۳- مهارت حل مساله ۴- مهارت خودشناسی
۵- مهارت تفکرخلاق ۶- مهارت همدلی
۷- مهارت تفکر انتقادی ۸- مهارت مقابله با هیجانات و فشارهای روانی
صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف ۲۰۰۳) در مقاله ای با عنوان «کدام مهارت ها، مهارتهای زندگی هستند[۷۳]». انواع مهارت های زندگی را به شرح زیر طبقه بندی می کند:
الف)مهارت های ارتباط و روابط بین فردی[۷۴]
- مهارت های ارتباط بین فردی: ارتباط کلامی – غیرکلامی، گوش دادن فعال، ابراز احساسات، ارائه بازخورد (بدون سرزنش) و دریافت بازخورد.
- مهارت های مذاکره / امتناع[۷۵] (نه گفتن): مدیریت مذاکره و تعارض، مهارت های اعتماد به نفس، مهارت های امتناع.
- همدلی[۷۶] : توانایی توجه کردن و درک کردن نیازها و شرایط دیگران و بیان کردن آن.
- مشارکت و کارگروهی[۷۷] : احترام گذاردن به مشارکت دیگران، ارزیابی توانایی خود و شرکت کردن در گروه.
- مهارت های حمایت: مهارت های تاثیر گذاشتن و قانع سازی، مهارت های انگیزش و شبکه بندی.
ب) مهارت های تصمیم گیری و حل مسأله، مهارت های جمع آوری اطلاعات، ارزیابی کردن، پیامدهای آینده اعمال حاضر برای خود و دیگران، تعیین کردن راه حل های متفاوت برای مسائل، تحلیل مهارت ها با توجه به ارزش ها و نگرش های خود و دیگران درباره انگیزش.
- مهارت های تفکر انتقادی: تحلیل تاثیر همسالان و رسانه ها، تحلیل نگرش ها، ارزش ها، هنجارهای اجتماعی و باورها و عوامل تاثیرگذار برای آنها، شناسایی اطلاعات و منابع اطلاعاتی مربوط.
۲-۵- مؤلفه های مهارت های زندگی
به هر حال، توجه و تأمل در دیدگاه های مطرح شده فوق، بیانگر تعدد و تکثر مواضع و دیدگاه های صاحب نظران در مورد انواع مهارت های زندگی می باشد. در این تحقیق، پژوهشگر با توجه به دسته بندی های ارائه شده و مطالعاتی که بر روی انواع مهارت های زندگی داشته است، مجموع مهارت های مذکور را در قالب شش مهارت که شامل مهارت حل مساله، تصمیم گیری، شهروند جهانی، برقراری ارتباط، مشارکت و همکاری و فناوری اطلاعات می باشد، تلخیص و توضیح و تببین می نماید.
۲-۵-۱ مهارت حل مساله
فرایندی است که شخص با توجه به تجارب عملی و توانمندی های ذهنی خود بتواند در جهت حل مساله یا مشکل قدم برداشته و به نتیجه مطلوب دست یابد (حنیفی،۱۳۹۰، ص ۱۳). این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبرو است، شناسایی و بررسی راه حل های موجود، برگزیدن و اجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرایند حل مساله تا به این ترتیب فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود و از راه های غیرسالم برای حل مشکلات خویش استفاده نکند (فتی و همکاران، ۱۳۸۵). حل مساله نیازمند یک سلسله فعالیت های تخصصی و داشتن بسیاری از توانمندی های شخصیتی است، برخی مسائل رو در روی آدمی دارای راه حل های واضح هستند و بعضی راه حل های زیاد روشنی ندارند. راه حل های ساده متاثر از تجربیات و دانسته های قبلی آدمی است، اما آن دسته از مسائل که به سادگی قابل حل نیستند موید آن است که یافتن راه حل در حوزۀ دانش و تجربه فرد نیست لذا، باید اطلاعات جدیدی فراهم آید. حل موفقیت آمیز مسائل زندگی به اعتماد نقس بیشتر و آرامش فرد منجر می شود. حل مسأله فرد را قادر می سازد به طور سازنده با مشکلات زندگی خود مواجه شود. حل مسأله مستلزم چندین فعالیت است به طوری که ابتدا باید مسئله را با دقت و صحت تعریف کرد و سپس راه حل های متفاوت را در کنار هم قرار داد و در نهایت، راه حل مناسب را از میان راه حل های ممکن انتخاب و اجرا کرد ( خنیفر، ۱۳۸۷).
تلاش برای رسیدن به هدف از مسیرهای خاص، یافتن بهترین راه و استفاده از راهبردهای مفید و موثر در حل مسئله، چاره کار در مسائلی دانسته می شود که راه حل زیاد روشنی ندارند. بدین ترتیب باید ابتدا زمینه های مناسب برای درک و فهم سوال یا مسأله را فراهم آورد و به فرد کمک نمود تا اطلاعات لازم را ( از طریق مجاری مناسب) برای حل مشکل کسب و اطلاعات اصلی و کمکی را از اطلاعات جنبی یا فرعی (که یاریگر او نیستند) جدا نماید. در این مرحله فرد باید ترغیب شود تا به راه حل های متفاوت بیندیشد و برای هر راه حل نتایج نهایی را پیش بینی نماید. انتخاب بهترین روش و بازبینی فعالیت پسندیده در حل یک مساله از دیگر اقدامات در دستیابی به موقعیت بهینه است. روش حل مسأله، خود بیانگر آن است که بهتر است این روش ها در دوران کودکی و نوجوانی به طور منظم به افراد آموزش داده شوند تا در بزرگسالی و در زمان تعاملات اجتماعی بیشتر، از آسیب های فردی و اجتماعی به دور باشند (خرازی،۱۳۸۵).
گام های حل مساله شامل، شناسایی یا طرح مسئله: در الگوی حل مساله فرد نخست از وجود مساله آگاه می شود. تعریف دقیق مسئله: هر مساله باید به طور دقیق و صریح، تعریف شود. جمع آوری اطلاعات: منابع موجود و مهمی را که با مساله در ارتباط هستند، شناسایی کنیم. تولید راه حل های مختلف: در این مرحله فرد باید نقشه یا طرحی را برای حل مساله انتخاب کند. بررسی راه حل های مختلف و انتخاب بهترین راه حل، ارزیابی راه حل انتخاب شده و اجرای آن می باشد (شعبانی، ۱۳۸۲).
افراد توانمند در حل مساله، قادر به تشخیص احساسات و افکار منفی خود و کنترل آنها هستند، هنگام تصمیم گیری و در برخورد با مشکلات، خود را سرزنش نمی کنند. روش معمول این افراد رویارویی با مسائل و مشکلات است، می توانند نتایج تصمیم گیری ها و راه حل های خود را پیش بینی کنند، در افکار، احساسات و رفتارهای خود متعادل هستند (برزآبادی فراهانی، ۱۳۸۹، ص ۱۲۵).
زندگی روند مواجهه شدن پیاپی با مسائل و تلاش برای حل آنها است. حل موفقیت آمیز مسائل زندگی به اعتماد نفس بیشتر و آرامش فرد منجر می شود. مواجهه سازنده با مشکلات مهارت فوق العاده ارزشمندی است که آموزش آن به دانش آموزان کاملا لازم و ضروری است، با آموزش این مهارت به دانش آموزان، آنها را قادر می سازیم تا به طور موثرتری مسائل زندگی خود را حل نمایند، همواره با فکر و بدون عجله عمل کنند، در مقابل با مسائل و هنگام تصمیم گیری احساس درماندگی و ناامیدی نکنند، مسائل مهم زندگی اگر حل نشده باقی بمانند تنش روانی و به دنبال آن مشکلاتی برای جسم در پی خواهند داشت.
۲-۵-۲ مهارت تصمیم گیری
این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو موثر در مورد مسائل زندگی خود تصمیم بگیرد، چنانچه نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمال خود تصمیم بگیرند، جوانب مختلف راه هایی که می توانند انتخاب کنند را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی نمایند، آنگاه خواهند توانست از سطح بیشتری از سلامت روانی برخوردار شوند (شیرزداد،۱۳۸۷،ص ۶۳). تصمیم گیری ابزاری است برای شکل دادن به آینده مثبت و فرایندی است پیچیده، شامل انواع توانایی های فکری و نیز داشتن اطلاعات در مورد تصمیمی که می خواهیم بگیریم (نیازآذری و همکاران، ۱۳۸۹، ص۲۲). انسان در مسیر زندگی همواره نیازمند تصمیم گیری های مختلف است و موفقیت در زندگی در گرو تصمیم گیری درست و به جای اوست. مهارت تصمیم گیری به فرد کمک می کند تا با اطلاعات و آگاهی کافی با توجه به اهداف واقع بینانه خود، از بین راه حل های مختلف بهترین راه حل را انتخاب کرده و به کار گیرد و پذیرای پیامدهای آن نیز باشد (برزآبادی فراهانی، ۱۳۸۹).
ایجاد مهارت در تصمیم گیری، یکی از پایه ترین مهارت های زندگی به شمار می رود. زندگی در جوامع پیچیدۀ امروزی با گسترش ارتباطات، انتخاب های فزاینده را در مقابل افراد قرار داده است. انتخاب رشته تحصیلی، شغل و همسر از جمله موارد مهم تصمیم گیری در زندگی هستند که می توانند موجبات سعادت و شادکامی و یا تیره روزی افراد را فراهم آورند. تصمیم های صحیح و عقلانی در این موقعیت ها، نتیجه ای موثر در زندگی فرد بر جای خواهند گذاشت و از تعارضات و تنش های روانی فرد، خواهند کاست. تصمیم گیری های غیرمنطقی و نادرست باعث اضطراب و ایجاد افسردگی خواهد شد و تصمیم گیری عاقلانه آینده ای روشن را به وجود خواهد آورد ( خنیفر، ۱۳۸۹).
مراحل تصمیم گیری، شامل تعریف مساله، جمع آوری اطلاعات، شناسایی منابع، جمع آوری حقایق و داده ها و آگاهی از محدودیت هاست. در تعریف مساله، برای رسیدن به هدف موانع موجود را شناسایی می کنیم. در جمع آوری اطلاعات، منابع موجود که با مساله در ارتباط هستند را شناسایی می کنیم. در جمع آوری حقایق و داده ها، می توان از منابع، پژوهش و تحقیق، بررسی نتایج آزمایش ها، مصاحبه با صاحب نظران و متخصصان فراهم ساخت. محدودیت ها، گاهی برای یک راه حل موانعی وجود دارد که اگر برطرف نشود خود آن موانع به یک مساله تبدیل می گردد (خورشیدی و همکاران، ۱۳۸۹).
در واقع، هدف از آموزش مهارت های زندگی معمولاً تلاش برای انتقال دانسته های لازم به تصمیم گیرنده است تا او بتواند نتایج احتمالی فعالیت را پیش بینی نماید. از سوی دیگر این آموزش ها سعی می کنند فرد را در فضایی واقعی و حقیقی قرار داده و از اثرات تنش زای لحظه های بحرانی کاسته، تا محیطی آرام برای تصمیم گیری عاقلانه ی فرد، فراهم شود (پسندیده، ۱۳۸۹).
مهارت در تصمیم گیری برای نوجوانان اهمیت مضاعفی دارد، زیرا آنان با راه ها و انتخاب های بیشماری مواجه هستند و هر چه ارتباطات اجتماعی آنان گسترش می یابد تعداد گزینه ها نیز افزایش پیدا می کند و تصمیم گیری اهمیت بیشتری می یابد، همانگونه که تصمیم گیری های غیرمنطقی و نادرست، باعث اضطراب و افسردگی خواهند گردید، به همان اندازه نیز تصمیم گیری عاقلانه، آینده ای روشن را به وجود آورده، اطمینان و آرامش را در زندگی فرد پدید می آورند. هرگاه برای تصمیم گیری مطلوب به توانایی های خاص از جمله افزایش خودآگاهی، درک ارزش های فردی و خانوادگی، مهارت های انتخاب هدف و روابط مطلوب بین فردی و… نیاز باشد ولی تصمیم گیرنده واجد اطلاعات لازم، موقعیت مناسب و قدرت استنتاج کافی نباشد، نیاز به مشاوره و آموزش در صدر امور قرار می گیرد. بدین تربیت آموزش مهارت های تصمیم گیری به نوجوانان ضرورت و دقت ویژه ای می طلبد.
۲-۵-۳ مهارت شهروند جهانی
شناسایی ویژگی ها و خصوصیات شهروند خوب و سازماندهی عناصر و مولفه های نظام آموزشی برای پرورش و رشد شهروند جهانی، یکی از عمده ترین اهداف نظام آموزشی کشورهای مختلف جهان را تشکیل می دهد. بی تردید یکی از مهم ترین و اساسی ترین وظایف مدارس، تربیت شهروندانی آگاه، متعهد، فعال، خلاق و جامع نگر است. افرادی که بتوانند خود را با ارزش ها، آداب و رسوم جامعه محلی، ملی و جهانی سازگار نمایند. در واقع مدارس جایی هستند که دانش آموزان در آن با حقوق و مسئولیت های شهروندی و مدنیت آشنا شده و خود را برای زندگی در اجتماع بزرگ آماده می کنند.
مفهوم شهروندی در درجه اول، دارای وجوه مشترک مهارت های زندگی در سطوح محلی و ملی است و در درجه دوم، با مهارت های زندگی در جامعه جهانی ارتباط دارد (لطف آبادی،۱۳۸۵،ص۱۹).
به زعم تای[۷۸] (۱۹۹۱) به دلیل افزایش وابستگی انسان ها به یکدیگر در دنیای کنونی تربیت شهروند جهانی، مبدل به یک دل مشغولی تمام عیار در آموزش و پرورش کشورها شده است. به نظر وی شهروندی در کشورهای مختلف به دلیل مسائل مختلف اقتصادی، سیاسی، تکنولوژی و بوم شناختی با شهروندان سایر ملل در ارتباط مداوم می باشند و از همین رو باید برنامه های درسی مدارس فرصت هایی را فراهم کنند تا دانش آموزان بتوانند شناخت مختصری از مردمان سایر کشورها به دست آورند (قائدی،۱۳۸۵،ص۲۰۰). در واقع تربیت شهروند جهانی روشی است که، دانش آموزان به توسعه افکارشان فراسوی مسائل و نیازهای محلی و کشورها تشویق می شوند.
دارسیون[۷۹](۲۰۰۰)، اهدافی را برای تربیت شهروند جهانی بیان نموده است:
شناخت کشورهای دیگر و آگاهی از فرهنگ آنها.
آگاهی از مسائل جهانی و نقش سازمان ملل متحد در حل آنها.
شناخت مسائل مرتبط با حقوق بشر.
درک روابط انسان و محیط زیست.
دارکر[۸۰] (۱۹۹۳)، در مطالعه خود نشان می دهد که درباره مفهوم تربیت شهروند جهانی موارد زیر مورد توافق کشورهای مختلف است:
توانایی دیدن مسائل و نحوه برخورد آنها به عنوان شهروند جامعه جهانی.
توانایی تفکر انتقادی و سازمان یافته.
تمایل به حل تعارضات خود با دیگران به روش های مسالمت آمیز.
توانایی تفکر انتقادی و سازمان یافته.
توانایی درک، پذیرش و تحمل تفاوت های فرهنگی (قائدی،۱۳۸۵، ص۲۰۰).
اهداف برنامه درسی تربیت شهروند جهانی عبارتند از :
پرورش مهارت تفکر انتقادی و تفکر خلاق در دانش آموزان
پرورش هوش های چندگانه در دانش آموزان
تحریک و تشویق دانش آموزان در ارائه دیدگاه های مختلف درباره مسائل اجتماعی (محلی، ملی، جهانی)
تجزیه و تحلیل اطلاعات
۱-۴- مقدمه
همانطور که در فصل گذشته اشاره شد، پس از تأیید روایی و پایایی ابزار اندازهگیری، محقق وارد مرحلهی مشاهده میشود. در این مرحله کار اصلی محقق جمع آوری دادهها از دنیای واقعی میباشد. پس از جمع آوری دادهها بایستی این دادهها به اطلاعات قابل فهم تبدیل شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند؛ و این کاری است که در این فصل به تفصیل به آن پرداخته شده است.
به منظور بررسی روابط میان متغیرها ابتدا از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده می شود.آزمون همبستگی “اسپیرمن” این امکان را فراهم می آورد تا با لحاظ کردن سطح معنی داری (α = %۱) بتوان معنی دار بودن آن را مورد بررسی قرار داد . با توجه به این که در این تحقیق از نرم افزار آماری ، [۵۳]Spss 19 استفاده شده است و با عنایت به این که این نرم افزار پس از محاسبه ضریب همبستگی اسپیرمن، سطح معنی داری آن را ارائه می کند؛ لذا در نتایج تحلیل ها هرگاه سطح معنی داری کمتر از ۱% بوده است این نتیجه حاصل شده است که بین دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد. چنانچه سطح معنی داری بزرگتر از ۱% باشد فرض صفر پذیرفته می شود و عدم وجود رابطه معنی دار بین متغیرهای مورد نظر را نشان می دهد. در این قسمت پس از ارائه نتیجه های جمعیت شناختی، فرضیه های تحقیق مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند.
۲-۴- آمار توصیفی
در این بخش از تجزیه و تحلیل آماری به بررسی چگونگی توزیع نمونهآماری از حیث متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات، میزان سن ، سابقه و نوع شرکت با بهره گرفتن از جداول و نمودارها به تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها پرداخته میشود. لازم به ذکر است که برای ترسیم جداول و نمودارها از نرمافزارهای Spss و Word استفاده شده استفاده شده است.
۱-۲-۴- سطح تحصیلات
همان طور که در جدول و نمودار شماره ۱-۴ مشاهده میشود ۱۷۳/۰ از پاسخ دهندگان دارای مدرک دیپلم، ۲۳۹/. دارای فوق دیپلم، ۴۵۹/۰ دارای تحصیلات کارشناسی و ۱۲۹/۰ دارای تحصیلات کارشناسی ارشد را دارا بودهاند.
جدول شماره ۱-۴ توزیع فراوانی مربوط به سطوح تحصیلات
درصدفراوانی | فراوانی | تحصیلات دانشگاهی |
۱۷۳/۰ | ۴۴ | دیپلم |
۲۳۹/۰ | ۶۱ | فوق دیپلم |
۴۵۹/۰ | ۱۱۷ | کارشناسی |
۱۲۹/۰ | ۳۳ | کارشناسی ارشد |
۱۰۰ | ۲۵۵ | کل |
نمودار شماره ۱-۴ توزیع فراوانی مربوط به سطوح تحصیلات
۲-۲-۴-میزان سن
همان طور که در جدول و نمودار شماره ۲-۴ مشاهده میشود ۲۵۱/۰ از پاسخ دهندگان زیر ۳۰ سال، ۵۶۹/۰ بین ۳۰ تا ۳۹ سال، ۱۵۳/۰ بین ۴۰ تا ۴۹ سال و ۰۲۷/۰ بالای ۵۰ سال بودهاند.
جدول شماره ۲-۴ توزیع فراوانی مربوط به سن
میزان سن | فراوانی | درصد فراوانی |
۲-۱۷ مثال اجرایی
در ادامه اجرای یک طرح عمرانی تحت شرایط مختلف (به لحاظ تأمین منابع مالی) مورد بررسی قرار گرفته است.
الف) شرایط ایدهال
برآوردهای اولیه از مطالعات طرح، اطلاعات زیر را نشان میدهد:
مدت زمان اجرای طرح : ۴ سال
هزینه نهایی کل طرح : ۳۲۰۰ میلیارد ریال
ب) شرایط واقعی (عملکرد)
طبق گزارشهای مستند از سازمان مدیریت و برنامهریزی، تخصیص اعتبار در پروژههای عمرانی بطور میانگین حدود %۵۰ است. براین اساس با حذف شرایط تورمی، مدت زمان اجرای طرح به ۸ سال میرسد. با فرض حداقل افزایش هزینه پروژهها معادل %۳۸ به ازاء هر سال تأخیر (طبق آمارهای سازمان مدیریت و برنامهریزی) هزینه تمام شده طرح یاد شده بالغ بر ۸۰۰۰ میلیارد ریال میشود.
مدت زمان اجرای پروژه : ۸ سال
عملکرد هزینهای پروژه : ۳۲۰۰ + (۴*۳۸/۰) *۳۲۰۰ = ۸۰۹۶ میلیارد ریال
اعتبار دستگاه
(میلیارد ریال)
شکل ۲-۲ اجرای طرح عمرانی
ج) استفاده از تسهیلات بانکی[۹]
تحت چنین شرایطی بدلیل اینکه نرخ سود تسهیلات بانکی از نرخ افزایش هزینههای پروژه به سبب طولانی شدن مدت اجرا، به مراتب کمتر است اخذ وام از بانکها (دولتی یا خصوصی) به منظور رفع مشکلات مالی پروژه و جلوگیری از توقف در روند اجرایی آن دارای توجیه اقتصادی میباشد. این حالت (تأمین کسری اعتبار مورد نیاز پروژه با بهره گرفتن از تسهیلات بانکی) در نمودار زیر آمده است.
مدت زمان اجرای پروژه : ۴ سال
عملکرد هزینهای پروژه : ۱۶۰۰ +۴۰۰*۴ + (%۲۰*۴۰۰) *۴ = ۳۵۲۰ میلیارد ریال
شکل ۲-۳ استفاده از تسهیلات بانکی
اعتبار تخصیص یافته سنواتی دستگاه = ۴۰۰ میلیارد ریال
تسهیلات اخذ شده توسط دستگاه از بانک عامل = ۴۰۰ میلیارد ریال
بدهی دستگاه به بانک عامل در پایان سال =
اصل تسهیلات معادل ۴۰۰ میلیارد ریال + سود تسهیلات مذکور معادل ۸۰ میلیارد ریال
د) استفاده از گردش مالی دستگاه نزد بانک عامل
اما اگر امکان استفاده بانک عامل از گردش مالی دستگاه نزد بانک فراهم آید بالطبع دستگاه مجری نیز میتواند مازاد توان تسهیلات دهی بانک را در زمان کسری اعتبارات خود جذب نماید. در اینحالت بدهی دستگاه به بانک در پایان سال تنها شامل اصل تسهیلات اخذ شده (در این مثال ۴۰۰ میلیارد ریال) و کارمزد ارائه این خدمات (%۲) بوده که با سود تسهیلات مذکور (%۲۰) اختلاف فاحشی دارد.
مدت زمان اجرای پروژه : ۴ سال
عملکرد هزینهای پروژه : ۱۶۰۰ +۴۰۰*۴ + (%۲ *۴۰۰) *۴ = ۳۲۳۲ میلیارد ریال
اعتبار تخصیص یافته سنواتی دستگاه = ۴۰۰ میلیارد ریال
تسهیلات اخذ شده توسط دستگاه از بانک عامل = ۴۰۰ میلیارد ریال
بدهی دستگاه به بانک عامل در پایان سال = اصل تسهیلات معادل ۴۰۰ میلیارد ریال+ کارمزد تسهیلات
در این شرایط دستگاه مجری جون همواره اعتبار مورد نیاز را در دسترس دارد می تواند نسبت به گشایش اعتبارات اسنادی ریالی به نفع پیمانکاران خود اقدام نموده و علاوه بر تضمین عدم توقف پروژه به سبب بروز مشکلات مالی به حل سایر مشکلات و موانع موجود (ناتوانی پیمانکاران و ضعف درون دستگاهی) در مسیر اجرای پروژهها بپردازد.
جدول شماره (۲-۷) مقایسه حالتهای مختلف تأمین منابع مالی طرحها
تأمین مالی | مدت زمان اجرای طرح (سال) |
هزینه نهایی کل طرح (میلیارد ریال) |
شرایط ایدهال (برآوردهای اولیه) | ۴ | ۳۲۰۰ |
شرایط واقعی (عملکرد) | ۸ | ۸۰۹۶ |
استفاده از تسهیلات بانکی | ۴ |
«صاحب، به معنای ملازم است. چه انسان باشد و چه حیوان، چه مکان باشد و چه زمان. و فرقی نمی کند که مصاحبت با جسم باشد – که آن اصل و کاربرد بیشتر است- و یا با عنایت و توجه کردن [نسبت به امری]».[۶]
برخی نیز، آن را «معاشر» یا «ملازم» معنا نموده اند.[۷]
لازم به یاد آوری است که این کلمه، غالباً به عنوان جمع برای «صَحابی» به کار می رود. اما، در اصل، جمع همان کلمه «صاحِب» بوده و صحابی هم معنای آن می باشد.[۸]
کلمه «صَحابی» در اصطلاح معانی متعددی دارد و اختلاف آن علاوه بر تفاوت نظر دانشمندان به نوع نگرش آنان به صحابه، ناشی از تخصصشان در علومی همچون حدیث و اصول می شود؛ به عبارت دیگر، محدثان و اصولیان تعاریف متفاوتی به اقتضای علم خود از صحابی ارائه داده اند :
ابن حجر، صحابی را این گونه تعریف می کند: «کسی که پیامبرصلی الله علیه و آله را در حال ایمان، ملاقات کند و مسلمان بمیرد».[۹]
نووی به دو تعریف اصولیان و محدثان اشاره کرده و می گوید:
«در معنای صحابی، اختلاف وجود دارد. [تعریف]معروف نزد محدثان این است که هر مسلمانی است که رسول خداصلی الله علیه و آله را دیده باشد، و اصحاب اصول یا برخی از آنها، بر آن هستند که او کسی است که محققانه در محضر پیامبرصلی الله علیه و آله حضوری طولانی داشته و همنشین آن حضرت بوده است».[۱۰]
طریحی صحابی را از منظر علم حدیث تعریف کرده و می گوید:
«و«صَحابی» بر اساس نظر برگزیده جمهور اهل حدیث، هر مسلمانی است که پیامبرصلی الله علیه و آله را دیده باشد، و گفته شده: از او روایت نموده و نیز گفته شده: یا پیامبر صلی الله علیه و آله او را دیده باشد…».[۱۱]
صبحی صالح، در تعریف صحابی می گوید: اصطلاح «صَحابی» بر کسی اطلاق می شود که پیامبرصلی الله علیه و آله را در حال ایمان، ملاقات کرده و مسلمان از دنیا رفته باشد.[۱۲]
مامقانی در تعریف «صَحابی»، به اختلافی که در این مسئله وجود دارد اشاره کرده و هشت تعریف از صحابی ارائه می دهد. ایشان شش تعریف را شاذ و مردود شمرده و تعریف هفتم را منسوب به محدثان نموده و آن را این گونه بیان می کند: «او هر مسلمانی است که رسول خداصلی الله علیه و آله را دیده باشـد و برخی از آنها او را با وصف شناختـــه شده بودن نزد محــدثان، وصف نموده اند».[۱۳]
او این تعریف را قابل مناقشه دانسته و به عدم جامعیت ومانعیت آن اشاره می کند: در این تعریف جای مناقشه می باشد؛ چراکه اگر فاعل رؤیت، بیننده کوری مانند ابن ام مکتوم یا مانند او باشد، بدون هیچ اختلافی صحابی است، در حالی که حقیقتاً نمی بیند. همچنین، هر کس، پیامبرصلی الله علیه و آله را در حال کفر ببیند و پس از رحلت آن حضرت، اسلام بیاورد- مانند فرستاده قیصر- صحابی محسوب نمی شود. همچنان که هر کس آن حضرت را پس از رحلتش و پیش از دفن ببیند – مانند ابی ذؤیب خویلد بن خالد ذهلی- مشمول تعریف صحابی نیست.[۱۴]
پس از بیان این مطلب، تعریف هشتم را به جمعی از محققان نسبت داده و می گوید:
«و از همین جاست که برخی از محققان – مانند شهیدثانی در بدایه – با تعریف هشتمی آن را این گــونه تعریف نموده اند که: او هر کسی است که پیامبرصلی الله علیه و آله را در حال ایمان ملاقات کند و مسلمان و مؤمن از دنیا برود. اگرچه میان مؤمن بودن و مرگ او در حال اسلام، ارتدادی واقع شود، بنا بر اظهر».[۱۵]
از تعاریف بالا، تعریف ابن حجر عسقلانی، معروف ترین و رایج ترین تعریف از «صَحابی» است که صبحی صالح نظیر همان را بیان نموده است. بنابراین، می توان مهمترین شروط صحابی را این گونه دسته بندی نمود:
الف) ملاقات با رسول خداصلی الله علیه و آله: این شرط، در واقع از معنای لغوی «صَحابی» - چنان که به آن اشاره شد – مأخوذ است.[۱۶] باید این نکته را مد نظر قرار داد که شخصی که به او عنوان «صَحابی» اطلاق می شود، همین که دارای قدرت «تمییز» بوده کافی است و بلوغ در اطلاق لفظ«صَحابی» بر او لازم نمی باشد.[۱۷]
ب) مسلمان بودن در هنگام ملاقات: در همه تعاریفی که از صحابه ارائه شده است، اصل اسلام و ایمان، شرطی اصیل در تعریف است.[۱۸]
ج) مردن در حال ایمان: این شرط، در تعریف برخی از محدثان آمده است.[۱۹]
نکته ای که لازم است به آن اشاره شود، این است که برخی از دانشمندان اسلامی، در معنای بالا مناقشه کرده و اقتضای معنای «صُحبه» را هم نشینی و مصاحبت زیاد دانسته اند؛ غزالی در این باره می گوید:
«اسم «صَحابی» جز بر کسی که با او مصاحبت داشته است، اطلاق نمی شود از حیث وضع لغوی، مصاحبتی که ولو یک ساعت است کافی می باشد، ولی عرف این عنوان را به کسی اختصاص می دهد که مصاحبت زیاد داشته باشد».[۲۰]
آیت الله سبحانی نیز، پس از نقد و تحلیل تعاریف صحابی، می گوید:
«توسعه در مفهوم صحابی…مورد تأیید لغت و عرف نیست؛ زیرا اصحابِ یک شخص، گروهی هستند که با او مدتی طولانی اختلاط و معاشرت داشته اند، پس بر کسی او را از راه دوره دیده یا برای مدتی کوتاهی کلام او را شنیده یا با او سخن گفته یا زمان اندکی با او اقامت گزیده است، صادق نمی باشد».[۲۱]
با وجود اینکه مناقشات، مناسب به نظر می رسد، ولی مقصود از صحابی در این تحقیق، همان تعریف مشهور می باشد.
۱-۲-۲٫ تابعان
این کلمه، برگردان فارسی «تابعین» می باشد که از ریشه «تَبَع یَتبَعُ» و به معنای «دنباله روی کردن» و «پیروی نمودن» است.[۲۲] «تابِعین» یا «تابِعون» یا «أتباع» جمع کلمه «تابِع» و «تابِعی» است[۲۳] که به معنای شخصی است که پیرو و دنباله رو شخص دیگری می باشد.[۲۴]
علامه مصطفوی، در مورد این کلمه می گوید: «اصل در این ماده: دنباله روی و حرکت پشت چیزی مادی یا معنوی است، خواه پیروی عملی باشد یا فکری».[۲۵]
در تعریف اصطلاحی «تابِعی» اختلاف چندانی بین دانشمندان وجود ندارد و اکثر آنان «تابِعی» را این چنین، تعریف کرده اند: شخصی که «صَحابی» را با ایمان ملاقات کرده و بر حال ایمان از دنیا رفته باشد.[۲۶]
نووی تابعی را کسی می داند که با صحابی، همنشینی و مصاحبت داشته است و قید «با ایمان از دنیا رفتن» را نیاورده است.[۲۷]
مامقانی، قیود دیگری همچون «حضور و همنشینی طولانی» و «صحت سماع» را نیز بر تعریف اول اضافه می کند.[۲۸]
بر اساس آنچه گفته شد، می توان تابعان را صحابیان صحابه نامید و طبقات بعد از تابعان را که به نام خاصی خوانده نمی شوند، «اتباع تابعان» نامید.[۲۹]
۱-۲-۳٫ عدالت
در لغت، مترادف «عَدل»، «عُدوله»، «مَعدِله» و «مَعدَله» است[۳۰] که از لحاظ لغوی به این معانی به کار رفته است: «تسویه بین دو چیز»،[۳۱] «میانه روی در امور»،[۳۲] «متوسط میان افراط و تفریط».[۳۳]
کلمه «عَدل» در اصل، مصدر است و جمع بسته نمی شود، اما گاهی به عنوان اسم فاعل مفرد و جمع، و به معنای «ذو هو» به کار برده می شود. مثلاً می گوییم: رجل عدل. به معنای رجل ذو عدل. و یا رجال عدل که معنای آن ذوعدل است.[۳۴]
اما ابن فارس در مورد ریشه این کلمه، آن را دارای دو معنای متضاد دانسته و می گوید: «دو اصل صحیح است، ولی مثل متضادین، با هم متقابلند که یکی از آنها دلالت بر استواء و راستی دارد و دیگری بر اعوجاج و کجی دلالت دارد».[۳۵]
برخی دیگر از دانشمندان لغوی گفته اند، زمانی به معنای کج روی و انحراف از میانه روی است که با حرف اضافه «عَن» به کار رود.[۳۶]
«عَدل» به معانی «فدیه» و «مثل و مانند» نیز به کار رفته است و پیوستگی معنایی آن با ریشه این لغت آشکار است.[۳۷]
برخی معنای «عَداله»، در اصطلاح را به معنای لغوی آن بسیار نزدیک دانسته و آن را به این صورت تعریف نموده اند: «صفتی است که مراعات آن باعث احتراز از آنچه به طور معمول مخلّ به مروت است، می شود».[۳۸]
در علم کلام، «عَداله» عبارتست از: «علوم متعلق به منزّه دانستن خدای تعالی از کار زشت و از اخلال به واجب».[۳۹]
اما علم فقه، با دیدی خاص به این صفت نگریسته است. فقیهان، تعریف های گوناگونی از آن ارائه داده اند که مشهورترین آن بین متأخران این تعریف می باشد: عدالت، ملکه یا هیأتی راسخ و برانگیزنده بر انجام واجبات و ترک محرمات است و منظور از «برانگیزنده فعل» این است که اگر از فعلیت ساقط شود، عدالت هم ساقط می گردد.[۴۰] در علم فقه، این صفت برای اشخاصی چون مرجع تقلید، امام جماعت، شاهد دین و وصیت و حکم، صاحب بیّنه و … شرط دانسته شده است.[۴۱]
برخی از علمای شیعه مانند شیخ طوسی، میان عدالت فقهی و عدالتی که برای راوی حدیث، مورد نیاز است، تفکیک قائل شده است؛ به این معنا که عدالت فقهی را همان تعریف بالا ذکر نموده و عدالت مورد نیاز راوی را صرف اطمینان از صدق و اجتناب او از کذب دانسته است.[۴۲]
در تعریف «عادِل» برخی آن را با همان دید فقهی «جائِزُ الشَّهادَهِ» تعریف کرده اند.[۴۳]
برخی دیگر مانندآیت الله مشکینی در تعریف «عادِل» – بدون توجه به صبغه فقهی آن - می گوید: «[عادل] انسانی است که دارای استقامت و درستی در جهتی از جهات وجودش مثل عقیده، اخلاق، سیره یا سلوک در امور دنیا یا وظایف دینی باشد».[۴۴]
جمع «عادِل»، کلمه «عُدول» می باشد.[۴۵]
تعریف دیگری که با توجه به معنای فقهی عادل می توان بیان نمود عبارتست ازکسی که کارهای خوب او بر بدی هایش غلبه داشته باشد، که می توان او را دارای مروت و غیر متهم دانست.[۴۶]
بسیاری از حدیث پژوهان اهل سنت، وجود پنج ویژگی اسلام، بلوغ، عقل، عدم ارتکاب فسق، عدم ارتکاب اعمال ناجوانمردانه را نشانه وجود عدالت در شخص دانسته اند.[۴۷]
آقای بابایی، کمترین درجه عدالت را همان «وثاقت راوی» عنوان می کند.[۴۸]
۱-۲-۴٫ عدالت صحابه
عدم توجه کافی به مفهوم مسئولیت پاسخگویی عمومی توسط مقامات منتخب و منصوب سازمانهای بزرگ بخش عمومی ایران از یکسو و عدم ارتقای مطالبات شهروندی در مورد حق داشتن حقایق ونظارت بر منابع مالی و اقتصادی عمومی از سوی دیگر از جمله دلایلی است که نظام گزارشگری مالی بخش عمومی ایران بانارسایی های در خور ملاحظه ای مواجه ساخته است.بنابراین فقدان یک نظام گزارشگری مالی مناسب و عدم تهیه ترازنامه وسایر صورتهای مالی اساسی دیگر برای دولت جمهوری اسلامی ایران به دلیل عدم گزارش دارایی ها وبدهی های دولت و گزارش درامد و هزینه دولت با مبنای نقدی و مبنای نقدی تعدیل شده و در صورت حساب عملکرد سالانه کلی کشور، قادر به تهیه اطلاعات مورد نیاز سیستم حسابهای مالی و سیستم آمارهای مالی که بر انعکاس دارایی ها ،بدهی ها ،درآمد ، وهزینه مبتنی بر مبنای تعهدی کامل تاکید دارد ،نمی باشد.
در همین راستا هیات امنای دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه با بهره گرفتن از اختیارات قانونی حاصل از بند الف ماده۴۹ قانون برنامه چهارم توسعه،درماده ۱۳ آیین نامه مالی و معاملاتی خود استفاده از مبنای روش های متداول حسابداری تعهدی کامل رادر کلیه عملیات های خود اعم از وجوه ، دارایی ها،بدهی ها ،هزینه و درامد های خود تصویب و الزامی نمودند.با توجه به سامانه های حسابداری دولتی حاکم بر سایر دانشگاه های اجرایی دولت جمهوری اسلامی ایران و تصویب بکارگیری تعهدی کامل در داشگاه علوم پزشکی کرمانشاه این پرسش کلی مطرح است که آیا با اجرای حسابداری تعهدی سطح مسئولیت پاسخگویی در دانشگاه را افزایش داده است ؟
و یااینکه اصلا لزومی به اجرای حسابداری تعهدی در دانشگاه نیست و اطلاعات حاصل از حسابداری نقدی تعدیل شده می تواند نیاز های اطلاعاتی مدیران رابرای تصمیم گیری های بهینه خود تامین نموده.بنابر این پژوهش حاضر برای دستیابی به پرسش زیر انجام می پذیرد:
آیا بکارگیری مبنای حسابداری تعهدی کامل باعث افزایش سطح مسئولیت پاسخگویی در وزارت بهداشت و درمان به ویژه دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می شود ؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
ارزیابی کارایی عملیات، حفظ امانت، ایفای نقش مباشرتی مدیران و برقراری ارتباط بین منابع مصرفی و نتایج بدست آمده از خواسته های ذ ینفعان یک سازمان است و این انتظار وجود دارد، سیستم حسابداری و گزارشگری مالی اطلاعاتی را که بتوان بر مبنای آن چنین ارزیابی هایی انجام داد فراهم سازد. اطلاعات مالی زمانی دارای چنین ویژگی هایی است که بر مبنای تعهدی تهیه شده باشد (دکتر غلامرضا کردستانی و همکاران .۱۳۸۹)
حسابداری تعهدی در بخش عمومی رویکرد جدیدی است که تاکید آن برکارایی است.حسابداری تعهدی و بودجه بندی بر مبنای تعهدی یک هماهنگی در ایده های مدیریت به وجود می آورد. برای درک بهتر برنام هها و نظارت بهتر بر سازمان و ارزیابی میزان دستیابی به اهداف مدیریت، استفاده از بودجه ضروری است.(هپ ورت[۲].ان.۲۰۰۳)
۱-۴- اهداف اساسی انجام پژوهش
هدف اصلی اجرای این پژوهش بررسی تاثیر بکارگیری مبنای حسابداری تعهدی کامل بر ایفای مسئولیت پاسخگویی در وزارت بهداشت در مان و آموزش پزشکی (مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کرمانشاه)،و هدف فرعی پژوهش بررسی مسئولیت پاسخگویی مالی وعملیاتی می باشد.
انجام پژوهشهای علمی در زمینه ارزشیابی سطح مسئولیت پاسخگویی اعم از مالی و عملیاتی در مبانی تعهدی در جهت رسیدن به شرایطی که ادای مسئولیت پاسخگویی در برابر ارگانهاو افراد ذینفع و ذیصلاح را به بهترین نحوه صورت دهد.
۱-۵- فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی اول : بین بکارگیری مبنای تعهدی کامل و کنترل بودجه مصوب سالانه رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم: بین بکارگیری مبنای تعهدی کامل و رعایت قوانین و مقررات مربوطه در مورد مصرف بودجه رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی سوم: بین بکارگیری مبنای تعهدی کامل و گزارشگری مالی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی چهارم: بین بکارگیری مبنای تعهدی کامل و ارزیابی کارایی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی پنجم: بین بکارگیری مبنای تعهدی کامل و ارزیابی اثربخشی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی ششم: بین بکارگیری مبنای تعهدی کامل و ارزیابی صرفه اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد.
۱-۶- روش پژوهش
روش این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی و جامعه اماری آن را ۲۲۰ نفر از حسابداران دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه تشکیل می دهد که با بهره گرفتن از فرمول کوکران ۱۴۰ نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شد.داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیه ها از طریق توزیع پرسشنامه بین نمونه آماری جمع آوری شد.
۱-۷- متغیرهای پژوهش
در این پژوهش حسابداری تعهدی کامل به عنوان متغیر مستقل و مسئولیت پاسخگویی مالی و مسئولیت پاسخگویی عملیاتی تحت عنوان متغیر وابسته تحقیق شناسایی می شوند.
۱-۸- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی
پاسخگویی
تعهد یک فرد است برای پاسخگویی نسبت به انجام مسئولیت هایی که به او محول شده است(راندرسون ،۱۹۷۱) بیان می کند توجیه کردن ،گزارش دادن و تشریح کردن جنبه های مهم پاسخگو هستند ، پاسخگویی شناخت حقوق عمومی است تا اینکه بدانیم چه اعمالی باید انجام گیرد.
مسئولیت پاسخگویی مالی
مدیران سازمان ها در مقابل وجوه دریافتی بابت اجرای طرح و یا پروژه پاسخگو می باشند.
مسئولیت پاسخگویی عملیاتی
ارائه گزارش هایی از سوی پاسخگو به منظور متعاقد ساختن صاحبان حق یا پاسخها در زمینه میزان دستیابی به اهداف عملیاتی از قبل تعین شده از نظر کارایی و اثر بخشی و مصرف منابع مالی در جهت تحقق اهداف است. ( بزرگی، ۱۳۸۲).
حسابداری تعهدی کامل
در این مبنا درآمدها در زمانی که تحصیل می شوند و یا تحقق می یابند صرف از نظر از زمان وصول وجه نقد در دفاتر منعکس می شوند و همچنین مبنای شناسایی و ثبت هزینه ها زمان ایجاد یا تحمل هزینه هاست بنابراین براساس این مبنا حسابداری معاملات و سایر رویدادها در زمان وقوع شناسایی و در اسناد و مدارک حسابداری ثبت می شوند و در صورتهای مالی دوره های مربوطه انعکاس می یابد.(باباجانی ، ۱۳۸۳).
نظام حسابداری و گزارشگری مالی دولتی
نظام حسابداری و گزارش گری های دولتی شامل رویه های حسابداری است که برای ثبت و نگهداری و گزارش فعالیت های مالی و کنترل بودجه دولت مورد استفاده قرار می گیرد.
مبنای حسابداری
مبنای حسابداری: انتخاب زمان شناسایی و ثبت درآمدها و هزینه ها در دفاتر حسابداری است. انتخاب هر یک از روش های حسابداری شناسایی و ثبت درآمدها و هزینه ها نوعی مبنای حسابداری محسوب می شود که حسب مورد توسط مؤسسات بازرگانی و غیر انتفاعی مورد استفاده قرار می گیرد.
سیستم کنترل بودجه
سیستم کنترل بودجه به مجموعه ای از روش ها شامل ثبت و نگهداری حساب ها و گزارشگری بودجه ای اطلاق می شود که در اجرای قوانین و مقررات برای کنترل بودجه مصوب انجام می شود.
بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیش بینی در آمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینه ها برای انجام عملیاتی است که منجر به نیل سیاست ها و هدف های قانونی می شود، و از سه قسمت به شرح زیر تشکیل می شود:
۱- بودجه عمومی دولت که شامل اجزاء زیر است:
الف – پیش بینی دریافت ها و منابع تأمین اعتبار که بطور مستقیم و یاغیرمستقیم در سال مالی قانون بودجه به وسیله دستگاه ها از طریق حسابهای خزانه داری کل اخذ می گردد.
ب – پیش بینی پرداخت هایی که از محل درآمدهای عمومی و یا اختصاصی برای اعتبارات جاری و عمرانی و اختصاص دستگاه های اجرایی می تواند در سال مالی مربوط انجام دهد.
۲- بودجه شرکت های دولتی و بانک ها شامل پیش بینی درآمد ها و سایر منابع تأمین اعتبار
۳- بودجه مؤسساتی که تحت عنوان غیر از عناوین فوق در بودجه کل کشور منظور می شوند.
۱-۹- ساختار پژوهش
چارچوب فصل های مختلف پایان نامه به شرح زیر است:
فصل اول کلیات پژوهش: در این فصل به طور خلاصه به مقدمه در رابطه با موضوع پژوهش، مساله پژوهش، ضرورت انجام پژوهش، فرضیات پژوهشی، قلمرو پژوهش،روش انجام پژوهش، تعاریف و مفاهیم نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش و نتایج مورد انتظار از پژوهش عنوان شده است.
فصل دوم مبانی نظری و ادبیات پژوهش: در این فصل با نگاهی به مباحث تئوریک مطرح شده در زمینه پژوهش و ابعاد آن به اجمال به بیان تحقیقات مشابه در ایران و خارج از ایران به پیرامون پژوهش پرداخته شده است.
فصل سوم روش پژوهش : در این فصل از پژوهش توصیحاتی راجع به روش پژوهش و مدل های مورد آن استفاده در آزمون فرضیات ارائه شده است که اهم روش های گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل ها و محاسبات را نشان می دهد.
فصل چهارم آزمون فرضیه ها: در این فصل داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با بهره گرفتن از روش ها و مدل های آماری مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.