تو نیز اگر نشناسی مرا عجب نبود که هر چه در نظر آید از آن ضعیف ترم (همان،۴۶۳)
نه او به چشم ارادت نظر به جانب ما نمی کند که من از ضعف نا پدیدارم(همان،۴۶۴)
مگر دهان تو آموخت تنگی از دل من وجود من ز میان تو لاغری آموخت(همان،۳۳۶)
سعدی تو کیستی؟که در این حلقه کمند چندان فتاده اند که ما صید لاغریم(همان،۴۸۱)
کس دید چو من ضعیف هرگز کز هستی خویش در گمانم (همان،۵۶۴)
چنان شدم که به انگشت می نمایندم نماز شام که بر بام می روم چو هلال (همان،۴۳۵)
انگشت نمای خلق بودم مانند هلال از آن مه تام (همان،۵۶۳)
خواست تا عیبم کند پرورده ی بیگانگان لاغری بر من گرفت آن که ازگدایی فربه است
(همان،۷۱۵)
می توان گفت تصویری که شاعر از لاغری خود ارائه داده، واقعی است. زیرا این مطلب بسیار تکرار شده است.
۳-۱-۳-۲- قامت سعدی
سعدی از زیبایی کلام، عشق، شهر و دیار، سفرها، دانش ها و آن چه در پیرامون دیده است یاد نموده، امّا ذکری از شکل ظاهری و جسم خود نمی کند. احتمال آن می رود که بدن ضعیف و لاغر و جثه ی کوچک شاعر در این مهّم تأثیر داشته باشد. در یکی از غزلیّات سعدی، بیتی وجود دارد که احتمالاً بیانگر هیأت و قد خود شاعر بوده باشد. که گویا کوتاه بوده است. وی در این غزل که در مقام وصف قد بلند معشوق است، می گوید:
سعدی نگفتمت که به سرو بلند او مشکل توان رسید به بالای پست ما (سعدی،۱۳۸۴،۳۳۳)
۳-۱-۴- مذهب سعدی
سعدی در مقدّمه ی بوستان پس از نعت رسول اکرم (ص) ابیات زیر را بیان می کند:
نخستین ابوبکر پیر مُرید عمر پنجه بر پیچ دیو مَرید
خردمند عثمان شب زنده دار چهارم علی شاه دلدل سوار (همان، ۱۵۷)
شیخ اجل در آغاز قصاید، پس از حمد و ستایش خداوند، و نعت رسول اکرم، خلفای سه گانه را، ( به ترتیب خلافت ) سپس حضرت علی (ع) را این گونه مدح می گوید:
ای یار غار سید و صدیق نامور مجموعه ی فضایل و گنجینه ی صفا
مردان قدم به صحبت یاران نهاده اند لیکن نه هم چنان که تو در کام اژدها…
دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی گر خواجه ی رسل نبودی ختم انبیا…
دیگر جمال سیرت عثمان که برنکرد در پیش روی دشمن قاتل سر از حیا…
کس را چه زور و زهره که وصف علی کند جبّار در مناقب او گفته هل اتی
زور آزمای قلعه ی خیبر که بند او در یکدگر شکست به بازوی لا فتی (همان،۶۰۶)
علاوه بر ابیات یاد شده و ذکر خلفا، در آثار سعدی ابیاتی وجود دارد که نشان از اعتقادات مذهبی او دارد. شیخ در بوستان گفته است:
مرا در نظامیّه ادرار بود شب و روز تلقین و تکرار بود (سعدی، ۱۳۸۴ ،۲۷۳ )
با توجّه به این که سعدی در این مدارس به تحصیل می پردازد، مستمری دریافت می کند و شب و روز کارش تلقین و تکرار است. قطعاٌ تحت تأثیر این مشرب فکری قرار گرفته و شافعی مذهب بوده است. دلیل دیگر، جهت شافعی بودن سعدی، عقاید جبری است که به شکلی آشکار در آثار شیخ وجود دارد و در هر مسئله ای وجود قضا و قدر را به تصویر می کشد.
رضا به حکم قضا گر دهیم یا ندهیم از این کمند نشاید به شیرمردی رست(همان،۶۶۳ )
قضا دگر نشود ور هزار ناله و آه به کفر یا به شکایت بر آید از دهنی (همان، ۱۳۸)
سعدی دارای مذهب شافعی است، امّا مذهب او، مذهب عاشقان پاکی است که گرفتار محدودیت های قشری نشده اند و در پناه همین پاکی و درستی است که می تواند به افراد اجتماع پند دهد، و سخنش شاه و وزیر و وکیل را تحت تأثیر قرار دهد. در کلامش رنگ و ریا وجود ندارد به همین دلیل دل ها را تسخیر کرده است.
۳-۱-۴-۱- ارادت به اهل بیت
علاقه ی سعدی به فرزندان حضرت فاطمه در اشعارش کاملاً پیداست و حتّی حضرت علی را در قصاید، برتر از خلفا مدح گفته است، که خواننده، در نگاه اول متوجّه می شود. سعدی در دیباچه ی بوستان گفته است:
خدایا به حق بنی فاطمه که بر قولم ایمان کنم خاتمه
اگر دعوتم رد کنی یا قبول من و دست و دامان آل رسول (همان،۱۵۷)
در آغاز قصاید نیز گوید:
یارب : به نسل طاهر اولاد فاطمه یا رب: به خون پاک شهیدان کربلا (همان،۶۰۶)
و:
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمّد بس است و آل محمّد(همان،۶۱۵)
۳-۱-۴-۲- سعدی موحّد
سعدی در مقدّمه ی بوستان و گلستان و هر جا که مجال یافته به یگانگی خداوند اقرار کرده است. در مقدّمه ی گلستان گفته است:
((منّت خدای را عزّوَجَل، که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.)) ( سعدی،۱۳۸۴،۸)
در آغاز بوستان گفته است:
به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین…
عزیزی که هر که از درش سر بتافت به هر در که شد هیچ عزّت نیافت (همان،۱۵۴)
در غزلیّات نیز گفته است:
برمن که صبوحی زده ام خرقه حرام است ای مجلسیان راه خرابات کدام است
(همان، ۳۵۳)
خرقه پوشیدن را برای خود حرام می داند و در این میان، به دنبال معرفت الهی است. و نیز در جای دیگر خرقه پوشی را مخالف یک رنگی می داند و می گوید:
یک رنگ شویم تا نباشد این خرقه ستر پوش زنار (همان،۴۲۹)
سعدی از دلق ریایی که پرده ای بر کفر است به یک رنگی پناه می برد و یک دلی و یکتاپرستی خود را اعلام می دارد.
۳-۱-۴-۳- سعدی عارف
برای عارف دانستن سعدی، نیازی به جستجو در اشعار او، و دیدن بیتی مبنی بر این که من عارف هستم، وجود ندارد. وقتی در مقدّمه ی گلستان یا بوستان و قصاید، آن گونه خداوند را ستایش می کند، جایی برای تردید در عارف بودن شیخ نمی گذارد. برگ سبز درختان خداشناسی می آموزد امّا همه کس نمی تواند این درس را فرا گیرد، مگر هوشیاران. بلبل و هر پرنده ای خداوند را تسبیح گویند امّا هر گوشی قادر به شنیدن این ذکر نیست، مگر گوش سعدی و دیگر عارفان. همه ی اجزای طبیعت، خداوند را ستایش می کنند و این از دید عارف پنهان نمی ماند. شیخ اجل، در گلستان از ارتباط خود با مشایخ و افراد صالح این چنین یاد می کند:
((پیش یکی از مشایخ گله کردم که: فلان به فساد من گواهی داده است. گفتا: به صلاحش خجل کن.)) (سعدی،۱۳۸۴ ،۵۳)
هوا امروز خوب است Hv emru xobe
۱۸)جمله منفی :
فارسی معیار رفسنجانی
زحمت نکش zmt neke
۱۹)جمله شرطی :
فارسی معیار رفسنجانی
اگر برف نبارد خواهم آمد ge brf neyye miv miyn
۲۰)جمله معترضه :
فارسی معیار رفسنجانی
مادرم خدا او را بیامرزد زن مهربانی بود
Nnom xod beymorz zen merebuny bid
بنابراین اجزا سازنده جمله را می توان چنین بر شمرد :
۴-۴-۴- اجزای جمله
اجزای اصلی همان ارکان جمله هستند یعنی واژه هائی که نهاد (فاعل-مسندالیه) و گزاره (فعل، مسند، رابطه) واقع می شوند، افزودن بر این سه نوع واژه های دیگر مانند : ضمیرها ، قیدها ، اعداد ، حروف و اصوات نیز برای بیان مقاصد به صورت های گوناگون در جمله به کار می روند.
۱) اسم (نام) :
که ممکن است فاعل ، مسندالیه ، مسند ، مفعول ، متمم ، مضاف الیه ، منادا ، بدل و … و گاهی مانند صفت و قید نیز به کار می رود.
۲)صفت :
که ممکن است به جای اسم (موصوف) نشیند و همه حالات آن را بپذیرد.
۳)ضمیر :
به جای اسم می نشیند و همه حالات آن را می پذیرد.
۴)فعل :
رکن اصلی جمله است و یا رابطه مسند و مسند الیه را برقرار می سازد.
۵)قید :
که وابسته فعل است و آن را مقید می کند.
۶) عدد :
که ممکن است به صورت صفت یا اسم به کار رود.
۷)پیوند :
مانند حروف ربط و. عطف و شرط
۸)حرف اضافه :
که پیش از واژه می آید
۹)ادات استفهام :
ادواتی که برای پرسش می آیند و جمله را از خبری به پرسشی تبدیل می کنند.
۱۰)اصوات :
یعنی صداها و واژه هائی که برای بیان احساسات و عواطف به کار می رود.
۴-۴-۵- ساختمان و ترتیب اجزای جمله :
ساختمان جمله در گویش رفسنجان و نظم و ترتیب آن واژه ها در آن مانند زبان فارسی بستگی به نوع جمله و حالت و نقش واژه ها در جمله دارد. ساختمان و نظم جمله های ساده مستقل – چه خبری ، چه جزء آن – و ترتیب قرار گرفتن اجزا آنها بدین گونه است :
۴-۴-۵-۱- جمله خبری (اخباری التزامی)
الف- نهاد (فاعل ، مسند الیه) در آغاز جمله می آید چون :
فارسی معیار رفسنجانی
بابا/ ناخوش/ است bb nxoe
ب- گزاره اگر فعل خاص باشد پس از نهاد و در پایان جمله می آید مانند :
فارسی معیار رفسنجانی
گنجشک مرد equt mord
ج- اگر گزاره فعل ربطی باشد فعل در پایان جمله و مسند پیش از آن می آید مانند :
فارسی معیار رفسنجانی
درختان سبز شده derxt sowz edn
د- اگر فعل جمله متعدّی باشد مفعول پس از فاعل و پیش از فعل می آید :
فارسی معیار رفسنجانی
شترها نمک آورده اند otr nemk vordan
ه- اگر فعل جمله لازم باشد و متمم داشته باشد متمم پس از فاعل و پیش از فعل می آید.
فارسی معیار رفسنجانی
۳)حاشیه جریانهای نقدی عملیاتی
این نسبت به اندازه گیری میزان توانایی شرکت درانتقال فروش به پول نقد می باشد
این نسبت مانند نسبت حاشیه سود قراردادی است و باتقسیم فروش خالص بر گردش وجه نقد عملیاتی محاسبه می شود
واین نسبت عامل مناسبی برای اندازه گیری سود اوری عملیاتی ونقدینگی میباشد
۴)بازگشت جریانهای نقدی عملیاتی روی کل داراییها
این نسبت پول نقد تولید شده از کل داراییها را اندازه گیری می کند مثل سرمایه های فراهم شده بوسیله بستانکاران وسرمایه گذاران شرکت این نسبت مشابه برگشت دارایی یا(ROA)است اما در عوض به جای درامد خالص در صورت کسر از گردش وجوه نقد عملیاتی استفاده می شود
۵)کیفیت درامد
طبق گفته های وایت ودیگر همکارانش (۱۹۹۸)کیفیت درامد معمولا به درجه ای از حفظ درامدهای گزارش شده شرکت اشاره دارد وبه درجه ای ازمحافظه کاری درسود گزارش شده شرکت اشاره دارد
در داده ها و صورت های مالی است که بر کیفیت سود ذکر شده است در ۲۳ حوزه کلیدی است. وحشی و همکاران.(۲۰۰۱، ص ۱۴۳) در نظر گرفتن سه عامل گسترده ای به عنوان عوامل تعیین کننده درآمد کیفیت.
۶)نسبت سریع یا آنی (ضریب قدرت پرداخت )
این یک مقیاس سنتی ولی بسیار رایج از نقدینگی شرکت است این مقیاس برای اندازه گیری میزان نقدینگی شرکت است
نسبت سریع: این اندازه گیری سنتی اما بسیار محبوب است.
نقدینگی شرکت های بزرگ. دارایی های جاری منهای موجودی بدهی های جاری تقسیم شده است.
دارایی های “سریع” پول نقد، اوراق بهادار قابل عرضه در بازار، اقلام مطالبات و پیش پرداخت.
یک مقدار کمتر از این نسبت با شرکت تحت پریشانی همراه است
نسبت سریع یا انی
نسبت سریع از تقسیم نقدترین اقلام دارای جاری (وجوه نقد سپرده های بانکی وسرمایه گذاری کوتاه مدت وحساب ها واسناد دریافتنی )به بدهی های جاری به دست می اید
موجودی های کالا به دلیل اینکه برای نقد شدن به مدت زمان طولانی تری نیاز دارند در این محاسبه ملحوظ نمی شوند .پیش پرداختها نیز به دلیل اینکه اصولا به وجه نقد تبدیل نمی شوند در این محاسبه جز دارایی های جاری محسوب نمی شوند .با این ازمایش تحلیل گر مالی می خواهد مطمئن شود که چنانچه شرکت قادر به فروش سریع کالای خود نباشد ایا باز هم قادر به پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت خود خواهد بود ؟
بدیهی است که رقم بیش از یک برای این نسبت نشان دهنده توانایی شرکت در باز پرداخت بدهی های جاری است .
باید توجه داشت که بین خطر نقدینگی وافزایش بازده (سوداوری )مصالحه ای باید صورت گیرد خطر نقدینگی با نگهداری داراییهای جاری بیشتر به جای داراییهای غیر جاری به حداقل می رسد .در مقابل نرخ بازده سرمایه گذاری به دلیل اینکه معمولا برگشت روی داراییهای جاری (مثل سپردههای کوتاه مدت بانکی )به مراتب کمتر از برگشت روی داراییهای ثابت مولد می باشد کاهش می یابد همچنین نقدینگی بیش ازنیاز واضافی بدین معنی است که مدیریت به صورت جدی به دنبال یافتن موقعیت های سرمایه گذاری مطلوب نبوده است .ایجاد موازنه ای مطلوب بین نقدینگی وبازده سرمایه گذاری برای سالم نمودن ساختار مالی یک موسسه بسیار مهم است
باید به این نکته اشاره نمود که یک سود اوری بالا لزوما متضمن یک موقعیت خوب نقدینگی نیست .سود یک شرکت ممکن است بسیار بالا باشد ولی مساله نقدینگی به شدت وجود داشته باشد که احتمالا دلیل ان فرارسیدن سررسید بدهی ها ونرسیدن موقعیت دریافت مطالبات است .
دریک شرکت روبه رشد ممکن است وجه نقد لازم برای پشتیبانی فروش روز افزون شرکت وجود نداشته باشد به دلیل اینکه سرمایه در گردش احتمالا از اقلامی تشکیل شده که در زمان لازم به وجه نقد تبدیل نمی شوند تا جوابگوی تعهدات شرکت باشند.
۷)رشد فروش سه ساله
۳سال رشد فروش مقیاس خوبی برای نمود اینده شرکت می باشد
متغیر وابسته
متغیر وابسته در این تحقیق ورشکستگی مالی می باشد که به عنوان عامل اصلی در پژوهش حاضر می باشد.وکلیه مسائل در مورد پژوهش حاضر در حیطه ور شکستگی مالی می باشد
۲-۱۰پیشینه تحقیق
۲-۱۰-۱پیشینه خارجی
اولینتحقیقدر زمینهپیشبینیورشکستگیدر سال۱۹۰۰ توسطتوماسوودلاکانجامشد. وی یک تجزیه و تحلیلکلاسیکدر صنعتراهآهنانجامداد و نتایجتحقیقخود را در مقالهتحتعنوان"درصد هزینههایعملیاتیبهسود انباشتهناخالص” ارائهکرد. در سال۱۹۱۱، لارسجامبرلایندر مقالهایتحتعنوان"اصولسرمایهگذاریاوراققرضه” از نسبت هایبهدستآمدهبهوسیلهوودلاک، نسبت هایعملکرد را بهوجود آورد. در سال۱۹۳۰ تا ۱۹۳۵، آرتور ونیکور و ریموند اسمیتدر مطالعاتخود تحتعنوان"روش هایتحلیلدر نسبت هایمالیشرکت هایورشکسته” دریافتند کهصحیحتریننسبتبرایتعیینوضعیتورشکستگی، نسبتسرمایهدر گردشبهکلداراییاست. اولینتحقیقاتیکهباعثایجاد مدلیبرایپیشبینیورشکستگیشد، تحقیقاتویلیامبیور در سال۱۹۶۶ بود. بیور یکمجموعهشامل۳۰ نسبتمالیکهبهنظر وی، بهتریننسبت های برایارزیابیسلامتییکشرکتبودند را انتخابکرد. سپسنسبت ها را براساسچگونگیارزیابیشرکت ها، در ششگروهطبقهبندیکرد. ویطیتحقیقاتخود بهایننتیجهرسید کهارزشهر نسبت، در میزاناعتبار طبقه بندی شرکت ها در گروه هایشرکت هایورشکستهو غیرورشکستهاست، و میزانخطایطبقهبندیکمتر، نشاندهندهارزشبالایهر نسبتاست. طبقایناصل، بیور نسبتی را کهدارایکمتریننرخخطایطبقهبندیبود را بهترتیباهمیتبهشرحزیر معرفیکرد: جریاننقد بهکلدارایی، درآمد خالصبهکلدارایی، کلبدهیبهکلدارایی، سرمایهدر گردشبهکلدارایی، نسبتجاریو نسبتفاصلهعدماطمینان. در ادامه سیر تکوینی مدل های پیش بینی ور شکستگی را به ترتیب ظهورشان بررسی می کنیم.)رهنمای روپشتی،نیکومرام،شاهور دیانی ،۱۳۸۵: ۵۱۲ (
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
۱-کرسی وبارتزاک به بررسی متغیرهای حاصل از صورت جریان وجوه نقد ومتغیرهای حاصل از اقلام تعهدی جهت تشخیص شرکتهای ور شکسته پرداخته اند بررسی انها برای یک دوره پنج ساله وبااستفاده از ۶۰شرکت ورشکسته و۱۳۰شرکت غیر ورشکسته وبا استفاده از ۴نسبت حاصل از صورت جریان وجوه نقد وشش نسبت حاصل ازاقلام تعهدی انجام شد این نسبتها شامل۱- نسبت جریان وجوه نقدبه کل داراییها ۲- نسبت بدهی هابه کل داراییها ۳-جریانهای نقدی عملیاتی به بدهی های جاری ۴- جریانهای نقدی عملیاتی به کل بدهی ها نتایج مطالعات کرسی وبارتزاک نشان داد که متغیرهای صورت جریانهای نقدی بهتر از متغیرهای حسابداری تعهدی قادر به پیش بینی ور شکستگی می باشند
۲-گیلبرت ومنون وشوارتز
توانایی پیش بینی مدلها را برپایه دو نمونه بررسی نمودند دسته اول متشکل از ۵۲شرکت ورشکسته و۲۸شرکت غیر ور شکسته انها از ۱۴نسبت مالی استفاده کردند نتایج تحقیق نشان داد که اطلاعات حسابداری در پیش بینی ورشکستگی سودمندبوده ونسبتهای حاصل از صورت جریانهای نقدی در پیش بینی بحران مالی از اهمیت زیادی برخوردار می باشد
۳-وینا کروریموند
در سالهای ۱۹۳۰و۱۹۳۵روند موجود در نسبتهای مالی شرکتهای ورشکسته را تجزیه وتحلیل کردند انها روند ۱۰ساله نسبتهای مالی این شرکتها را بابه کارگیری ۲۱نسبت مالی تجزیه وتحلیل کردند وبه این نتیجه رسیدند که نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها شاخص مطلوبی برای پیش بینی ور شکستگی می باشد نقص این مطالعه فقدان یک گروه کنترل متشکل از شرکتهای غیر ورشکسته بود
۴-چالز مروین
در سال ۱۹۴۲چالز مروین مطالعه ای انجام دادکه درآن نسبتهای مالی را برای شرکتهای ورشکسته وغیر ورشکسته در یک دوره شش ساله بررسی کرد او اظهار کرد که ۳نسبت ۱-سرمایه در گردش تقسیم بر کل داراییها ۲-ارزش ویژه تقسیم برکل بدهی ها ۳-نسبت جاری . پیش بینی کننده خوبی برای ورشکستگی می باشد مروین به این نتیجه رسید که از بین این نسبتها نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها بهترین شاخص برای ور شکستگی می باشد .
۵-مدل اسپرینگیت
این مدل برمبنای مطالعات التمن در سال ۱۹۷۸به وسیله اسپرینگیت ایجاد شد اسپرینگیت همانند التمن از تجزیه وتحلیل چند ممیزی برای انتخاب ۴نسبت مالی مناسب از میان ۱۹نسبت مالی که بهترین نسبتها برای تشخیص شرکتهای سالم و ورشکسته بود استفاده کرد که عبارتند از۱-خالص سرمایه در گردش به کل داراییها ۲-سود قبل از بهره ومالیات به کل دارایی ۳-سود قبل از مالیات به بدهی جاری ۴-فروش به کل داراییها براساس مطالعات انجام شده توسط اسپرینگیت اگر شاخص Z محاسبه شده کمتراز ۸۲۶/.باشدشرکت در یک یا دو سال آینده ورشکسته خواهد شد اسپرینگیت در سال ۱۹۷۹این مدل را روی ۵۰شرکت امتحان کرد نرخ دقتی در حدود ۸۸/.برای دو سال قبل از ورشکستگی به دست آمد۱۳۸۵ (علی خانی )
۶-مدل اهلسون
اهلسون از نسبتهای مالی وتجزیه وتحلیل لجستیک برای ایجاد مدل خود استفاده کرد مدل اهلسون از ۹متغیر تشکیل شده است ۱-دارایی ها۲-دارایی ها به بدهی ها۳-دارایی ها به سرمایه در گردش ۴-دارایی های جاری به بدهی های جاری ۵-عدد یک اگر بدهیها بیشتر از داراییها شده وگرنه عدد صفر ۶-کل داراییها به سود خالص ۷-کل بدهی به وجوه حاصل از فعالیت ۸-عددیک اگر سود خالص منفی باشد وگرنه عدد صفر ۹-میزان تغییر در سود خالص
وی مدل را برروی یک نمونه با ۱۰۵شرکت ور شکسته و۲۰۵شرکت غیر ور شکسته ازمون کرد که با در صد اطمینان حدود ۸۵/.برای یکسال قبل از ورشکستگی به دست آمد رهنمای روپشتی،نیکومرام،شاهور دیانی ،۱۳۸۵ :۵۱۹
۷-یکی دیگر از اشخاصی که درمورد پیش بینی ورشکستگی با بهره گرفتن از نسبتهای مالی تحقیق انجام داد فالمر بود
و ی در سال ۱۹۸۴ اطلاعات مربوط به ۴۰نسبت مالی رابرای ۶۰شرکت جمع اوری نمود وبااستفاده از تکنیک های اماری تحلیل ممیزی چند گانه انها راتجزیه وتحلیل نمود ودر نهایت بااستفاده از ۹نسبت مالی زیر که بیشترین نقش رادر پیش بینی ورشکستگی دارند ارائه نمود .
۱-سود انباشته به کل داراییها ۲-فروش به کل داراییها ۳-سود قبل از بهره ومالیات به حقوق صاحبان سهام ۴-جریانات نقدی به کل بدهی ها ۵-بدهی ها به کل داراییها ۶-لگاریتم کل داراییهای مشهود ۷-بدهی جاری به کل داراییها ۸-سرمایه در گردش به کل دارایی ها ۹-لگاریتم سود قبل از بهره ومالیات به بهره
دقت مدل فالمر در طبقه بندی شرکتها یکسال قبل از ور شکستگی ۹۸/.وبیش از یکسال قبل از ور شکستگی ۸۱/.بود.
۸-مدل یوشیکو شیراتا
در مدل ارائه شده توسط شیراتا نکته حائز اهمیت این مساله می باشد که نوع صنعت واندازه سازمان برمیزان دقت پیش بینی تاثیری ندارد در این تحقیق از ۶۱نسبت مالی برای انتخاب بهترین نسبت های پیش بینی استفاده شده است که نهایتا پس از بررسی این نسبت ها ۴متغیر رابرای استفاده در مدل خود انتخاب کرد
۱-سود انباشته به کل دارایی ها ۲-هزینه تنزیل بهره به قرض +وثیقه شرکت +درصد سند دریافتی ۳-(ح پرداختنی +اسناد پرداختنی به فروش )۴-سرمایه ناویژه جاری به (۱-سرمایه ناویژه قبلی )
براساس مطالعات شیراتا شرکتهایی که ارزش Z انها کمتر از ۳۸/.باشد احتمال زیاد وجود دارد که ورشکسته شوند وبالعکس
شرکتهایی که ارزش Z انها بیشتر از ۳۸/.باشد احتمال کمتری دارد که ورشکسته شوند
شیراتا مدل خود را برروی یک نمونه شامل ۶۸۶شرکت ور شکسته و۳۰۰شرکت غیر ورشکسته ازمایش کرد ودقتی بیش از ۸۶.۱۶/.رابه دست اورد
۹- مدل ویلیام بیور ( ۱۹۶۶)
این مدل از نوع تحلیل تک متغیره برای ورشکستگی شرکت است. بیور در سال ۱۹۶۶ یک مجموعه شامل ۳۰ نسبت مالی که به نظر او بهترین نسبت ها برای ارزیابی سلامت یک شرکت است را انتخاب کرد. سپس نسبت ها را براساس چگونگی ارزیابی سازمان ها ، در شش گروه طبقه بندی کرد. این شش گروه عبارت بودند از : نسبت هایی جریان نقد ، نسبت های در آمد خالص ، نسبت های بدهی به در آمد کل ، نسبت های در آمد نقدی به در آمد کل ، نسبت های در آمد نقدی به بدهی موجود و نسبت هایی بازده حاصل از فروش . بیور مدل خود را براساس چهار اصل تنظیم کرد :
پس راه روم .
و مقاومت کنم .
و یا « عبد الرحیم محمود » از شاعران دلسوز فلسطین ( ۱۹۱۳- ۱۹۴۸م ) که مقاومت را با
کلام حق و سلاح نبرد درآویخت وتا قبل ازنوشیدن شهد شهادت شعرهای قومی وملی اومعرّف
عشق وی به وطنش بودند : ( ضیف ، ۱۹۴۸م ، ص۱۴۳)
أری مقلتی دون حقی السلیب و دون بلادی هو المبتغی
یلذّ لأُذنی سماعُ الصلیل و یُبهَجُ نفسی مسیلُ الدما
و جسمٌ تجَندَلُ فوق الهضاب تناوشهُ جارحاتُ الفلا
کسا دمُه الأرضَ بالأرجوان و اثقل العطرُ ریحَ الصبا
و عفّی منه بهیّ الجبین و لکن عُفاراً یزید البها
لعمرک هذا ممات الرجال و مَن رام موتاً شریفاً فذا
دیدگانم را فراتر از حق از دست رفته و سرزمینم که در آرزوی آن به سر می برم ، می دانم .
شنیدن صدای به هم خوردن شمشیرها برای گوشم لذت بخش است و سیلاب خون درونم را شاد می کند ،
و جسمی که بر فراز تپه هاهمچون تخته سنگ بر زمین کوبیده می شود در حالی که جانوران شکاری بیابان او
را از هم می درند و می خورند ،
و خونش پیراهن أرغوان بر تن زمین می کند و عطرش بر دوش باد صبا سنگینی می کند .
و از پیشانی زیبای او جز گرد و غباری که بر درخشش و تابناکی آن افزوده است اثری باقی نمانده است .
به جانت سوگند که این مرگ مردان است ، و هرکس مرگی شرافتمندانه آرزو کند ، چنین است .
و ابرهیم طوقان که شعرسیاسی ، او را دررأس شاعران فلسطین قرارمی دهد ، تنها یک جنبه
سیاسی را درنظرنمی گیرد بلکه به هر مسأله ای که می پردازد درآن فرو می رود و از هر
موضوعی که سخن می گوید هدفش را فراموش نمی کند ؛ اگرمرثیه ای می سراید جزدرابیاتی
محدود بـه وصف شخص مفقـود نمی پردازد و بـه سرعت توجه مخاطب را بـه موضوع هـای
سیاسی مورد نظر خود معطوف می کند . ( السوافیری ، ۱۹۷۳م ، صص ۳۸۸و۳۸۹)
ابراهیم اولین کسی است که مفهوم معینی از وطن در شعرش ارائه می دهد :
تلکَ البلادُ إذا قلتَ : اسمُه « وطن » لا یفهمُون ، وَ دونَ الفهمِ أطماعُ
یا بائعَ الأرض ِ لم تحفِل بعاقبهٍ وَ لا تعلَّمتَ أنّ الخصمَ خدّاعُ
فکِّر بموتِکَ فی أرضٍ نشأتَ بها وَاحفِظ لِقبرِکَ أرضاً طولُها باعُ ( ابراهیم ،
۲۰۰۵م، ص۲۹۲)
اگر از آن کشور می پرسی ، اسمش وطن است ، و آنها نمی فهمند وباعث نفهمیشان حرص و طمع است .
ای زمین فروش به یک فرجام جشن و سرور برپا نکن در حالی که نمی دانی دشمن چه قدر حیله گـر است.
به مرگت بر زمینی که درآن بزرگ شده ای فکر کن و برای قبرت زمینی به طول یک باع ( فاصله میان دو
دست کشیده ، تقریبا یک متر ) بگذار .
این شاعر وطن در زمان زندگی کوتاهی که داشت پیشرو و رهبر شعر ملی در فلسطین شد و
تأثیر بزرگی بر نسل شاعران آینده و پس از خود گذاشت.
ابراهیم اولین تلاشهایش را درسرایش شعر قومی و وطنی با به نظم کشیدن ترانه « موطنی »
که هنوزهم صدای نواختن آن درسرزمینهای عربی به گوش می رسد ، سرود.( ابو حاقه، ۱۹۷۹م
، ص ۲۷۶ )
موطنی
موطنی الجلالُ وَ السناءُ وَ البهاءُ فی رُباک
وَالحیاه وَ النجاه وَ الهناءُ وَ ا لرجاءُ فی هَواک
هل أراک
سالماً منعماً وَغانماً مُکرّماً
هل أراک فی علاک
تبلغُ السماک
موطنی
موطنی الشبابُ لن یکلَّ همَّه أن یستقلَّ أو یبید
نستقی مِن الرَّدی وَ لن نکون َ لِلعدی کَالعبید
لا نُرید
ذلَّنا المؤََبّدا وَعیشنا المُنکدا
لا نرید بل نُعید
مجدَنا التلید
موطنی
شکسته صدای خنده
دردناک درد
احتمالاً از آنجا که عملکرد صفات در بافت جملات مشخص می شود بهتر است کلمات مذکور در جملات عرضه شوند تا اطلاعات بیشتری فراهم نمایند. مثلاً:
بانمود: تیم پیروز ما بعد از برنده شدن از مسابقات ایالتی بازگشت.
بی نمود: نماینده مجلس پس از پیروزی خود سخنرانی پرشوری ایراد کرد.
بانمود: کامیون بزرگ به آهستگی، عقب عقب به درون انبار رفت.
بی نمود: بر صندلی با تفاخر نشست.
بانمود: دست شکسته، به تدریج بهبود یافت.
بی نمود: صدای خنده اش اتاق را پر کرد.
بانمود: آن جدایی دردناک را باید تحمل کرد.
بی نمود: در قوزک پایش احساس درد شدیدی کرد.
اجرای این الگو مستلزم حدود بیست جفت کلمه است – در صورت پیچیده تر بودن مفهوم نسبت به صفات ممکن است به بیش از آن نیاز باشد. برای شروع جریان از شاگردان می خواهیم تا کلمات را در داخل جملات بیابند و به کلمات مورد نظر توجه دقیق نمایند. سپس به آنان می آموزیم که عملکردهای نمونه های بانمود و بی نمود را با یکدیگر مقایسه و مقابله کنند. «نمونه های بانمود کار مشترکی در جمله انجام می دهند، کار غیر نمونه ها متفاوت است».
از شاگردان می خواهیم از آنچه که معتقدند نمونه ها به طور مشترک دارند یادداشت بردارند. سپس با عرضه ی مجموعه های بیشتری از نمونه ها از آنان می خواهیم بگویند آیا هنوز هم همان فکر را دارند، اگر جواب منفی باشد، از آنان می خواهیم بگویند اکنون چه فکر می کنند. به ارائه نمونه ها تا جایی که بیشتر شاگردان به حد پیدایش فکر پایداری از مطلب برسند ادامه می دهیم. در آن موقع از شاگردی می خواهیم فکر و نحوه ی رسیدن به آن را شرح دهد. ممکن است یکی از پاسخ ها به شرح زیر باشد: «خوب اول فکر کردم که لغات با نمود طولانی ترند. بعد دیدم بعضی از کلمات غیر نمونه طولانی ترند، سپس آن فکر را کنار گذاشتم. حالا فکر می کنم آنهایی که نمود مفهوم را دارند همیشه مجاور بعضی دیگر از کلمات واقع می شوند و بر آن اثر می گذارند. مطمئن نیستم چه اثری».
سپس سایر دانش آموزان نظرات خود را برای دیگران ابراز می دارند. ما چند مثال دیگر ذکر می کنیم. به تدریج شاگردان به این توافق می رسند که هر نمونه با نمود چیزی بر معنای کلمه ای که به جای شیئی یا شخصی می نشیند می افزاید و یا آن را به طریقی توصیف می کند.
به ارائه مثال های بیشتر ادامه می دهیم و همزمان از دانش آموزان می خواهیم که کلمات متعلق مفهوم ما را معین کنند. هنگامی که توانستند چنان کنند، نام مفهوم (صفت) را ارائه می دهیم و از آنان می خواهیم درباره ی یک تعریف به توافق برسند.
آخرین فعالیت توصیف شاگردان درباره ی نحوه استفاده از اطلاعات و نحوه ی تفکر خود هنگام رسیدن به مفاهیم است (جویس و همکاران، ۱۳۷۸، ص ۱۹۹ و ۲۰۰).
۲-۲-۱۴ مراحل تدریس در الگوی دریافت مفهوم:
الگوی دریافت مفهوم دارای سه مرحله ی اساسی است که در ادامه به معرفی این سه مرحله پرداخته می شود.
مرحله اول: شناسایی مفهوم
در این مرحله، مفهوم مورد نظر در قالب نمونه های مثبت یا منفی عرضه می شود. نمونه های مثبت زیر هم و نمونه های منفی زیر هم نشان داده می شود. به دانش آموزان می گوییم در نمونه ها و مثال های مثبت خواص و ویژگی های مشترکی وجود دارد که باید کشف و شناسایی شوند. دانش آموزان به مقایسه و توجیه ویژگی های نمونه ها می پردازند و در نهایت، مفاهیم دریافت شده را نام گذاری و فرضیه های خود را بیان می کنند. تأیید یا عدم تأیید این فرضیه ها در مرحله ی دوم انجام می شود.
مرحله دوم: آزمون دریافت مفهوم
در این مرحله دانش آموزان با تشخیص و تمیز مثال ها و نمونه های بدون نام از مفهوم تازه و ارائه مثال های دیگر از خود، میزان دریافت خویش را از مفهوم ارزیابی می کنند. در این مرحله معلم و دانش آموزان به تأیید یا رد فرضیه ها می پردازند.
مرحله سوم: تحلیل راهبردهای تفکر
در این مرحله، نحوه ی دریافت مفهوم را تحلیل و بررسی می کنند. برخی از دانش آموزان ممکن است فرضیه های خود را از زمینه های کلی شروع کنند و به تدریج به اجزا بپردازند و مفهوم را کشف و دریافت کنند (اشخاص کل نگر). برخی دیگر نیز با ساخت های محدود و جزئی شروع می کنند و در نهایت به نتیجه گیری کلی دست می یابند (اشخاص جزئی نگر یا دارای تفکر استقرایی). در هر دو حال، آنان شیوه ی تفکر خود را شرح می دهند (جویس و همکاران، ۱۳۷۸، ص ۲۰۹).
جدول (۱-۲): مراحل تدریس در الگوی دریافت مفهوم (جویس و همکاران، ۱۳۷۸، ص ۲۰۹) | ||
مرحله اول | مرحله دوم | مرحله سوم |
شناسایی مفهوم | آزمون دریافت مفهوم | تحلیل راهبردهای تفکر |
* معلم نمونه ها و مثال هایی برای مفهوم تازه ارائه می دهد. *دانش آموزان به مقایسه ویژگی های و خواص در نمونه های مثبت و منفی می پردازند. *دانش آموزان فرضیه هایی درباره ی مفهوم تازه طرح می کنند. *دانش آموزان بر اساس ویژگی ها و خواص حدسی به بیان قواعد یا تعاریف می پردازند. |
*دانش آموزان مثال ها و نمونه های دیگری را بدون طرح نام و مفهوم با عنوان «بلی و خیر» تشخیص و تمیز می دهند. *معلم بر اساس ویژگی های مفهوم تازه، فرضیه ها را تأیید، مفهوم را نامگذاری و تعاریف لازم را بیان می کنند. *دانش آموزان مثال های دیگری را بیان می کنند. |
*دانش آموزان نحوه ی تفکر خود را توضیح می دهند. *دانش آموزان درباره ی نحوه ی کشف مفهوم تازه بحث می کنند. *دانش آموزان درباره ی ویژگی های مفهوم، گفتگو می کنند. |