در این مورد نویسنده بر این عقیده است که: « رایج ترین راه حل مشکل برای نخبگان مخالف در ایران تضعیف شدید روحیه بود که تقریباً به کارآمدی سیاسی و بردین کامل از هر نوع فعالیت سیاسی منجر میشد. گروه کوچکی از این افراد افسرده در دوره های هفتگی، در حلقه های محدود گرد هم جمع میشوند تا شاید بتوانند نیروی سیاسی خود را دوباره بازیابند. بعد از هر دیدار هفتگی دوباره درک میکردند که: « شاه خیلی قوی است. نمی توان او را تحت فشار قرار داد یا با تملق به پذیرش برنامه خود وادارش کرد.» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۷۴) .
۴-۳-۲) تبعید دولتی
این راه حل که برای نخبگان که به حلقه نخبگان دولتی راه نیافتند و یا اینکه از طریق سیاست زدایی و تضعیف روحیه، صحنه سیاسی را ترک نکردند، استفاده می شود. که نمونه ای که نویسنده به عنوان مطالعه موردی انتخاب کرده آیت ا. . خمینی می باشد (ر. ک صص ۸۱ ـ ۸۵ ).
۴-۳-۳) تبعید خودخواسته
یکی روش بسیار عادی و رایج برای کنارگذاشتن نخبگان سیاسی از فرایند سیاسی که می توان آن را تبعید خودخاسته نامید. این فرایند در اصل شامل ترک کشور توسط خود فرد قبل از بروز تعارض آشکار یا رژیم می باشد» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۸۶ ). افرادی که دست به این کار زدند و به بررسی آن پرداخته میتوان به سرلشکر بختیار اشاره کرد.
۴-۳-۴) دادن پست های خارجی
در این مورد توضیح اش این است که « اگر تبعید دولتی و اقامت خود خواسته در خارج از کشور تعداد زیادی از نخبگان مخالف بالقوه سازش ناپذیر یا غیرقابل جذب را اخراج و از محیط سیاسی دور میکند.» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۹۶) که یکی از موارد بسیار ناهنجار و در عین حال عبرت آموز این نوع تبعید دکتر حسن ارسنجانی می باشد (ر. ک صص ۱۱۰ ـ ۹۷).
۴-۳-۵) برکناری از مقام
مثالی که شاه در این مورد به آن دست زد، گروه چهار نفری (شامل حسین علا، عبدا. . انتظام، سرلشکر مرتضی یزدان پناه و سردار فاخر حکمت) است که بعد از سرکوب شدید شورش ها در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، تشکیل شد تا پیش شاه بروند تا به او بگویند که این روش مناسبی برای مقابله با مخالفان نیست. ولی بعد از جلسه گذاشتن با شاه، هر چهارنفرشان به گونه ای از مقام شان کنارگذاشته شدند (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۱۱۹- ۱۱۳).
۶-۳-۶) زندانی کردن
« این شیوه معمولاً آخرین مرحله در گزینش و انتخاب نخبگان بود و زمانی مورد استفاده قرار می گرفت که روش های سنتی برای حذف نخبگان با شکست مواجه می شد. از طرف دیگر، زندانی موقت با اتهام فساد یک شیوه مورد استفاده عادی برای بیان ناخشنودی شاه محسوب می شد ». (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۱۲۰ ). مواردی که به آن می پردازد ابوالحسن ابتهاج و همچنین افراد جبهه ملی می باشد (ر. ک صص ۱۴۳ ـ ۱۲۱).
۴-۴) شاه ایران ونخبگان
بنا و هدف اصلی ماروین زوئیس در این فصل، سعی در نشان دادن نوع و شیوه حکمرانی شاه می باشد که از نظر او، شیوه اصلی حکمرانی شاه در جمله معروف « تفرقه بینداز و حکومت کن » که این روش تاریخ طولانی و ستایش شده ای از طرف حکومت رانان گذشته ایران دارد (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۱۴۶)
روش تفرقه بینداز و حکومت کن که هدف اصلی آن پیشگیری از هر نوع کاهش قدرت شاه بود از مؤلفههای چند تشکیل شده:
۱ـ برگزیدن افراد کاملاً مخالف همدیگر به عنوان مدیران کل سازمان های اصلی در دولت ایران که معمولاً ریاست دیوان سالاری دولتی بزرگ را به افرادی که با هم دشمنی خصوصی داشتند، می داد (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۱۵۰)
۲ـ دومین مؤلفه انتخاب افراد دارای موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی پایین برای مقامات از نظر نخبگان بالا لذت می برد. درست برعکس، افراد دارای موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی بالا به مناصبی برگزیده می شدند که در شأن آنها نبود (ص زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ ۱۵۱)
۳ـ « سومین مؤلفه اصلی شیوه حکومت شاه، تمایل او به اثبات « خطاناپذیر بودن» خود می باشد. بر این اساس مسئولیت انجام هر کاری که برای رژیم حیاتی محسوب شد هرگز به یک سازمان منحصر به فرد واگذار نمی شد. هیچ فرد دارای مقام بوروکراتیک و یا هیچ مسئول اداره یک سازمان هرگز اجازه نداشت به قدرت فوق العاده ای دست بیابد. » (ص ۱۵۳)
. ۴ـ «نهادها چنان طراحی می شدند که مسئولیت های آنها تداخل داشته و مدیران این سازمان ها در عمل وظایف متداخلی داشته باشند» (ص ۱۶۳)
۵ـ مؤلفه پنجم ریشه در نگرانی در ایجاد و ظهور نهادها و یا افراد برجسته و ممتاز دارد و به خاطر همین شاه اقدام به « پایگاه افرادی را که فوق العاده قدرتمند می شدند یا برداشتن از شغل خود و دادن شغل و مقام پست تر، بی اعتبار کردن، مورد انتقاد قراردادن علنی و عمومی ؛ و یا درصورت لزوم، اخراج از گروه نخبگان سیاسی پایین می آورد » (ص ۱۶۴)
۶ـ در این شیوه شاه کوشش می کرد تا به « ایجاد ارتباط درون سیستم دیوان سالاری به صورت عمودی و نه افقی. ارتباط هم درون سازمانی و هم میان سازمانی، هر دو ـ در بین سطوح مختلف ـ در اصل به صورت سلسله مراتبی بود نه افقی در بین افراد. حتی بی اهمیت ترین اطلاعات، خبر و مشکل برای تصمیم گیری به طرف بالا هدایت می شد، درحالی که دستورات برای اجرا به طرف پایین جریان می یافت » (ص زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۱۷۳ ـ ۱۷۲).
در مورد مؤلفه دیگر روش و نوع حکمرانی شاه، علاوه بر « تفرقه بینداز و حکومت کن »
۱ـ تساهل در مقابل فساد و حتی گاه تشویق و ترغیب به آن، و
۲ـ انحصاری کردن ابزار خشونت
فیزیکی.
در مورد اول، که « افزایش عظیم درآمدها و منابع دولتی که شاه روی آن کنترل اعمال می کرد، فرایند (فساد) را تسهیل می نمود. . تعداد زیادی پروژه های عظیم با جریان گسترده پول در اختیار دولت قرار میداد. اگر امکان پاداش دادن به دوستان در چنین شرایطی عجیب و غیرعادی جلوه کند، موارد ضروری برای دادن حق السکوت به دشمنان کنتر از آن عجیب و غیرعادی نخواهد بود» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۱۸۳).
و اما در مورد دوم، در مورد نیروهای مسلح آورده که: « شاید آخرین و آشکارترین وسیله برای شاه در کنترل رفتار زیردستان خود استفاده از فشار فیزیکی است». (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۱۸۵) در ادامه این بحث، زوئیس به بررسی سیر شکل گیری و تحول نیروهای مسلح در ایران بالاخص در دوره رضاشاه و همچنین محمدرضا پهلوی می پردازد (ر. ک. ص ۲۰۸ ـ ۱۸۵ ). در مورد محمدرضاشاه نویسنده به دنبال این مسئله است که نشان دهد شاه خواهان حضور بیشتر ارتش در مقوله های منحصر به فرد مثل زندگی مدنی و حتی دادسراهای قضایی بود. که در مورد اول به فعالیت های مدنی مانند ساختن جاده ها، مدارس ابتدایی و دبیرستان ها، حمام های عمومی و همچنین ارتش یا سازمان دادن سربازان جدید در تعدادی از «سپاه» های غیرنظامی مانند سپاه دانش، سپاه بهداشت، سپاه ترویج آبادانی اقدام نمود. و در مورد دادسراهای قضایی، این امر را از طریق دادگاههای نظامی تحقق می بخشید (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷صص ۲۰۸ ـ ۲۰۲).
۴-۵) رویکردی تاریخی درباره ماهیت نخبگان در جامعه ایران
دراینجا به دنبال آنیم که محیط اجتماعی وسیاسی راکه نخبگان سیاسی و شاه در آن عمل و رفتار میکردند را بیان کنیم. در واقع می خواهد یک پیشینه از اجتماع و سیاست ایرانیان را بیان کند که این پیشینه به گونه ای تا به امروز در جامعه ایران تداوم داشته است و برای مثال « جامعه ایران در آن روزگار (گذشته)، مانند جامعه ایران امروزی به مثابه تسلسل طبقات ارزیابی می شد، آنچنان که اعضای هر طبقه در توانایی خود از قدرت بیشتری نسبت به طبقات پایین تر از خود برخوردار بودند» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۲۱۲).
این مسئله « تسلسل طبقات » را از دوره هخامنشیان تا به دوره شاه، را در نظام سیاسی و اجتماعی ایرانیان مورد بررسی قرار می دهد. برای مثال در مورد هخامنشیان (۵۵۰ـ۳۳۰ قبل از میلاد) می نویسند که: « شاهان هخامنشی رعایای خود را به چهار طبقه تقسیم کرده بودند:
۱) شاهزادگان دارای خون سلطانی و فرماندهان نظامی،
۲) صاحب منصبان دینی و نگبانان آتش معبد زرتشت، یا مغان،
۳) دانشمندان، شامل محرران، ستاره شناسان، پزشکان و
۴) کشاورزان، چاکران و فرودستان (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص۲۱۳ )
که از نظر نویسنده این نوع طبقه بندی در حکومت ها دیگر، از جمله ساسانیان، عرب هایی که بین دوره ساسانیان تا صفویه حکومت می کردند (در قالب تقسیم بندی مؤمن و کافر)، شاهان صفویه، شاهان قاجار (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷صص ۲۱۸ ـ ۲۱۲ ). که در کل از این منظر: « ماهیت جامعه سنتی ایران، اینگونه بوده است: خانواده شاه، رهبران قبایل، دیوان سالاری اداری، مذهب، تجارت و دهقانان و خدمتکاران. از روزگار قدیم و دوره های عظمت ایرانیان تا زمان رضا شاه و تمایل شدید او برای مدرن کردن ایران همیشه یک ساختار اجتماعی کاملاً مجزا و به شدت تفکیک شده وجود داشته است که طبقات و تقسیمات آن دقیقاً تعریف و پذیرفته شده بود» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷صص ۲۱۸ و ۲۱۹).
اما علیرغم این مسئله، « تحرک اجتماعی در ایران، یک امکان دائمی بوده، و تقسیمات طبقاتی لااقل در مواردی می توانست در هم شکسته شود». (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۲۱۹) که نمونه بارز این امر ؛ میرزا تقی خان امیرکبیر (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۲۲۰) می باشد و یا اینکه خود سلسله پهلوی که از خاندان گمنام یک درجه دار ساده نظامی در استان مازندران بودند (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۲۲۱ ). که علت این امر در؛
۱) عدم احترام عمومی به دودمان یا شجره نامه،
۲) مقوله عام فروش مقام و منصب و
۳) تمایل عمومی برای پذیرش افراد نوکیسه و تازه به دوران رسیده (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷صص ۲۲۴ـ۲۱۹).
ولی علیرغم این عوامل چنین تحرکی در نهایت کاری مشکل بود و نه امری عادی. برای مدتی این امکان وجود دارد اما ابزاری که این امکان را واقعیت ببخشد، معمولاً وجود نداشت». (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص۲۲۵).
۴-۶) تحلیلی درباره زمینه اجتماعی نخبگان سیاسی معاصر
در این فصل می خواهد به این پرسش ها پاسخ دهد ؛ اعضای نخبگان چه کسانی هستند؟ چه پیشینه اجتماعی دارند؟ چه خصوصیت های ویژه ای آن ها را از بیست و پنج میلیون جمعیت (جمعیت آن دوره حکومت محمد رضا شاه) ایران متمایز می کند؟ (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص۲۴۱)
برای پاسخ به این سئوال ها، به بررسی شرایط زیر نخبگان سیاسی می پردازیم:
۴-۶-۱) محل تولد و محل سکونت
با بررسی محل تولد و سکونت نخبگان سیاسی در دوره محمدرضا شاه به این نتیجه می رسد که: « اعضای نخبگان سیاسی فعلی در مقایسه با پدران خود از زمینه اجتماعی همگن تری برخوردار بودند، و پدران آن ها در مقایسه با کل جمعیت ها همگی بیشتری داشتند. . در بسیاری از کشورهای از نظر فنی پیش رفته، چنین تصور می شود که محل تولد یا نگرش های رفتار همبستگی ندارد. . (اما در جای مانند ایران) که رشد ارتباطات درونی کم تر برجسته است، ویژگی های ناحیه ای یا احتمال بیش تری وجود خواهد داشت» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷صص ۲۴۲ و۲۴۳)
۴-
۶-۲) سن
زونیس در اینجا به این مطلب اشاره می کند که: « از نخبگان پیرتر انتظار می رود دارای قدرت بیش تری باشند، چرا که زمان بیش تری برای جمع آوری و کنترل پایه های قدرت سیاسی صرف کرده اند» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۲۶۱)، ولی در زمان شاه چنین مطلبی به درستی و به صورت وسیعی صورت نمی گرفت، چون: « با نخست وزیری حسنعلی منصور در سال ۱۹۶۴، یک گروه از «تکنوکرات های» جوان به درون کابینه آورده شدند» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۲۶۱) ولی این امر در مجلس سنا، این گونه نبود و نخبگان مسن تری در آن حضور داشتند.
۴-۶-۳) دین
در این قسمت به این نتیجه می رسیم که: « نخبگان سیاسی در اصل، در زمینه اقرار به دیانت گروه همگن و متحدی را تشکیل می دادند. نود و هفت درصد از پاسخگویان به پرسش نامه تحقیق حاضر، معتقد بودند که اسلام دین ترجیحی آن هاست. از پنج نفر نخبگان باقی مانده یکی مسیحی بوده، یک نفر بهایی بود، سه نفر بقیه برمبنای این که این سئوال « تجاوز به حریم خصوصی» آن هاست از دادن پاسخ امتناع کردند» (زونیس، ماروین، ۱۳۸۷ص ۲۶۴)
فرض بر آنست که . سیستم غیرخطی فوق را میتوان توسط مدل فازی T-S زیر نشان داد:
-
- قانون شماره ۱: اگر در حدود باشد، آنگاه:
که در آن:
-
- قانون شماره ۲: اگر در حدود یا باشد، آنگاه:
که در آن:
لازم به ذکر است که در مدل فازی T-S فوق، هر دو ماتریس و ناپایدار میباشند.
تأخیر زمانی متغیر با زمان در سیستم غیرخطی فوق برابر است با:
دلالت بر این دارد که: و . همچنین برای مدل مرجع (۶-۳) مقادیر زیر را در نظر میگیریم:
برای ماتریس وزن دهی در (۶-۴) داریم: . با در نظر گرفتن شرایط اولیه صفر برای سیستم غیرخطی فوق، چنانچه کنترل کننده بهینه را با بهره گرفتن از الگوریتم بیان شده محاسبه کنیم، نتایج زیر حاصل خواهند شد:
و برای ماتریس معین مثبت مشترک بدست می آوریم:
مقادیر فوق بهره های زیر را برای کنترل کننده استاتیکی خروجی نتیجه میدهند:
همچنین مقدار بهینه برای برابر است با:
به منظور نشان دادن عملکرد سیستم حلقه بسته یک شبیه سازی در محیط Simulink انجام پذیرفته است. در این شبیه سازی اغتشاشات ورودی و نویز اندازه گیری بصورت زیر در نظر گرفته شده اند:
تصاویر زیر نتایج شبیه سازی را به نمایش میگذارند:
شکل(۶-۱): دنبال نمودن خروجی مرجع توسط کنترل کننده طراحی شده برای مثال ۶-۱
شکل (۶-۲): تغییرات سیگنال کنترلی ورودی مثال ۶-۱ در گذر زمان
شکل(۶-۳): تغییرات ضریب تضعیف تعیین شده برای مثال ۶-۱ در گذر زمان
۷- نتیجه گیری و پیشنهاد
در این رساله مسئله کنترل تعقیب برای سیستم های غیرخطی که در ساختار خود دارای تأخیر زمانی و نامعینی میباشند، مورد مطالعه قرار گرفت. در نتیجه اقدامات انجام پذیرفته مجموعه ای از LMI ها حاصل گردید که نه تنها وجود کنترل کننده استاتیکی مقاوم خروجی را تعیین مینمایند بلکه منجر به یافتن کنترل کننده بهینه نیز میگردند. روش ارائه گردیده در مقایسه با کار هایی که تاکنون در این زمینه صورت پذیرفته از این حیث متمایز است که به جای استفاده از ساختار مشاهده گر حالت، از فیدبک استاتیک خروجی بهره میبرد که این امر موجب سادگی محاسبات و روند طراحی کنترل کننده میگردد و علاوه بر آن موجبات سادگی پیاده سازی کنترل کننده در عمل را نیز فراهم مینماید. اگر چه در این رساله روشی کارآمد برای پی ریزی طراحی کنترل کننده استاتیکی مقاوم خروجی پیشنهاد شده است ولی از آنجایی که روند طراحی این کنترل کننده به مسئله ای غیرمحدب ختم میشود، لذا نمیتوان ادعا نمود که روش پیشنهادی تنها روش موثر میباشد و راه برای تلاش های هر چه بیشتر در این زمینه همچنان باز میباشد.
فهرست منابع
[۱] C. Tseng,, B. Chen, and H. Uang, “Fuzzy tracking control design for nonlinear dynamic systems via T-S fuzzy model”, IEEE Trans on Fuzzy Sys., 2001, 9, (3), pp. 381-392.
[۲] C. Tseng, “Model reference output fuzzy tracking control design for nonlinear discrete-time systems with time-delay”, IEEE Trans. on fuzzy Sys., 2006, 14, (1) , pp. 58-70.
[۳] C. Lin, Q. Wang, and T. Lee,” output tracking control for nonlinear systems via T-S fuzzy model approach”, IEEE Trans. on Systems, Man and Cyber., 2006, 36, (2), pp.450-457.
[۴] H. Ying, “Analytical analysis and feedback linearization tracking control of the general takagi-sugeno fuzzy dynamic systems”, IEEE Trans. on Systems, Man, Cybern., 1999, 29, (3), pp.290-298.
[۵] W. J. Wang and H.R. Lin, “Fuzzy control design for the trajectory tracking on uncertain nonlinear systems”, IEEE Trans. on Fuzzy Sys., 1999, 7, (1), pp. 53-62.
[۶] Y. C. Chang, “Adaptive fuzzy-based tracking control for nonlinear SISO systems via VSS and approaches”, IEEE Trans. on Fuzzy Sys., 2001, 9, (2), pp. 278-292.
[۷] H. X. Li and S. Tong, “A hybrid adaptive fuzzy control for a class of nonlinear systems”, IEEE Trans.
on Fuzzy Sys.,2003 , 11, (1), pp. 24-34.
[۸] Y. J. Liu, S. C. Tong, and W. Wang “Adaptive fuzzy output tracking control for a class of uncertain nonlinear Systems”, Fuzzy Sets and Systems, 2009, 160, (1), pp. 2727-2754.
[۹] T. S. Li, S. C. Tong, and G. Feng, “A novel robust adaptive-fuzzy-tracking control for a class of nonlinear multi-input/multi output systems”, IEEE Trans. on Fuzzy Sys., 2010, 18, (1), pp. 150-160.
[۱۰] K. Tanaka and H. O. Wang, “Fuzzy Control Systems Design and Analysis. A Linear Matrix Inequality Approach” (Jone Wiley & Sons, 2001, 1st edn.), pp. 217-229.
[۱۱] S. H. Esfahani and A. Kh. Sichani “An improvement on the problem of optimal fuzzy -tracking control design for nonlinear systems”, IET Control Theory & Applications, 2011, 5, (18), p. 2179-2190.
[۱۲] T. Takagi and M. Sugeno, “Fuzzy identification of systems and its applications to modeling and control,” IEEE Trans.Syst., Man.
[۱۳] H. O. Wang, K. Tanaka, and M. F. Griffin, “Parallel Distributed Compensation of Nonlinear Systems by Takagi-Sugeno Fuzzy Model,” Proc. FUZZ-IEEE/IFES’۹۵, pp. 531-538, 1992.
[۱۴] H.-Y. Chung, S.-M. Wu, F.-M Yu and W.-J Chang, “Evolutionary design of static ouput feedback controller for Takagi-Sugeno fuzzy systems”, IET-Control Theory And Application, 2007, 1, (4), pp. 1096-1103.
متغیر
پایگاه اطلاعاتی فائو/ سازمان شیلات ایران
میزان ارزش صادرات میگوی ایران
میزان ارزش کل صادرات ایران در هرسال
پایگاه اطلاعاتی فائو
میزان ارزش کل صادرات میگو در جهان در هر سال
میزان کل صادرات جهان برای هر سال
جدول ۳-۱ منابع جمع آوری داده های متغیرهای شاخص بالاسا
هریک از دادههای بالا به طور مستقیم از منابع اطلاعاتی اشاره شده جمع آوری خواهند شد اما به دلیل اینکه میزان ارزش صادراتی میگوی ایران در هر کیلوگرم که از تقسیم کل ارزش دلاری به میزان حجم ارسال شده بدست میآید، در برخی از سالها اختلاف زیادی با میانگین قیمت جهانی دارد و این فاصله قیمتی به هیچ عنوان توجیه منطقی نداشته و به دلایلی به طور عمدی پایین گزارش شده است، به ناچار ارزش صادرات میگو از حاصل ضرب میانگین قیمت جهانی و میزان حجم صادر شده در هر سال بدست آمده تا بتواند نتایج مناسبتری در مدل حاصل گردد.
گام سوم تجزیهوتحلیل داده ها
همانطور که در فصل اول اشاره شد ما قصد داریم در مرحله اول به بررسی مزیت نسبی میگوی ایران نسبت به دیگر تولیدکنندگان و صادر کنندگان میپردازیم.
بتابراین ابتدا با بهره گرفتن از چهار متغیر ۱- میزان صادرات میگوی ایران در هر سال ۲ – میزان کل صادرات ایران در هرسال ۳- میزان کل صادرات میگو در جهان در هر سال ۴- میزان کل صادرات جهان مزیت نسبی آشکار بالاسا برای هر سال محاسبه میگردد تا مشخص شود مقدار آن در هر سال چه میزان بوده و نسبت به سال های قبل چه تغییری داشته است.
شاخص مزیت نسبی آشکار بالاسا[۳۲] به صورت زیر تعریف میگردد:
RCA =
: ارزش صادرات کالای مورد نظر i از کشور j
: ارزش کل صادرات کشور مورد مطالعه
: ارزش صادرات کالای مورد نظر i در سطح جهانی
: ارزش کل صادرات جهانی
شاخص مزیت نسبی آشکار شده، مقادیری بین صفر و بی نهایت را میتواند اختیار کند. مقادیر بیشتر از یک بیانگر وجود مزیت نسبی است و تغییرات این شاخص طی زمان میتواند بیانگر تغییر جایگاه مزیت نسبی تلقی گردد.
۳-۳-۲ مرحله دوم شناسایی عوامل موثر بر مزیت نسبی صادراتی
گام اول جامعه آماری مورد بررسی
در مرحله دوم جهت شناسایی عوامل موثر بر مدل از دو الگو کمک گرفته شده است.۱- عواملی که در مقالات مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است. ۲- عواملی که از طریق مصاحبه با کارشناسان این صنعت تاثیرگذار گذار تشخیص داده شدهاند.
بنابراین جامعه آماری مورد بررسی در این مرحله مقالاتی است که در این تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته است و جهت انجام مصاحبه نیز افرادی که در این صنعت فعالیت دارند و به حوزه صادرات میگو در بازارهای جهانی مشرف هستند در نظر گرفته میشوند.
گام دوم روش جمع آوری دادهها
همانطور که در گام اول به آن اشاره شد جمع آوری دادههای وابسته از طریق مقالات مشابه که عمدتا مزیت نسبی کالای مورد مطالعه خود را با متغیرهای تولید و ارزش پولی وابسته میدانند مورد بررسی قرار گرفته است.
اما جهت بررسی دقیق تر این موضوع مصاحبههایی با کارشناسانی که در این صنعت فعالیت میکنند و به حوزه صادرات میگو اشراف دارند با مضمون این پرسش که چه عواملی در مزیت صادراتی ایران و افزایش آن موثر است انجام شد که در مجموع نکات زیر جمع آوری گردید:
- تقریبا تمامی کارشناسانی که با آنها مصاحبه صورت پذیرفت افزایش امکانات، زیر ساختها، سرمایهگذاری، نقدینگی، بهداشت و استانداردهای جهانی را لازمه افزایش تولید دانستند که این عوامل علاوه بر افزایش تولید، باعث کاهش بهای تمام شده و در نتیجه افزایش صادرات میگو خواهد گشت.
- برخی از کارشناسان، افزایش تولید دیگر کشورها را باعث کاهش قیمت جهانی این محصول و در نتیجه تمایل خریداران به خرید میگو با قیمت پایینتر دانستند که به علت کاهش قیمت جذابیتهای سرمایه گذاری و تولید بیشتر را تحت تاثیر شدید خود قرار داد .
- پس از این موارد عامل اصلی که به آن اشاره شده نقش تکنولوژی در فرآوری این کالا بسیار تاثیر گذار بوده که متاسفانه صنایع داخلی در بخش ارزش افزوده بر روی میگو چندان موفق عمل نکرده و حتی در بستهبندی آن هم دچار ضعف بسیاری هستیم.
- نرخ ارز عامل دیگری بود که در صحبتهای برخی از کارشناسان به چشم میخورد، آنها این نکته را بیان میکردند که اگرچه افزایش نرخ دلار باعث کسب درآمد بیشتر در فروش خواهد شد اما به علت اینکه غذای میگو سهم زیادی از هزینه تولید این کالا را تشکیل داده و از منابع خارجی تامین میگردد باعث ناتوانی در خرید غذای میگو و در نتیجه کاهش تولید خواهد شد.
گام سوم تجزیهوتحلیل دادهها
با توجه به بررسیهای انجام شده متغیرهای تاثیر گذاری که بیشترین نقش را در صادرات محصول خواهند داشت بدست آمد:
متغیر
متغیر
مقامات و افکار عمومی
داخل و خارج
جوامع خارجی
اهداف
رسانههای نوین
رسانههای جمعی
رسانههای جمعی
شیوه های متعدد
رسانه
* دیپلماسی شهروندی نیز مانند دیپلماسی عمومی، برای دستیابی به اثرات بلندمدت در افکار عمومی جوامع دیگر، طراحی شده است. این نوع دیپلماسی به دنبال ایجاد تصویری مطلوب و مساعد از ارزشها، دیدگاه ها، فرهنگ و تاریخ ملتهاست.
* دیپلماسی شهروندی نیز مانند دیپلماسی عمومی، پیامدهایی طولانیمدت دربر دارد. دیپلماسی شهروندی برای ایجاد جوی مساعد نسبت به ارزشها، دیدگاه ها، فرهنگ و تاریخ یک ملت در نزد شهروندان جوامع دیگر طراحی شده است.
* همچنین دیپلماسی شهروندی مستلزم تمایل و ارادهای قوی است که به طور مشترک، از سوی شهروندان کشورهای مختلف، برای حل اختلافات و رفع سوءتفاهمات و دیدگاه های منفی نسبت به یکدیگر مطرح می شود.
۵-۲-۱ ارتباط میان عناصر نظری تحقیق
شبکه از نظر کستلز مجموعهای از نقاط اتصال یا گرههای بههم پیوسته است. شبکه ها، دارای نقاط اتصال (گرهها) هستند. این نقاط، از طریق ارتباط به هم میپیوندند تا شبکه های موثری باشند. کستلز معتقد است کارکرد و معنی نقطه اتصال در یک شبکه، به تعامل آن نقطه با سایر نقاط بستگی دارد. اعضای یک شبکه (نقاط اتصال یا گرهها) که بیشترین ارزش را دارند و یا قدرت یافتهاند، در حقیقت آنهایی هستند که بیشترین کمک را به شبکه می کنند تا به اهداف خود دست یابد.
شکل شماره ۵-۳: ارتباط میان شهروندان (گرهها یا نقاط اتصال) از طریق رسانههای نوین در جامعه شبکه ای
شهروند
ب
شهروند
شهروند
الف
رسانههای نوین
شهروند
ت
رسانههای نوین
شهروند
ث
شهروند
پ
اعضای فعال در دیپلماسی شهروندی، از طریق رسانههای نوین با دیگران در ارتباط هستند. البته علاوه بر رسانههای نوین، ارتباط در دیپلماسی شهروندی می تواند با بهره گرفتن از ابزارهای دیگر و به صورت مستقیم نیز انجام گیرد. اما همانگونه در مباحث پیشین گفته شد، کارایی و هزینه کمتر ارتباط از طریق رسانههای نوین، آنها را به مهمترین ابزار پیشبرد دیپلماسی شهروندی مبدل ساخته است. تعدادی از شهروندان مانند شهروند «الف»، با شهروندان زیاد دیگری در ارتباط است. اما تعدادی دیگر، مانند شهروندان «ب» و «پ» ممکن است روابط محدودتری داشته باشند. لذا بر اساس دیدگاه کستلز، چنین افرادی نقش بیشتر در تامین اهداف دیپلماسی شهروندی دارند.
فضای مجازی شبکه ای شده، امکان برقراری ارتباط میان نقاط اتصال را از طریق رسانههای نوین میدهد. این در حالی است که در حوزه عمومی رسانههای جمعی، بحث و گفتگوی عمومی فقط در انحصار گروهی از افراد بوده و شهروندان معمولی فقط دریافتکننده منفعل اطلاعات بودند. آنان بدون آنکه هیچگونه نقشی در انتخاب و یا ارزیابی موضوعات داشته باشند، هر آنچه را که توسط رسانههای جمعی از پیش تعیین میشد و به صورت فیلتر شده به آنان ارائه میگردید، مصرف میکردند. اما امروزه، شهروندان با بهره گرفتن از حوزه عمومی نوین در جامعه شبکه ای شده، موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب و راجع به آن با گروه های شهروندی دیگر گفتگو نماید. موضوعات انتخاب شده در دیپلماسی شهروندی، عمدتا مباحثی را شامل می شود که مورد علاقه شهروندان کشورهای مختلف بوده که با طرح آنها، تعارضات موجود، رفع و دستیابی به تفاهم و درک متقابل با یکدیگر امکان پذیر میگردد.
وندایک (۲۰۰۶)، با بهره گیری از نظرات کستلز، جامعه شبکه ای را مجموعه ای از شبکه های ارتباطی تعریف می کند که مهمترین ساختارهای سازمانی در یک جامعه را شکل می دهند. در جامعه شبکه ای تعداد ساختارهای اجتماعی که در نتیجه برقراری ارتباط میان افراد با بهره گرفتن از شبکه های کامپیوتری به وجود آمده، افزایش یافته است. افراد با بهره گرفتن از کامپیوتر، به دنبال اطلاعات، برقراری روابط و شبکه ای از تاثیرگذاریها هستند. در چنین ساختارهایی قدرت سیاسی و سیاست بیشتر راجع به رابطه میان مردم است تا ویژگیهای خود افراد. این فرایند از کنترل مستقیم دولتی بدور بوده و می تواند بر کنش رسمی دولتها نیز تأثیرگذارد. نجفی و نیبلوم (۲۰۰۶) معتقدند که اینترنت تعادل قدرت را در جامعه متاثر ساخته است. پیش از اینترنت دولت بر تامین اطلاعات کنترل داشت اما اینترنت این موقعیت را تغییر داده است و باعث تغییر تعادل قدرت مابین مردم و حکومت شده است؛ چرا که مردم با افزایش اطلاعات میتوانند بر حکومت نظارت داشته باشند. آنها همچنین بیان می کنند که رسانههای کنترل شده توسط حکومت نیز درباره انتخاب اخبار و گزارشهای خود (با توجه به این واقعیت که مردم به صورت نامحدودی از طریق اینترنت به اطلاعات دسترسی دارند) از اینترنت متاثر شده اند. بنابراین به نظر آنها محتوا و استفاده از اینترنت، باعث کاهش سانسور در رسانههای زیر کنترل حکومت خواهد شد. تولید، انتشار و دریافت اطلاعات (سیاسی)، مرتبط با فعالیتهای دیپلماسی شهروندی، شهروندان را قادر میسازد مشارکت بیشتری در سیاست خارجی داشته باشند. آنها اقدامات مختلفی را در سطح گسترده بسیج می کنند و مقامات دولتی را مجبور میسازند به خواستههایشان در خصوص بسیاری از مسائل حوزه سیاست خارجی توجه بیشتری داشته باشند. انجام این اقدامات تنها در صورتی امکان پذیر است که شهروندان در شبکه ای از پیوندهای تعاملی، به تعبیر کستلز مانند گرههایی به هم متصل شوند تا بتوانند بر جامعه تأثیرگذار بوده و باعث ایجاد تغییرات گردند.
در ایران با توجه به محدودیتهای موجود برای دستیابی شهروندان به ابزارهای مشارکت سیاسی و ابراز آزادانه عقاید و نظرات خود، اینترنت و فنآوریهایی که بر پایه آن شکل گرفتهاند، بسیار مورد توجه شهروندان ایرانی قرار گرفته است. استقبال قابل توجه شهروندان از رسانههای نوین، به ویژه ناشی از ویژگیهای آنها در مرتبط ساختن افراد با یکدیگر و طرح مسائل و موضوعات مختلفی است که کمتر در رسانههای جمعی به طور شفاف مورد بحث قرار میگیرند. این مباحث اغلب در حوزه مسائل سیاسی واقع شده اند و دسترسی شهروندان از طریق رسانههای جمعی به آنها میسر نیست. در مطالعه بیات (۱۳۹۲) انگیزه های کاربران ایرانی در استفاده از فیسبوک، انگیزه های گسترش فضای ارتباطی، پویایی سیاسی، و فعالیت مدنی و نیز کسب اطلاعات و سایر انگیزه ها به ترتیب بیشترین عمومیت را داشته است. این در حالی است که شهروندان با بهره گرفتن از رسانههای نوین میتوانند علاوه بر آگاهی از چنین مباحثی، به مشارکت و ارائه دیدگاه ها و انجام فعالیتهای موثر اقدام نمایند. در فضای مجازی، کنترل و فیلترینگ مباحث توسط اقلیتی از افراد که منافع سیاسی و اقتصادیشان در گرو انجام این کار است، عامل بازدارندهای برای ممانعت از فعالیت شهروندان نخواهد بود. به این ترتیب، میتوان تشکیل حوزه عمومی مجازی را به عنوان ضرورتی اجتنابناپذیر برای دسترسی به بسیاری از حقوق شهروندی تلقی نمود.
شکل ۵-۴: فعالیتهای شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی در فضای مجازی
فعالیتهای چهارگانه بالا، بر اساس ادبیات مربوط به این موضوع در برقراری ارتباط با شهروندان سایر کشورها تعیین شده است. این فعالیتها، مبتنی بر وظایفی است که شهروندان کشورهای مختلف باید در جهت پیشبرد و اجرای دیپلماسی شهروندی به انجام برسانند. شهروندان زمانی میتوانند در دیپلماسی شهروندی موثر واقع شوند که شناخت کامل و دقیقی از تاریخ، فرهنگ و منافع کشورشان و همچنین تحولات بین المللی داشته باشند. هرچه آگاهی شهروندان در این زمینه بیشتر باشد، به عنوان شهروند دیپلمات، بهتر میتوانند به پیشبرد دیپلماسی شهروندی کمک کنند.
با توجه به موانع و محدودیتهای موجود بر سر راه فعالیت کاربران ایرانی در اینترنت و استفاده از رسانههای نوین، فعالیت آنان در این عرصه (و یا توجه به این عرصه)، چشمگیر اما قابل انتظار به شمار میرود. در پژوهشی که بر روی فضای وبلاگستان ایران توسط جان کلی[۳۹۲] و بوروس اتلینگ[۳۹۳]با روش تحلیل محتوا در سال ۲۰۰۸ انجام شد، محققان دریافتند که وبلاگستان ایرانی یک شبکه گفتمانی گسترده است که هم از نظر موضوعات مورد بحث و هم از نظر طیفهای گوناگون وبلاگنویسان، از غنای ویژهای برخوردار است. به عقیده آنان وبلاگستان ایرانی یک شبکه گفتمانی است که هم به لحاظ موضوعات مورد بحث و هم از نظر طیفهای مختلف وبلاگنویسان از غنای خاصی برخوردار است. در ابتدا این باور وجود داشت که وبلاگنویسان، همگی جوانان دموکراتی هستند که منتقد نظام حاکماند؛ ولی بحثها و گفتگوهایی که دربرگیرنده موضوعات مختلفی از جمله سیاست، حقوق بشر، ادبیات، مذهب و فرهنگ عامه می شود، به وفور در آنجا ارائه و مطرح میگردد. (سیدعلوی، ۱۳۹۱، ص ۱۲۹) بر همین اساس و با توجه به غنای چنین حوزه هایی در فضای مجازی، فعالیت زیاد پاسخگویان در این حوزه دیپلماسی شهروندی تایید و تاکیدی است بر آنچه تاکنون یافت شده است. ضمن آنکه توسعه استفاده از شبکه اینترنت، در دوره کوتاه فعالیت آن هم در دنیا و هم در ایران، بسیار چشمگیر بوده است. بر مبنای آخرین آمار ارائه شده در سایت «اینترنت ورد استیتز»[۳۹۴] در تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۲، مشخص گردید که ایران در بین ۲۰ کشور دارای بیشترین تعداد کاربران اینترنت، رتبه ۱۳ را داراست و نسبت کاربران اینترنت در این کشور به کل جمعیت آن ۵۳ درصد است. دسترسی این تعداد از شهروندان ایرانی به فضای مجازی و امکان برقراری ارتباط از طریق شبکه های اجتماعی، وبلاگها و تالارهای گفتگو، مسئولان را ناچار به پذیرش حقایقی راجع به دیپلماسی شهروندی خواهد ساخت. لذا مناسبتر به نظر میرسد که دولتمردان در واکنش مثبت، به موقع و سنجیده به چنین فعالیتهایی، جهت بهره برداری از این پتانسیل عظیم شهروندی، اقدامات و برنامه های مناسبی را اتخاذ نماید و بدون اینکه درصدد کنترل این فعالیتها باشد، نقش نظارت بر آنها را برای خود حفظ کند. این استراتژی قطعا می تواند نسبت به واکنشهای دیرهنگام سلطهجویانه، نتایج بهتری دربر داشته باشد.
منظور از بازیگران سیاست بین المللی، آنانی هستند که مؤلفه های قدرت را در اختیار دارند. هر بازیگری با اعمال مؤلفه های قدرت می تواند به گونه ای عمل کند که رفتار بازیگر دیگر را تغییر دهد؛ او را وادار به انجام کاری کند یا مانع او از انجام کاری شود. اصلیترین این بازیگران، پس از معاهدات وستفالی، ملت-کشورها هستند. دسته دوم بازیگران بین المللی، سازمانهای بین المللی غیردولتی هستند. گروه سوم بازیگران بینالملل، شرکتهای چندملیتی هستند که اگر چه از لحاظ نیروی انسانی کم تعدادند، اما از منابع مالی خوبی برخوردارند و بالاخره آخرین گروه بازیگران بین المللی، سازمانهای تروریستی هستند. عصر اطلاعات با اهمیت فزایندهای نقش بازیگران بین المللی را در صحنههای بین المللی، از دوره های پیشین متمایز ساخته است.
شکل شماره ۵-۵: بازیگران عرصه سیاست خارجی
در نظام متحول جهانی، ضمن قبول این واقعیت، که دنیا هنوز به طور عمده متعلق به نظام ملت– کشورهاست، بر این نکته نیز تاکید می شود که چالشهای فراسوی جامعه بشری آنقدر پیچیده و درهم تنیدهاند که در توان بازیگری منحصر به فرد ملت–کشورها نیست تا با آنها مقابله کنند؛ بنابراین جامعه مدنی جهانی خواستار آن است که در مسائل بین المللی نقش ایفا کند و در زمینه های گوناگون مؤثر افتد. لذا شهروندان، با دستیابی به تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، میتوانند از این پس در عرصه روابط بین الملل، در کنار سایر بازیگران قرار گیرند. دیپلماسی شهروندی، فعالیتهایی در زمینه های تبادل اطلاعات، آموزش و فرهنگ با هدف آشنایی بیشتر شهروندان به ویژه، شهروندان درگیر اختلاف و به منظور حسنتفاهم و دستیابی به دیدگاه ها و ارزشهای مشترک میان آنان است تا به این وسیله، بتوان علاوه بر ایجاد تصویری مطلوب از کشور متبوع خود در افکار عمومی، در نهایت بتوان بر جهتگیریهای سیاسی سایر کشورها نسبت به یکدیگر تاثیرگذار باشد.
آنچه که در شکلهای قبل ارائه گردید، در تشریح فرایند تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی در شکل زیر مورد استفاده قرار گرفته است.
شکل شماره ۵-۶: فرایند تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی
شکلگیری حوزه عمومی مجازی، استفاده از کنش ارتباطی جهت رسیدن به وضعیت کلامی ایدهآل
ارائه تصویر مثبت و مطلوب از کشور،
مشارکت در فعالیتهای صلحطلبانه و حل تعارضات،
حسن تفاهم و دستیابی به ارزشها و دیدگاه های مشترک،
تبادل و تسهیم اطلاعات
ارتقا جایگاه و منزلت بین المللی کشورها در سلسله مراتب جهانی،
برقرار روابط میان دولتها،
تامین اهداف و منافع ملی،
تامین صلح و امنیت ملی و بین المللی
برقراری ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف با بهره گرفتن از رسانه های نوین
برقراری ارتباط میان شهروندان با بهره گرفتن از رسانههای نوین، به شکل گیری حوزه عمومی میانجامد. حوزه عمومی، فضایی است که در آن افراد در شرایط مساوی با یکدیگر به گفتگو میپردازند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان کشورهای مختلف در شرایطی کاملا مشابه با شرایط حوزه عمومی باید به ایفای نقش بپردازند. رفتار شهروندان در جریان گفتگوها عمدتا بر مبنای کنش ارتباطی است. شهروندان دیپلمات برای بدستآوردن تفاهم و توافق تنها باید از استدلال منطقی و قانع کننده استفاده نمایند. در کنش ارتباطی میان شهروندان کشورهای مختلف، آنان سعی می کنند از طریق گفتگوی مستدل، راههایی برای رسیدن به توافق و رفع تعارض انتخاب کنند. همچنین شهروندان باید بتوانند در فضایی عاری از هر گونه اجبار، فشار و سلطه، به صورت آزادانه و آگاهانه به انجام فعالیتهای خود در چهارچوب دیپلماسی شهروندی بپردازند؛ یعنی در درون وضعیتی که هابرماس از آن به عنوان «وضعیت کلامی ایدهآل» یاد می کند. شهروندان فعال در دیپلماسی شهروندی عمدتا افرادی هستند که به منظور تاثیرگذاری بر سیاست خارجی کشور خود و یا سایر کشورها با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و مسائل مختلفی به ویژه مسائل مورد اختلاف را با یکدیگر مورد بحث و گفتگو قرار می دهند.
انحراف معیار
لرگ
۳۴/۷
۰۹/۰
۱۹/۰
۰۵/۰
۴۸
۱۳/۵
۳۳/۳۰
۴۰/۲
۳۳/۲۱
۶۶/۴
۹۵/۱
۵۳/۰
۱۹/۱
۰۷/۰
شاهد
۳۵/۷
۱۴/۰
۳۱/۰
۰۷/۰
۳۳/۴۵
۰۴/۵
۶۷/۳۱
۴۰/۲
۲۳
۶۴/۲
۲۳/۳
۷۴/۰
۱۸/۱
۰۶/۰
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱ بحث و نتیجه گیری
گونه لرگ (Pterocarya Fraxinifolia ) مستقر در دره لارت از توابع شهرستان بدره استان ایلام در “۱۹ ‘۱۶ ◦۳۳ تا “۳۱ ‘۱۶ ◦۳۳ درجه عرض شمالی و ” ۲۳ ‘۰۲ ◦۴۷ تا “۲۹ ‘۰۲ ◦۴۷ درجه طول شرقی با حداکثر ۱۳۶۰ متر و حداقل ۱۱۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا قرار گرفته است. درحالیکه تاکنون رویشگاه اصلی این گونه جنوب غربی آسیا شامل جنگلهای شمال ایران، ترکیه، کردستان عراق، منطقه قفقاز و آناتولی توسط Browicz(1982) گزارش شده است. ابراهیمیو همکاران (۱۳۸۳) گسترش لرگ در جنگلهای شمال ایران (منطقه واز) را در عرضهای جغرافیایی بالاتر (۳۶ درجه شمالی) با بارندگیهای بیشتر (۱۱۰۰ میلیمتر) و ۲۷روز یخبندان گزارش دادهاند. آخانی و سلیمیان (۱۳۸۲) در مطالعه تودههای منحصر بفرد لرگ موجود در کوههای زاگرس مرکزی- ایران، محدوده جغرافیایی این توده را ۳۳ درجه و ۱۱ دقیقه و ۰۵ ثانیه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۱۱ دقیقه و ۳۸ ثانیه طول شرقی با ارتفاع ۱۷۳۱ متر از سطح دریا مطرح کرده است. شیخ الاسلامیو احمدی (۱۳۸۶) در بررسی رویشگاههای لرگ در ماشلک نوشهر، محدودههای جغرافیایی لرگ را در دو رویشگاه بطور مجزا و به ترتیب ۵۱ درجه و ۲۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه و ۲۸ ثانیه عرض شمالی با ۶۵۰ متر ارتفاع از سطح دریا (رویشگاه ۱) و ۵۱ درجه و ۳۱ دقیقه و ۳۲ ثانیه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۳۲ دقیقه و ۰۶ ثانیه عرض شمالی با ۴۵۰ متر ارتفاع از سطح دریا (رویشگاه ۲) گزارش دادهاند، که این نتایج با نتایج سهرابی و همکاران (۱۳۸۶ و ۱۳۹۰) در بررسی جنگلشناسی توده لرگ در لرستان با محدوده جغرافیایی ۳۳ درجه و ۱۲ دقیقه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی با ارتفاع ۱۶۳۰ متر از سطح دریا، به لحاظ محدوده جغرافیایی تقریبا همخوانی دارد. این دو رویشگاه هر دو در غرب کشور واقع هستند.
در مطالعه حاضر متوسط بارندگی بلند مدت سالانه ۲/۳۹۹ میلیمتر، متوسط دمای بلند مدت سالانه ۲/۲۱ درجه سانتیگراد، میانگین رطوبت نسبی بلند مدت سالانه ۴۵% ، تعداد روزهای یخبندان سالیانه ۲۳ روز و اقلیم منطقه نیمه خشک تعیین گردید. در حالیکه در مطالعات شیخ الاسلامیو احمدی (۱۳۸۶) در نوشهر، متوسط بارندگی سالانه در منطقه ۱۳۰۰ میلیمتر و متوسط دمای سالانه ۵/۱۲ درجه سانتیگراد و اقلیم منطقه خیلی مرطوب با زمستانهای معتدل تا خنک بیان شده است. این میزان در مطالعات ابراهیمیو همکاران در منطقه واز مازندران (۱۳۸۳)، جهت میانگین بارندگی سالانه ۸۴۰ میلیمتر، متوسط دمای سالانه ۸/۱۵ درجه سانتیگراد، تعداد روزهای یخبندان ۲۷ روز و میانگین رطوبت نسبی سالانه حدود ۷۹ % تعیین گردیده است. در تحقیقات سهرابی و همکاران (۱۳۸۶) در منطقه الیگودرز استان لرستان، متوسط بارندگی سالانه ۶۸۴ میلیمتر، متوسط دمای سالانه ۳/۱۳ درجه سانتیگراد (حداکثر دما ۵/۲۹ درجه سانتیگراد در تیر ماه، حداقل دما صفر درجه سانتیگراد در دی ماه)، تعداد روزهای یخبندان ۹۱ روز، بیشترین بارشها در نیمه دوم سال و در اسفند ماه و اقلیم نیمه مرطوب سرد گزارش شده است. با مقایسه این نتایج و نتایج مطالعه حاضر، بلحاظ اقلیم این مناطق تشابهی یافت نشد. نکته مهم وجه تشابه مطالعات سهرابی و همکاران (۱۳۸۶) با مطالعه حاضر، ریزش حداکثر بارش ها در نیمه دوم سال میباشد.
برای مطالعه حاضر در ایلام، بافت خاک رسی لومیتا شنی رسی لوم، pH از ۱۵/۷ تا ۴/۷ (میانگین pH 34/7) و مواد آلی در منطقه از ۲۶/۱ تا ۹۴/۳ % ( میانگین کربن آلی ۹۵/۱ %) بدست آمده است. این در حالیست که در مطالعات شیخ الاسلامیو احمدی (۱۳۸۶)، بافت خاک منطقه رسی لومیتا رسی شنی و pH را در نوسان از اسیدی ضعیف تا قلیایی مطرح کرده اند. این اندازه گیریها برای مطالعات ابراهیمیو همکاران در منطقه واز مازندران (۱۳۸۳) برای بافت خاک، رسی مرطوب عمیق، pH را از ۸/۵ تا ۹/۷ و میزان کربن آلی را از ۳/۱% تا ۵/۳% گزارش دادهاند. بافت خاک در تحقیقات سهرابی و همکاران در لرستان (۱۳۸۶) لوم رسی، pH 5/7 تا ۶/۷ و کربن آلی از ۱/۲ تا ۹/۲ مطرح شده است.
چنانچه از نتایج برمیآید، بین مطالعه حاضر و مطالعه شیخ الاسلامیو احمدی (۱۳۸۶) و همچنین سهرابی و همکاران (۱۳۸۶)، بلحاظ بافت خاک همخوانی وجود دارد. این تشابه و همخوانی تا حدودی در خصوص pH نیز صادق است. اما شباهت بیشتر در pH ، بین مطالعه حاضر و سهرابی و همکاران (۱۳۸۶) مشاهده میشود که دلیل آن احتمالا به سبب تشابه در موقعیت جغرافیایی و در امتداد رشته کوه زاگرس بودن این دو منطقه باشد. در خصوص مقایسه کربن آلی در مناطق تحت مطالعه، به وضوح همخوانی و تشابه بین مطالعه حاضر و مطالعه ابراهیمیو همکاران در منطقه واز مازندران (۱۳۸۳) دیده می شود. شیخ الاسلامی(۱۳۸۶) در مطالعات خود در ماشلک نوشهر وجود سنگریزه ها و قلوه سنگها را در خاک این رویشگاه عنوان کرده که باعث تسریع نفوذپذیری و بهبود شرایط خاک رویشگاه میشود که با شرایط خاک رویشگاه لرگ در دره لارت همخوانی دارد. وجه اشتراک و همخوانی دیگر مطالعات شیخ الاسلامیبا دره لارت حضور تودههای لرگ در حاشیه رودها و مجاورت آبهای دائمیاست.
همچنین نکته قابل تاکید و نقطه اشتراک اصلی دیگر در مورد رویشگاه در مطالعات ابراهیمیو همکاران (۱۳۸۳)، سهرابی (۱۳۸۷) و مطالعه حاضر، حضور و جریان آب دائمیدر محل استقرار پایههای لرگ است.