توقف بیانگر حالت و وضیعت نا بسامان تاجر است ؛ به طوری که دیگر او قادر به پرداخت دیونی که بر عهده دارد نمی باشد البته در قانون فعلی در رابطه با این که توقف برای صدور حکم ورشکستگی ناظر به توقف ظاهری است یا واقعی بین حقوق دانان اختلاف بسیار است ولی آنچه به نظر صحیح می باشد آن است که توقف تاجر را اماره ای بر عدم کفایت واقعی اموال او تا زمان صدور حکم ورشکستگی در نظر بگیریم (یعنی توقف او در پرداخت دینی که برای آن اقامه ی دعوا شده را اماره ای بگیریم برای توقف واقعی او به طوری که وقتی نتوانسته تا صدور حکم دیون خود را بپردازد یا موجبات پرداخت آن را فراهم کند پس او متوقف ِواقعی بوده لذا می توان حکم ورشکستگی چنین شخصی را صادر کرد )
دوران توقف که به دوران مشکوک نیز از آن تعبیر می شود تاجر دیگر همانند قبل از توقف بدون سوء نیت فرض نمی شود چه بسا با آگاهی از وضع نابسامان خود اقداماتی انجام بدهد که به ضرر بستانکاران وی منتهی گردد لذا ۴۲۳ق.ت مقرر می دارد :((هر گاه تاجر بعد از توقف ، معاملات ذیل را بنماید باطل و بلا اثر خواهد بود : ۱. هر صلح مباحاتی یا هبه و به طور کلی هر نقل و انتقال بلا عوض ، اعم از اینکه راجع به منقول یا غیر منقول باشد ۲. تأدیه هر قرض اعم از حال یا موجل به هر وسیله که به عمل آمده باشد ۳.هر گونه معامله که مالی از اموال منقول یل غیر منقول تاجر را مقید وبه ضرر طلب کاران تمام شود .))
در این ماده نیز مبنای قانون یعنی حمایت از طلبکاران وجلوگیری از، از بین رفتن اموال تاجر که در واقع وثیقه ی عمومی طلب بستانکاران است لحاظ شده است . به همین جهت اگر تاجر بخواهد مالی را از دارائی خود هبه کرده و آن را از دست طلبکاران خارج نماید یا اینکه طلب برخی طلبکاران را مقدم بر سایرین اداء کند ، این بر خلاف اصل برابری تساوی طلبکاران خواهد بود البته این اصل زیر مجموعه ی اصل اولیه ی حمایت از طلبکاران قرار میگیرد چرا که هدف آن است که اموال تاجر از تضییع و تفریط حفظ شود تا به تساوی ما بین بستانکاران به نسبت دین آنها تقسیم گردد.
با توجه به توضیحات گفته شده ، قانون گذار در دوران توقف فرض را بر داشتن سوء نیت از سوی تاجر گرفته است و برخلاف معاملات قبل از توقف که داشتن قصد سوء نیت باید به اثبات می رسید در این دوره لزوم اثبات جداگانه ی این اصل نمی باشد و صرف اثبات انجام معاملات احصائی در ماده ی۴۲۳ ق.ت در فاقد اثر اعلام کردن این اعمال کفایت می کند و طرف معامله باید مورد معامله را مسترد دارد .
علاوه بر مورد مذکور باید به این موضوع را نیز توجه نمود که غیر از آن موارد احصائی در ماده ۴۲۳ ق.ت سایر معاملات صحیح و معتبر خواهد بود هر چند برخی از حقوق دانان به استناد ماده ی۵۵۷ ق.ت که مقرر می دارد (( کلیه ی قراردادهای ……پس از تاریخ توقف تاجر منعقد شده باشد …..محکوم به بطلان است ……..)) این معاملات را نیز که جزء آن موارد احصائی نیستند باطل می دانند .[۱۶۶] ولی استناد به این ماده با توجه به این امر که در بحث مواد مربوط به امور جزایی آمده است (البته در ادامه بیشتر بدان خواهیم پرداخت ) صحیح به نطر نمی رسد.
۳-۳-۳. معاملات بعد از صدور حکم ورشکستگی
طبق ماده ی ۴۱۸ ق.ت تاجر بعد از صدور حکم ورشکستگی از هر گونه دخالت در اموال که موثر در تأدیه ی دیون او باشد ممنوع است حتی طبق ماده ی ۴۲۳ ق.ت که معاملات بعد از توقف را باطل می داند و برخی از اساتید به این استناد وبه قیاس اولویت معاملات بعد از صدور حکم ورشکستگی را باطل می دانند [۱۶۷] و بالآخره ماده ی ۵۵۷ ق.ت که قبلاً هم بدان اشاره شد تمام قراردادهای تاجر را بعد از تاریخ توقف محکوم به بطلان می داند لذا این حکم شامل قراردادهای بعد از صدور حکم ورشکستگی نیز می شود .
در برابر این استدلال ها متقن در رابطه با باطل بودن معاملات تاجر تا زمانی که وی ممنوع المداخله است اذعان دارند که تسری حکم بطلان به تمام معاملات هر چند به ظاهر متقن می نماید ولی در عمل همان طور که در ادامه بحث می آید همواره صحیح نخواهد بود و حتی خارج از مبنایی خواهد بودکه در ابتدا بدان پرداختیم ؛ و معتقدند امری که باید در ابتدا به آن توجه کرد آن است که هر چند تاجر ممنوع التصرف در اموال خویش است ولی این ممنوعیت مطلق نیست چرا که اعمال تاجر در محدوده ای که دخالت او موثر در تأدیه ی دیون او باشد یعنی در واقع منجر به از بین رفتن اموال و ضرر به طلبکاران باشد ممنوع است ، از طرف دیگر باید به مبنای ممنوعیت توجه داشت به طوری که گاه حجر به جهت حمایت از خود محجور است و گاهی نیز برای حمایت از حقوق دیگران میباشد، در مورد ورشکسته مبنای حمایت در حقیقت حمایت از حقوق طلبکاران ،است نه به جهت حمایت از خودِ تاجر به خاطر نداشتن عقل معاش یا فقدان قصد حقوقی ؛ لذا مبنای محجوریت جلوگیری از اقدامات همراه با سوء نیت تاجر و حفظ اموال او است تا از این طریق حقوق طلبکاران حفظ شود پس تاجر ورشکسته قصد حقوقی صحیح دارد فقط قانون با توجه به ملاحظاتی محدودیت هایی برای اعمال او در نظر گرفته است پذیرش این امر زمانی که تاجر بعد از ورشکستگی معاملاتی می کند و در نتیجه نفعی عاید او می شود ، کمک بسیاری می نماید چرا که او اموالی را به دست آورده که می تواند دیونی که بر عهده ی اوست بپردازد و اینکه ما بخواهیم این معاملات را از اصل باطل اعلام کنیم بر خلاف حمایت از حقوق طلبکاران خواهد بود .
مورد دیگری که در باطل اعلام کردن معاملات بعد از صدور حکم خالی از اشکال نیست استناد به ماده ی ۵۵۷ ق.ت است چرا که اگر به جایگاه این ماده در قانون تجارت توجه کنیم به وضوح معلوم می شود که قانون گذار این ماده را در بحث مقررات جزایی مقرر نموده است یعنی حکم بطلان مقرر در این ماده فقط شامل آن قراردادهایی می شود که قانون آن را جرم محسوب کرده است و نه به تمام معاملات ؛ از سویی دیگر حتی تسرّی این حکم به همه قرارداد هم منجر به لغو شدن عمل قانون گذار خواهد شد چرا که این کاملا ً غیر منطقی است که وقتی احکام معاملات در مواد ۴۲۳-۴۲۶ ق.ت مورد تصریح واقع شده چند ماده بعد حکمی بر خلاف مواد مذکور مقرر گردد.
لذا حاصل بحث اینکه با وجود استدلال های قاءلین به نظر اخیر حکم به بطلان معاملات بعد از صدور حکم ورشکستگی، به نظرصحیح خواهد بود .
۳-۳-۴. معاملات بعد از انعقاد قرار داد ارفاقی
انعقاد قرار داد ارفاقی با شرایط قانونی مربوط ، اثری که بر معاملات تاجر دارد این است که چون او دیگر از ممنوع التصرف بودن در اموال خویش خارج شده است لذا می تواند به طور صحیح و معتبر قرارداد منعقد نماید هر چند اصل بر صحت معاملات در این دوره حاکم است ولی اگر بعد از صدور حکم بطلان یا فسخ قرارداد ارفاقی معلوم شود که به قصد اضرار به طلبکاران بوده و به ضرر آنها هم تمام شود این معاملات محکوم به بطلان است در همین راستا ماده ی ۵۰۰ ق.ت مقرر می دارد که ((معاملاتی که تاجر ورشکسته پس از صدور حکم راجع به تصدیق قرارداد ارفاقی تا صدور حکم بطلان یا فسخ قرارداد مزبور نموده باطل نمی شود مگر در صورتی که معلوم شود به قصد اضرار بوده و به ضرر طلبکاران هم باشد.)) در نتیجه معامله علاوه بر سوء قصد تاجر ، باید در واقع ضرری هم باشد وگرنه در صورت عدم وجود یکی از این شرایط عقد صحیح خواهد بود .
نتیجه گیری
در خصوص معاملات شخص ورشکسته بایستی آنچه مورد لحاظ قرار بگیرد منبایی است که در تصویب قانون در کشور های مختلف مد نظر قانونگذار آن کشور بوده است البته قوانین ممکن چندین معیار و هدف را در این خصوص دنبال کنند یا حتی بعضاً هدف خاصی توسط قانونگذار در زمان تصویب آن مورد ت.جه واقع نگرفته باشد لذا در چنین مواردی هم این امر بر عهده ی مقام تصمیم گیرنده است تا این امر را احراز کند که معیار عملکرد در تفیسر قانون یا رویه ی موجود به چه نحوی باشد.
در هر حال وقتی مبناء تعیین واحراز شود که لزوماً هم در سیستم های مختلف این امر یکسان نخواهد بود در برخورد با نقل وانتقالات صورت گرفته نیز حکم قانونی متفاوت خواهد گردید. همان گونه ملاحظه گردید در حقوق آمریکا معاملات منعقده بدهکار در شرف ورشکستگی حتی با وجود نداشتن حسن نیت در انجام نقل وانتقال های صورت گرفته صحیح و معتبر شناخته گردید واین به معنای حمایت حداکثری از شخص بدهکار است برای باز گرداندن وی به عرصه فعالیت مالی وتجاری و تنها در مواردی که این انتقال ها با سایر اهداف قانونی مغایرت می کرد و از سوی اشخاص ذی نفع نیز مورد مناقشه قرار می گرفت در راستای برخورداری برابر طلبکاران معاملات مذکور قابل ابطال محسوب می گردید در حالی که باز هم امکان توسل به برخی دفاعیات جهت جلوگیری از اعمال اثر قانونی وجود داشت ودر کل این امر هم در راستای افزایش دارایی کلی بدهکار ورشکسته و به طور غیر مستقیم برای به حد اکثر رساندن میزان سهم دریافتی طلبکاران قرارداشت .حتی رویکرد دیگر در حقوق آمریکا در مورد قرارداد های اجرایی نیز با وجود داشتن اختیار رد قرارداد فسخ و پایان کلی قرارداد مذکور نمی باشد به طوری که طرف قرارداد به قرارداد خود ادامه داده و از بابت هزینه های که انجام می دهد به طرف ورشکسته در کنار سایر طلبکاران رجوع کند و در واقع رد قرارداد صرفاً به معنی پایان انجام تعهدات از سوی بدهکار تلقی می گردد.
در حقوق ایران نیز که حمایت از طلبکاران پر رنگ ترمی باشد با تقسیم بندی که در مورد زمان انجام معاملات صورت گرفته حکم قرارداد تعیین می شود در واقع اینکه معامله ی صورت گرفته بعد یا قبل دوران توقف باشد یا بعد از صدور حکم ورشکستگی باشد و اینکه این انتقال های صورت گرفته به طور معوض یا غیر معوض محقق شده است در تصمیم گیری نهایی موثر است .
فهرست منابع
کتب فارسی
۱) عمید ،حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران: انتشارات امیرکبیر،(۱۳۸۱)
۲) جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، ،تهران:گنج دانش، چاپ یازدهم،(۱۳۸۰)
۳) راستین، منصور ، حقوق بازرگانی، ،تهران:دانشگاه تهران، چاپ سوم ،(۱۳۵۳)
۴) صقری ،محمد ، ورشکستگی نظری و عملی ،تهران :سهامی انتشار، چاپ اول ،(۱۳۷۶)
قائم مقام فراهانی ، محمد حسین ، ورشکستگی و تصفیه ،تهران :نشر میزان ، چاپ پنجم،(۱۳۸۸)
۵) کاویانی ،کوروش ، حقوق ورشکستگی ، تهران: نشر میزان ، چاپ اول ، (۱۳۹۱)
۶) صاحب جواهر ، جواهر الکلام ، جلد۲۵،تهران :انتشارات دارالکتاب اسلامیه ،(۱۳۴۹ه.ق)
اسکینی ، ربیعا ،حقوق تجارت ورشکستگی و تصفیه امور ورشکستگی ، تهران ،انتشارات سمت، چاپ دوازدهم، ( ۱۳۸۸)
۷) دمرچیلی ، محمد وسایرین ، قانون تجارت در نظم حقوقی کنونی ، تهران : نشردادستان، چاپ نهم، (۱۳۸۸)
۸) اعظمی زنگنه،عبدالحمید، حقوق بازرگانی(تجارت)،چاپ چهارم ،(۱۳۴۰)
۹) کاتوزیان،ناصر ، قواعد عمومی قرارداها ،تهران : انتشارات بهنشر ،جلد پنجم ،( ۱۳۶۹) ۱۰) ____________ ،قواعدعمومی قراردادها جلد دوم،تهران:شرکت انتشار چاپ دوم،(۱۳۷۱)
۱۱) انوری پور محسن ، ورشکستگی در حقوق ایران ، بی نا ، بی تا
۱۲) ستوده تهرانی، حسن ، حقوق تجارت ، جلد چهارم، تهران ، نشر دادگستر، چ اول(۱۳۷۵)
مقالات فارسی
۱۳)عبدی پور،ابراهیم ،تحولات حقوق ورشکستگی و بایسته های فقهی آن،مجله ی دین وقانون،شماره ی ۱سال اول ،بهار(۱۳۹۲)
۱۴) تفرشی، محمد عیسی ، اثرحکم ورشکستگی نسبت به معاملات تاجر ورشکسته با توجه به اصول و مبانی قانون مدنی ،دانشگاه تربیت مدرس ،دوره ی دوم ، شماره ی پنجم ،(۱۳۷۶)
۱۵) حسنی ، علیرضا ،بررسی آثار حکم ورشکستگی نسبت به تاجر ورشکسته،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پرتال جامع علوم انسانی ، سال هفتم ماهنامه ، شماره ی ۳۹، (۱۳۸۲)
۱۶) احمدی واستانی، عبدالغنی ، معاملات ورشکسته ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پرتال جامع علوم انسانی ،بی تا
۱۷) حاجیها، زهره ، سقوط شرکت علل و مراحل آن ، مجله ی حسابرس، ،شماره ۲۹ ،(۱۳۸۴)
۱۸) تاد، زیویکی ، ورشکستگی ، (مترجم : الحسینی ، محمد صادق و رنجبر محسن ، منتشر شده در سایت مقالات تخصصی مدیریت،(۱۳۸۳)
۱۹) طجرلو ،رضا ، بررسی مبانی نظری حقوق ورشکستگی در سیستم حقوقی آمریکا و انگلستان، فصلنامه حقوق مجله ی دانشکده ی حقوق و علوم سیاسی ،شماره دوم،تابستان( ۱۳۸۹
۲۰)هفته نامه ی دادگستری ،نظریه ی شماره ی ۱۲۸۱، شماره ی ششم تاریخ ۲۱/۱۲/۱۳۴۲
۲۱) درویش خادم ، بهرام ، مقاله ی معامله به قصد فرار از دین در حقوق اسلام وایران ، موسسه ی کیهان تهران ، دوره اول،( ۱۳۷۰ ).
منابع انگلیسی
۱) B. Summer chandler, Partner, no data, Executory contracts in Bankruptcy Navigation the Legal Ambiguities, march2013, www.mckennalang.com
۲) Christopher Combest, 07 february 2009, Leases and Executory Contracts Under The United State Bankruptcy Code, july2013,www.quarles.com
۳) Douglas G. Baird, The Element of Bankruptcy,(5 ed ,2010) ,New York The Foundation Press
۴) Dean and Pulkerson, August/2009, Executory Contracts in Bankruptcy an Overview Forma Buyer Perespective, june2013, www.dflaw.com
۵) P.H. Collin, Dictionary of Law, 4ed (pub by Peter Collin Publishing), 2004
۶) Hon.Randolph Baxter, no data, Executory contracts and Unexpired Leases ,june2013www
۷)http://scholarship.law.duke.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1445&context=lcp, April 2013
۱-دل خواه – دل آن را می خواهد(نهادی)
۲-گل فروش- آن که گل می فروشد(مفعولی)
در مثال (۵) اگر چه سیاهی با تخته سیاه بی ارتباط نیست. اما سازه ی معنایی به شمار نمی آید چرا که هر تخته سیاهی لزوما سیاه نیست. دراین جمله معنای سیاه و تخته با هم جمع شده اند تا معنی تخته سیاه را بسازند. به عبارتی در این جمله تخته سیاه کوچکترین سازه ی معنایی تلقی میشود. از سوی دیگر درجمله ی (۶) سیاه یک سازه ی معنایی به شمار می آید(همان: ۲۶)
بر چسب معنایی (semantic tallies) در واژه های raspberry , gooseberry , bilberry , cranberry هیچ کدام از دو جز ترکیب سازه ی معنایی نیست .دراین کلمات rasp- goose-bill-cran هیچ نوع معنایی ندارد و صرفا نقش تمایز دهنده دارند و برابر است با برچسبهای شماره ای یا عددی. برای مثال (نوع C/ نوعB/ نوع A )berry به عبارت دیگر این کلمات نوع یک مقوله را نشان میدهند که به آنها برچسب های معنایی گفته می شود جز دوم berry که مقوله را نشان میدهد مقوله نمای معنایی(semantic categorizers) گفته می شود این دو با هم کوچک ترین سازه ی معنایی را می سازند.
برچسب خالص (pure tallies): برچسب های معنایی که ارتباط معنایی قابل ملاحظه ای با عناصر دیگر زبان را ندارند گفته می شود مثل bill –cran در cranberry و bilberry
برچسب ناخالص (impure tallies): به برچسب های معنایی که ارتباط معنایی قابل ملاحظه ای را با عناصر معنی دار عادی زبان دارند بدون اینکه خودشان سازه ی معنایی باشند گفته می شود برای مثال سیاه در تخته سیاه و red در red wine
شاخص معنایی (semantic indicators): برچسب های ناخالص را که به همین صورت در بافت های دیگر میتوانند به عنوان سازه ی معنایی عمل کنند اما در این جا سازه ی معنایی نیستند تحت عنوان کلی شاخص معنایی قرار می گیرند. برای مثال red wine نوعی شراب است اما red dress نوعی لباس نیست.
شاخص کامل (full indicators) :به عناصری که مثل black در blackbird تمام معنای سازه ای عادی خود را دارند شاخص کامل و به آنهایی که تمام معنای سازه ای عادی خود راندارند مثل house در greenhouse که دیگر خانه نیست بلکه مانند خانه، یک ساختمان است و سیاه در تخته سیاه که دیگر سیاه نیست بلکه مانند رنگ سیاه تیره است شاخص جزییpartial indicators اطلاق میشود( همان: ۳۴)
بودن یا نبودن هسته تاثیری در شفافیت معنایی ترکیب ندارد.
۴-۱-۱۱- ارتباط معنایی بین اجزای واژه مرکب
واژه ی مرکب و چگونگی ارتباط معنایی بین اجزای آن یکی ازعمده ترین مباحثی است که در ترکیب مطرح می شود. بخشی از معنی ترکیبات مربوط به ساختار نحوی است که با ارائه جملات زیر ساختی برای آنها معنی ترکیب تا حدی روشن می شود البته باید در نظر داشت که معنی واژه ی مرکب، تنها با روشن شدن ارتباط نحوی بین اجزا مشخص نمیشود و وجود عناصر معنی دار تشکیل دهنده ی ترکیب نیز معنی روشنی به آن نمی بخشند. آن چه که نگارندگان دراین پژوهش در پی آن هستند دست یابی به معیارهایی است که با به کارگیری آن بتوان معنی ترکیب را پیش بینی کرد همچنین قصد بر این است که روابط پنهانی اجزا تشکیل دهنده ترکیب را نیز که درجایی باعث شفافیت ودرجایی دیگر سبب تیرگی معنای آن
می گردند مورد بررسی قرار گیرد. درارزیابی این مبحث از عواملی چون رابطه نحوی بین دو جز ترکیب مستقل یا عدم مستقل بودن هسته ی ترکیب، بسامد هسته و وابسته، ارجاعی بودن یا ارجاعی نبودن، معیار شاخص و معنای کلی ترکیب (معنای مجازی یا حقیقی) بهره گرفته شده است.
در بحث تجزیه و تحلیل، کلمه های مرکب حاصل از عنصر غیر فعلی+ ستاک حال را مورد بررسی قرار داده ایم این دسته از واژه ها در سه گروه قید + بن فعل، صفت+ بن فعل و اسم+بن فعل جای می گیرند.در فارسی تمام ترکیبات فعل برون مرکز محسوب می شوند وهسته ی آنها در بیرون از ترکیب یعنی در جمله ی زیر ساخت شان دیده می شود مثلا هسته ی ترکیب بادنما را باید در جمله ی معادل نحوی اش (وسیله ای که جهت باد را نشان میدهد) جست جو کرد . نخست به مقوله ی قید + بن فعل پرداخته می شود به منظور بررسی این مقولات از لحاظ شفافیت وتیرگی معنایی واژه های مرکب «تندرو» «آرام پز» «روکش» «درون گرا» «کم فروش» «زود رنج» «شب تاب» «دوربین» «روزآمد» «پیش خرید» را به عنوان مثال مورد بررسی قرار گرفت.
دراین ترکیبات هر دو جز ترکیب درمفهوم اولیه ی خود یعنی شاخص کامل به کار رفته است و از لحاظ رابطه ای نحوی جز x دراین ترکیب ها در جمله ی زیر ساختی جایگاه های گوناگونی را اشغال می کند.
در ترکیبات حاصل از قید+ بن فعل به طور کلی جز y,x در این ترکیبات در معنی اصلی اش به کار رفته هر چند که نقش نحوی متفاوتی دارد و همین باعث شفافیت معنایی ترکیب می شود. اما در درجه بندی این ترکیبات از لحاظ شفافیت و تیرگی معنایی با توجه به معیارهای ذکر شده درجاتی وجوددارد و میتوان پیوستار زیر را برای آنها رسم کرد.
۴ | ۳ | ۲ | ۱ | ۰ |
تندرو | آرام پز روکش درون گرا | کم فروش زودرنج پیش خرید |
شب تاب روز آمد | دوربین |
در جایگاه صفر واژه ی دوربین قرار دارد ( آنچه که دور را می بیند) هسته و وابسته شاخص کامل یعنی در معنی اصلی یا مفهوم اولیه خود به کار رفته اند. از لحاظ رابطه نحوی جز غیر فعلی یعنی وابسته، مفعول جز فعلی است بنابراین نمونه ی اعلا است (مفعول مستقیم) فاعل مفعول غیر مستقیم) از لحاظ ارجاعی بودن هر دو جز ترکیب (ارجاعی) است از لحاظ بسامد هسته و وابسته بسامد بالایی دارند واز لحاظ معنا معنای حقیقی ترکیب مد نظر است. دراین ترکیب هسته به صورت مستقل کاربرد ندارد و از این رو نسبت به دیگر ترکیبات برای مثال پارچه فروش که فروش به صورت مستقل کاربرد دارد شفافیت کمتری دارد با این حال در میان این ترکیبات درنهایت شفافیت قرار میگیرد.
در جایگاه یک واژه های شب تاب و روز آمد قرار دارند در شب تاب ( چیزی که در شب
می تابد) عنصر غیر فعلی متمم دری عنصر فعلی است بنابراین از نمونه ی اعلا فاصله گرفته لذا بعد از دوربین آمده است. هسته و وابسته شاخص کامل یعنی در مفهوم اولیه آمده است. هر دو جز ترکیب (ارجاعی) است بسامد هسته و وابسته بالا است. و معنای حقیقی ترکیب مد نظر است.
در جایگاه دوم «کم فروش» «زود رنج» «پیش خرید» قرار دارد. در این ترکیبات از لحاظ رابطه نحوی عنصر غیر فعلی در جایگاه قید یا افزوده قرار دارد لذا از نمونه ی اعلا فاصله گرفته است هسته و وابسته شاخص کامل یعنی در مفهوم اولیه ی خود به کار رفته اند از لحاظ ارجاعی بودن هردو جز ترکیب (+ ارجاعی) است و معنای حقیقی ترکیب مد نظر است دراین جا هسته به صورت مستقل کاربرد دارد لذا در درجه ی قبل از آرام پز و روکش و درون گرا قرار می گیرند.
در جایگاه سوم «آرام پز» «روکش» و «درون گرا» قرار دارد. از لحاظ رابطه نحوی «آرام» ، «رو» و «درون» قید یا افزوده هستند هسته به صورت مستقل کاربرد ندارد هر دو جز ترکیب (+ ارجاعی ) اند و بسامد هسته و وابسته بالا است.در جایگاه چهارم واژه ی «تندرو» قرار دارد. اگر آن را به معنای کسی بگیریم که تند می دود شفاف است و وابسته قید است و درجایگاه چهارم شفافیت معنایی قرار می گیرد اما اگر آن را در معنای مجازی اش (افراطی بودن )بگیریم درنهایت تیرگی قرار می گیرد که دراین صورت رابطه نحوی برقرار نیست. هسته و وابسته شاخص نیستند و هر دو جز (-ارجاعی) هستند قیدهای این ترکیبات در تقابل مدرج با جفت خود هستند مثلا «تند» در مقابل با «کند» «دور» در تقابل با «نزدیک » و «دیر» با «زود» و همچنین در «روکش» درتقابل مکمل با «زیر» قرار دارد و عامل تقابل نیز به شفافیت واژه ها کمک میکند.
جهت بررسی مقوله ی اسم +بن فعل از لحاظ شفافیت و تیرگی معنایی واژه های مرکب «قلمرو» «گردن کش» «وطن فروش» «سرشناس» «دل آور» « دست برد» «زبان شناس» «دست باف» «بهادار» «آب پاش» «چشم بند» «راه ساز» «چشم انداز» «بادنما» «پارچه فروش» «قلم تراش» «بارکش» را به عنوان مثال مورد بررسی قرار گرفت.
برای ترکیبات حاصل از اسم+ بن فعل نیز میتوان پیوستار زیر را رسم کرد که از ۰ تا ۵ درجه بندی شده است.
۵ | ۴ | ۳ | ۲ | ۱ | ۰ |
۱- اینکه فرد بیمار ناتوان است و درمان بدون مداخله مستقیم وی امکان پذیر است.
۲- اینکه بیماریهای روانی و به طور کلی اکثر خصوصیات رفتاری و روان شناختی انسانی مشخصاً قابل طبقه بندی است و در نتیجه بیماریها و افراد مبتلا به بیماری را می توان در گروه های شخصی قرار داد.
۳- چون که افراد را می توان در طبقات و دسته های مشترکی قرار داد پس روشهایی که برای درمان یک بیماری خاص کاربرد دارد، برای افراد مبتلا به آن بیماری نیز مشترک است.
۴- هر چند ابعاد وجودی انسان به چند بعد جسمانی روانی و اجتماعی تقسیم می شود ولی تأکید اساسی بر بعد جسمانی است.
دیدگاه فردی در اصل به مخالفت دیدگاه گروهی برخاسته است. دانشمندان چون مازلو و راجرز در پنجاه سال گذشته بر فردیت انسان و نقشی که خصوصیات منحصر به فرد انسان در شکل گیری معنای بیماری روانی ایفا می کنند تأکید ورزیده اند. این محققین اصرار دارند که اولاً انسان موجود ناتوانی نیست و قدرت تصمیم گیری و حق انتخاب در وی وجود دارد. اختلالات روانی به دلیل وجود ناتوانی یا ضعف در فرد نیست، بلکه به دلیل نیازهای ارضا نشده به وجود میآیند. ثانیاً پیروان دیدگاه فردی انسان را موجودی پویا و زندگی را هدفمند می بیند و اعتقاد دارند بیماری روانی واکنش فرد در مقابل بازداشته شدن از روند طبیعی رشد روانی و معنوی است. این در حالی است که تجربیات هر انسانی منحصر به فرد است و طبقه بندی افراد بر حسب نوع بیماری ساده انگاری و نادیده گرفتن پیچیدگی ماهیت بشر محسوب می شود. در نتیجه باید تأکید بر تجربیات منحصر به فرد انسان باشد و با توجه به نیازهای فردی برنامه ریزی شود.
دیدگاه گروهی درباره تشخیص و درمان بیماری نمونه ای از فلسفه تأثیر بیولوژیک است. فلسفهای که کاهش گرایی و در نتیجه مدل پزشکی از مشخصات و ویژگیهای آن هستند. معتقدین این دیدگاه عوامل فیزیکی و بیولوژیکی را پایه هستی بشر می دانند و معتقدند که کلیه حالات ذهنی و فکری بشر زیر بنای ملکولی و سلولی دارد.
پیروان دیدگاه اجتماعی مانند لینگ تحت تأثیر نهفت های ضد روان پزشکی با دیدگاه گروهی چنان شدید به مخالفت برخاسته اند که اصلاً بیماری روانی را یک نابهنجاری قلمداد نمی کنند و جامعه را بیمار و نابهنجار می بینند. این محققین بیشتر طرفدار فلسفه تأثیر فرهنگی هستند، فلسفه ای علمی یا سیاسی که تفکر تأثیرات فیزیکی در بیماری روانی را رد می کند و بیماری را تنها یک برچسب اجتماعی قبول دارد. فوکالت برای مثال، اسکینر و فرنی را یک بیماری با ماهیت مستقل در فرد نمی انگارد و بلکه آن را یک تعریف اجتماعی فرهنگی یا حتی سیاسی قلمداد می کند. لینگ[۴۵] روان پزشک اسکاتلندی در کتاب خویشتن از هم گسیخته نیز اسیکنر و فرنی را مجموعه ای از واکنش های طبیعی انسان نسبت به جامعه ای متعارض و بیمار می پندارد.
پژوهش های انجام شده در زمینه رابطه هوش هیجانی یا سلامت روانی:
تیره گری (۱۳۸۴)، در پژوهش به آموزش هوش هیجانی به منظور بررسی اثرات آن بر سازگاری زناشویی پرداخت. هدف این تحقیق تصریح نقش هوش هیجانی در حوزه روابط بین فردی و زناشویی در قالب رویکردها، راهبردهای و برنامه های آموزش روانی، به منظور مداخله در رفع یا تخفیف مسائل همسران ناسازگار بود. تحلیل نتایج و یافته ها نشان داد که نمره کلی هوش هیجانی و مولفه های آن بین گروه های همسران ناسازگار و سازگار تفاوت معنادار به نفع همسران سازگار دیده می شود.
در مورد اثربخشی برنامه آموزشی هوش هیجانی این یافته به دست آمد که در ارزیابی پس آزمودن نمرات گروه ها در مورد نمره کلی EQ_i تفاوت معنادار وجود دارد (این پژوهش به این منظور آورده شده است که یکی از مسائل پیش روی نوجوانان و جوانان مبحث ازدواج و آینده خانوادگی آنان می باشد و این پژوهش نشان میدهد که آموزش هوش هیجانی می تواند در سلامت روانی خانوادگی افراد مهم باشد.
پژوهش با عنوان «هوش هیجانی رابطه بین استرس و سلامت روانی را تعدیل می کند» (سیاروچی و همکاران، ۲۰۰۲، به نقل از نوری، ۱۳۸۳) در دانشگاه ولونگونگ استرالیا بر تعداد ۳۰۲ نفر از دانشجویان این دانشگاه در یک مطالعه مقطعی شامل ارزیابی استرس زندگی، هوش هیجانی خود گزارش دهی و هوش هیجانی عینی و سلامت روانی می شد، انجام شد. تحلیل رگرسیون مشخص کرد که استرس با این موارد در ارتباط است:
۱- گزارش افسردگی بیشتر، ناامیدی و انکار خودکشی در افرادی که در مقایسه با سایرین از ادراک هیجانی بالاتری برخوردار بودند.
۲- گزارش افکار خودکشی بیشتر در بین آنهایی که در اداره، تنظیم و ادراک هیجانات دیگران ضعیف بودند. اسپنش[۴۶] و دیگران (۲۰۰۳)، به منظور بررسی این که هوش هیجانی و خود یکپارچه سازی پیش بینی کنند، مهمی در بهزیستی هیجانی است، پژوهش را در استرالیا انجام دادند. به این منظور آزمون هوش هیجانی و آزمون خود یکپارچه سازی بر روی ۹۵ دانش آموز توسط میزان پاسخ هایشان برای ۸ تلاش شخصی انجام شد. وی چنین فرض کرد که تأثیر خود یکپارچه سازی هدف و صنعت هوش هیجانی در حس بهزیستی افراد موثر است. تحلیل همبستگی نشان داد افرادی که سطح بالایی از هوش هیجانی را گزارش کرده اند در مفهوم نظام های خود یکپارچه شده اهداف شخص بیشتر سازگار بودند و خرده مقیاس تنظیم خلق در هوش هیجانی و تنظیم هویت در خود یکپارچه سازی اهداف می تواند پیش بینی کننده بهزیستی هیجانی باشد، این نتایج نشان می دهد که تجارب هیجانی که تجارب هیجانی که توانایی تنظیم هیجانات را دارند به واسطه جایگزین کردن تلاشهایی که متناسب است با ارزشها و عقاید اصلی شخص، در بهزیستی هیجانی تأثیرگذار هستند.
فارنهام[۴۷] (۲۰۰۳)، برای بررسی هوش هیجانی و شادکامی تحقیقی را در انگلستان انجام داد. به این منظور تعداد ۸۸ شرکت کننده مرد و زن با میانگین سنی ۸۹/۱۹ ساله مورد مطالعه قرار گرفتند. بر این افراد آزمونهایی مربوط به هوش هیجانی، شادکامی، شخصیت و قابلیت های شناختی انجام شد. نتایج تحقیقات نشان داد که رابطه قوی بین شخصیت و شادکامی به ویژه در مقیاس های نوروزگرایی و برونگرایی شخصیت وجود دارد. همچنین رابطه قوی هوش هیجانی و شادکامی بیشتر از ۵۰% کل واریانس در شادکامی را تبیین کرد. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند اعتقاد دارند که با هیجاناتشان مرتبط هستند و این که می توانند هیجاناتشان را کنترل کنند و راه های ترقی و بهزیستی را افزایش دهند تا این که بتوانند از سطح بالای شادکامی بهره مند و از زندگی لذت ببرند. سپس این نتیجه نیز بدست آمد که هوش هیجانی می تواند پیش بینی کننده مثبتی از شادکامی باشد، البته به صورت تجربی رابطه بین هوش هیجانی و شادکامی مشخص شده است.
براکت[۴۸] و دیگران (۲۰۰۴) ، در یک پژوهش بر روی ۳۳۰ نفر از دانشجویان دانشگاه رابطه بین هوش هیجانی و رفتارهای زندگی را بررسی کردند. آزمون هوش هیجانی برای دریافت اطلاعاتی در ۵ صفت بزرگ شخصیتی روی مقیاسهای دامنه زندگی با عناوین رفتارهای خود مراقبتی، روابط درون شخصی، فعالیت های دانشگاهی و سرگرمی های اوقات فراغت اجرا شد. در این پژوهش و با این جامعه آماری نمره زنان در هوش هیجانی به طور معناداری از مردان بالاتر بود. هوش هیجانی پایین مردان اصولاً برای عواطف ادراکی و استفاده از عواطف برای تسهیل تفکر در مردان ناتوان بود و با برون داده های منفی وابسته بود، که شامل سوء استفاده از داروهای غیرمجاز و الکل، انحراف رفتاری، ارتباط اندک با دوستان می شد. در این پژوهش و در این نمونه هوش هیجانی به طور معناداری با ناسازگاری و رفتارهای منفی برای مردان دانشجو نیست به زنان همبستگی معنادار را نشان داد.
کافتسیوس[۴۹] (۲۰۰۳)، در پژوهش جهت بررسی قابلیت های هیجانی و دلبستگی در مسیر زندگی آزمون هایی را بر روی ۲۳۹ بزرگسال بین سنین ۱۹ تا ۶۶ ساله انجام داد. در این مطالعه رابطه بین ادراک و تشخیص دلبستگی و هوش هیجانی به آزمون گذاشته شده است، از قبیل مجموعه توانایی های مدیریت، ادراک، تسهیل، درک و فهم هیجانات.
پس از تحلیل نتایج مشخص شد که دلبستگی رابطه مثبتی با همه خرده مقیاس های هوش هیجانی (به جز ادراک هیجانی) و نمره کلی هوش هیجانی داشت. هم چنین در این پژوهش مشخص شد که افزایش سن موجب افزایش سطوح قابلیتهای هوش هیجانی می شود و همچنین زنان در سطوح ادراک هیجانی از مردان بالاتر بودند.
انجلبرگ[۵۰] و دیگران (۲۰۰۳) ، به منظور بررسی بین هوش هیجانی، شدت عاطفه و قضاوت اجتماعی پژوهشی را روی ۲۸۲ نفر پاسخ دهنده پسر و دختر دانشگاه اقتصاد با میانگین سنی ۵/۲۰ سال انجام داد. در این پژوهش ادراک هیجانی که به صورت قضاوت صحیح از دیگران در شرایط احساسی معمولی و شدید عملیاتی سازی شده بود نقش مهمی داشت، یک تشخیص صحیح و درست از احساسات دیگران بایستی از طرفی با واکنش بسیار شدید به محرکهای محیطی و از طرف دیگر به قضاوت اجتماعی ارتباط داشته باشد، تحلیل نتایج این پژوهش نشان داد که ادراک هیجانی (که مولفه هم هوش هیجانی است) با دقت بیشتر در ارزیابی خلقیاتی که توسط دیگران تجربه می شود ارتباط دارد. یافته های دیگر این پژوهش نیز نشان داد که موفقیت در قضاوت صحیح اجتماعی با دقت ادراکی بیشتر در تغییر خلقیات دیگران رابطه دارد و این نظریه مهم که ادراک هیجانی که عامل بالقوه ای برای سازگاری در سطوح اجتماعی است، شدت و قوت پیدا می کند. بر اساس این مطالعه مشخص شد که هوش هیجانی موجب ارزیابی دقیقتری از خلقیات دیگران می گردد. توانایی در ارزیابی خلقی دیگران که شامل دقت بیشتر در ادراک خلقیات دیگران می باشد، قطعاً وابسته به توانایی هیجانی است که باهوش هیجانی رابطه دارد.
پارکر[۵۱] و دیگران (۲۰۰۴)، در پژوهشی بر روی ۳۷۲ دانشجوی سال اولی ارتباط بین هوش هیجانی و دستیابی به دانشگاه را مورد بررسی قرار داد. بر اساس یافته های این پژوهش مشخص شد که ابعاد مختلف هوش هیجانی رابطه قوی با موفقیت در دانشگاه دارد. دانشجویان سال اول دانشگاه به دلیل این که با فشارهای روانی زیادی برخورد می کنند و این که همه آنها در برابر این عوامل استرس زا، چهره های متفاوتی به خود می گیرند. بعضی روابط جدیدی را به وجود می آورند، بعضی اصلاحاتی را در روابط شان با خانواده و اطرافیان به وجود می آورند و بعضی عادتهای مطالعاتی جدیدی را برای محیط دانشگاهی فرا میگیرند و به علاوه این که آنها بیشتر این نکته را می آموزند که چگونه از بزرگسالان خود مستقل باشند. نمرات پایین آنها در هوش هیجانی در اختلاف ارزیابی درست و دقیق از بیان و اظهار هیجان در تنظیم موثر و سودبخش تجارب هیجانی و قابلیت استفاده از احساسات در هدایت رفتار تشریح شد. موفقیت در دانشگاه با ابعاد هوش هیجانی (قابلیت های درون فردی، قابلیت های سازگاری و قابلیت مدیریت استرس) که در سال اول ورود به دانشگاه ارزیابی شده بود، رابطه قوی داشت. در مجموع این موضوع دریافت شده بود که این متغیرها پیش بینی کننده قوی در تشخیص دو موضوع موفقیت تحصیلی در دانشگاه ۸۲% و ناموفق بودن در دانشگاه ۹۱% در سال اول دانشگاه میباشد. نتایج این پژوهش ارتباط کاملاً قوی قابلیت های درون فردی، مدیریت استرس و سازگاری که عوامل مهمی در انتقال موفق از دبیرستان به دانشگاه و در دانشگاه نیز می باشد را پیشنهاد می کند.
هانت[۵۲] و اوانس[۵۳] (۲۰۰۴) ، پژوهشی را انجام دادند بر روی ۴۱۴ شرکت کننده مرد و زن با میانگین سنی ۳۶ سال که رویدادهای استرسزایی را تجربه کرده بودند، به منظور بررسی این که آیا هوش هیجانی می تواند پیش بینی کننده چگونگی پاسخ افراد به تجارب استرس زا باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که شرکت کنندگان با نمرات بالا در مقیاس تأثیر واقعه (در حوادث تأثیر زیادی می پذیرند) نشانه های روان شناختی کمتری را درباره تجربه آسیب زا خودشان گزارش کردند. این افراد (خود نظاره گر) در نمرات مقیاس تأثیر واقعه از افراد بی تفاوت نمرات بالاتری را داشتند. در این پژوهش نیز مشاهده شد که رویدادهای آسیب زا تأثیری بیشتر در زنان دارد تا مردان و اینکه مردان در هوش هیجانی بالاتر از زنان هستند. با توجه به یافته های پژوهش، هوش هیجانی می تواند پیش بینی کننده خوبی برای افرادی که ممکن است استرس های آسیب زایی را تجربه کننده باشد.
اسلاسکی[۵۴] و کارت رایت[۵۵] (۲۰۰۳)، پژوهشی را به منظور بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی و رابطه آن با استرس و عملکرد، بر روی ۶۰ نفر از مدیران انگلستان انجام دادند. پس از آموزش هوش هیجانی به مدیران و تحلیل یافته های پژوهش مشخص شد که آموزشهایی که سبب افزایش هوش هیجانی می شود، موجب بهبود بخشیدن سلامتی و بهزیستی می شود. هدف پژوهش این بود که آیا هوش هیجانی میتواند موجب تحول و رشد در مدیریت شود و اینکه اگر هوش هیجانی افزایش یابد تأثیر سودمندی بر بهزیستی، سلامتی و عملکرد دارد؟ به طور خلاصه از پیوند بین هوش هیجانی و استرس این نظر بدست آمد که هیجانات منفی و استرس نتیجه بعضی روابط مختل بین مفاهیم خود و محیط است و این قابلیت هوش هیجانی در درک و مدیریت هیجانات در خود و دیگران تعدیل کننده این فرایند می باشد.
گوهم[۵۶] (۲۰۰۳)، در رابطه با تنظیم خلقیات و هوش هیجانی و تفاوتهای فردی، سه تحقیق را بر روی ۵۶۹ نفر (۸۳ ، ۲۵۰ ، ۲۳۶) در سه مولفه هیجانی (وضوح، توجه، شدت) که به تشخیص چهار نوع اختلاف منتهی می شد، انجام داد. تحلیل نتایج نشان داد که سطوح بالای هوش هیجانی موجب می شود که افراد بیشتر بتوانند خلقیات و هیجاناتشان را تحت کنترل درآورند. افرادی که هیجاناتشان را تحت کنترل درآورده بودند اطلاعات بحرانی و رفتارهای بحرانی را نشان نمی دادند. این پژوهش افراد را به چهار گروه تقسیم کرد: ۱- گروهی که خلقیاتشان را تنظیم می کردند،۲- گروهی که به موقعیت های هیجانی بیشتر از دیگران واکنش نشان می دادند، ۳- گروهی که خلقیاتشان را بیشتر از دیگران نظم بخشی می کردند و ۴- گروهی که نسبت به هیجانات بی تفاوت بودند. (تحت کنترل درآورده – داغ و پرشور، مغزی، سرد و بی تفاوت).
لی آیوا[۵۷] و دیگران (۲۰۰۳)، پژوهشی را بر روی ۲۰۳ دانش آموز مقطع دبیرستان به منظور بررسی تأثیر هوش هیجانی بر مشکلات رفتاری در دانش آموزان دبیرستانی مالزی انجام دادند. در این پژوهش استفاده شده است که هوش هیجانی می تواند با درونی و بیرونی ساختن مشکلات مختلف ارتباط داشته باشد. برای مثال دیده شده است که سطوح پایین هوش هیجانی با سطوح پایین همدلی و عدم توانایی در مدیریت خلق رابطه دارد. در نشانه های بروز رفتارها، سطوح پایین هوش هیجانی با پیشرفت دانشگاهی و سطوح بالای مشکلات جنسی رابطه دارد. در مطالعه اخیر سطوح بالای هوش هیجانی ارتباط مستقیمی با سطوح پایین بروز مشکلات رفتاری از قبیل اضطراب تحصیلی، افسردگی، شکایات جسمی، استرس، پرخاشگری جسمی، استرس، پرخاشگری و بزهکاری دارد. در این پژوهش نیز بررسی شده است که آیا سطوح پایین هوش هیجانی ممکن است یک عامل خطرپذیر مهم باشد که رابطه بین نظارت والدین و آشکار ساختن مشکلات رفتاری را تعدیل کند. در بررسی این رابطه پژوهشگران نیز همچنین پیشنهاد کرده اند که نیاز شناخت عامل های بین خطرپذیری و عامل حمایتی و حفاظتی در پیش بینی کردن مشکلات رفتاری وجود دارد و نقش هوش هیجانی در عوامل خطرپذیری بالقوه این چنین رفتارهایی را نشان می دهد. طبق یافته های این پژوهش هوش هیجانی رابطه منفی معناداری با استرس، افسردگی، شکایات جسمانی و بزهکاری و رابطه مثبتی با نظارت والدین داشت.
استین (۲۰۰۵)، در پژوهشی بر روی ۷۰۴ آزمودنی در مقطع قبل از دانشگاه به منظور بررسی همبسترهای شخصیتی، بهزیستی و سلامتی هوش هیجانی، شخصیت، رضایتمندی از زندگی، حمایت اجتماعی و سلامتی در گروه های کانادایی (۵۰۰۱ نفر) و اسکاتلندی (۲۰۴نفر) بررسی شد. با توجه به تحلیل داده ها این نتایج بدست آمد که هوش هیجانی رابطه منفی با آلکسی تالیمیا و مصرف الکل دارد و رابطه مثبتی با رضایتمندی از زندگی و اندازه و کیفیت شبکه اجتماعی دارد. با توجه به نتایج رگرسیون رابطه قوی هوش هیجانی و شخصیت از پیش بینی کننده های مربوط به سلامت بدست آمد. هوش هیجانی با اندازه شبکه اجتماعی در مقایسه با رابطه شخصیت با اندازه شبکه اجتماعی قوی تر بود. پالمر و دیگران (۲۰۰۲) پژوهشی را برای بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت موثر انجام دادند. این پژوهش بر روی ۴۳ مدیر انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که هوش هیجانی چگونه تأثیر خودش را بر مدیریت نشان می دهد و یا به پذیرش به وجود آمدن احساساتی در حین کار پاسخ مناسب می دهد. مدیرانی که هوش هیجانی بالاتری را از خود نشان دادند به لحاظ بروز احساسات و افکار خیلی بهتر عمل می کردند و خود کنترلی بیشتری بر هیجانات و احساساتشان داشتند.
تریلند و دیگران (۲۰۰۴) در پژوهشی ارتباط حمایتی هوش هیجانی با عوامل روان شناختی خطرپذیری سیگار کشیدن را در نوجوانان بررسی کردند. این پژوهش بر روی ۴۱۶ دانش آموز دوره راهنمایی اجرا شد که میانگین سن آنها ۳/۱۱ سال بود. نتایج نشان داد که هوش هیجانی بالا عاملی حمایتی برای عوامل خطرپذیری سیگار کشیدن در نوجوانان است. همچنین هوش هیجانی بالا با ادراکات بیشتری از پیامدهای اجتماعی منفی سیگار کشیدن و با کارآمدی و بازدهی بیشتری در امتناع و خودداری از قول پیشنهاد برای کشیدن سیگار رابطه دارد. همچنین تحلیل نتایج آشکار کرد که هوش هیجانی بالا یا احتمال گرایش پیدا کردن به سیگار کشیدن در سنین اولیه رابطه دارد.
نوجوانانی که هوش هیجانی بالاتری دارند احتمالاً می توانند سود و منفعت بیشتری از برنامه های پیشگیری موثر اجتماعی ببرند و هوش هیجانی بالا با افزایش درک پیامدهای اجتماعی سیگار کشیدن رابطه دارد. این افراد به این آگاهی می رسند که با دوستانی که سیگار میکشند نبایستی رابطه داشته باشند.
در پژوهش که توسط بار – ان[۵۸] (۲۰۰۰) انجام شد. تحلیل نمرات هوش هیجانی بیش از ۷۷۰۰ نفر از مردم آشکار کرد، در حالی که مردان و زنان تفاوتی در هوش هیجانی کلی ندارند، مردان نمرات بالاتری در تحمل استرس، تکانش و سازگاری، مثبت بودن و خودشکوفایی و زنان نمرات بالاتری در همدلی، ارتباطات میان فردی و مسئولیت اجتماعی به دست آوردند. آنان دریافتند که هوش هیجانی یک مجموعهی دارای عوامل چندگانه و مرتبطی، متشکل از توانایی های عاطفی، شخصی و اجتماعی می باشد که به ما کمک می کند با ضرورتهای روزمره مقابله نماییم. او این توانایی ها را که ساختار عاملی این مفهوم نظری را تشکیل می دهند، به این قرار دانست: عزت نفس، خودآگاهی عاطفی، ابراز وجود، تحمل فشار روانی، کنترل واکنشهای نهایی، انعطاف پذیری، حل مسأله، همدلی، رابطهی میان فردی، خوش بینی، خودشکوفایی، استدلال و مسئولیت اجتماعی.
محرابیان[۵۹] (۲۰۰۰)طی پژوهش خصوصیات افراد دارای هوش هیجانی بالا را چنین عنوان می کند: عزت نفس بالاتر، خوش بینی بیشتر، اضطراب و افسردگی پایین تر، افکار هیجانی کمتر، اهداف بزرگتر و موفق تر، جهت گیری منظم تر اهداف، توانایی مقبولیت، معاشرت و دوستی بیشتر، صلاحیت اجتماعی بالاتر، خودشکوفایی و هوش عمومی بالاتر، او همچنین موارد زیر را از اجرای هوش هیجانی می داند: همدلی عاطفی، توجه به هیجان و تشخیص آن، شناسایی درست خلق خود و دیگران، کنترل خلق یا هیجانات شدید، پاسخگویی مطابق با هیجانات، رفتار کردن مطابق با موقعیت های گوناگون زندگی مخصوصاً در مواقع استرس، تأمل کردن در کسب مهارتهای خوب اجتماعی و ارتباطی.
کوب[۶۰] و مایر[۶۱] (۲۰۰۰)، در پژوهشی تحت عنوان «هوش هیجانی» گزارش کرده اند که نمرات و مقیاس هوش هیجانی چند عامل میان ۲۰۰ دانش آموزان دبیرستانی با پذیرش کمتر سیگار کشیدن، قصد سیگار کشیدن و مشروب خواری مرتبط بوده است.
کارسون[۶۲] و همکاران (۲۰۰۰)، در دو پژوهش بر روی نمونه هایی از دانشجویان، هوش هیجانی و رابطه آن با کنترل فردی و خشونت کلامی را مورد ارزیابی قرار دادند. در این مطالعات، پاسخ همدلانه، تنظیم خلق، مهارتهای بین فردی، انگیزش درونی و خودآگاهی به عنوان زیر مقیاس های هوش هیجانی در نظر گرفته شده است. بر اساس یافتههای دو پژوهش مذکور، هوش هیجانی دارای رابطهی مثبت با کنترل فردی و دارای رابطهی منفی با خشونت کلامی بود.
موریاتی[۶۳] و همکاران (۲۰۰۱)، در پژوهشی این مسأله را بررسی کردند که آیا آزمونهای سنجش سطوح متفاوت هوش هیجانی می توانند بین نوجوانان مختلف جنسی و گروه کنترل تمایز ایجاد کنند. نتایج پژوهش آنها که بر ۱۵ مرد متخلف جنسب با دامنهی سنی ۱۴ تا ۱۷ سال و۴۹ مرد غیر متخلف که از لحاظ سن با گروه مختلف همگن بودند نشان داد که، متخلفان در مقایسه با گروه غیرمتخلف دقت کمتری در برچسب زنی حالات هیجانی دیگران داشتند. این افراد وقتی با دیگر نوجوانان مقایسه می شوند در تکانش وری و ناتوانی در درک و شناسایی هیجانهای خود و دیگران با آنها متفاوت هستند، این افراد مشکلاتی را در کنترل خشم و پایه ریزی روابط معنادار با همسالان دارند.
حکیم جوادی واژه ای (۱۳۸۳)، در پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطهی کیفیت دلبستگی و هوش هیجانی در دانش آموزان تیزهوش و عادی با بهره گرفتن از پرسشنامهی هوش هیجانی بار – ان، علاوه بر ارتباط کیفیت دلبستگی و هوش هیجانی، معنادار بودن نقش جنسیت در هوش هیجانی را گزارش کرده اند. به این صورت که بنا بر یافته های آن، دختران دارای هوش هیجانی بیشتری از پسران بودند.
در پژوهش کارن و سندی[۶۴] (۲۰۰۱) یک برنامهی آموزش را بر روی ۶۵ کودک دوره مهدکودک به منظور افزایش مهارتهای اجتماعی جهت افزایش رفتار هوش هیجانی انجام دادند، یافته ها نشان داد که کمبود هوش هیجانی از رشد مهارتهای اجتماعی جلوگیری می کند. کودکانی که دارای هوش هیجانی پایینی بودند در مقابله با تضاد با دیگران ناتوانی دارند، همچنین کمبود همکاری و ضعف ارتباط و ناتوانی در بیان هیجانات موقعیتی در آنها بیشتر است. مداخلاتی نظیر آموزش همکاری، انجام فعالیت های گروهی، آموزش هوش هیجانی و یکسان سازی انواع ورمهای هوش چندگانه انجام گردید. آنان نشان دادند که این کودکان بعداً در دورهی پیش دبستانی و دوران تحصیل آینده توانستند رفتارهای جامعه طلبانه و هوش هیجانی بیشتری را نشان دهند.
سیاروچی و همکاران (۲۰۰۲) در مطالعهی این فرض را مورد آزمون قرار دارند که هوش هیجانی در فهم رابطهی میان استرس و متغیرهای سه گانه سلات روانی یعنی افسردگی، ناامیدی و اشتغال ذهنی در مورد خودکشی سهم مهمی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که استرس:
۱- افسردگی گزارش شدهی بیشتر، ناامیدی و اشتغال ذهنی در مورد خودکشی در میان افرادی که ادراک هیجانی بالایی دارند، مرتبط است (در مقایسه با افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند).
۲- اشتغال ذهنی در مورد خودکشی بیشتر در افرادی که مدیریت هیجانهای دیگران در آنها پایین است، مرتبط می باشد. هم ادراک هیجان و هم مدیریت هیجانهای دیگران از لحاظ آماری از سایر شاخص های اندازه گیری شده در این مطالعه، متفاوت بودند. این پژوهش مطرح می کند که هوش هیجانی علاوه بر اهمیتی که در فهم رابطهی میان استرس و سلامت روان دارد خود نیز سازهای مجزا میباشد که باید مورد مطالعه قرار گیرد.
شوت[۶۵] و همکاران (۲۰۰۲)، نتایج حاصل از دو مطالعه در مورد رابطهی هوش هیجانی با خلق و عزت نفس را ارائه دادند. آنان در مطالعات خود دریافتند که هوش هیجانی بالاتر با خلق مثبت و عزت نفس بالا مرتبط است. مطالعه دیگر نیز نشان داد که هوش هیجانی بالا با حالت خلقی مثبت بالاتر و عزت نفس بیشتر در ارتباط می باشد. آنان همچنین نقش هوش هیجانی را در تنظیم خلق بررسی کرده و به این نتیجه رسیدند که افراد دارای هوش هیجانی بالا کاهش کمتری در خلق مثبت و عزت نفس را پس از یک حالت منفی و بعد از افزایش حالت مثبت افزایش در خلق مثبت را نشان می دهند، اما در عزت نفس تغییری نمی کنند.
در مطالعه ای که سالکوفسکی و همکاران (۲۰۰۳) انجام دادند. تحلیلهای عوامل اکتشافی و تأییدی پرسشنامهی ویژگی های هوش هیجانی یک ساخت عاملی مرتبه ای با یک عامل هوش عاطفی سطح بالا و چهار عامل سطح پایین تر (خوش بینی/تنظیم خلق، ارزیابی عواطف، بهره مندی از عواطف و مهارتهای اجتماعی) پیشنهاد کرد. بررسی تفاوتهای جنسیتی در این چهار عامل نشان داد که تفاوت نمرات بین زنان و مردان در عامل خوش بینی / تنظیم خلق معنادار نبود. نمرهی زنان در عامل ارزیابی عواطف و مهارتهای اجتماعی بیشتر از مردان و نمرهی مردان در عامل بهره مندی از عواطف بیشتر از زنان بود. بخشی از فرم بلند پرسشنامهی ویژگی های هوش عاطفی به طور منفی و معنادار با روان رنجوری و اشکال در شناسایی و بیان هیجانات (الکسی تایمی) و به طور مثبت و معنادار با برونگرایی، انعطاف پذیری، توافق کاری و با وجدان بودن همبستگی داشت و با رضایت از زندگی همبستگی مثبت و با آمادگی برای افسردگی همبستگی منفی داشت.
انجل برگ و اسجوبرگ (۲۰۰۴)، در پژوهشی تحت عنوان «هوش هیجانی، شدت عاطفه و سازش یافتگی اجتماعی» به بررسی این ادعا که هوش هیجانی ادراک اجتماعی را در بر می گیرد، پرداختند. ادراک هیجان در این مطالعه به منظور دقت قضاوت در مورد بیان احساسات عادی و حاد دیگران تعریف شده است. استدلال آنها این بود که ادراک دقیق از هیجانات دیگران از یک سو باید با واکنش شدت یافته به محرکهای محیطی و از سوی دیگر با سازش یافتگی اجتماعی ارتباط داشته باشد. پس از وارسی هوش هیجانی در رابطه با این دو مفهوم نتایج نشان داد که ادراک هیجان با یک دقت بالا به ارزیابی خلق همان گونه که توسط دیگران تجربه می شود، ارتباط دارد. نتایج پژوهش آنها نشان می دهد که هوش هیجانی ممکن است از قسمت هایی ترکیب شده باشد که واکنش هیجانی را در برگیرد. یافتهی دیگر آنها این بود که سازش یافتگی اجتماعی موفقیت آمیز با ادراک دقیق تر خلق دیگران ارتباط دارد که فرضیهی ضروری بودن ادراک هیجان در سازش یافتگی با یک سطح اجتماعی را قوت می بخشد.
وارویک[۶۶] و نتل بک[۶۷] (۲۰۰۴) در پژوهشی، هوش هیجانی، شخصیت، پیوندجویی، توانایی استدلال انتزاعی، دانش عاطفی جهت گیری وظیفه را مورد مطالعه قرار دادند. در میان متغیرهای شخصیت، برون گرایی و توافق کاری با مقیاس فراخلق صفت (TMMS) همبستگی و رابطهی تعدیل گرانه، و با انعطاف پذیری، وظیفه شناسی و روان رنجور خویی همبستگی ضعیف داشتند. مقیاس فراخلق صفت کلی نیز با دانش و مهارت هیجانی همبستگی داشت، اما با استدلال انتزاعی و علاقه به پیوندجویی رابطه نداشت و نتایج حاصل از همان گروه نمونه با آزمون هوش هیجانی مایر، سالوی و کارسو[۶۸] MSCEIT (2001)ناهماهنگی ها و ناهمسویی هایی را در بین دو مقیاس هوش هیجانی آشکار نمود. گشودگی، برونگرایی، وظیفه شناسی، روان آزرده خویی و علاقه به پیوندجویی با آزمون هوش هیجانی مایر، سالوی و کارسو همبستگی معناداری نداشتند، اما با توافق و دانش و مهارت هیجانی و توانایی انتزاعی همبستگی معناداری داشتند. نتایج همچنین نشان داد که هوش هیجانی در صورتی که با TMMS برآورده شود، با جهت گیری وظیفه همبستگی دارد، اما در صورتی که با MSCEIT برآورده شود، این همبستگی وجود ندارد. به طور کلی عملکرد متفاوت TMMS و MSCEIT از این دیدگاه حکایت می کند که شخص از دوریخت (نوع) هوش هیجانی برخوردار است، هوش هیجانی توانایی (پتراید زوفارنهام، ۲۰۰۱ ، ۲۰۰۰).
پترایدز[۶۹] و همکاران (۲۰۰۴) نقش ویژگی های هوش هیجانی در عملکرد تحصیلی و رفتار منحرف در مدرسه را در یک نمونهی ۶۵۰ نفری با میانگین سنی ۵۱/۶ بررسی کرده و دریافتند که ویژگی های هوش هیجانی ارتباط بین توانایی شناختی و عملکرد تحصیلی را تعدیل می کند و دانش آموزانی که نمرات هوش هیجانی آنان بالا بود غیبت موجه کمتری داشتند و احتمال اخراج آنها از مدرسه کمتر بود.
آستین[۷۰] و همکاران (۲۰۰۵) در پژوهشی، هوش هیجانی، شخصیت، الکسی تایمی، رضایت مندی از زندگی، حمایت اجتماعی و سلامتی را در گروه های کانادایی و اسکاتلندی مورد بررسی قرار دادند. آنان به این نتیجه رسیدند که هوش هیجانی با الکسی تایمی و مصرف الکل رابطه منفی و با رضایت مندی از زندگی و گستردگی روابط اجتماعی و کیفیت آن رابطهی مثبت دارد. آنان نیرومندی نسبی هوش هیجانی و شخصیت را به منزلهی پیش بینی کننده های پیامدهای مرتبط با سلامت در یک گروه فرعی از اسکاتلندیها مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی در مقایسه با شخصیت با گستردگی رابطهی اجتماعی ارتباط قوی تری دارد، اما کیفیت روابط اجتماعی، رضایت مندی از زندگی، مصرف الکل، مشاوره با پزشک و وضعیت سلامت با شخصیت ارتباط قوی تری داشتهاند.
فصل سوم
روش تحقیق
روش تحقیق
هدف از اجرای این پژوهش تعیین رابطه سلامت روانی بر هوش هیجانی افراد بالای ۴۰ سال می باشد. با توجه به اینکه هدف پژوهشگر، تعیین تأثیر هوش هیجانی بر سلامت روانی افراد بالای ۴۰ سال (اعم از زنان و مردان) بود،در ابتدا میزان سلامت روان افراد به وسیله پرسشنامه GHQ (سلامت عمومی) سنجیده و سپس بلافاصله پرسشنامه آزمون هوش هیجانی سیبر یا شرینگ به اجرا درآمد.
جامعه آماری
افراد بالای ۴۰ سال (اعم از زنان و مردان) که در شهر الشتر ساکن هستند. اعم از افراد شاغل و غیرشاغل در سال ۱۳۹۴.
روش نمونه گیری
نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی صورت گرفته است. در این شیوه نمونه گیری (تصادفی) تمام افراد جامعه مورد نظر موقعیتی مساوی و مستقل برای انتخاب شدن را دارند. به همین منظور تحقق اول فهرست نام افراد جامعه مورد نظر را تهیه می کند، سپس به طور تصادفی به هر یک از آنها یک شماره می دهد، آن گاه با مراجعه به جدول اعداد تصادفی، افراد گروه نمونه را از بین آنها انتخاب می کند (بهرامی، ۱۳۸۱)
در این تحقیق نمونه گیری به صورت، نمونه گیری تصادفی خوشهای چند مرحله ای است. در نمونه گیری خوشه ای به جای افراد، گروه ها به صورت تصادفی انتخاب می شوند. این روش (نمونه گیری خوشه ای) زمانی به کار برده می شود که انتخاب نمونه از اعضای جامعه مشکل یا غیرممکن است (دلاور، ۱۳۸۳).
نمونه گیری خوشه ای به دو صورت تک مرحله ای و چند مرحله ای اجرا می شود. در تک مرحله ای، عمل نمونه گیری با بهره گرفتن از خوشه فقط یکبار، در صورتی که در چند مرحله ای این عمل بیش از یکبار تکرار می شود. (دلاور، ۱۳۸۳).
شکل۴‑۱۵: اندازه آرایه طراحی شده با شکاف اریب ۸۰
شکل۴‑۱۶ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۸۵GHz در مختصات دکارتی ۸۱
شکل۴‑۱۷ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۸۵GHz در مختصات قطبی ۸۲
شکل۴‑۱۸ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۷GHz در مختصات دکارتی ۸۳
شکل۴‑۱۹ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۷GHz در مختصات قطبی ۸۳
شکل۴‑۲۰ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۳GHz در مختصات دکارتی ۸۴
شکل۴‑۲۱ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۳GHz در مختصات قطبی ۸۴
شکل۴‑۲۲ : اندازه آرایه طراحی شده در باند x 85
شکل۴‑۲۳ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در باند x 86
شکل۴‑۲۴ : پترن پلاریزاسیون متقاطع آرایه موج رونده طراحی شده با شکاف اریب ۸۶
شکل۵‑۱ : نحوه تحریک شکاف اریب روی بدنه باریک موجبر ۸۹
شکل۵‑۲ : نحوه تحریک شکاف چرخش نیافته روی بدنه باریک موجبر ۹۰
شکل۵‑۳ : ساختار پیشنهاد شده برای تحریک شکاف چرخش نیافته روی بدنه باریک موجبر ۹۲
شکل۵‑۴ : رسانایی شکاف چرخش نیافته پیشنهاد شده بر حسب ارتفاع استوانه ها ۹۳
شکل۵‑۵ : شمای کلی آرایه طراحی شده با ساختار پیشنهاد شده ۹۴
شکل۵‑۶ : نمودار اندازه VSWR آرایه با ساختار پیشنهادی ۹۵
شکل۵‑۷ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۸۵GHz در مختصات دکارتی ۹۶
شکل۵‑۸ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۸۵GHz در مختصات قطبی ۹۶
شکل۵‑۹ : پلاریزاسیون آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۸۵GHz 97
شکل۵‑۱۰: پترن وپلاریزاسیون متقاطع آرایه طراحی شده با نرم افزار HFSS 98
شکل۵‑۱۱ : الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۷GHz در مختصات دکارتی ۹۸
شکل۵‑۱۲: الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۷GHz در مختصات قطبی ۹۹
شکل۵‑۱۳: پلاریزاسیون متقاطع آرایه طراحی شده در فرکانس ۲.۷ GHz 99
شکل۵‑۱۴: الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۳GHz در مختصات دکارتی ۱۰۰
شکل۵‑۱۵: الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده در فرکانس ۳GHz در مختصات قطبی ۱۰۰
شکل۵‑۱۶: پلاریزاسیون متقاطع آرایه طراحی شده در فرکانس ۳GHz 101
شکل۵‑۱۷ : نمودار هیستوگرام رسانایی شکاف ها ۱۰۲
شکل۵‑۱۸: اندازه VSWR آرایه طراحی شده با تالرانس۱۰۰ میکرون ۱۰۳
شکل۵‑۱۹: الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده با تلرانس ۱۰۰ میکروندر فرکانس ۲.۸۵GHz 103
شکل۵‑۲۰: الگوی جهت دهندگی آرایه طراحی شده با تالرانس ۱۰۰ میکروندر فرکانس ۲.۸۵GHz 104
شکل۵‑۲۱:پترن پلاریزاسیون متقاطع آرایه طراحی شده با تلرانس ۱۰۰ میکرون در فرکانس ۲.۸۵GHz 104
فصل اول
مقدمه
رادارها در واقع سنسورهای الکترومغناطیسی هستند که برای موقعیتیابی و تعقیب اهداف گوناگون در فضا مورد استفاده قرار میگیرند. رادار ها در فرکانس ها و توان های مختلف، برای کاریرد های بسیار متنوع طراحی شده و به کار برده می شوند. مشخصاتی که در رادار ها باید مورد توجه قرار گیرد برد و دقت بالا می باشد. اغلب رادار ها در محدوده فرکانس های باند VHF تا باند C ساخته می شوند. در فرکانس های باند VHF رادار ها دارای برد بلند و دقت پایین بوده و همینطور که فرکانس ها به سمت باند C می روند، برد کاهش پیدا کرده ودر عوض دقت بالاتر می رود. بنابر این بیشترین توجه در رادار ها مربوط به باند های L وS می باشد.در این دو باند یک سازگاری بین دو مساله دقت و برد وجود دارد. بدین معنی که برد رادار نسبتا قابل قبول بوده و رادار دارای دقت خوبی نیز می باشد. در بین این دو باند، باند S نیز بیشترین کاربرد را در سراسر دنیا داشته و بیشترین رادار ها در این باند طراحی و ساخته می شوند.
رادارها در واقع انرژی الکترومغناطیسی را از طریق آنتن در فضا تشعشع[۱] میکنند. بخشی از انرژی تشعشع شده، به یک شیء که اغلب هدف[۲] نامیده میشود، برخورد میکند و در جهات گوناگون بازتابیده[۳] میشود. بخشی از این انرژی بازتابیده شده، به سمت رادار منتشر شده و توسط آنتن دریافت میگردد و پس از آن، عملیات تقویت و پردازش سیگنال[۴]و … بر روی آن انجام می شود.
بنابراین بخش مهمی از سیستمهای راداری، آنتن است که بسته به مأموریت سیستم، مشخصات گوناگونی می تواند داشته باشد. امروزه استفاده از تکنولوژی رادارهای آرایه فازی[۵]که در آن از آنتن های آرایه ای استفاده می شود کاربردهای بسیاری یافته است. آنتنهای آرایهای مزایای زیادی دارند که از آن جمله میتوان به توانایی ایجاد جهت دهندگی[۶]یا بهره بالا و قابلیتهای مختلف شکل دهی[۷] پرتو اشاره کرد. باند فرکانسی، مأموریت راداری، پهنای باند مورد نظر، میزان توان ارسالی، میزان بهره مورد نظر و … از عوامل تعیین کننده نوع المان به کار رفته در آنتن های آرایه ای است.
آرایههای موجبر شکافدار[۸] درسال ۱۹۴۳ در دانشگاه McGillدر Montrealابداع گردید..]۱[ سادگی هندسه ساختار آنتنهای موجبری شکافدار، راندمان خوب، توانایی ایجاد امواج با پلاریزاسیونهای خطی، توانایی ارسال بیمهای broadside، قابلیت حمل توان بالا و … از ویژگیهای مهم این نوع آنتنها است که سبب شده در کاربردهای راداری مورد توجه قرار بگیرند. خصوصاً در کاربردهای هوایی این نوع آنتن ها گزینه مناسبی هستند چرا که می توان آنها را بر روی بال ها و بدنه هواپیما قرار دارد. اغلب این نوع آنتنها را می توان در فرکانس های ۲ تا ۲۴ گیگا هرتز مورد استفاده قرار داد..]۲[
این نمونه آنتن ها به دلیل خواص منحصر به فردی که دارند به صورت گسترده در طراحی وساخت آنتن های آرایه فازی مورد استفاده قرار می گیرند. این آنتن ها بسته به نوع شکاف استفاده شده و نوع ساختار به کار رفته طبقه بندی می شوند. به طور کلی ساختار های این آنتن ها به دو دسته رزونانسی[۹] وموج رونده[۱۰] تقسیم می شوند.آرایه های موج رونده به دلیل پهنای باند فرکانسی بالا، در کاربرد های بسیار متعددی استفاده می شوند..]۱[
زمانی که نیاز به پلاریزاسیون عمودی می باشد، از شکاف های اریب[۱۱] روی بدنه باریک موجبر استفاده می شود. اما رسیدن به سطح لوب کناری[۱۲] پایین در مورد این آرایه ها همیشه به عنوان یک گلوگاه مطرح بوده است. همچنین شکاف های اریب روی بدنه باریک موجبر دارای پلاریزاسیون متقاطع[۱۳] بسیار بدی می باشند. از این رو تا به حال تلاش های بسیار زیادی برای کاهش پلاریزاسیون متقاطع این نمونه از شکاف ها انجام گرفته است که همگی آن ها از لحاظ ساخت بسیار مشکل می باشند.]۳-۱۰[ در این تحقیق یک آرایه موج رونده موجبر شکافداری با سطح لوب کناری و پلاریزاسیون متقاطع پایین که از لحاظ ساخت عملی باشد، در باند Sطراحی وشبیه سازی می شود.
در فصل دوم، تعاریف و مقدمات لازم برای طراحی آنتن های آرایه ای و پارامترهای اساسی این آنتن ها بیان خواهد شد و تئوری اساسی تیلور که به طراحی آنتن آرایه ای با سطح لوب کناری پایین می پردازد مورد بررسی و ارزیابی قرار خواهد گرفت.
در فصل سوم برخی از نمونه های پایه آنتن های موجبر شکاف دار مانند انواع شکاف ها مختلف روی بدنه ها موجبر و همچنین انواع آرایه های موجبر شکاف دار و نحوه طراحی آن ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در فصل چهارم آنتن آرایه ای موج روندهموجبر شکاف داری با شکاف های اریب روی بدنه باریک موجبر با سطح لوب کناری پایین طراحی و شبیه سازی خواهد شد و همه مسائل مربوط به طراحی و شبیه سازی بیان خواهد شد.
در فصل پنجم آنتن آرایه ای موج رونده موجبر شکافداری که از یک نمونه شکاف های چرخش نیافته روی بدنه باریک موجبر تشکیل شده است به عنوان خروجی این پایان نامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت و مشخصات تشعشعی و تلفات بازگشتی و نکات ریز طراحی آن بیان خواهد شد و در نهایت فصل آخر به ارائه پیشنهاداتی برای ادامه کار این پایان نامه توسط سایر دانشجویان خواهد پرداخت.
فصل دوم
تئوری آنتن و آرایه ها
قبل از شروع به طراحی ضروری است تا با برخی از مفاهیم و پارامترهای اساسی آنتن ها و آرایه ها آشنا شویم. پس از آن، نیازمندی های اولیه فرایند طراحی یک آنتن آرایه ای با سطح لوب کناری پایین بحث خواهد شد.
آنتنجزء تفکیک ناپذیر هر سیستم راداری است. طبق تعریف استانداردIEEE برای آنتن ها ، آنتن عبارت است از ابزار تشعشع و دریافت امواج رادیویی.]۱۱[به عبارت دیگر، آنتن فرستنده قطعه ای است که یک سیگنال را از خط انتقال تحویل گرفته و آن را به امواج الکترومغناطیسی تبدیل کرده و به فضای آزاد تشعشع می کند. درحالت گیرندگی آنتن، امواج الکترومغناطیسی برخورد کننده به آن را تبدیل به سیگنال الکتریکی می کند. ( شکل ۲-۱ )
شکل ۲‑۱: آنتن به عنوان یک قطعه مبدل
در یک سیستم راداری، عمدتاً آنتن طوری طراحی و بهینه سازی می شود که بتواند انرژی را در برخی جهات تشعشع کند و به بعضی طرف ها اصلاً موجی ارسال نکند. بنابراین آنتن علاوه بر وظیفه تبدیل کنندگی وظیفه جهت دهندگی به تشعشع را نیز دارد. برآورده کردن این خواص باعث می شود کهآنتن شکل های مختلفی پیدا کند. تبعاً آنتن گاهاً شامل یک قطعه فلز ، روزنه[۱۴]، زیر لایه[۱۵] و یا المان های دیگر است.
پارامترهای مهم آنتن
البته مشخص است که هیچ پژوهش گری نمی تواند، بریافته های پژوهشی خود در موضوع دستاورد های جشنواره، به طور کلی صحه گذارد و آن را تایید کند. معرفی برخی از پیامد ها نیز به مطالعه و کارکارشناسی دقیق تر نیاز داشته که از حوصله این رساله، بیرون است.
پیامد ها یا دستاورد هایی که در ادامه بدان اشاره می شود، بر اساس اهمیت وحساسیت، اولویت بندی نشده اند وترتیب تنظیم وتدوین آن ها، به هیچ وجه موید اندازه ارزش واعتبار آنها نیست.
این دستاورد ها، صرف نظر از دامنه تاثیر خود، محصول کارگروهی وخرد جمعی گروهی از دوستداران اعتلای فرهنگ جامعه هستند که بدون هیچ ادعا وچشمداشتی تمامی توان خودرا، بدین عرصه آورده اند.
۱- ارتقای فرهنگ کتاب و کتابخوانی
ارتقای فرهنگ کتاب وکتابخوانی ، از شاخص های مهم درعرصه توسعه فرهنگی واز نشانه های بارز حیات وپویایی جامعه است. جامعه کتاب خوان ، بهتر می اندیشد، مناسب تر تصمیم می گیرد ونیکوتر رفتار می کند .
برگزاری جشنواره انتخاب کتب برتر ، طی سالیان اخیر، موجب ارتقای رویکرد عمومی به جریان های مرتبط با کتاب شده است و این روندشایسته ، همچنان تداوم دارد. جامعه کتاب خوان ، کمتر دچار آسیب وانحراف می شود وبزه کاری درآن، امکان رشدنمی یابد.
۲- ارتقای جایگاه فرهنگی استان
جایگاه فرهنگی استان کرمان ، با بهره گیری صحیح از جریان جشنواره ، همواره در حال ارتقا بوده است و متناسب با سیاست گذاری های فرهنگی کشور ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای فرهنگی عمومی استان ، روندی رو به رشد داشته است .
ثمرات و برکات حاصل از برگزاری جشنواره ، توانسته است رتبه فرهنگی استان را در میان استان های کشور ، به خوبی بهبود بخشد وکرمان را به عنوان الگویی شاخص در سطح کشور ، معرفی نماید.
در این میان توجه به چند رویداد متاثر از این جریان ، حایز اهمیت است :
۱- شکل گیری جریان جشنواره در کرمان باعث شد دیگر استان ها نیز به تاسی از کرمان، به برگزاری جشنواره های مشابه با توجه به دامنه اثر گذاری مثبت آن ، روی آورند.
۲- پس از برگزاری جشنواره ، انباشت تجارب اجرایی مرتبط با آن باعث شد زمینه های لازم برای شکل گیری منطقه جنوب شرق سازمان کتابخانه ها و اسناد ملی ایران در کرمان فراهم شود و این نمایندگی در کرمان، فعال گردد.
۳- اعطای مجوز صدور اجازه نامه چاپ کتاب به استان کرمان که امتیازی ویژه و مهم است از دیگر ره آورد های توجه به کتاب وکتاب خوانی در کرمان است. استان کرمان درحال حاضر در ردیف چند استانی است که امکان صدور مجور چاپ کتاب را در اختیار دارد .
۳- فراهم آوردن زمینه های مناسب جهت شکوفایی ورشدروز افزون صنعت چاپ وصنایع وابسته به آن در استان
در حال حاضر تمام مراحل چاپ کتاب و روزنامه در کرمان ، به خوبی انجام می شود. در حالی که تا حدود دو دهه پیش از این ، صنعت چاپ وصنایع هم پیوند با آن در کرمان، موقعیت مناسبی نداشتند واکثر علاقه مندان به چاپ کتاب ، مجبور می شدند برای انجام کار خود، به سایر استان ها مراجعه کنند. فراهم بودن زمینه های چاپ کتاب ، مزیت فرهنگی اقتصادی مهمی است که با میزان عناوین کتبی که موفق به دریافت مجوز چاپ می شوند ، نسبت مستقیم دارد. البته کیفیت چاپ نیز در این میان ، حایز اهمیت است که متاسفانه توجه چندانی به آن نمی شود و معمولا کتابی که به هر دلیل در جاهایی نظیر تهران یا قم چاپ می شود، در مجموع ، کیفیت بهتری دارد.