2-1-3- سایتوکاین
واژهی سایتوکاین از کلمات یونانی سیتو به معنی سلول و کاین به معنی حرکت گرفته شده است. سایتوکاینها پپتیدها یا پروتئینهایی هستند که به عنوان مولکولهایی معرفی شده اند که توسط سلولهای دستگاه ایمنی تولید و رها میشوند. به بیان دقیق تر، سایتوکاینها مولکولهای ترشحی هستند که میتوانند اثرات ویژهای را بر سلولی که از آن ترشح می شوند ( اثرات اتوکرینی) و بر سلولهای دیگر (اثرات پاراکراینی) اعمال کنند (مک درموت، 2001).
تفاوت مهم بین این دو تعریف در این است که اگر چه سایتوکاینها در ابتدا به عنوان مولکولهایی شناخته شده اند که توسط دستگاه ایمنی رها میشوند، اما در حال حاضر محل تولید و گستره تاثیرات آن فراتر از دستگاه ایمنی است. با وجود این که پژوهشهای جدید نشان می دهند که سایتوکاینها از سلولهای مختلف نیز ترشح میشوند و بر آنان تاثیر میگذارند. با این حال به عنوان مولکولهای تنظیمی دستگاه ایمنی در نظر گرفته میشوند (مک درموت، 2001).
تا کنون حدود 100 نوع سایتوکاین شناسایی شده است و انواع جدیدتری از آنها نیز در راه کشف هستند. در حالت عادی این مولکولها در غلظتهای بسیار پایین در بدن وجود دارند اما به محض روبرو شدن با بیماری و آسیب به سرعت، کلید آنها روشن می شود. بسیاری از این مولکولها در همان محل آسیب تولید میشوند و بر سلولهای مجاور اثر میگذارند. اما تعداد دیگر وارد جریان خون شده و از این راه پیامهایی به اندامهای دوردست مغز منتقل می شود.
آنچه تولید سایتوکاینها را سبب می شود محصولات باکتریایی، ویروس و آسیبهایی مانند سموم هستند که بقایای سلولی را تهدید می کنند. کنترل کننده مهم دیگر در این بین، مغز میباشد که از طریق پیامهای عصبی که به بافتها ارسال می کند و یا هورمونها، کلید سایتوکاینها را خاموش و روشن مینماید (عباس و همکاران، 2007).
سایتوکاینها جزء آن دسته از مولکولهایی هستند که نقشهای متعددی را ایفا می کنند و بخصوص بسیاری از آنها اجزای سیستم ایمنی مانند التهاب، تغییرات موضعی، جریان خون و راه اندازی موج دوم واکنشهای التهابی را فعال می کنند.
مشخص شده است که سایتوکاینها تقریباً روی همه ساختارهای فیزیولوژی اثر میگذارند و حتی با اثر بر کبد موجب ساخته شدن پروتئینهای فاز حاد میشوند. با وجود تشابهات زیاد عملکردی، این مولکولها تفاوتهای چشمگیری با یکدیگر دارند و برخی اثرات ضد التهابی دارند. گروهی به طور موضعی بر روی سلولهای مجاور خود اثر میگذارند و دستهای دیگر همچون هورمونها به گردش خون رها میشوند (ورلنگیا و همکاران، 2003). سایتوکاینها به عنوان گروهی از عوامل محلول، پیامبرهای پلی پپتیدی هستند که موجب رشد، تمایز و گسترش عملکرد لکوسیتها از راه گیرندههای ویژهی سطح سلولهای ترشحی (عمل اتوکرین) و یا از راه لکوسیتهای همسایه (عمل پاراکرین) میشوند (مک درموت، 2001). فعالیت سایتوکاینها محدود به دستگاه ایمنی نیست؛ سایتوکاینها در دستگاه غدد درون ریز و دستگاه عصبی نیز نقش دارند (گیلسون، 2006).
همان طور که گفته شد سایتوکاینها به عنوان یک پیامبر شیمیایی عمل می کنند. با این حال، در مقایسه با هورمونهایی که بافتهای اندوکراین ویژه، آنها را سنتز می کنند، سایتوکاینها از سلولهایی همچون سلولهای ایمنی، سلولهای اندوتلیال و سلولهای ذخیره کننده چربی ترشح میشوند. به علاوه سنتز آنها به کمک دسته بزرگی از محرکها شامل رادیکالهای آزاد، صدمات بافتی و عاملهای عفونی فعال می شود. سایتوکاینها بر اساس ساختار و عملشان به انواع وسیعی گروه بندی میشوند که شامل: اینترلوکینها، اینترفرونها، عامل نکروز دهنده تومور، فاکتورهای رشد و شیموکاینها هستند (اسمیت و همکاران، 2000).
سایتوکاینها به وسیله سلولهای ایمنی و سلولهای غیر ایمنی ترشح میشوند که رابطه بین سلولها، ارگانها و سیستمهای مختلف بدن را تعدیل می کنند. سایتوکاینها در نگهداری و حفظ وضعیت هموستاز فیزیولوژیکی مهم بوده و تولید بالای سایتوکاینهای التهابی با بیماریهای قلب و عروق و همچنین دیابت نوع 2 مرتبط میباشد (پیترسون و پیدرسون، 2005).
در حالی که بیشتر سلولهای بدن قادر به ترشح یک یا تعداد بیشتری از سایتوکاینها میباشند (مولدووینو و همکاران، 2001)، سایتوکاینها عمدتاً به وسیله سولهای سیستم ایمنی ترشح میشوند و واسطه اعمال این سلولها هستند. این مواد در پاسخ به میکروبها و سایر آنتی ژنها تولید میشوند و هر کدام اثرات متفاوتی بر سلولهای درگیر در ایمنی و التهاب دارند. سایتوکاینها در مرحله فعال شدن پاسخهای ایمنی باعث تحریک رشد و تمایز لنفوسیتها میشوند و در مرحله اجرایی ایمنی ذاتی و اکتسابی، سلولهای اجرایی مختلفی را فعال می کنند تا میکروبها و سایر آنتیژنها را از بین ببرند.
در مورد سایتوکاینها اینطور میتوان بیان کرد که این عوامل به چندین روش عمل می کنند (گیلسون، 2006):
الف) فعال کننده لکوسیتها میباشند
ب) باعث خنثی سازی و یا کشتن عوامل بیگانه میشوند
ج) تنظیم کننده دستگاه ایمنی میباشند
از اینرو، سایتوکاینها قابلیت این را دارند که به صورت اتوکراین و پاراکراین بر روی سلولها و بافتها اثر بگذارند. علاوه بر این، یک سایتوکاین ممکن است روی سیستمهای مختلف بدن عمل کند و پاسخهای متنوعی را از قبیل تحریک سایتوکاینهای دیگر یا اثرات مهاری روی پاسخهای بافتها داشته باشد. سایتوکاینها دارای اجزای مختلفی میباشند که اینترلوکینها و اینترفرونها از جمله آنها میباشند (اسمیت، 2000).
2-1-4- اینترفرون(IFN)
اینترفرونها(IFN) ، مولکولها یا پروتئینهای هستند که میتوانند بدن میزبان را در مقابل عفونت ویروسی محافظت کنند. لذا در محدود ساختن عفونت در محدوده زمانی که سیستم ایمنی هومورال و سلولی در حال کسب آمادگی برای دفاع در مقابل ویروسها هستند، اهمیت حیاتی دارند. اینترفرونها نه تنها در تکثیر و ازدیاد ویروسها، مداخله و ایجاد مزاحمت می کنند، بلکه به عنوان مولکولهای رابط، نقش پیام رسانی بین سلولها را بر عهده دارند. بسیاری از سلولهای بدن قادر به ساخت آنها هستند. اینترفرونهای یاد شده از طریق ممانعت از ترجمه mRNAو نسخه برداری از DNAدر سلولهای آلوده به ویروس در روند تکثیر و ازدیاد ویروسها ایجاد مزاحمت کرده و سنتز پروتئین در سلولهای آلوده به ویروس را مهار می کنند. همچنین از همانند سازی ویروسها در سلولهای آلوده نشده جلوگیری کرده، تکثیر سلول را مهار نموده، فعالیت کشندگی سلولهای NK را افزایش داده و عرضه مولکولهای MHC[59] (مولکولهای مجموعه سازگاری بافت اصلی) توسط سلولها را تنظیم می کند (ا ویلان و همکاران، 2003). اینترفرونها به انواع آلفا، بتا و گاما تقسیم میشوند. درحالی که اینترفرون آلفا و اینترفرون بتا به وسیله همه سلولها تولید میشوند، اینترفرون گاما توسط سولهایT کمکی، سلولهای T سایتوکسیک، سلولهای دندریتیک و سلولهای کشنده طبیعی در پاسخ ایمنی اختصاصی دخالت کرده و دارای خواص ضد توموری، ضد ویروسی و تنظیم کننده ایمنی میباشد (اسشودر و همکاران، 2004).
اینترفرون گاما سایتوکاین اصلی فعالکننده ماکروفاژ بوده و در ایمنی ذاتی و اکتسابی با واسطه سلولی بر علیه میکروبهای داخل سلولی، نقش اساسی بر عهده دارد. اینترفرون گاما دارای اعمال متعددی میباشد ازجمله اینکه ماکروفاژها را برای کشتن میکروبهای بلعیده شده، فعال می کند (عباس و همکاران، 2007). نکته دیگر اینکه، اینترفرون گاما یا اینترفرون نوع 2، یک سایتوکاین مهم و شاخص برای ایمنی ذاتی و اکتسابی بر علیه عفونت باکتریایی درون سلولی، عفونت ویروسی و کنترل تومور میباشد (عباس و همکاران، 2007).
اینترفرونها در ابتدا با توجه به سلولهای ترشح کننده آنها طبقه بندی میشدند اما در حال حاضر با توجه به گیرندههای اختصاصی و مراحل همسانی به نوع 1 و 2 طبقه بندی میشوند. اینترفرون گاما، اینترفرون انحصاری اینترفرون نوع 2 میباشد (اسشودر و همکاران، 2004). ساخت اینترفرون گاما به وسیله سایتوکاینهای ترشح شده IL-12 , IL-18) ( توسط سلولهای عرضه کننده آنتی ژن کنترل می شود (گلاب و همکاران،2000).
2-1-5- اینترلوکین-4
IL-4 یک سیتوکین پلیوتروپیک میباشد که توسط سلولهای T فعال شده، ماستسلها، و بازوفیلها ساخته می شود. در ابتدا اینترلوکین-4 به عنوان عامل متمایز کننده سلول B، همچنین عامل تحریک کننده سلول B شناخته شده بود (کیمورا[60] 2011).
اینترلوکین-4 توسط سلولهای T کمکی نوع دو ترشح شده باعث رشد سلولهای B فعال شده می شود. به این خاطر آن راسلول 1 عامل رشد B [61]نیز مینامند. این ویژگی اینترلوکین-4 به طور سینرژیسمی با اینترلوکین-2 اعمال می شود. همچنین اینترلوکین-4 باعث افزایش عرضه آنتی ژنهای اصلی سیستم سازگاری بافتی2[62] و گیرنده Fc برای ایموگلوبین E [63] بر سطح لنفوسیتهای B فعال شده میگردد. به علاوه این ماده یـکی از مهمترین عوامـل تعویض ایزوتیپی سلولهای B برای تولید ایموگلوبین E و ایموگلوبین G1[64] است. با توجه به این تأثیر، به نظر میرسد میزان اینترلوکین-4 با اتوپی[65] در ارتباط باشد (وجگانی، 1391).
اینترلوکین-4 برای لنفوسیتهای T خاصیت میتوژنیک داشته و با اینترلوکین-3 در تحرک تکثیر ماستسلها اثر سینرژیسمی دارد. علاوه بر این، اینترلوکین-4 به همراه عوامل محرک کلنی باعث تقویت رشد سلولهای پیش ساز هماتوپویتیک و تمایز بیشتر تیرههای سلولی میلوئید نیز میگردد. این ماده به طور چشمگیری فعالیت کشندگی ماکروفاژها را تشدید نموده، عرضه آنتی ژنهای اصلی سیستم سازگاری بافتی2 توسط ماکروفاژها و لنفوسیتهای B را افزایش میدهد. در موش، اینترلوکین-4 توسط سلولهای T کمکی نوع دو ترشح شده و به عنوان یک عامل رشد اتوکراین برای سلولهای T کمکی نوع دو تمایز یافته عمل می کند. به طور کلی به نظر میرسد که اینترلوکین-4 و اینترفرون گاما دارای اثرات متضاد در تولید آنتی بادی هستند. به طوریکه اینترلوکین-4 تولید ایموگلوبین E و ایموگلوبین G-1 را تقویت می کند ولی اینترفرون گاما باعث تولید ایموگلوبینG-3 می شود. این در حالیست که اینترفرون گاما توسط سلولهای T کمکی نوع یک ترشح می شود (وجگانی، 1391).
2-1-6- الگوی سایتوکاینی
پاسخهای ایمنی اکتسابی را میتوان به دو دسته تقسیم بندی کرد: پاسخهای همورال که توسط موادی مثل آنتیبادیها ایجاد می شود و پاسخهای سلولی که باعث فعال شدن سایر سلولهای ایمنی یا کشتن مستقیم سلولهای بیگانه و آلوده میگردند. اهمیت توسعه ایمونولوژی شناختن ایمنی اختصاصی در انسانها است که پاسخهای ایمنی سلولی و هورمونی را ایجاد می کند. پاسخهای ایمنی سلولی بر علیه پاتوژنهای داخل سلولی مانند ویروس افزایش مییابد و توسط زیر مجموعه ای از لنفوسیتهای کمک کننده T که سلولهای Th1 نامیده میشوند هماهنگ میشوند. در پاسخ Th1، سلول کمک کننده T سایتوکاینهایی مانند IL-2 و اینترفرون گاما را تولید می کند. این سایتوکاینها به طور انتخابی سلولهای T کشنده همچنین سلولهای کشنده طبیعی را فعال می کنند. پاسخهای ایمنی هورمونی بر علیه پاتوژنهای خارج سلولی مانند انگلها و باکتری ها (آنها توسط زیر مجموعه ای از لنفوسیتهای T کمک کننده که سلولهای Th2 خوانده میشوند) هماهنگ میشوند. در پاسخ Th2، سلول T کمک کننده سایتوکاینهای متفاوتی مانند IL-4 و IL-10 را تولید می کند، که به طور انتخابی سلولهای B و ماستسلها را فعال می کند تا با پاتوژنهای خارج سلولی مبارزه کنند. اینترلوکین -4 یک سایتوکاین پلیوتروپیک میباشد که توسط سلولهای T فعال شده، ماستسلها و بازوفیلها ساخته می شود. در ابتدا اینترلوکین-4 به عنوان عامل متمایزکننده سلول B، همچنین عامل تحریک کننده سلول B شناخته شده بود. نشان داده شده است که IL-4 اثرات بیولوژیکی متعددی روی سلولهای هماتوپویتیک و غیر هماتوپویتیک دارد، از جمله سلولهای B و T، مونوسیتها، ماکروفاژها، ماستسلها، تولید کننده های میلوئید و اریتروئید، فیبروبلاستها، و سلولهای اندوتلیال. اینترلوکین-4 توسط سلولهای Th2 ترشح شده باعث رشد سلولهایB فعال شده می شود. این ویژگی IL-4 به طور سینرژیسمی با IL-2 اعمال میگردد. به علاوه این ماده یکی از مهمترین فاکتورهای تعویض ایزوتیپی سلولهای B برای تولید IgE و IgG1 است (کیمورا، سوزوی، ناگاو، ماتسوموتو و روبرت[66]، 2011). اینترلوکین-4 برای لنفوسیتهای T خاصیت میتوژنیک داشته و با IL-3 در تحریک تکثیر ماستسلها اثر سینرژیسمی دارد. در موش، IL-4 توسط سلولهای Th2 ترشح شده و به عنوان یک فاکتور رشد اتوکراین برای سلولهای Th2 تمایز یافته عمل می کند. به طور کلی به نظر میرسد که IL-4 و IFN-γ دارای اثرات متضاد در تولید آنتیبادی هستند. به طوری که IL-4 تولید IgE و IgG1 را تقویت می کند ولی IFN-γ باعث تولید IgG3 می شود. این در حالیست که IFN-γ توسط سلولهای Th1 ترشح می شود.
IL-4 یک سایتوکاین میباشد که توسط سلولهای T فعال شده، ماستسلها و بازوفیلها ساخته می شود. در ابتدا اینترلوکین-4 به عنوان عامل متمایز کننده سلول B، همچنین عامل تحریک کننده سلول B شناخته شده بود (کیمورا و همکاران، 2011) و اما در مورد اینترفرون گاما میتوان گفت که، اینترفرون گاما که یکی از مهمترین سایتوکاینها بوده و عمدتاً به وسیله لنفوسیتها ترشح می شود. این سایتوکاین، اصولاً به وسیله لنفوسیتهای T و سلولهای کشنده طبیعی[67] (NK cell) به دنبال فعال شدن سیستم ایمنی و تحریکات التهابی ساخته می شود ( اسچریبر و همکاران[68]، 2003).
اهمیت توسعه ایمونولوژی شناختن ایمنی اختصاصی در انسانها است که پاسخهای ایمنی سلولی و هورمونی را ایجاد می کند. پاسخهای ایمنی سلولی بر علیه پاتوژنهای داخل سلولی مانند ویروس افزایش مییابد و توسط زیر مجموعه ای از لنفوسیتهای کمک کننده T که سلولهایTh1 نامیده میشوند هماهنگ میشوند. در پاسخ Th1، سلول کمک کننده T سایتوکاینهایی مانند IL-2 و اینترفرون گاما (IFN-ϒ) را تولید می کند. این سایتوکاینها به طور انتخابی سلولهای سیتوتوکسیک T همچنین سلولهای کشنده طبیعی را فعال می کنند. پاسخهای ایمنی هورمونی بر علیه پاتوژنهای خارج سلولی مانند انگلها و باکتری ها؛ آنها توسط زیر مجموعه ای از لنفوسیتهای کمک کننده T که سلولهای Th2 خوانده میشوند، هماهنگ میشوند. در پاسخ Th2، سلول کمک کننده T سایتوکاینهای متفاوتی مانند IL-4 و IL-10 را تولید می کند، که به طور انتخابی سلولهای B و ماستسلها را فعال می کند تا با پاتوژنهای خارج سلولی مبارزه کنند (سگرستروم و میلر [69]، 2003).
سلولهاي T کمکی نوع یک توليد و ترشح سایتوکاینهاي اينترلوكين 15، اينترلوكين 2 و اينترفرون گاما[70] و نيز لنفوتوكسين را بر عهده دارند. سلولهاي T کمکی نوع یک باعث فعال شدن ايمني سلولي در محيط تومور ميشوند. نشان داده شده است كه سلولهاي T کمکی نوع یک براي مهار رشد تومور لازم و ضروري هستند (دیسیس[71] و پارک[72]، 2009). ايمني ضد تومور اغلب به واسطه سلولهاي T سیتوتوکسیک TCD8+ فعال، كه به وسیله سايتوكاينهاي T کمکی نوع یک حمايت ميشوند، صورت ميگيرد. سایتوکاینهاي T کمکی نوع یک باعث تحريك و تقويت فعاليت سلولهايT سیتوتوکسیک[73] شده، ميتوانند مرگ برنامهريزي شده را در سلول هدف القا كنند. اینترفرون گاما، سایتوکاین فعال كنندهی ماكروفاژها است و شرايطي را فراهم ميكند كه لنفوسيتهاي T و سلولهاي کشندهی طبیعی و ماكروفاژها فعال شوند (آلوارز[74]، 2011). اثرات مستقیم اینترفرون گاما بر سلولهاي توموري باعث كاهش رشد سلول توموري ميشود. به عنوان مثال در موشهايي كه ژن توليد كنندهی اینترفرون گاما آنان از كار انداخته شده است، ميزان بروز و رشد تومورها بسيار بيشتر از موشهايي است كه اين سایتوکاین را توليد ميكنند. اثرات غیرمستقیم اینترفرون گاما باعث افزايش شناسايي سلولهای توموري توسط ساير مكانيسمهاي سيستم ايمني ميشود. به علاوه كاربردهاي باليني درمان سرطان به وسيلهی اینترفرون گاما گزارش شده است (نام و همکاران[75]، 2008).
سلولهاي T کمکی نوع دو سایتوکاینهايي شامل اينترلوكين-13، اينترلوكين-6، اينترلوكين-5 و اينترلوكين-4 را توليد ميكنند. اين سایتوکاینها باعث پيشرفت پاسخ ايمني به سمت واكنشهاي آلرژيك و يا توليد ايمني هومورال ميگردد ( اوبله و همکاران، 2009). بر خلاف سایتوکاینهاي T کمکی نوع یک افزايش سایتوکاینهاي T کمکی نوع دو باعث افزايش استعداد ابتلا به تومور از طريق سركوب ايمني سلولي در محل تومور ميشوند. گزارش شده است كاهش نسبت سلولهاي T کمکی نوع یک به سلولهای T کمکی نوع دو در جمعيت سلولهاي لنفوسیتهای بافت تومور باعث نقص در فعاليت سيتوتوكسيسيتي عليه سلولهای توموری ميشود (شورین و همکاران[76]، 1999). مشخص شده است كه كاهش سایتوکاینهاي T کمکی یک و يا افزايش سایتوکاینهاي T کمکی نوع دو باعث افزايش رشد تومورهاي آدنوكارسينوما[77] در حيوانات آزمايشگاهي ميشود ( اوبله و همکاران، 2009).
پاسخهای ایمنی سلولی بر علیه پاتوژنهای داخل سلولی مانند ویروس افزایش مییابد و توسط زیر مجموعه ای از لنفوسیتهای T کمک کننده که سلولهای Th1 نامیده میشوند هماهنگ میشوند. در پاسخ Th1، سلول T کمک کننده سایتوکاینهایی مانند IL-2 و اینترفرون گاما (IFN-γ) را تولید می کند. این سایتوکاینها به طور انتخابی سلولهای سیتوتوکسیک T همچنین سلولهای کشنده طبیعی را فعال می کنند. پاسخهای ایمنی هورمونی بر علیه پاتوژنهای خارج سلولی مانند انگلها و باکتری ها؛ آنها توسط زیر مجموعه ای از لنفوسیتهای T کمک کننده که سلولهای Th2 خوانده میشوند، هماهنگ میشوند. در پاسخ Th2، سلول T کمککننده سیاتوکاینهای متفاوتی مانند IL-4 و IL-10 را تولید می کند، که به طور انتخابی سلولهایB و ماست سلها را فعال می کند تا با پاتوژنهای خارج سلولی مبارزه کنند (سگرستروم[78] و میلر[79]، 2004).
2-1-7- لکوسیت
سلولهاي ايمني عبارتند از لكوسيتها يا گلبولهاي سفيد كه در اعضاء و بافتهاي لنفاوي متعددي در سرتاسر بدن و خون يافت ميشوند. لكوسيتها از سلولهاي جوانهی مغز استخوان سرچشمه گرفته و مراحل بعدي بلوغ و تمايز خود را در بافتهاي لنفاوي اوليه مثل تيموس (سلولهاي T) و مغز استخوان (سلولهاي B) ميگذرانند. اين سلولها در بافتهاي لنفاوي ثانويه مثل غدد لنفاوي، طحال و روده با ساير سلولها و همين طور با مواد بيگانه واكنش ميدهند (گیلسون، 2006).
گلبولهاي سفيد از طريق جريان خون و سيستم لنف در ميان بافتهاي مختلف لنفاوي مهاجرت ميكنند. لنفوسيتها از راه وريدهاي مخصوصي ميتوانند از گردش خون خارج و به داخل بافتهاي لنفاوي وارد شوند. سلولهاي بيگانهخوار (نوتروفيلها و ماكروفاژها) نيز از طريق اتصال انتخابي به مولكولهاي چسبان خاصي كه روي سلولهاي پوششي وجود دارند، از جريان خون خارج شده و به بافتهاي مختلف بدن وارد ميگردند. در هر لحظه 1-2 % از كل ذخيره لنفوسيتي بدن در حال گردش بوده و اغلب آنها در بافتهاي لنفاوي باقي ميمانند. تعداد اين سلولها ممكن است در هنگام ورزش كردن به شدت افزايش پيدا كند (گیلسون، 2006).
2-2- پژوهش هاي پيشين:
با وجود پژوهشات زیاد درباره اثرات ورزش بر سیستم ایمنی، توافق کلی وجود ندارد که این خود مربوط به تفاوت در انواع فعالیتهای ورزشی، شدت و مدت متفاوت تمرینات ورزشی، تفاوتهای فردی و تجربه ورزشی افراد و اندازه گیریهای متفاوت عوامل سیستم ایمنی میباشد و این مسئله انجام پژوهشات بیشتری در این زمینه را آشکار میسازد. پاسخ سایتوکاینها به ورزش ظاهراً پیچیده بوده و به پارامترهای ورزشی، تمرین قبلی، محل اندازه گیری سایتوکاین (بافت، خون، ادرار) و احتمالاً روش اندازه گیری بستگی دارد. در ادامه نمونههایی از مطالعات انجام شده در این زمینه ارائه شده است.
توفیقی و همکاران (1388) در مطالعه خود به بررسی تاثیر تمرین استقامتی بر میزان اینترلوکین 4 و اینترفرون گاما موشهای مبتلا به تومور سرطان پرداختند. بدین منظور 80 سر موش ماده انتخاب و به طور تصادفی در 4 گروه 20 تایی تقسیم شدند. برنامه استقامتی شامل 8 هفته دویدن با شدت کم تا متوسط روی تردمیل مخصوص موش انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان اینترلوکین 4 در گروه تومور بعد از ورزش به طور معنیداری کاهش یافت در حالی که تغییرات اینترفرون گاما تغییر معنیداری را نشان نداد.
در پژوهشی که به منظور بررسی تاثیر تمرین استقامتی بر میزان اینترلوکین 4 و اینترفرون گاما در موشهای مبتلا به تومور سرطان سینه انجام شد، 80 سر موش ماده در مطالعه شرکت داده شد. برنامه تمرین به مدت 8 هفته دویدن روی نوارگردان انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان اینترلوکین 4 به شکل معنیداری در گروه موشهای توموری به دنبال انجام ورزش استقامتی پیوسته کاهش یافت. با این حال میزان تغییرات اینترفرون گاما به دنبال انجام ورزش استقامتی معنیدار نبود (توفیقی و همکاران، 1388).
پژوهشی تحت عنوان اثر 10 هفته تمرین هوازی شدید بر غلظت سایتوکاینهای ضد التهابی و تستسترون در مردان غیر فعال انجام شد، آزمودنیهای این پژوهش را 20 مرد غیر فعال با دامنه سنی 20 تا 30 سال تشکیل میدادند. برنامه تمرینی هوازی شامل 30 دقیقه کار روی دوچرخه کارسنج با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه بود که به صورت فزاینده به 50 دقیقه با شدت 80 درصد ضربان قلب بیشینه رسید. نتایج پژوهش نشان داد که غلظت پلاسمایی اینتر لوکین 4 و اینترلوکین 10 بعد از 10 هفته تمرین تغییری نکرد ( طاهری کلانی و نیک سرشت، 1389).
زر و همکاران (1390) در پژوهش خود، تأثير 8 هفته فعاليت استقامتي بر بيان اينترفرون گاما و زير ردههاي لكوسيتي را بررسی کردند. نتایج پژوهش نشان داد که ميزان اينترفرون گاما بعد از فعاليت استقامتي و همچنين 24 و 48 ساعت بعد از آخرين جلسه تمرين نسبت به سطوح قبل از تمرين كاهش يافت، ولي اين كاهش معنیدار نبود. علاوه بر اين، نتايج تحقيق كاهش سطوح لكوسيت را قبل از تمرين تا 24 ساعت بعد از دورهی تمريني نشان داد.
مقصودی و همکاران (1390) در پژوهش خود به بررسی اثر یک دوره تمرین منتخب (هوازی و قدرتی) بر برخی سایتوکاینها در بیماران مبتلا به MS پرداختند. 35 زن و مرد مبتلا به MS در این مطالعه شرکت کردند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته (تمرین مقاومتی، هوازی و کشششی) انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که میزان اینترفرون گاما در هر دو گروه مرد و زن کاهش یافت.
ستاریفرد و همکاران (1391) در پژوهشی به بررسی تاثیر فعالیت ورزشی در شرایط دمایی سرد بر مقادیر اینترلوکین17، اینترفرون گاما سرم ورزشکاران استقامتی پرداختند. آزمودنیهای این پژوهش را 10 ورزشکار مرد جوان استقامتی تشکیل میدادند. آزمودنیها به مدت 1 ساعت با 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل دویدند. نتایج پژوهش نشان که متغییرهای مورد نظر بعد از فعالیت و دو ساعت بعد از فعالیت تغییری نکرد.
در پژوهشی که توسط برات پور و همکاران (1392) انجام شد به بررسی تاثیر مکملدهی کوتاه مدت زنجبیل بر تغییرات برخی از شاخص های مرتبط با التهاب سیستمیک در بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین مقاومتی در مردان والیبالیست پرداختند. نتایج پژوهش، افزایش معنیداری را در میزان اینترفرون گاما در هر دو گروه تمرین و دارونما نشان داد.
نتایج پژوهش استینسبرگ و همکاران (2001) نشان داد که میزان اینترلوکین 4 بعد از 2ساعت و نیم دویدن روی تردمیل با شدت 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی در دوندگان مرد تغییری نکرد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که درصد سلولهای Th1 در گردش بعد از تمرین طولانی مدت کاهش مییابد، در حالی که درصد سلولهای Th2 در گردش تغییری نکرد و همزمان با این تغییرات ، میزان کلی سلولهای T در گردش کاهش یافت.
در پژوهشی که توسط باسورو و همکاران[80] (2002) انجام گرفت، 12 مرد ورزشکار دوچرخه سوار در مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها 20 دقیقه با شدت 90 درصد آستانه غیر هوازی فعالیت کردند و سپس 20 دقیقه استراحت داشتند. آزمودنیها، این پروتکل تمرینی را 6 بار انجام دادند. نمونهها از نمونههای خون محیطی تحریک شده جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که بلافاصله بعد از تمرین اینترفرون گاما به میزان 16% و اینترلوکین 4 به میزان 35% نسبت به میزان قبل از تمرین کاهش یافت.
در پژوهشی که توسط اگاوا و همکاران[81] (2003) انجام شد، 9 زن سالمند با میانگین سنی 63 سال به عنوان گروه آزمایش و 12 زن سالمند با همین دامنه سنی به عنوان گروه کنترل انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. نوع برنامه تمرین ورزشی، راه رفتن با شدت متوسط بود. برنامه تمرین به مدت 30 دقیقه در هر روز با شدت تقریبا 75 درصد Vo2 peak به میزان 3 تا 5 کیلومتر در روز و یک 10 کیلومتر در هفته بود. نمونههای مورد نظر از خون محیطی مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که Th1 افزایش معنیدار و Th2 افزایشی را نسبت به میزان قبل از تمرین نشان داد. علاوه بر این یافته ها نشان دادند که نسبت Th1/ Th2 افزیش دو برابری را نسبت به میزان قبل از تمرین نشان داد. همچنین اینترفرون گاما افزایش معنیدار و اینترلوکین 4 افزایشی را نشان دادند.
در پژوهشی که توسط درالا و همکاران[82] (2004) انجام شد، 30 زن سالمند با دامنه سنی 62 تا 86 سال در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها در یک برنامه فعالیتبدنی 2 ساله با شدت متوسط شرکت کردند. برنامه تمرینی به مدت 50 دقیقه با شدت کمتر از 80 درصد ضربان قلب بیشینه و 2 بار در هفته بود که به مدت 10 ماه در سال و کلاً 2 سال به طول انجامید. متغییرهای مورد بررسی در این مطالعه سایتوکاینهای مختلفی از قبیل اینترلوکین2، اینترلوکین 4 و اینترفرون گاما بودند که از لنفوسیتهای تحریک شده خون محیطی برای اندازه گیری آنها استفاده شد. برای اندازه گیری سایتوکاینها از روش فلوسایتومتری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان سایتوکاینهای مورد نظر یعنی اینترلوکین 4 و اینترفرون گاما نسبت به میزان قبل از تمرین در هر دو گروه اختلافی وجود نداشت، علاوه بر این یافته ها نشان داد که میزان اینترلوکین 2 نسبت به میزان قبل از تمرین افزایش معنیداری را نشان داد.
لانکستر و همکارانش[83] (2005) پژوهش خود را روی مردان تمرین کرده استقامتی انجام دادند، آزمودنیها 2 و نیم ساعت ورزش دوچرخه سواری با شدت 65 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی را انجام دادند. از خون محیطی برای گرفتن فاکتورهای مورد نظر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان Th1 و Th2بلافاصله بعد از تمرین نسبت به میزان قبل از تمرین تغییری نکرد، این عدم تغییر در حالی بود که 1 تا 2 ساعت بعد از تمرین میزان Th1 نسبت به قبل از تمرین افزایش معنیداری پیدا کرد اما میزان Th2 همچنان نسبت به میزان قبل از تمرین تغییری نکرد.
آلبرتی و همکاران[84] (2006)، در پژوهش خود، تغییرات وابسته به سن سایتوکاینهای نوع Th1 و Th2 در انسان را مطالعه کردند. در این مطالعه تغییرات سایتوکاینهای اینترفرون گاما و اینترلوکین 4 همراه با افزایش سن مورد بررسی قرار گرفت. که تعداد 47 نفر بین سنین 99 و 21 سال انتخاب شدند. نتایج نشان داد که سایتوکاینهای نوع Th1 و Th2 هر کدام به طور متفاوتی از روند افزایش سن تاثیر میپذیرند. همچنین مشخص شد که نسبت INF-ϒ/IL-4 در افراد سالمند نسبت به افراد جوان به طور چشمگیری کاهش مییابد و IL-4 همراه با افزایش سن در افراد افزایش مییابد.
در پژوهشی که توسط کاستلانو[85] (2006) انجام شد، به بررسی پاسخ سایتوکاینها به تمرینات هوازی کوتاه مدت و بلند مدت بر روی 27 بیمار MS پرداختند. آزمودنیها به مدت هشت هفته، هفتهای سه جلسه 30 دقیقهای بر روی دوچرخه کارسنج با شدت VO2peak 60٪ به فعالیت پرداختند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در میزان استراحتی IL-6 کاهش و در میزان استراحتی TNF-α و IFN-ϒ بعد از هشت هفته تمرین منظم هوازی افزایش مشاهده شد. غلظت پلاسمایی TNF-α و IFN-ϒ در 30 دقیقه بعد از تمرین (30 دقیقه تمرین دوچرخه کارسنج با شدت VO2peak60٪) مشابه با میزان پایه قبل از تمرین بود اما در 2 و 3 ساعت بعد از تمرین کاهش یافت. بنابراین پاسخ این دو سایتوکاین یعنی IFN-ϒ , TNF-α به ورزش کوتاه مدت هیچ تغییری نکرد.
شکل (۳-۶) کاربرد میکروتوربین در آپارتمانها ۲۱
شکل (۳-۷) اجزای اصلی میکروبینها ۲۲
شکل (۳-۸) دیاگرام یک میکروتوربین رکوپراتوردار بر اساس واحد تولید همزمان ۲۵
شکل (۳-۹) نمایی از یک میکروتوربین رکوپراتوردار بهکار رفته در واحد تولید همزمان ۲۵
شکل (۳-۱۰) نمایی از میکروتوربین ساخت شرکت Capstone 28
شکل (۴-۱) طرح سیستم پیشنهادی ۳۲
شکل (۴-۲) نمودار مربوط به اندیس هزینهها ۴۰
شکل (۵-۱) نمودار تغییرات راندمان الکتریکی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۴۶
شکل (۵-۲) نمودار تغییرات راندمان کل سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۴۷
شکل (۵-۳) نمودار تغییرات توان خالص تولیدی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۴۸
شکل (۵-۴) نمودار تغییرات حرارت خالص تولیدی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۴۹
شکل (۵-۵) نمودار تغییرات توان تولیدی سیستم نسبت به نرخ جریان هوای ورودی به سیستم در فشار کاری ۴ بار ۵۰
شکل (۵-۶) نمودار تغییرات توان تولیدی سیستم نسبت به نرخ جریان هوای ورودی به سیستم در فشار کاری ۵ بار ۵۰
شکل (۵-۷) نمودار تغییرات قیمت برق تولیدی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۵۱
شکل (۵-۸) نمودار تغییرات قیمت برق تولیدی و توان تولیدی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۵۲
شکل (۵-۹) نمودار تغییرات قیمت برق تولیدی و راندمان کلی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۵۳
شکل (۵-۱۰) نمودار تغییرات قیمت برق تولیدی سیستم نسبت به نرخ جریان هوای ورودی به سیستم در فشار کاری ۴ بار و دمای گازهای ورودی ۰C800 53
شکل (۵-۱۱) نمودار تغییرات قیمت برق تولیدی سیستم نسبت به نرخ جریان هوای ورودی به سیستم در فشار کاری ۵ بار و دمای گازهای ورودی ۰C900 54
شکل (۵-۱۲) نمودار تغییرات قیمت برق تولیدی سیستم نسبت به نرخ جریان هوای ورودی به سیستم در فشار کاری ۵ بار و دمای گازهای ورودی ۰C1000 54
شکل (۵-۱۳) نمودار تغییرات هزینه خرید، نصب و راه اندازی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۵۵
شکل (۵-۱۴) نمودار تغییرات هزینه خرید، نصب و راه اندازی و توان تولیدی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۵۶
شکل (۵-۱۵) نمودار تغییرات هزینه خرید، نصب و راه اندازی و راندمان کلی سیستم نسبت به تغییرات فشار کاری سیستم ۵۶
شکل (۵-۱۶) نمودار تغییرات هزینه خرید، نصب و راه اندازی سیستم نسبت به نرخ جریان هوای ورودی به سیستم در فشار کاری ۴ بار و دمای گازهای ورودی ۰C800 57
شکل (۵-۱۷) نمودار تغییرات هزینه خرید، نصب و راه اندازی سیستم نسبت به نرخ جریان هوای ورودی به سیستم در فشار کاری ۵ بار و دمای گازهای ورودی ۰C900 57
شکل (۵-۱۸) نمودار تغییرات هزینه خرید، نصب و راه اندازی سیستم نسبت به نرخ جریان هوای ورودی به سیستم در فشار کاری ۵ بار و دمای گازهای ورودی ۰C1000 58
فهرست جداول
جدول (۳-۱) ویژگیهای کلی میکروتوربینها ۱۸
جدول (۳-۲) مزایا و معایب میکروتوربینها ۲۴
جدول (۳-۳) ویژگیها و هزینه های میکروتوربینهای رکوپراتوردار و ساده براساس سیستم های تولید همزمان ۲۶
جدول (۳-۴) ویژگیهای میکروتوربینهای سازندگان متفاوت با سوختهای متفاوت براساس سیستم تولید همزمان ۲۷
جدول (۵-۱) پارامترهای فرض شده در سیستم پیشنهادی ۴۵
جدول (۵-۲) مشخصات حالت بهینه یک سیستم ۱۰۰ کیلوواتی ۵۸
جدول (۵-۳) مشخصات حالت بهینه سه نمونه میکروتوربین ۵۹
جدول (۵-۴) مقایسه نتایج کد حاضر با نتایج هورلوک ۶۰
جدول (۵-۵) مقایسه نتایج کد حاضر با نتایج ماساردو ۶۰
چکیده
هدف از این رساله مدلسازی ریاضی و ارائه یک الگوریتم مهندسی جهت تحلیل اقتصادی یک میکروتوربین گازی با بهره گرفتن از نرم افزار EES میباشد. پارامترهای طراحی و متغیرهای تصمیم گیری در بهینهسازی این سیستم تولید همزمان، نسبت فشار کمپرسور، نرخ هوای ورودی به سیستم و دمای گازهای ورودی به توربین انتخاب شده اند. در این تحقیق، از مدل اقتصادی ساده لازارتو جهت محاسبه قیمت برق تولیدی و سایر هزینه های مرتبط استفاده شده است. نتایج بهدست آمده گویای این است که کارکرد بهینه سیستم در حداکثر فشار کاری ۴ الی ۶ بار بوده و کاهش دمای گازهای ورودی به توربین سبب پایین آمدن حداکثر فشار کاری بهینه در آن میگردد. با بالا رفتن دمای گازهای ورودی به توربین، قیمت برق تولیدی سیستم در فشارهای کاری بالا افزایش ناچیزی خواهد داشت و دلیل آن غالب بودن توان و راندمان بالا بر افزایش قیمت ناشی از خرید تجهیزات و خرید سوخت است. از سوی دیگر نتایج تحلیلهای اقتصادی نشان میدهد که در یک میکروتوربین با کارکرد بهینه (نسبت فشار ۵ بار و دمای گازهای ورودی به توربین ۱۰۰۰ درجه سلسیوس) راندمان الکتریکی سیستم ۲۴ و راندمان کلی آن ۵۰ درصد است. در این سیستم بهینه قیمت برق تولیدی سیستم در حدود ۲۱ سنت برآورد میگردد. هزینه خرید، نصب و راه اندازی سیستم میکروتوربین با افزایش ظرفیت سیستم بالا رفته و برای حدود ۱۰۰ کیلووات افزایش ظرفیت سیستم این هزینهها در حدود ۴۴ دلار (متوسط) افزایش دارد.
کلمات کلیدی: مدلسازی ریاضی، تحلیل اقتصادی، میکروتوربین گازی، نرم افزار EES
فصل اول- مقدمه
۱-۱ مقدمه
با توجه به روند رو به رشد مصرف انرژی در جهان و همچنین پراکندگی بافت جمعیتی و مناطق مسکونی، استفاده از روشها و سیستمهای جدید تولید انرژی غیرمتمرکز که دارای بازدهی بالا و آلایندگی پایین میباشند، در اولویت قرار گرفته است. امروزه با گسترش سیستمهای مختلف تولید انرژی، روش های گوناگونی مانند استفاده از انرژی خورشیدی، انرژی باد، پیلهای سوختی، انرژی زمینگرمایی، میکروتوربینها و دیزل ژنراتورها مورد توجه پژوهشگران مختلف قرار گرفتهاند. هر کدام از این روشهای معرفی شده دارای مزیتها و معایب مخصوص به خود میباشند. یکی از موارد پرکاربرد سیستمهای معرفی شده استفاده از آنها در سیستمهای تولید همزمان[۱] میباشد[۱]. این نوع سیستمهای غیرمتمرکز در آیندهای نه چندان دور جایگزین نیروگاههای بزرگ و متمرکز خواهند شد و نتیجه مستقیم این مساله کاهش تلفات توزیع خواهد بود. انتخاب یک سیستم تولید همزمان برای یک کاربرد خاص به عوامل بسیاری از جمله مقدار انرژی الکتریکی مورد نیاز، دوره کاری سیستم، محدودیت فضا، نیاز حرارتی، دسترسی به سوخت، قیمت مناسب و … بستگی دارد. اندازه سیستمهای تولید همزمان بر اساس توان الکتریکی تولیدی آنها بیان می شود. عموماً اندازه های بیش از چند مگاوات را در بخش صنعت و کمتر از یک مگاووات را در تولید حرارت و قدرت مورد نیاز ساختمانهای تجاری، اداری و مسکونی استفاده می کنند. در وسیعترین محدوده، ظرفیت سیستمهای تولید همزمان از حدود ۲۵ کیلووات (مولد میکروتوربین) تا ۲۵۰ مگاووات (توربینهای گازی) بوده و برآورد هزینه برای نصب تمامی تکنولوژیها (به جز پیلسوختی) نیز در گستره ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار به ازای هر کیلووات میباشد[۱]. در این میان میکروتوربینهای گازی به دلیل ویژگیهای برتر به عنوان یکی از جدیترین گزینه های تولید قدرت غیرمتمرکز، مطرح میباشند.
توربینهای گاز در اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی با توجه به پیشرفتهای مهندسی پایهگذاری شد و در اواخر سال ۱۹۳۰ میلادی نیز استفاده از این توربینها به منظور تولید توان آغاز گردید. توربینهای گازی در اندازه های مختلف از چند صد کیلووات تا چند صد مگاوات موجود میباشند. این توربینها حرارتی با کیفیت بالا تولید می کنند که می تواند برای گرمایش ناحیهای یا صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. از موارد مهم کاربرد توربینها میتوان به استفاده از آنها در سیستمهای تولید همزمان اشاره کرد که علاوه بر تولید برق، انرژی حرارتی گازهای خروجی را جهت تولید آبگرم یا بخار مورد استفاده قرار می دهند. اغلب سیستمهای تولید همزمان بر پایه توربینهای گازی کوچک (میکروتوربینها) میباشند.
میکروتوربینها مولدهای کوچک برق هستند که سوخت گازی یا مایع را سوزانده و یک ژنراتور را با سرعت بالا (۵۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰۰ دور بر دقیقه) به چرخش در میآورند. دامنه تولید توان توسط میکروتوربینها موجود در حال توسعه از ۲۵ تا ۵۰۰ کیلووات می باشد[۲و۳]. در اوایل سالهای ۱۹۸۰ بازدهی و قابلیت اطمینان میکروتوربینها به مقداری رسید که برای کاربرد در سیستمهای تولید همزمان صنعتی بزرگ مناسب شناخته شدند. بازده بالا، ابعاد فشرده، نسبت توان به وزن بالا، آلایندگی کم، عدم نیاز به خنککاری، هزینه تعمیر و نگهداری کم و راه اندازی سریع از خصوصیات برتر میکروتوربینهای گازی میباشد. این سیستمها اغلب برای استفاده در تولید انرژی بخش ساختمان بسیار مناسب میباشند. از آنجائیکه گازهای خروجی از میکروتوربین در حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد انرژی سوخت ورودی را تشکیل میدهد، این گازها قابلیت بازیابی داشته و همچنین میتوان از آنها برای تولید آب گرم بهداشتی، سیستمهای گرمایشی و کاربرد در چیلرهای جذبی برای سیستمهای سرمایشی استفاده کرد. البته خصوصیاتی مانند هزینه سرمایه گذاری اولیه وحساسیت زیاد نسبت به شرایط محیطی سبب شده است که امروزه استفاده از میکروتوربینها در تولید قدرت مورد نیاز ساختمانهای بزرگ، ادارات و بیمارستانها نسبت به ساختمانهای کوچک در اولویت باشد[۲و۳]. با در نظر گرفتن همه جوانب، میکروتوربینها دارای مزایای انکارناپذیری برای تولید قدرت و حرارت مورد نیاز مصارف محلی میباشند. بنابراین مدلسازی ریاضی و بررسی ملاحظات اقتصادی میکروتوربینها به منظور بهینهسازی کارایی و همچنین کاهش هزینه های کارکرد و بهره برداری آنها بسیار ضروری میباشد.
۱-۲ بیان مسئله و ضرورت و اهمیت تحقیق
تعیین قیمت برق تولیدی و همچنین سایر هزینه های مرتبط با خرید، نصب و راه اندازی هر نوع سیستم تولید انرژی یک مساله بسیار مهم در انتخاب آنها میباشد. هدف از انجام این رساله مدلسازی ریاضی و ارائه یک الگوریتم مهندسی جهت تحلیل اقتصادی یک میکروتوربین گازی با بهره گرفتن از نرم افزار EES میباشد.
۱-۳ اهداف تحقیق
هدف از این تحقیق مدلسازی ریاضی و تحلیل عملکرد یک واحد تولید توان الکتریکی بر اساس میکروتوربین گازی میباشد. بهینهسازی عملکرد فنی و اقتصادی این سیستم از دیگر اهداف این رساله میباشد. جهت انجام این تحقیق از نرم افزار مهندسی EES (Engineering Equation Solver) استفاده خواهد شد که در تحلیلهای ریاضی مورد استفاده قرار میگیرد. قابلیت بالای این نرم افزار حل همزمان چند معادله چند مجهولی میباشد که این مساله کمک زیادی در تحلیل این سیستم به کاربر میدهد.
۱-۴ نوآوری تحقیق
یکی از موارد پرکاربرد سیستمهای معرفی شده استفاده از آنها در سیستمهای تولید همزمان میباشد. این نوع سیستمهای غیرمتمرکز در آیندهای نه چندان دور جایگزین نیروگاههای بزرگ و متمرکز خواهند شد و نتیجه مستقیم این مساله کاهش تلفات توزیع خواهد بود. انتخاب یک سیستم تولید همزمان برای یک کاربرد خاص به عوامل بسیاری از جمله مقدار انرژی الکتریکی مورد نیاز، دوره کاری سیستم، محدودیت فضا، نیاز حرارتی، دسترسی به سوخت، قیمت مناسب و … بستگی دارد. اندازه سیستمهای تولید همزمان بر اساس توان الکتریکی تولیدی آنها بیان می شود. در این میان میکروتوربینهای گازی به دلیل ویژگیهای برتر به عنوان یکی از جدیترین گزینه های تولید قدرت غیرمتمرکز، مطرح میباشند. در این رساله یک واحد میکروتوربین گازی به صورت کامل و با در نظر گرفتن کلیه تجهیزات بهکار رفته در آن به صورت ریاضی مدلسازی شده و عملکرد آن در شرایط مختلف کاری محاسبه می شود. طراحی یک سیستم تولید توان ترکیبی بر پایه میکروتوربین گازی با راندمان بالا یکی از اهداف این تحقیق میباشد. از طرف دیگر در این رساله سیستم پیشنهادی از دیدگاه اقتصادی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. مدلسازی ریاضی میکروتوربین گازی و ارائه یک الگوریتم مهندسی جهت تحلیل اقتصادی آن از دیگر نوآوری های این پایان نامه میباشد که امکان طراحی هرگونه سیستم و تعیین هزینه ها و قیمت برق تولیدی آن را به کاربر خواهد داد. تعیین قیمت برق تولیدی سیستم و همچنین هزینه های مربوط به خرید، نصب و راه اندازی سیستم از دیگر موارد مهم این رساله میباشد که در تحقیقات دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
۱-۵ ساختار پایان نامه
در این رساله پس از ارائه فصل اول و بیان کلیات پروژه، در فصل دوم اصول کارکرد و تاریخچه توربین های گازی بررسی خواهد شد. در ادامه این تحقیق و در فصل سوم میکروتوربینهای گازی و نحوه کارکرد و کاربرد آنها معرفی خواهد شد. در این فصل مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینه مدلسازی میکروتوربینهای گازی انجام خواهد گرفت. در فصل چهارم نیز معادلات حاکم بر کلیه اجزا میکروتوربین معرفی شده و سپس مدلسازی ریاضی این تحقیق در نرم افزار EES ارائه خواهد شد. در فصل پنجم نیز نتایج این تحقیق ارائه خواهد شد.
فصل دوم- معرفی توربینهای گازی
۲-۱ مقدمه
از زمان تولد توربینهای گازی امروزی در مقایسه با سایر تجهیزات تولید قدرت، زمان زیادی نمی گذرد. با این وجود امروزه این تجهیزات به عنوان سامانههای مهمی در امر تولید قدرت مکانیکی مطرح میباشند. از تولید انرژی برق گرفته تا پرواز هواپیماهای مافوق صوت همگی مرهون استفاده از این وسیله سودمند میباشند. ظهور توربینهای گازی باعث پیشرفت زیادی در رشته های مهندسی مکانیک، متالورژی و سایر علوم مربوطه گشته است. بطوری که پیدایش سوپرآلیاژهای پایه نیکل و تیتانیوم به خاطر استفاده آنها در ساخت پرههای ثابت و متحرک توربینها که دماهای بالایی در حدود ۱۵۰۰ درجه سانتیگراد و یا بیشتر را متحمل میشوند، از سرعت بیشتری برخوردار شد. به همین خاطر امروزه به تکنولوژی توربینهای گازی تکنولوژی مادر گفته می شود. همانطور که بیان گردید از این تجهیزات در نیروگاهها برای تولید برق ( معمولاً برای جبران بارپیک) موتورهای جلوبرنده (هواپیما ،کشتیها و حتی خودروها)، در صنایع نفت و گاز (برای به حرکت درآوردن پمپها و کمپرسورها در خطوط انتقال فرآورده ها) و… استفاده می شود. امروزه کاربرد توربینهای گازی به سرعت در حال گسترش میباشد.
۲-۲ تاریخچهای مختصر از توربینهای گازی
توربینگاز یک واحد تولید توان میباشد که یک مقدار زیادی از انرژی را بر حسب ظرفیت خود تهیه می کند. بررسیها نشان میدهد که توربین گازی کارایی زیادی در هر دو زمینه بازرگانی و صنعتی (مثل صنایع پتروشیمی، نفت، گاز و نیروگاه ها) در ۴۰ سال اخیر داشته است. در ۲۰ سال اخیر، با پیشرفتهایی در زمینه تکنولوژی مواد، خنککاری، پوشش های جدید و اضافه کردن. سیستم های الحاقی به سیکل ساده، راندمان این سیکل ها از ۱۵ % به بیش از ۴۵ % رسیده است ]۴[.
در سال ۱۸۰۸ جان دامبال یک توربین چند مرحله ای را خیال پردازی کرد. متاسفانه ایده او فقط شامل تیغههای متحرک بدون ایرفویلهای ثابت (برای چرخش جریان به سمت هر مرحله متوالی) بود. تشخیص احتیاج به این مراحل ثابت میان هر مرحله چرخشی، او را مجبور کرد که یک توربین جریان محوری را سازمان دهی کند. در سال ۱۸۳۷ در پاریس، طبق نظر بریسون از یک فن استفاده شد تا هوای فشرده وارد شونده به محفظه احتراق بدست آید. از این طریق بود که هوا با سوخت ترکیب شد تا محترق شود. این محصولات حاصل از احتراق با هوای بیشتر خنک میشدند و این محصول نهایی برای راندن پرههای توربین استفاده میشد. در ۱۸۵۰ در انگلستان، فرنیموق یک ترکیبی از توربینگاز و بخار را پیشنهاد کرد که هوا از میان شبکه زغال سنگ دمیده شده و آب به داخل هوای داغ اسپری میگردد. ترکیب گاز و بخار سپس به عنوان راننده یک روتور دو تیغهای عمل می کند. در سال ۱۸۷۲ فرانز استولز ایده باربر و دامبل را ترکیب کرد تا اولین کمپرسور محوری با محور راننده توربین را توسعه دهد. به علت کمبود بودجه، او نتوانست دستگاه خود را تا سال ۱۹۰۰ بسازد. طرح فرانز استولز شامل یک کمپرسور جریان محوری چند مرحله ای، یک محفظه احتراق، یک توربین محوری چند مرحله ای و یک مولد بازیاب برای گرمایش هوای خروجی از کمپرسور بود. این مدل در سال های ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۴ تست شد، اما با موفقیت کارنکرد [۵[.
بوسیله ترم های معادله(۲‑۲۳) چند جمله ای آدومیان بدست می آید:
(۲‑۲۴)
(۲‑۲۵)
(۲‑۲۶)
(۲‑۲۷)
.
.
.
حال که هامشخص شدند معادله(۲‑۲۰) را در معادله (۲‑۱۹) جایگذاری می کنیم تا ترم ها در معادله(۲-۲۱)مشخص شوند.
کارهای انجام شده:
روی[۴۳] و همکاران [۳۲] با روش آدومیان به تجزیه و تحلیل اثر دمای محیط از یک فین با انتقال حرارت تابشی و جابجایی همراه با تولید حرارت داخلی پرداختند.تجزیه و تحلیل به بررسی تنوع دما فین از مواد فین و بازده فین با پارامترهای مختلف، از جمله پارامترهای بی بعد هدایت حرارتی ، درجه حرارت بی بعد مخزن و مقدار تولید گرما انجام شده است.
کانگ چن [۴۴]و همکارش [۳۳]فین مستطیل شکل غیر خطی با انتقال حرارت همرفتیو با هدایت حرارتی متغیر را با بهره گرفتن از روش تجزیه آدومیان، که در آن مسائل غیر خطی به شیوه ای مشابه به مسائل خطی حل می شود تجزیه و تحلیل کردند .
رانجان داس[۴۵]و همکارش[۳۴]،با بهره گرفتن از روش تجزیه آدومیان [۴۶] انتقال حرارت هدایتی، همرفتی و تابشی برای یک فین پلکانی با پارامترهای حرارتی وابسته به درجه حرارت نشان دادند.شرایط کارکرد مختلفی در نظر گرفته و عملکرد فین پلکانی با فین مستقیم مقایسه شده است.اثرات پارامترهای مختلف فیزیکی-حرارتی مؤثر بر درجه حرارت و بازده را بررسی کردندو آنها در یافتند که نتایج روش آدومیان در مقایسه با نتایج حاصل از روش تبدیل دیفرانسیل (DTM) موجود در مقالات قابل قبول است.مطالعه آنها نشان می دهد که برای یک مجموعه داده از شرایط، بازده فین پلکانی در عملکرد بهتری حرارتی نسبت به فین مستقیم دارند.
بهینه سازی و طراحی آزمایش به روش سطح پاسخ
روش سطح پاسخ[۴۷] مجموعه ای از تکنیک های آماری در بهینه سازی فرآیندهایی که پاسخ مورد نظر توسط تعدادی از متغییرها تحت تأثیر قرار دارد، بکار گرفته می شود. این روش در اصل برای مدل کردن نتایج آزمایشگاهی طراحی شد. اما بعدها برای مدل کردن آزمایشهای عددی نیز به کار گرفته شده است. تفاوت نتایج آزمایشگاهی و نتایج عددی در نوع خطای ایجاد شده پاسخ می باشد. در آزمایشهای فیزیکی، خطا می تواند، خطای اندازه گیری باشد حال آنکه در آزمایشهای عددی این خطا می تواند نویز عددی ناشی از خطای قطع باقیماندههای عددی، خطای ناشی از پروسه تکراری ناقص همگرایی و یاناشی از گسسته سازی عددی معادلات دیفرانسیل باشد. شمای گرافیکی مدل ریاضی سبب تعریف واژه روش سطح پاسخ شده است. هدف از کاربرد RSM در بهینه سازی طراحی، کاهش هزینه بالای روش های تحلیل (تحلیل المان محدود یا تحلیل (CFD و نویزهای عددی مربوطه می باشد. طراحی ترکیبی مرکزی[۴۸] یا CCD زیر مجموعهای از روش سطح پاسخ می باشد که برای تعیین نقاط هر فاکتور با توجه به سطوح مربوطه کاربرد دارد. با کمک این روش آماری، تعداد آزمایشها کاهش یافته و کلیه ضرایب مدل و اثر متقابل فاکتورها ، قابل برآورد هستند [۳۵]. معادله(۲‑۲۸) شکل کلی مدل مورد استفاده برای تخمین به روش سطح پاسخ است.
(۲‑۲۸)
طراحی ترکیبی مرکزی:
طراحی ترکیبی مرکزی باکس-ویلسون که عموما CCD نامیده می شود. شامل طراحی عاملی با نقاط مرکزی است که با گروهی از نقاط محوری برای برآورد انحنا تکمیل شده است. اگر فاصله نقاط، عاملی از مرکز فضای طراحی، به ازای هر فاکتور مثبت و منفی واحد باشد، فاصله نقاط همسایگی تا مرکز فضای طراحی مثبت و منفی α با شرط می باشد. مقدار دقیق α بستگی به خواص مورد نظر برای طراحی و تعداد فاکتورهای طراحی دارد[۳۶].
فصل سوم
مسائل مورد بررسی
ضریب هدایت حرارتی وابسته به دما:
یک فین با طول و سطح مقطع دلخواه را در نظر می گیریم و فین در یک محیط با دمای گسترش می یابد و ضریب انتقال حرارت ( ) ثابت و ضریب هدایت حرارتی( ) بصورت خطی با دما وابسته است.
۱ـ توقعات منفی : نوجوانان توقعات بزرگسالان را به خود می گیرند و در خود ضبط می کنند مثلاً وقتی بزرگترها عقیده دارند که کودک نمی تواند وظیفه اش را خوب انجام دهد این باور به او منتقل می شود و نوجوان در توانائیهای خود برای انجام وظیفه دچار شکست می شود و آن طور که بزرگترها می خوهند عمل می کند ، یعنی در انجام آن کار موفق نمی شود.
۲ـ معیارهای نامعقول : گاهی برخی از معیارهای ما که برای نوجوانان درنظر می گیریم دسترسی به آنها برای نوجوان غیرممکن است و خارج از توان آنها مثلاً از آنها انتظار داریم که در تمامی امور درس ، ورزش و . . . موفق باشد ، اتاقش را تمیز نگه دارد و . . . و ار این طریق به او می فهمانیم که باید بیشتر تلاش کند زیرا آنچه انجام داده مورد قبول ما نیست . بدین ترتیب ، بیش از سن و توانائیهای نوجوان از او توقع داریم به طوریکه «لئوبوسکالیا[۵]» استاد دانشگاه کالیفرنیا می گوید : اندیشه کمال پرستی همیشه ما را به هراس می اندازد ما از ترس آنکه کاری کامل بی عیب نباشد « هیچ وقت کاری انجام نمی دهیم »
۳ـ مقایسه نکردن : رفتارهای ناپخته ای که می تواند عزت نفس فرزند را به کلی از بین ببرد ، مقایسه است «برادرت همیشه نمرات عالی می گرفت ، چرا تو نمی توانی این طور باشی؟» با این مقایسه ها نه تنها به او کمک نکرده و پیشرفت نمی کند بلکه همه چیز را در او کاهش می دهیم و به او می گوئیم که تو حقیر و ضعیفی می توانیم همین را با روشی به او بفهمانیم که تشویق شود مثلاً بگوئیم به نظر من اگر وقت بیشتری صرف درس خواندن بکنی موفق خواهی شد.
۴ـ به شخصیت و حقوق فرد (نوجوان) توجه کنیم تا لطمه ای به او وارد نشود.
۵ـ افکار منفی شخصی نسبت به خود را در نوجوان به حداقل کاهش دهیم ، او را به زندگی و آینده و قابلیتهای که دارد امیدوار و راهنمایی نمائیم.
فرآیندهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان
فرآیندهای افزایش عزت نفس را می توان به دو مقوله ارزیابی و اقدام طبقه بندی کرد.
منظور از ارزیابی کلیه فرآیندهای است که نقاط ضعف و قوت یک فرد را در حیطه های مختلف عزت نفس برای ما تعیین می کند. اقدام یا درمان فرآیندی است که از طریق آن تغییر به صورت واقعی انجام می پذیرد. در اینجا روش های را که می توان در ارزیابی و اقدام ، به منظور افزایش عزت نفس به کار گرفت شرح می دهیم.
ارزیابی
ارزیابی نوجوانان با عزت نفس پایین امری دشوار است ، زیرا غالباً عزت نفس پایین با مشکلات همراه است کودکانی که کناره گیر ، پیش فعال ، پرخاشگر ، افت تحصیلی دارند همگی ممکن است مشکلاتی درزمینه عزت نفس داشته باشند. که در مورد اینها باید ابتدا این رفتارها درمان شود.
شناخت افکار و احساسات در روی یک کودک همیشه مشکل آفرین است و به همین دلیل یک ارزیابی جامع توصیه می شود. برای این منظور ، باید از منابع مختلف از جمله پرسشنامه خودسنجی کودک ، مشاهده ، مصاحبه با والدین و معلم ، گروه سنجی ، معیار درجه بندی ، شرح حال نویسی ، بررسی موردی ، و آزمودنیهایی به جمعآوری اطلاعات پرداخت.
به زبان علمی تر آنچه که از اطلاعات حاصله انتظار داریم دو هدف عمده را تعقیب می کند.
۱ـ ظرفیتها و توانائیهای فرد (نوجوان)
۲ـ احساسات و افکار نوجوان نسبت به توانائیهایش .
مصاحبه با والدین
کودک اولین الگوهای رفتاری را در محیط خانواده از والدین تقلید می کند به همین علت قبل از مصاحبه با کودک ملاقات با والدین مفید است زیرا اطلاعاتی که از والدین به دست می آید مصاحبه با کودک را جهت دار خواهد کرد.
مصاحبه با کودک و نوجوان
مصاحبه با کودک و نوجوان احتمالاً مهم ترین و شاید پیچیده ترین بخش ارزیابی را تشکیل می دهد. ضروری است به گونه ای روش های خویش را طراحی کنیم که بتوانیم اطلاعات مورد نیاز را بدست آوریم و در انتخاب روش باید سطح رشد شناختی ، عاطفی ، ذهنی او را درنظر بگیریم.
مصاحبه با معلمان :
معلمان دیدگاه خاصی نسبت به کودکان و نوجوانان دارند. مدرسه جایی است که بسیاری از مهارتهای کودکان در آنجا تجربه می شود و لذا معلمان از یک موقعیت عالی برای مشاهده موفقیتها و شکستهای یک کودک برخوردارند. می توان صحبت با معلم را از طریق سئوال کردن در مورد وضع تحصیلی، مهارتهای فردی و اجتماعی و ویژگیهای خاص کودک آغاز کرد.
مشاهده کودک و نوجوان
مشاهده فرد در محیط طبیعی اش یک روش عالی برای ارزیابی توانائیهای اوست این روش برای تجزیه و تحلیل مهارتهای اجتماعی کودک نیز اهمیت خاصی دارد. مشاهده عملی ارادی و فعال اجتماعی کودک نیز اهمیت خاصی دارد. شاید بهترین شرایط برای مشاهده زمین بازی و یا هنگام غذاخوردن در بوفه مدرسه باشد.
مشاهده گر باید اولاً : هدف از مشاهده را تعیین کند و بداند چه رفتاری را مورد مشاهده قرار دهد، ثانیاً : در هر لحظه فقط یک مورد را مشاهده کند ، ثالثاُ : مشاهده را در موقعیتی عادی و طبیعی و به دفعات متعدد انجام دهد ، رابعاً : به اندازه کافی به کودک نزدیک باشد تا بتواند وقایع را به خوبی مشاهده کند.
آزمون
آزمونها عموماً استفاده های حدودی در ارزیابی عزت نفس دارند اما آنها می توانند اطلاعات مکمل دیگری را در کنار اطلاعاتی که از طریق مصاحبه و مشاهده بدست می آید در اختیار ما قرار دهند. آزمونها یک وسیله سریع و آسان برای بدست آوردن اطلاعات هستند و کودکان نیز بیشتر راغبند از راه کاغذ ، پاسخ دهند تا به صورت چهره به چهره هدف از کاربرد آزمون عزت نفس نیز آن است که همراه با دیگر روش های جمع آوری اطلاعات و ارزیابی در درجه اول نوجوانانی که دارای عزت نفس پایین در هر یک از زمینه های تحصیلی ، اجتماعی ، خانوادگی ، جسمانی و کلی هستند شناسایی گردند و سپس روش های درمانی مناسب برای آنها با توجه به نوع مشکل طرح ریزی می ود. (بیابانگرد ، ۱۳۷۳ ، ۸۶) .
ویژگیهای نوجوانانی که عزت نفس بالا دارند.
ـ مستقل عمل می کند.
ـ مسئولیت پذیر است.
ـ به پیشرفتهای خود افتخار می کند.
ـ به چالشهای جدید مشتاقانه روی میآورد.
ـ دامنه وسیعی از هیجانها و احساسات را نشان می دهد.
ـ ناکامی را به خوبی تحمل می کند.
ـ احساس می کند که می تواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
ویژگیهای نوجوانی که عزت نفسش پایین است.
ـ قریحه های خود را دست کم می گیرد.
ـ احساس می کند که دیگران برایش ارزشی قایل نیستند.
ـ احساس ناتوانی می کند.
ـ به آسانی تحت تأثیر دیگران قرار می گیرد.
ـ دامنه محدودی از عواطف و احساسات را نشان می دهد.
ـ از موقعیتهای نگرانی زا می گریزد.
ـ بهانه جویی می کند و زود ناامید می شود.
ـ برای ضعفهای خود ، دیگران را سرزنش می کند.
(علیپور ، پروین ، ۱۳۷۵ ، ۱۵) .
چگونه می توان عزت نفس نوجوانان را شکوفا ساخت ؟
۱ـ تربیت صحیح جوانان و پرورش صفات پسندیده در نهاد آنان است که یکی از وظایف مهم والدین است. خود والدین باید از عزت نفس بالا برخوردار بوده و از سخنان نا پسند و یاوه گویی پرهیز نمایند تا نوجوان را عملاً عزیز النفس بار بیاورند.
۲ـ والدین و مربیان باید از خرد کردن شخصیت نوجوانان و از برخورد خشونت بار با آنها پرهیز نمایند و در هنگام دستورات مراعات عزت نفس آنها را بنمایند.
۳ـ از کارهایی که نوجوانان و جوانان انجام می دهند به موقع تشویق و قدردانی گردد تا باعث شود آنها با شوق بیشتری به فعالیتها ادامه دهند.
۴ـ از سرزنش کردن و به رخ کشیدن تخلفات و توبیخ آنان با جملات توهین آمیز باید خودداری کرد.
۵ـ پند و نصیحت و اندرز را در محیطی خلوت و بدور از چشم دیگران انجام دهیم.
۶ـ شکست بت های پوشالی و خود را از حقیر بندگی غیرخدا آزادکردن یکی از راه های پرورش تمایل عزت نفس است.
۷ـ با آنها روابط دوستانه برقرار نمائیم. (بیابانگرد ، ۱۳۷۲ ، ۱۰۸) .
روابط بین والدین و فرزند در عزت نفس و سازگاری اجتماعی
والدین از عوامل مهمی هستند که به رشد و تکامل شخصیت کودک و نوجوان کمک و یاری میکنند. خانواده اولین مدرسه و مهد اصلی تربیت و تعلیم و زمینه ساز تکامل می باشد. هیچ نهادی سرنوشت سازتر از خانواده در زندگی انسان وجود ندارد ، کودک درسهای اساسی و اصلی را در خانواده فرا می گیرد. محیط خانواده در تشکیل شخصیت انسان مؤثر بوده و قوانین و ضوابط موجود در آن را که در جبران اثر فراوان دارد. خانواده عامل انتقال فرهنگ با تمدن ، ایدئولوژی ، سنتها ، آداب و رسوم می باشد.
روابط خانوادگی : به علت تماس نزدیک اعضای خانواده و تأثیرات متقابل که در رفتار یکدیگر دارند موجب می شود که محیطی مثبت و سرشار از عاطفه ، محبت و احترام ، و یا محیطی منفی و سرشار از کینه توزی ، ترس ، اضطراب و . . . بوجود آید.
هر تجربه ای که یکی از اعضاء خانواده را متأثر سازد دیگر اعضاء نیز تا حدودی از آن متأثر میشوند. نوجوانانی که با بدرفتاری شدید جسمانی و . . . در خانواده روبرو می شوند دارای اعتماد به نفس کمتری بوده ، دیر به دیگران اعتماد می کنند ، تشنه محبت هستند ، وقتی با کسی رابطه برقرار می نمایند با کوچکترین مسایل دچار سرخوردگی و یاس می شوند و نسبت به والدین احساس تنفر و خشم می کنند در مطالعات متعددی که انجام گرفته است نشان می دهد که والدین و خانواده هایی که دارای آرامش و اعتماد و اطمینان می باشند و به فرزندان آزادی لازم را می دهند ، به احتمال زیاد فرزندانی دارای اعتماد به نفس بالا ، با عزت نفس ، دارای استقلال و مسئول بار می آورند.
به طور کلی خانواده ها را از حیث روابط با نوجوانان به شش نوع تقسیم می کنند که عبارتند از :
۱ـ خانواده دمکراتیک :
دوم و مهمتر اینکه یک سو نگری فرایند تفرد را متوقف می سازد . هدف نهایی روانشناسی فروید و آدلر مصالحه فرد با خواسته های جامعه است . یونگ این مرحله را نخستین هدف الزامی در سلسله مراتب تفرد ، می داند . به نظر وی تفرد بالاتر از مصالحه با جامعه است . تفرد به معنای منفرد شدن ، همگون شدن و منحصر به فرد شدن بی نظیر و غیر قابل مقایسه است. تفرد یعنی تولید و شکوفایی تمامیت بالقوه ذاتی فرد تفرد مستلزم این است که فرد به کلیت و یکپارچگی برسد . لذا یونگ معتقد است که تعداد خاصی از افراد هر جامعه نا کامل باقی می ماند . تفرد در ساده ترین شکل ان عبارتست از تمییز تدریجی «من» یا خود آگاهی از ناخودآگاهی . اما یونگ افزایش بیش از حد خود آگاهی را به همان اندازه اندک بودن آن آسیب گونه می داند و از این لحاظ وضعیت متعادل تری را اتخاذ کرده است . شخص پس از روبرو شدن با نقاب ، سایه و آینما یک مانع نهایی برای «خود شدن» دارد که همان وسئله معانی زندگی است . کوشش فرد برای جستجوی حقیقت ازلی مشکل معنای زندگی را حل می نماید . چنین کوششی به طور همزمان فرد را از قدرت ناخودآگاه ارکی نسخ های کهن آزاد می کند و انرژی خلاق آنها را تخلیه می کند( نقش تبریزی،۱۳۸۹) .
به نظر یونگ سلامت روان شناختی و خود شناسی یکسان هستند . تحقق خود با سه معیار مشخص می شود : نخست بایستی واپس زنی تخلیه شود ، تنشهای بین کنشها و نگرشهای ناخودآگاه و خود آگاه به آرامش مبدل شوند تا فرد بتواند از راه معرفت خود به آرامش و صفای دورنی برسد . دوم فرد بایستی بیان نمادین ناخودآگاه را درک کند . سوم شخس بتواند از طریق ایمان شخصی به نماد یا اسطوره خصوصی خود شناسی نزدیک شود .
۱۳- دیدگاه موری
به عقیده موری تاریخچه پیشین زندگی فرد به همان اندازه زمان حال و محیط او حائز اهمیت است . موری موضع روان شناختی انسانگرایانه و خوش بینانه ای دارد . به علاوه به عقیده وی «من» سرکوبگر و مهار کننده نیست . «من» موجب سازماندهی و یکپارچگی رفتار می شود و بخشی از سازماندهی آن نیز برای تسهیل ظهور تکانه های «نهاد» است . به عقیده موری «قدرتمندی من» از تعیین کننده های با اهمیت سازگاری و سلامت روان شناختی فرد است . هر چه فاصله بین من ایده آل و من برتر کمتر باشد ، سلامت روانشناختی و سازگاری فرد بیشتر خواهد بود . هرگاه که من برتر مسلط شود و من ایده آل سرکوب شود فرد به بهزیستی جامعه اش خواهد اندیشید .
به علاوه موری عقیده داشت که انسان نیاز به «تخیل و خلاقیت » دارد ، انسان تمایل به تجسم و ساختن دارد و در صورت موفقیت در تجسم و آفرینش ، انسان سالم خواهد ماند . تخیل و آفرینشگری قویترین حالات شخصیت هستند و فردی که اینها را به منصفه بروز برساند ، از لحاظ روان شناختی سالم است . فرد سالم کسی است که در نیازهایش تعارض و کشمکش نداشته باشد . «پرس» نیرویی است که به طرق مختلف بهزیستی و سلامت انسان را تحت تاثیر قرار می دهد . پرس در نظریه موری همان تعیین کننده های محیطی رفتار است . به نظر وی بایستی بین اهمیت اشیاء محیط آنگونه که توسط شخص ادراک و تفسیر می شود ( پرس بتا) و آنگونه که در واقعیت وجود دارند (پرس آلفا) تفاوت قایل شویم . یکی از معیارهای سلامت روان شناختی در نظریه موری این است که ادراک از محیط از نوع «آلفا» باشد نه «بتا» ( آزاد،۱۳۸۶).
به عقیده موری تمام انسانها با شدت و ضعف متفاوت دچار «عقیده » هستند . اما فقط عقده های افراطی و شدید موجب نابهنجاری و بیماری می شوند . پس یکی دیگر از معیارهای شخصیت سالم و سلامت روان شناختی در نظریه موری این است که شخص سالم از عقده های «خوشه ای» (بقایای تجارب و خاطرات پیش از تولد مانند اضطراب از عدم حمایت و بی یاوری …) عقده « مهر طلبی» (فعالیت های منفعل و وابسته در اعمال کلامی و دهانی) پرخاشگری مهار شده (یا نیاز به تعریف و تمجید) و عقده «پرخاشگری دهانی» (مانند فعالیتهای دهانی همراه با پرخاشگری مثل گاز گرفتن در هنگام خشم ، تمایلات قوی پرخاشگرانه ، نگرش دوگانه در مورد مراجع قدرت ، فرافکنی پرخاشگری دهانی مانند دیدن محیط به صورت اشیاء و افراد پرخاشگر و ضربه زننده و لکنت زبان) عقده «طرد دهانی» ، (مانند انزجار و نفرت از فعالیتهای دهانی) ؛ « عقده طرد مقعدی » (مانند نیاز به پرخاشگری ، نیاز به قدرت و استقلال یا جنسیت مقعدی) ، عقیده « نگهداری مقعدی » (مانند واکنش دفعای به دفع و تخلیه) ، عقده «میزراهی» (مانند شهوت میزراهی) ، عقده « ایکاروس » (مانند خود شیفتگی شدید) عقده «اختگی » (که عمدتاً نتیجه تخیلات با استنای کودکانه است) مبری است .(خدا رحیمی ، ۱۳۸۹ )
۱۴-دیدگاه انسانگرایانه
گرودون آلپورت : به نظر آلپورت روان نژندی پیامد « نقصان و کمبود سلامت روانی » است . . فرد روان نژند پر توقع ، سلطه جو ، حسود ، هیستریک و انفعالی است و دلش به حال خودش می سوزد ، اگرما ، کری کنشی و حتی فلج مبتلا شود و خود محوری روان نژندی فاقد کنترل است(رضایی،۱۳۸۵) .
تا پایان جنگ جهانی دوم تعدادی پژوهش تجربی در مورد ماهیت ـ سلامت شخصی » انجام شده است که این مطالعات به نتایج نسبتاً همخوانی دست یافته اند . آلپورت نتایج این مطالعات را به صورت شش معیار در مورد پختگی و بلوغ روانی خلاصه کرده است : نخستین معیار بلوغ روانی ، توانایی گسترش خویشتن است . کودکان نوعاً خود محور هستند . اما علایق افراد بالغ در خارج از خودشان ریشه دارد و از جمله علاقه انها به سلامتی و بهزیستی دیگران . دومین معیار سلامت و بلوغ به چگونگی ارتباط یا تعامل فرد با دیگران مربوط می شود . ارتباط فرد بالغ با دیگران صادقانه و صمیمی است ، بویژه با خاواده و دوستانش . سومین معیار سلامت روان شناختی را « امنیت عاطفی » می نامد . شخص بالغ می تواند محرومیتها و تحریکات غیر قابل اجتناب زندگانی را بدون از دست دادن وقار و متانت تحمل نماید . این بدین معنی نیست که این افراد راحت و آسوده ، بشاش و خوشبین و ساده انگار هستند ، بر عکس این افراد بر حسب موقعیت خلقی هستند . چهارمین معیار سلامت شخصی در نظریه آلپورت ، هوش کنشی یا عقل سلیم است . افکار و ادراک فرد بالغ بطور کلی کارآمد و درست است . این مسئله پرسشی را در مورد رابطه بین سلامت روانی و هوش پدید می اورد . افراد بالغ معمولاً هوش بالای متوسط دارند ولی هر کسی که هوش بالای متوسط داشته باشد الزاماً بالغ نیست . پنجمین ویزگی افراد بالغ « بصیرت نسبت به خویشتن » است . هر کسی فکر می کند که نسبت به خودش بصیرت و بینش دارد اما در واقع چنین نیست . آلپورت بصیرت به خویشتن را به این صورت تعریف می کند . « … رابطه انچه که فرد فکر می کند هست و آنچه که دیگران در مورد او فکر می کنند(سیدمحمدی،۱۳۸۶) . بخصوص روانشناسی که فرد را مطالعه و بررسی می کند …
آخرین معیار آلپورت برای سلامت و روان شناختی همانند یونگ و مک دوگال جهت مندی است که ترجمه اصلاح آلمانی است . جهت مندی یعنی اینکه زندگی فرد بالغ به سوی هدف یا اهداف انتخاب شده ای در حرکت باشد . هر فرد اهداف خاصی برای زندگی دارد که سعی عمده اش مصروف رسیدن به آن می شود . به عقیده آلپورت جهت مندی نتیجه نوعی فلسفه یکپارچه ساز در زندگی است که در تحت نظارت این فلسفه ارزشها ، اهداف و ایده های فرد سازماندهی می شوند . به نظر آلپورت مهمترین فلسفه زندگی مذهب است(خدایی،۱۳۸۵) .
۴-۲-طرحواره درمانی[۹۶]
شاید بتوان گفت طرحواره یک بسته حافظه ایست که محتوای آن را آموزه های فرد در طول زمان شکل می دهد.باید توجه داشت که در روند پدیدایی طرحواره ها عواملی مثل بنیادهای زیستی فرد و عوامل مربوط به محیط تربیتی او مثل محیط خانواده، فرهنگ، تجارب وی در فرایند رشد، رخدادهای بزرگ و . . . تاثیر می گذارند.این بسته حافظه ای مثل یک فیلتر بزرگ و پیچیده بر سر راه اطلاعات ورودی به حافظه و همچنین اطلاعات موجود در حافظه عمل کرده و با سرند، دسته بندی، و سازمان دهی، شکل گیری معانی جدید را در ذهن ممکن می سازد.طرحواره ها فراتر از یک باورند آنها ما را برای مقوله بندی اطلاعات و پیش بینی رخدادها توانا می سازند. یک طرحواره در برگیرنده مجموعه ای از خاطرات، هیجانها، حسهای بدنی و شناختهاست. ویژگی مقاوم بودن و سخت جانی طرحواره ها آنها را در صدر فهرست چالشهای کسانی می گذارد که در حرفه شان با ” تغییر ” سر و کار دارند.
۱-۴-۲-مفا هیم طرحواره
طرحواره، یک ساختار شناختی به منظور غربال کردن، کدگذاری و ارزیابی محرکی است که ارگانیسم در معرض آن قرار گرفته است. براساس ماتریکس طرحوارهها، فرد قادر میشود تا خود را در ارتباط با زمان و فضا جهتیابی کند و تجربههای خود را به روش معنیداری طبقهبندی و تفسیر کند (بک، ۱۹۷۶؛ به نقل از بارلو، ۲۰۱۲).
بک[۹۷] و همکاران (۱۹۹۰) معتقدند که در حیطهی آسیبشناسی روانی، واژهی طرحواره در مورد ساختارهایی با محتوای شخصی شده با خصایص فردی به کار میرود، که در اثر اختلالاتی از جمله افسردگی، اضطراب، حملات هراس و وسواسها فعال میشوند (بارلو[۹۸]،۲۰۱۲).
مفهوم طرحواره ریشه در روانشناسی شناختی، تحول شناخت، روانشناسی خود، و نظریه دلبستگی دارد. در حیطهی روانشناسی شناختی، واژهی طرحواره شناختی دارای معانی متعددی است، که این تعاریف در حیطهی گستردهای از ساختارهای شناختی قابل دستیابی تا غیر قابل دستیابی متفاوت هستند (یانگ، کلوسکو و ویشار، ۲۰۰۳؛ جیمز[۹۹]و همکاران، ۲۰۰۴؛ به نقل از ریزو[۱۰۰] و همکاران، ۲۰۱۲).
به طور کلی، طرحوارهها به عنوان باورهای بنیادین ناکارآمد در نظر گرفته میشوند، که توسط یک آماج فعال میشوند. طرحوارهها، تمهای بادوام و ثابتی هستند که برای هر فرد اختصاصی هستند. طرحوارهها در طول دوران کودکی شکل گرفتهاند و در واقع، حاصل تلاش فرد به منظور انطباق با رویدادهای زندگی و موقعیتهای محیطی هستند. زمانی که طرحوارهای فعال میشود، تبدیل به اتاق فرمان افکار خودآیند منفی میگردد و به طور منفی موجب سوگیری در اطلاعات میشود. در حقیقت، طرحوارهها ذخیره میشوند تا هنگامی که تحت شرایط خاصی فعال شوند. به عبارت دیگر، این نشانههای موقعیتی، همان حافظهی فرد هستند. این بدان معناست که باید طرحواره را یک مفهوم وسیع در نظر بگیریم، نه این که صرفاً به آن به عنوان مجموعهای از شناختوارهها نگاه کنیم (جیمز[۱۰۱] و همکاران، ۲۰۱۲).
طرحواره بالاترین سطح تعمیم یافتهی شناخت است، که به تغییر مقاوم میباشد و تأثیر عمیق و قدرتمندی در شناختوارهها و هیجانهای فرد دارد. افکار خودآیند منفی و مفروضههای بنیادین بینابینی به طور شدیدی تحت تأثیر طرحوارهها قرار میگیرند و این تأثیر به خصوص زمانی قدرتمندتر است که طرحوارهها فعال شوند (ریزو و همکاران، ۲۰۱۲).
فریمن[۱۰۲] و فاسکو (۲۰۰۹) معتقدند که طرحوارهها، مفروضهها یا قوانین زیربنایی هستند که افکار و رفتارهای فرد را تحت کنترل خود دارند و در طول سالهای زندگی فرد تحول یافتهاند. محتوای طرحوارهها، کلیهی جنبههای زندگی فرد، اعم از آگاهانه یا غیرآگاهانه را دربر میگیرد. طرحوارهها، معنی و ساختاری که فرد به دنیا میدهد، را ایجاد میکنند. طرحوارهها، در طول دورهی تحول فرد شکل گرفتهاند، به این معنا که به موازاتی که فرد از محیط پیرامون خود اطلاعات را دریافت میکند، آن را پردازش میکنند. هر فردی به طور منحصر به فرد براساس ادارک معینی که به این اطلاعات میدهد، آنها را دستهبندی و مرتب میکند و آن اطلاعات را سازمان میدهد. اما در عین حال، تحول طرحوارهها تحت تأثیر فرهنگ، خانواده، مذهب و عوامل مربوط به جنسیت، سن یا شخصیت فرد قرار دارد. طرحوارهها نه تنها براساس مواد شناختی، بلکه با توجه به عوامل هیجانی، رفتاری و فیزیولوژیک مرتب میشوند. طرحوارهها نسبت به تغییر بسیار مقاوم هستند، چون:
برخی از باورها به طور شدیدی با هیجانهای فرد و تجربههای گذشته وی در هم آمیخته است؛
باورها برای مدت طولانی وجود دارند، لذا میتوان آنها را به عنوان قسمتی از هویت فرد در نظر گرفت؛
این باورها ممکن است توسط افراد مهم زندگی فرد تأیید یا تقویت گردند؛
نحوه تأثیر طرحوارهها بر رفتار فرد توسط پردازشهای فکری و تصورات فرد تعیین میشود؛
رفتارهای یادگرفته شده در نتیجهی فعال شدن طرحوارهها به وجود میآید، بنابراین تداعیهای مثبت و منفی بیشماری را در طول زمان ایجاد میکنند، که منجر به مقاومت شدید آنها در مقابل تغییر میگردند (فریمن و فاسکو،۲۰۰۹).
طرحواره، به طور فزایندهای در طرحواره درمانی مورد توجه قرار گرفته است. به عبارت دیگر، در این روش به طرحوارههای بنیادین، به عنوان کلید درمان کوتاه مدت، تأکید بسیاری شده است. براساس رویکرد طرحواره درمانی یانگ، کودک یاد میگیرد تا تجربههای اولیه از محیط خود را، به خصوص در ارتباط با افراد مهم زندگیش، براساس واقعیت سازمان دهد (یانگ، ۱۹۹۹).شش سازه اصلی در طرحواره درمان عبارتند از :
-
- طرحواره های ناسازگار اولیه
-
- نیازهای بنیادین
-
- حیطه های طرحواره
-
- راهبردهای مقابله ای
-
- سبکهای طرحواره
-
- کنشهای طرحواره
۲-۴-۲-منشأ طرحوارهها
الف) نیازهای هیجانی بنیادین[۱۰۳]
پنج نیاز هیجانی بنیادین در انسان وجود دارد که باید ارضا شوند، و عدم ارضا و ناکامی در برآورده شدن این نیازها در فرد، موجب شکلگیری طرحوارههای مختل میشوند. این نیازها عبارتند از:
دلبستگیهای ایمن به دیگران (شامل امنیت، ثبات، پرورش و تربیت، پذیرش)؛
استقلال، کارآمدی و تجربههای ذهنی هویت؛
آزادی بیان نیازها و هیجانات قابل قبول؛
خودانگیختگی؛
محدودیتهای واقعگرایانه و خودبازداری (خودکنترلی)؛
ب) تجربههای اولیه زندگی
چهار نوع تجربهی اولیه زندگی موجب به وجود آمدن طرحوارههای ناسازگارانه اولیه میشوند که عبارتند از:
۱- ناکام شدن دردناک نیازها؛
۲-مورد ضربه (تروما) واقع شدن یا قربانی شدن؛
۳-ارضای بیش از حد برخی از نیازها؛
۴-درونیسازی انتخابی یا همانند سازی با افراد مهم (یانگ، کلوسکو و ویشار،۲۰۰۳).
ج) سرشت هیجانی
هر کودکی سرشت هیجانی خاص خود را دارد و والدین به زودی این مساله را در مییابند. تحقیقات بسیاری وجود دارد که تأیید کنندهی عوامل بیولوژیک زیربنایی شخصیت هستند. سرشت هیجانی با رویدادهای دردناک کودک در شکلگیری طرحوارهها با یکدیگردر تعامل هستند. سرشت های هیجانی مختلف به طور انتخابی کودک را در معرض شرایط مختلف زندگی قرار میدهند و این خود موجب شکلگیری طرحوارههای مختلف در هر فردی میشوند.برخی از حیطههای سرشت هیجانی که به نظر میرسد ذاتی هستند و نسبت به روان درمانی نسبتاً مقاوم هستند، عبارتند از:
بدون واکنش بیثبات