحدی است که به موازات بند و دیگر واحدهای متعلق به همان میزان مرتبه بند وجود دارد. یعنی نمودار زیر را میتوان در مورد میزان مرتبه آن رسم نمود: