۱۹۸۱: مدال طلای انجمن طراحان گرافیک آمریکا ( AIGA ).
مدال طلای فستیوال فیلم مسکو برای تحقیقات Quotes و جایزه هزار دلاری از فستیوال فیلم ونیز.
باس به عضویت افتخاری طراحان سلطنتی انگلیس ( Royal Designer ) نائل شد و موزه هنر فیلادلفیا هم طی مراسمی از او تقدیر کرد و عنوان Distinction Brought را به او اعطا کرد.
۴-۱۴ ویژگی آثار سائولباس
سائولباس در عنوانبندیهایش شخصیّت و سبک ویژهای داشت که به برخی از آنها میپردازیم:
تقریبا همه عنوانبندیهای باس دارای یک ایده سینمایی متناسب با فیلم است و به همین دلیل است که عنوانبندیهایش از جنس خود فیلم تلقی میگردد. او به صورت کاملاً آزادانه از لیآوت خطوط زمخت و نوشتهها بهره برده که با موسیقی جاز هماهنگ شدهاند، این عنوانبندی سرآغاز شیوه باس بود و او را به شهرت جهانی رساند.
اِتو پِرمینجر این بار هم شگفت زده شد و برای اینکه تماشاگران سینما هم شاهکار باس را ببینند دستور داد روی تمام حلقههای فیلم بنویسند: قابل توجّه مسئولین سینماها ! قبل از شروع فیلم پردهها را باز کنید، عنوانبندی جزعی از فیلم است.
آن زمان مرسوم بود که تا قبل از شروع فیلم پردهها کنار نمیرفت و بخش زیادی از عنوانبندی روی پردههای پارچهای متحرک و آویزانی که جلوی پرده اصلی نصب بود پخش میشد.
برای تماشاگران هم دیدن عنوانبندی این چنین، جالب و جذّاب بود و نتیجه این استقبال چنان شد که باس عنوانبندیهای دیگری هم در این سال( ۱۹۵۵) سفارش گرفت: مسابقه دهندگان (هنری هاتاوی)، چاقوی بزرگ (رابرت آلدویچ) و خارش هفت ساله (بیلی وایلدر).
سائول باس در جایی درباره عنوانبندیهایش گفته است: من ابهام و استعاره را دوست دارم و میخواهم به طور غیر مستقیم ایدههایم را نشان بدهم. چیزهایی که در ظاهر خود را نشان میدهند، خیلی زود خسته کننده میشوند.
او مدّتی قبل از مرگش در گفتگو با پالما هاسکین[۶۸] ، منتقد فصلنامه فیلم گفته بود: حالا که فکرش را میکنم عنوانبندی مرد بازو طلایی خسته کننده است چون امکانات ما در آن زمان خیلی محدود بود.
سائولباس در سال( ۱۹۵۹) به کنفرانس جهانی طراحی[۶۹] در توکیو دعوت شد، در این کنفرانس تعدادی از سرشناس ترین طراحان پیشرو و مدرن جهان حضور داشتند، از جمله هِربرت بایر[۷۰] ماکس هّوبر[۷۱] ، میلانی بُرونومُوناری[۷۲] و تُوماس مالدونادو[۷۳] …
در سال ( ۱۹۶۲) او یک فیلم کوتاه به نام Apple and Oranges ساخت که مقدمهی فیلم بعدیاش شد. باس د رسال ( ۱۹۶۸ م ) فیلم کوتاه انیمیشن چرا آدم خلق می کند[۷۴] را ساخت که برای این فیلم جایزه اسکار نیز دریافت کرد، همچنین در ( ۱۹۷۳)فیلم فاز[۷۵] چهار را کارگردانی کرد. (Wikipedia.com)
۴-۱۵ تاریخچه عنوانبندی در ایران
سینما در ایران هنری وارداتی است. همراه آن کلیّه الگوهای ساخت و پرداخت فیلم نیز وارد شد. چون آغاز آشنایی با این هنر، صنعت جدید از طریق سینمای غرب انجام گرفت. الگوبرداری از شیوهها و فنون ساخت و پرداخت فیلم و از آن جمله مورد عنوانبندی همان مسیری را پیمود که پیش از آن در سینمای غرب اندک اندک پیموده شده بود.
در نخستین عنوانبندیهای فیلمهای ایرانی به نوشتن سادهی اسامی دستاندرکاران فیلم، بر روی تکهای مقوا یا کاغذ سفید اکتفا میشد. سپس به تقلید از فیلمهای هالیوودی، کمکم بازی با حروف نوشتهها و سپس با زمینهی نوشتهها آغاز گردید. آنگاه دیر زمانی گذشت تا عنصر حرکت به عنوانبندی فیلمهای ایرانی وارد شد. در سالهای (۱۳۳۱-۱۳۳۰ه.ش) نخستین عنوانبندیهای متحرک که عیناً نسخهبرداری از عنوانبندیهای هالیوودی بود، در استودیو پارس فیلم ساخته شد. فیلمهای بسیاری برای عنوانبندی خود از همان ترفند تکراری یعنی دفتری که عناوین را بر روی صفحات خود داشت و دستی آن را ورق میزد استفاده کردند. در واقع در تمام آن سالها عنوانبندی فیلم صرفاً معطوف به یک کار یعنی معرفیِ نام، سایر عناوین، دست اندرکاران و مشخّصات فنی فیلم بود و هیچ توجّهی به محتوای فیلم نداشت، به همین دلیل سازندگان فیلم نیازی به سپردن کار عنوانبندی به دست فردی با صلاحیّت و کارشناس در این رشته احساس نمیکردند. حتّیگاهی اینکار به کاریکاتوریست سپرده میشد و او در کنار کار اصلی خود ساعاتی را صرف تهیّه عنوانبندی میکرد. از جمله این افراد میتوان به نامهای چون هاردی(عکاس) ایرجگل افشان (تدوینگر) جعفرتجارتی و حسینتوفیق (کاریکاتوریست) اشاره کرد. این روند سالها ادامه یافت تا اینکه در سال (۱۳۳۶ه.ش) فیلم شب نشینی در جهنم به کارگردانی موشق سروری، برای نخستین بار در سینمای ایران در ساخت عنوانبندی خود از فضای فیلم اصلی و عناصر تصویری بهره گرفت. عنوانبندی این فیلم کار حمید خواجهنصیری است. هفت سال بعد در سال ( ۱۳۴۳ ه.ش) در عنوانبندی فیلم شب قوزی به کارگردانی فرخ غفّاری بار دیگر شاهد گرایش به همین شیوه هستیم. عنوانبندی این فیلم کار هاردی (عکاس) است. امّا دو تجربهی یاد شده در زمینهی عنوانبندی فیلم منحصر به فرد و بدون دنباله بود.
جدّیگرفته شدن کار طراحی عنوانبندی در سینمای ایران و استفاده از طراح متخصّص و هنرمند برای ساخت آن با فیلم قیصر (۱۳۴۸ ه.ش) ساخته مسعودکیمیایی آغاز شد، هرچند که پیش از این کیارستمی عنوانبندی دیگری از این گونه را برای فیلم وسوهی شیطان (۱۳۴۶ ه.ش) به کارگردانی محمّدزرّین دست ساخته بود. در عنوانبندی این فیلم کار عباسکیارستمی است و از خالکوبیهای روی بدن ورزشکاران زورخانهای الهام گرفته شده بود، عنوانبندی قیصر نخستین سفارش عنوانبندی حرفهای به یک کارگاه گرافیک بوده است، این کارگاه گرافیک با نام آتلیهی نگاره بود که فیروز شیروانلو مدیریت آن را به عهده داشت. در همان سال فرشید مثقالی نیز با طراحیخط عنوانبندی فیلم گاو ساختهی داریوش مهرجویی حضور طراحان گرافیک حرفهای را در این عرصه اعلام داشت. (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۹۹وص۱۰۰)
مثقالی در کار بعدی خود، با حفظ شیوهی طنزآلود فیلم عنوانبندی گیرایی خلق کرد که ضمن آن لباسهای شخصیّت فیلم به تدریج از او کم میشد به جزء کلاه بزرگش که هم چنان بر سر او سنگینی میکرد. مرتضی ممیز با طراحی عنوانبندی فیلمهای ستارخان (۱۳۵۱ ه.ش) به کارگردانی علی حاتمی و طبیعت بیجان (۱۳۵۳ ه.ش) به کارگردانی سهراب شهید ثالث، نقش بزرگی در اوجگیری کار طراحی عنوانبندی ایفا کرد. از آن پس در میان گروهی از سینماگران امروزی سپردن طراحی عنوانبندی به افراد متخصّص و صاحب ذوق به صورت کاری رایج درآمد و کارگردانان زیادی در مورد آن حساسیّت به خرج دادند.
به جز عنوانبندیهایی که به آن اشاره شد باید از عنوانبندیهای دیگری نیز یاد کرد که از جمله عنوانبندیهای ماندگار آن زمان است: پنجره ( ۱۳۴۹ ه.ش به کارگردانی جلال مقدّم) کار عبّاس کیارستمی است، حسن کچل (۱۳۴۹ ه.ش به کارگردانی علی حاتمی) کار خاچیک است، درشکهچی ( ۱۳۵۰ ه.ش) ساختهی نصرت کریمی، سه قاب (۱۳۵۰ ه.ش) ساختهی زکریا هاشمی، رگبار (۱۳۵۱ ساختهی بهرام بیضایی) حکیم باشی (۱۳۵۱ ه.ش به کارگردانی پرویز نوری) بلوچه (۱۳۵۱ ه.ش به کارگردانی مسعود کیمیایی) شهرقصه (ه.ش۱۳۵۲ ساختهی منوچهر ابوذر) شازده احتجاب (۱۳۵۳ ه.ش به کارگردانی بهمن فرمان آرا) وفیلمهای رضا موتوری، خواستگار، خاک، زیرپوست شهر، آدمک، سرایدار، پستچی، تپلی و چریکهی تارا نیز در دهه ۵۰ تلاشهای کم و بیش موفّقی را در جهت ارائه عنوانبندیهای سنجیده و هماهنگ با فیلم انجام دادند. در بررسی سابقهی عنوانبندی در ایران باید به تلاشهایی که طراحان برای عنوانبندی برنامههای تلویزیونی نمودهاند نیز اشاره کرد. سابقهی عنوانبندی در ایران منحصر به سینما و فیلمهای سینمایی نمیشود. از دهه ۵۰ به این طرف شاهد تلاشهایی در این زمینه در ارتباط با برنامههای تلویزیونی (فیلمهای مستند، برنامههای کودکان و مجموعهها) بودهایم. ( سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۲۰۳و۱۰۱)
۴-۱۶ افراد مشهور در ساخت عنوانبندی دهههای ۴۰-۶۰
هاردی: (عکاس) شب قوزی ۱۳۴۳
ایرج گل افشان: (تدوینگر)
جعفر تجارتی: (کاریکاتوریست)
حسن توفیق: (کاریکاتوریست)
حمید خواجه نصیری: شب نشینی در جهنم، ۱۳۳۶
عباس کیارستمی: قیصر ۱۳۴۸، وسوسه شیطان ۱۳۴۶، پنجره ۱۳۴۹، حکیم باشی ۱۳۵۱، من هم میتونم، رنگی، معلم، نان وکوچه، زنگ تفریح، مسافر، دندان درد، لباس برای عروس، همسرایان، مشقِشب، خانهی دوست کجاست، رضا موتوری.
فرشید مثقالی: گاو ۱۳۴۸، آقای هالو ۱۳۴۹، شازده احتجاب ۱۳۵۳ (برنامههای کودکان و نوجوانان).
مرتضی ممیز: ستارخان ۱۳۵۱، طبیعت بی جان ۱۳۵۳، صمد و اختاپوس، یک نقطه سبز، سیاهپرنده، نقالی خاچیک، حسن کچل ۱۳۴۹- خط قرمز- سفر سنگ.
نصرت کریمی: درشکه چی ۱۳۵۰، محل تخت خواب ۳ نفره، خانه خراب، خسرو میرازی دوّم، دل موش پوست، پلنگ، زندگی، خروس بی محل، آدم شاخ درمیاره.
زکریا هاشمی: سه قاپ ۱۳۵۰٫
بهرام بیضایی: رگبار ۱۳۵۱، چریکهی تارا، کلاغ، سفر، باشو.
عبداله غیابی: بلوچه ۱۳۵۱٫
منوچهر انور: شهر قصه ۱۳۵۲٫ (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۰۰- ۱۰۱)
نورالدّین زرّین کلک: وظیفه اوّل ۱۳۵۰، زمین بازی با بوش ۱۳۵۱، فیلیپو و قطارِهنگکنگ ۱۳۵۱،تداعی ۱۳۵۲، اتل متل توتوله ۱۳۵۳، دنیای دیوانه دیوانه دیوانه ۱۳۵۴، امیر حمزه دلدار و گوردلگیر ۱۳۵۶، چشم تنگ دنیا دار۱۳۵۹٫ (سعیدی پور،۱۳۷۶،ص۱۹۰)
عبدالله علی مراد: با شعر غریبهی کوچک ۱۳۵۴٫
محمد فیجانی: کفشهای میرزا نوروز ۱۳۶۵، غارتگران، جنگل، لئوناردوداوینچی، داشاکل.
ابراهیم حقیقی:کفشهای میرزانوروز ۱۳۶۵، علی کوچولو، خانه ابری، چاه، آنمکه آرزوست، نهنگ، برکه خشک، شاپرک خانوم، سلندر، معلم همهی بچههای ایل.
احمد عربانی: کفشهای میرزانوروز ۱۳۶۵٫
مسعود دشتبان: جادههای سرد ۱۳۶۵، آموزش زبان آلمانی، شط و شرجی فارسی، برنامه دانش، با خاک تا خاک، سی سال سینما.
اکبر عالمی: مادیان ۱۳۶۵، رابطه ۱۳۶۶، افسون ۱۳۶۷، سربداران، مس سرچشمه، مادر.
سعید حاجی میری: توهم ۱۳۶۵٫
تیکران تومانیان: قرن ۱۳۶۷٫
خسرو سینایی: یار در خانه ۱۳۶۷٫
مسعود کیمیایی: سرب ۱۳۵۷، غزل، تیغ و ابریشم، بیگناه.
بهرام ری پور: ویزا ۱۳۶۷٫
علی اصغر محتاج: دوست دارم دوست دارم، سریال دلیران تنگستان.
علی رضا اسپهبد: برنامه کودک، چشم اندازی به سینما.
مدیرکل پژوهش
وزارت نفت
بالغ بر ۳۰ سال
فوق لیسانس
۸
خانم مهندس احمدیانی
مدیر اجرایی انجمن SPE در ایران
بالغ بر ۲۰ سال
فوق لیسانس
در مرحله دوم به منظور برازش و اعتباریابی الگوی طراحی شده، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد و پرسشنامه تحقیق به منظور انجام تحلیل عاملی میان اعضای نمونه توزیع و جمع آوری شد. بر همین اساس در مرحله اعتباریابی مدل تحقیق که از ابزار پرسشنامه کمی دارای طیف لیکرت استفاده شده، جامعه آماری شامل مدیران ارشد و میانی، اعضای هیئت علمی و کارشناسان ارشد بخش پژوهش و همچنین فناوری اطلاعات هاب های پژوهشی صنعت نفت و معاونت پژوهش و فناوری وزارت نفت در شهرهای تهران و اهواز و آبادان است که با نظام جامع پژوهش و فناوری وزارت نفت اشراف کامل داشته باشند و همانطور که در جامعه آماری بیان شد، بر اساس تخمین تعداد آنها ۲۰۰ نفر می باشند. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده که در آن Z اندازه متغیر در توزیع طبیعی است و به میزان Z=1.96 و در سطح اطمینان ۹۵/۰ محاسبه شده است. همچنین میزان دقت عمل یا ضریب خطا به میزان ۰۵/۰=α در نظر گرفته شده است. در همین راستا با بهره گرفتن از روش طبقه ای- تصادفی و بر اساس اطلاعات جدول مورگان، از بین جامعه آماری، نمونه ای ۱۰۰ نفره (به صورت سهمیه ای) انتخاب شده است.
بر همین اساس در مرحله دوم، در مجموع ۱۵۰ پرسشنامه به صورت تصادفی برای افراد جامعه آماری ارسال شد که تعداد ۱۰۳ پرسشنامه صحیح تکمیل و گردآوری شد. این تعداد از نمونه آماری هم بیشتر از عدد به دست آمده بر اساس اطلاعات جدول مورگان است و هم از نظر صاحبنظران تحلیل عاملی مناسب می باشد. زیرا بسیاری از صاحبنظران تعداد مناسب پاسخ دهندگان را برای انجام تحلیل عاملی، ۶ تا ۸ برابر خوشه ها یا سه برابر گویه ها می دانند که برای تحقیق حاضر به عدد ۹۳ می رسیم (با توجه به اینکه تعداد گویه های این تحقیق به میزان ۳۱ می باشد). در نتیجه تعداد نمونه ۱۰۳ پرسشنامه گردآوری شده از این نظر نیز مناسب می باشد.
- ابزارهای اندازه گیری متغیرها و روایی و پایایی آنها
در این پژوهش برای اندازه گیری و ارزیابی متغیرهای تحقیق از چند پرسشنامه استفاده شده است. در مرحله اول به منظور نگاشت شناخت توسط خبرگان از پرسشنامه نیمه ساختاریافته با سئوالات باز استفاده شده که متن کامل آن در پیوست شماره یک ارائه شده است.
در مرحله دوم نیز به منظور اعتباریابی و برازش مدل مفهومی تحقیق و انجام تحلیل عاملی تاییدی، پرسشنامه ساختاریافته با طیف لیکرت طراحی شده که متن کامل آن در پیوست شماره دو ارائه شده است.
در ادامه در مورد روش شناسی ارزیابی روایی و پایایی این ابزارهای اندازه گیری و همچنین مدل های نظری مبنای آنها توضیحاتی ارائه شده است.
۷-۱٫ سنجش روایی[۲۹۸] ابزارهای اندازه گیری
در یک نگاه کلی روایی اصطلاحی است که به هدفی که آزمون برای تحقق بخشیدن به آن درست شده است اشاره می کند (دانایی فرد و دیگران، ۱۳۸۸: ۲۴۵). به بیان ساده تر روایی یک مدل به صحت[۲۹۹] و درستی[۳۰۰] مدل اشاره دارد. البته در ادبیات تحقیق و پژوهش علمی ، روایی مدل بیشتر در ارتباط با ارزیابی قابلیت ابزار/اسباب اندازه گیری یا ارزیابی مطرح می شود که در فرایند عملیاتی کردن مدل طراحی و استفاده می شود. در این راستا روایی اسباب اندازه گیری[۳۰۱] در ارتباط با یک پرسش اساسی مطرح می شود :
” آیا ما واقعاً در حال اندازه گیری همان چیزی هستیم که قصد اندازه گیری آن را داشته ایم؟ “ (Kerlinger, 1973)
پس در واقع مقوله روایی متمرکز بر میزان تطبیق ، سازگاری و یا نیکویی برازش مابین یک تعریف عملیاتی و آن سازه مفهومی است که قرار است با بهره گرفتن از این تعریف عملیاتی اندازه گیری شود. (Singleton, 1993)
اما روایی خود نیز یک سازه مفهومی است؛ یعنی یک مفهوم انتزاعی و تجریدی است که تنها در ذهن پژوهشگر موجود است و تجسم عینی و بیرونی ندارد. بر این اساس روایی مستقیماً قابل اندازه گیری نیست بلکه باید از طریق یک سری آثار و عوارض قابل ارزیابی که بازتابی از برخی جنبه های این سازه مفهومی هستند ، استنباط شود. (Singleton, 1993)
پژوهشگران جنبه های گوناگونی از سازه مفهومی روایی را شناسایی کرده اند. علاوه بر این صاحبنظران این زمینه نام ها و عناوین خاصی برای هر یک از این جنبه ها در نظر گرفته اند. برای آزمون درستی و خوب بودن سنجه ها، انواعی از آزمون های روایی مورد استفاده قرار می گیرد. صاحبنظران و نویسندگان برای تفهیم آزمون های روایی، اصطلاحات مختلفی را بکار می گیرند که در مجموع می توان آزمون های روایی را تحت سه عنوان کلی گروه بندی کنیم که عبارتند از: روایی محتوا[۳۰۲]، روایی معیار[۳۰۳] و روایی سازه[۳۰۴].
۷-۱-۱٫ روایی محتوایی
“روایی محتوا” به این مطلب اشاره می کند که نمونه سوالات مورد استفاده در یک آزمون تا چه حد معرف کل جامع سوال های ممکن است، که می توان از محتوا یا موضوع مورد نظر تهیه نمود. هر چه آزمون از این لحاظ بهتر باشد، دارای روایی بیشتری است. بنابراین روایی محتوا ایجاد اطمینان می کند که هممه ابعاد و مولفه هایی که می تواند مفهوم مورد نظر را انعکاس دهند در آن سنجه وجود دارد. هرچه وجود این ابعاد و مولفه ها در سنجه جهت انعکاس مفهوم، بیشتر باشد روایی محتوا بیشتر است. در شرایط مختلف روایی محتوا تابعی از ترسیم و تعیین خوب ابعاد و مولفه های مفهوم است.
به اعتقاد صاحبنظران این حوزه، برای تعیین ضریب روایی محتوا هیچ گونه روش آماری وجود ندارد. در عوض برای تعیین روایی محتوایی یک آزمون، از قضاوت متخصصان در این باره که سوالهای آزمون تا چه میزانی معرف محتوا و هدفهای برنامه یا حوزه محتوایی هستند استفاده می شود (سیف، ۱۳۸۵: ۴۲۰ به نقل از مورفی و دیوید شوفر، ۱۹۹۴: ۱۱۰).
یکی از مهمترین انواع و مشتقات روایی های محتوا، روایی صوری[۳۰۵] است. روایی صوری به این مطلب اشاره می کند که سوال های آزمون تا چه حد در ظاهر شبیه به موضوعی هستند که برای اندازه گیری آن تهیه شده اند. البته در واقع روایی صوری نمی تواند به صورت مستقل نوعی روایی باشد، بلکه تنها یک ویژگی آزمون است که در پاره ای مواقع وجود آن مفید است. اما در کل می توان گفت که تا آن اندازه که ظاهر آزمون برانگیزش آزمون شونده (مشارکت کننده) اثر می گذارد، روایی صوری می تواند مهم باشد.
۷-۱-۲٫ روایی معیار
“روایی وابسته به معیار یا ملاک” وقتی ایجاد می شود که سنجه مورد نظر، افراد را بر اساس معیاری که انتظار پیش بینی آنها می رود متمایز سازد. این امر می تواند از طریق ایجاد روایی همزمان[۳۰۶] یا روایی پیش بین[۳۰۷] انجام شود.
روایی همزمان موقعی وجود دارد که مقیاس، افرادی که مشخص است نسبت به یکدیگر متفاوتند از هم متمایز می کند؛ یعنی باید در آزمون، نمرات متفاوتی بگیرند.
روایی پیش بین نیز توانایی آزمون یا سنجه برای ایجاد تفکیک بین افراد، در خصوص یک سنجه که در آینده رخ می دهد. آزمون ها ممکن است از روایی پیش بینی کننده بالا، متوسط یا پایینی برخوردار باشند.
۷-۱-۳٫ روایی سازه
“روایی سازه” دلالت بر آن دارد که نتایج بدست آمده از کاربرد سنجه ها تا چه حدی با تئوری هایی که آزمون بر اساس آنها طراحی شده، سازگاری دارد. این روایی از طریق روایی همگرا و روایی واگرا ارزیابی می شود.
روایی همگرا زمانی ایجاد می شود که نمرات بدست آمده از دو ابزار مختلف، همان مفهومی که به میزان زیادی به آن مرتبط می شوند، بسنجد.
روایی واگرا یا تشخیصی نیز زمانی ایجاد می شود که دو متغیر که بر اساس تئوری پیش بینی می شود همبستگی نداشته باشد، نمرات بدست آمده حاصل از سنجش آنها در طور تجربی همین امر را تایید می کند.
در مجموع بر اساس مطالب گفته شده، روایی پرسشنامه های پژوهش حاضر در ابعاد روایی محتوا و روایی صوری با بهره گرفتن از نظرات ۱۰ نفر از خبرگان نظام جامع پژوهش و فناوری صنعت نفت در هاب های پژوهش و فناوری و معاونت پژوهش و فناوری وزارت نفت و همچنین اساتید راهنما و مشاور پایان نامه مورد ارزیابی و تایید قرار گرفته است.
۷-۲٫ سنجش پایایی[۳۰۸] ابزارهای اندازه گیری
پایایی یک سنجه، ثبات و هماهنگی منطقی پاسخ ها در ابزار اندازه گیری را نشان می دهد و به ارزیابی درستی و خوب بودن یک سنجه کمک می کند (دانایی فرد و دیگران، ۱۳۸۸: ۲۵۰).
توانایی یک ابزار اندازه گیری در حفظ پایایی خود در طول زمان و در صورت تکرار آزمون، علی رغم شرایط غیر قابل کنترل آزمون و وضعیت متغیر پاسخ دهندگان حاکی از تغییر پذیری اندک و پایداری آن ابزار است. در واقع می توان گفت که مقصود از پایایی درجه دقت اندازه گیری است ، صرف نظر از اینکه این اندازه گیری حقیقتاً شاخص صفت مورد نظر باشد یا خیر.
برای آزمون پایایی ابزارهای اندازه گیری دو راه وجود دارد که عبارتند از: پایایی باز آزمون[۳۰۹] و پایایی به شکل موازی[۳۱۰]. طبق تعریف، ضریب پایایی بدست آمده با تکرار یک سنجه مشابه برای بار دوم را پایایی آزمون می گویند. همچنین زمانی که پاسخ های دو سنجه، مفهوم مشابهی را که در حد بالایی بهم مرتبط می شوند انعکاس می دهند، پایایی به شکل موازی ایجاد شده است.
بر اساس مطالب گفته شده، در پژوهش حاضر برای ارزیابی پایایی ابزارهای اندازه گیری از آزمون پایایی “سازگاری منطقی درونی سنجه ها[۳۱۱]” استفاده شده که از اشکال پایایی به شکل موازی است.در این روش سازگاری یا هماهنگی درونی ابزار حاکی از متجانس بودن عناصر ابزار است که به سازه مربوط می شود. مقوله یا مفهوم مورد اندازه گیری به بیان دیگر عناصر (پرسش ها) باید به عنوان یک مجموعه با هم سازگار بوده و پیوند داشته باشند و بتوانند به طور مستقل مفهوم یکسانی را اندازه بگیرند. به گونه ای که پاسخ دهندگان معنای کلی یکسانی را برای هر یک از عناصر قایل شوند.
سازگاری درونی ابزار را به دو روش پایایی سازگاری اجزاء و پایایی دو نیمه آزمون انجام می دهند. در این پژوهش از آزمون پایایی سازگاری اجزاء استفاده شده است. این آزمون سازگاری پاسخ های فرد با همه اجزاء (پرسش ها) ابزار اندازه گیری را می سنجد. تا وقتی که اجزاء آزمون به طور مستقل مفهوم یکسانی را اندازه بگیرند با یکدیگر همبستگی خوبی خواهند داشت.
مشهورترین آزمون برای سنجش پایایی سازگاری اجزاء آزمون ضریب آلفای کرونباخ است. این ضریب که مقداری بین صفر تا یک را به خود می گیرد، در صورتی که در یک پژوهش اجتماعی و مدیریتی بالاتر از ۷/۰ باشد نشان دهنده پایایی مناسب ابزار اندازه گیری است.
با بهره گرفتن از فرمول زیر ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است:
که در آن:
اینشتین از رهیافتی شروع کرد که میخواست اصل ماخ و هم ارزی شتاب و گرانش را به طریقی در چارچوب نسبیت بیاورد. او میدانست که بیان شتاب در نسبیت خاص باعث میشود متریک تخت مینکوفسکی در ظاهر به یک متریک فضازمان ناتخت، شبه-ریمانی، تبدیل شود. ۵ سال طول کشید تا توانست اولین فرمول بندی خود را برای گرانش در بیان متریک یک فضای ریمانی و معادلات دینامیکی متناظر باآن را ارائه دهد. سرانجام در سال ۱۹۱۵، توانست فرمول بندی کنونی نسبیت عام خود را ارائه دهدبه این ترتیب نظریه پیچیدهای به دست آمد که انگیزه آن صرفا معرفت شناختی بود و مبتنی بود براصل ماخ و نسبیت. توضیح انتقال حضیض عطارد و به تبع آن انتقال حضیض بقیه سیارهها پس ازآن که جواب معادلات نسبیت عام برای توزیع ماده با تقارن کروی را شوارتزشیلد پیدا کرد ممکن شد.
گرچه در ۱۹۱۸ اولین آزمون مستقیم نسبیت عام یعنی انحراف نور از کنار خورشید ثبت شد، ولی این اهمیت معرفت شناختی نسبیت عام بود که در معرفت بشری تحول ایجاد کرد. تصور اینکه فضا ویژگیهایی دارد وابسته به ماده آن چنان به دور از بینش چند هزار ساله انسان بود که به راحتی پذیرفته نشد، به ویژه برای فلاسفه پذیرفتی نبود. از طرف دیگر ریاضیات به نسبت پیچیده آن باعث شد کمتر به آن عنوان نظریهای فیزیکی نگاه شود. این روال تا آخر دهه ۱۹۵۰ که اثر موسیازر در فیزیک اتمی کشف شد، چنین بود. پس از کشف اثر موسیازر امکان تحقیق انتقال به سرخ گرانشی در طیف اتمها در آزمایشگاه به وجود آمد. پس از اولین آزمون از این نوع نسبیت عام به مرور به عنوان نظریهای فیزیکی پذیرش عام یافت. شوک اصلی یا کشف تابش زمینه کیهانی در سال ۱۹۶۵ اتفاق افتاد. هنگامی که با پذیرش دینامیک برای عالم، مدلهایی برای عالم و انبساط آن ساخته شد و معلوم شد عالم از یک مهبانگ شروع به انبساط کردهاست.
گرانش:ضعیفترین برهم کنش، جهانی بودن گرانش
دو برهمکنش الکترو مغناطیسی و گرانش در ابعاد بزرگ حاکمند. مقایسه این دو بیانگر شدت یا ضعف یکی نسبت به دیگری است. برای این منظور شدت این برهم کنشها را برای دو ذره (دو پروتون) مقایسه میکنیم:
(۱-۱)
این نشان میدهد که گرانش بسیار ضعیف یعنی بسیار ضعیفتر از الکترو مغناطیسی است. همین طور میتوان ثابت ساختار ریز الکترومغناطیسی را با ثابت ساختار ریز گرانش مقایسه کرد:
(۱-۲)
که همان مرتبه بزرگی ضعیف بودن گرانش را نشان میدهد. برای جرمهای زیاد، گرانش برالکترومغناطیسی یا هر برهم کنش دیگری پیشی میگیرد.
۱-۲ اثرهای نسبیت عامی کجا وارد میشوند؟
به دو روش میتوان به این سوالها پاسخ داد. اول اینکه منشا گرانش را جرم میگیریم. به هر جرمی میتوانیم طولی نسبت دهیم که به آن طول یا شعاع شوارتزشیلد میگویند:
(۱-۳)
ضریب ۲ در اینجا تعیین کننده نیست اما چون بعدها لزوم آن را از معادلات اینشتین در مییابیم اینجا نیز وارد کردهایم. با دانستن این شعاع میگوییم گرانش در اطراف جرمی مرکزی به فاصلهی بسیار بیشتر از این شعاع همان گرانش نیوتونی حاکم است، یعنی گرانش ضعیف است. برای خورشید این شعاع از مرتبه کیلومتراست و نسبت این شعاع شوارتزشیلد به شعاع خورشید برابر است با:
(۱-۴)
که این ضعیف بودن گرانش را در اطراف خورشید نشان میدهد. این نسبت برای یک سیاره نوترونی برابر است که نشان میدهد باید منتظر پدیدههای جدیدی در اطراف یک ستاره نوترونی باشیم.
روش دوم استفاده از ویژگی انحنای فضا است. به انحنا در هر نقطه یک شعاع انحنا نسبت داده میشود. مقایسه مقیاسهای مورد بحث با این شعاع هم شهود دیگری از ضعف یا شدت گرانش به ما میدهد [۴۷].
۱-۳ حرکت در یک میدان گرانش
با این شناخت از حرکت شتاب دار و تعمیم ریمانی، حالا فرض میکنیم متریک در فضا زمانی با حضور گرانش باشد. ذره آزاد در این فضا، شبیه به ذره آزاد در نسبیت خاص و فضای مینکوفسکی باید به گونهای باشد که
(۱-۵)
معادله اویلر-لاگرانژ این وردش، یعنی:
(۱-۶)
به دست میآید:
(۱-۷)
نتیجه میشود :
(۱-۸)
که در آن
(۱-۹)
میتوان پارامتر مسیر را طوری تعیین کرد که سمت راست معادله صفر بشود:
(۱-۱۰)
این خمهای ژئودزیک میتوانند زمان-گونه،نور-گونه یا فضا –گونه باشند. اگر قرار باشد مسیر حرکت آزاد ذرهای دنبال شود،پس باید با ژئودزیکی زمان گونه سر و کار داشته باشیم.
گیریم در یک میدان گرانش ضعیف باشیم، یعنی:
(۱-۱۱)
در این صورت باید داشته باشیم:
(۱-۱۲)
بنابراین معادله ژئودزیک میشود:
(۱-۱۳)
برای شاخصهای گوناگون داریم:
اما
(۱-۱۴)
و از آنجا
(۱-۱۵)
پتانسیل گرانشی است. گیریم توزیع جرمی کروی داشته باشیم و بخواهیم حرکت را در نزدیکی آن بررسی کنیم. در این صورت:
(۱-۱۶)
بنابراین:
(۱-۱۷)
و متریک به دست میآید [۴۷]:
(۱-۱۸)
۱-۴ گرانش به عنوان یک میدان تانسوری در فضای مینکوفسکی
1-3 اهداف تحقیق
هدف از این تحقیق ارائه راهکاری به منظور افزایش دقت متعادل سازی داده و غلبه بر مشکل عدم توازن کلاس است.سعی کرده ایم تا متعادل سازی داده که در مرحله پیش پردازش داده صورت میگیرد باعث بهبود نتایج طبقه بندی نمونه ها شود.بدین منظور اثربخشی و کارایی روش ارائه شده با سایر روش های موجود مورد مقایسه و ارزیابی قرار میگیرد.امید است که نتایج الگوریتم نهایی امیدوار کننده باشد و نشان دهنده پیشرفت الگوریتم باشد.این تحقیق بر اساس نیاز به دسته بندی دقیق داده ها و استفاده از تحلیل نتایج داده ها در بهبود شرایط مرجع مورد استفاده کننده داده ها شکل گرفته است.
1-4 پرسش های اصلی تحقیق
تحقیقات انجام شده در این پروژه سعی در پاسخگویی به سوالات زیر را دارد :
-
- معیارهای اندازه گیری کارایی روش های متعادل سازی چیست؟
-
- روش های کنونی متعادل سازی چیست؟
-
- چگونه می توان مشکل عدم توازن کلاس را حل کرد؟
-
- چگونه می توان مشکل نویز در طبقه بندی را حل کرد؟
1-5فرضیه های تحقیق
-
- کارایی روش ارائه شده در مقایسه با سایر روش ها بهتر است.
-
- استفاده از این روش باعث بهبود نتایج طبقه بندی داده ها در حضور داده های پرت و نویز میشود.
-
- استفاده از الگوریتم پیشنهادی باعث کاهش حساسیت به عدم توازن کلاس میشود.
1-6 نوآوری تحقیق
می توان نوآوری را به صورت استفاده از تکنیک حداقل مربعات با بهره گرفتن از مفاهیم فازی برای استفاده در ماشین بردار پشتیبان در جهت پیش پردازش داده های نامتوازن بیان کرد.
1-7 تعریف واژگان کلیدی
-
- پیش پردازش داده
با توجه به حجم عظيم داده هاي موسسات جهت تحليل اطلاعات و كشف دانش نهفته در اين داده ها به مساله مهمی تبديل شده است . براي كشف دانش نهفته در اين داده ها به كارگيري تكنيك هاي داده كاوي امري بديهي است.وجود مسائلي نظير ناقص بودن داده ها، ناسازگاري آنها و وجود ناخالصي هايي همچون خطاها، مقادير تقريبي و مقادير خارج از محدوده نرمال در پايگاه داده هاي واقعي، باعث كاهش كيفيت داده كاوي ميشود. براي دستيابي به نتايج مطلوب تر، نياز به داده هاي با كيفيت بالاتر وجود دارد. پيش پردازش، گامي مهم در راستاي داده كاوي موفقيت آميز است. اعمالي كه در پيش پردازش انجام مي شوند عبارتند از حذف ناخالصيها و اصلاح داده هاي نادرست، يكپارچهسازي داده ها، تغيير داده ها و كاهش داده ها. بر اساس نوع كاربردي كه عمل داده كاوي بايد روي آن انجام شود، تكنيك هاي مختلفي براي هر يك از اين اعمال وجود دارد]4[.
-
- داده های نامتوازن
اصطلاح “مجموعه داده نامتوازن” عموما به مجموعه دادهای گفته میشود که در آن تعداد نمونههایی که نمایانگر یک کلاس هستند از نمونههای دیگر در کلاسهای متفاوت کمتر است.در واقع مشکل عدم توازن کلاس زمانی رخ میدهد که برای کلاس های با اهمیت، نمونه های کم و یا بسیار کمی در حوزه های کاربردی جهان واقعی در دسترس باشد. این حالت در کلاسه بندی زمانی مشکلساز میشوند که یک کلاس که عموما کلاس مطلق یا اقلیت(Minority Class) میباشد در مجموعه دادهها نشان داده نمیشود و به بیان دیگر تعداد مشاهدات اشتباه از مشاهدات درست در یک کلاس بیشتر میشود.مثلا در حوزه هایی مانند ارتباط از راه دور، تشخیص غنائم نفت در تصاویر راداری ماهواره ای، طبقه بندی متن، تشخیص پزشکی،تشخیص نفوذ و کشف تقلب. در این موارد الگوریتم استاندارد کلاسه بندی کننده تمایل بیشتری به کلاسهای اکثریت (MajorityClass)دارد، زیرا قوانینی که این نمونهها را به درستی پیشبینی میکنند به درستی وزندهی شده اند در حالی که قوانین خاصی که نمونههای کلاس اقلیت را پیشبینی میکنند عموما نادیده گرفته میشوند و در واقع به صورت نویز با آنها برخورد میشود و در نتیجه نمونههای کلاس اقلیت به اشتباه کلاسهبندی خواهند شد[15].
برای غلبه بر این مشکل، از طبقه بندی مجموعه داده های نامتوازن استفاده میشود. یکی از مشکلات کلیدی در هنگام یادگیری با مجموعه داده نامتوازن، فقدان داده است که در آن تعداد نمونه های کمی در دسترس است و یا هیچ نمونه ای برای یک کلاس خاص در دسترس نیست روش های مقابله با مشکل عدم توازن عبارتند از : تغییر اندازه مجموعه آموزشی( که شامل بیش نمونه گیری از نمونه های کلاس اقلیت و کوچک سازی نمونه های کلاس اکثریت)، تنظیم هزینه های طبقه بندی نادرست و تشخیص مبتنی بر یادگیری]14[.
-
- تکنیک های مواجهه با مجموعه داده های نامتوازن
به منظور رسیدگی به مسائل مربوط به مجموعه دادههای نامتوازن تکنیکهای متعددی معرفی شده اند که در سه دسته زیر طبقه بندی میشوند:
-
- رویکردهایی در سطح الگوریتم[1]
این رویکرد به الگوریتمهای یادگیری کلاسه بند کمک میکند تا فرایند یادگیری را به سمت کلاس اقلیت سوق دهد.
-
- رویکردهایی در سطح داده[2]
این رویکرد با باز نمونه گیری از فضای داده باعث تغییر توزیع دادهها میشود به طوری که تغییری در الگوریتم یادگیری ایجاد نمیشود و تلاش میکند در مرحله پیش پردازش تأثیرات ناشی از عدم توازن را برطرف کند.
-
- چارچوب یادگیری حساس به هزینه[3]
این رویکرد مابین رویکرد الگوریتمی و دادهای قرار دارد. به طوری که هم در سطح داده و هم در سطح الگوریتم تغییر ایجاد خواهد کرد. مهمترین نقطه ضعف این رویکرد تعریف هزینهی رده بندی نادرست میباشد که عموما در مجموعه داده وجود ندارند[15].
- ماشین بردار پشتیبان[4]
۴.۱۷
۲۳۹.۰۴-
۱
استراتژی های جدید شرکت های رقیب
۶.۰۸-
۶.۲۱
۵.۵۲
۲۴۸.۶۵-
۱۶
نرخ تورم
۶.۹۱-
۸.۲
۴.۵۲
۲۵۳.۴۷-
۱۳
وجود تحریم های اقتصادی و مشکلات تامین مواد اولیه ناشی از آن
۶.۶-
۸.۵۲
۴.۶۹
۲۸۱.۸۷-
۷
رکود اقتصادی
۸.۳-
۷.۶
۴.۹۵
۳۰۱.۰۴-
۱۲
وجود موانع تجاری خارجی
۷.۸۲-
۸.۳
۴.۷۳
۳۰۴.۷۸-
حال برای تشریح اعداد داخل جدول امتیاز های مربوط به سازه ” وجود پتانسیل های بالا در بازار داخل کشور و مشتریان بالقوه ” را تحلیل مینماییم :
ابتدا هر یک از مدیران و کارشناسان شرکت ریسندگی خاور با امتیازی که در ستون اول برای این سازه قائل شدند شناسایی نمودند که آیا این سازه از دیدگاه مدیران فرصت است یاتهدید ، همانطور که مشاهده میشود با استناد به جدول ۴.۴ میانگین امتیازی که از تحلیل داده های ۶۰ نفر مدیر جمع آوری شده و توسط نرم افزار EXEL تحلیل گشته است ۸.۰۴ میباشد که نشان دهنده فرصت بودن وجود پتانسیل های بالای در بازار داخل کشور و مشتریان بالقوه براس شرکت است ( امتیاز مثبت نشانه فرصت و امتیاز منفی بیانگر تهدید بودن سازه مذکور از دیدگاه مدیران است) در ستون دوم ، احتمال تعریف شدن این فاکتور در قالب فرصت در مقایسه با فاکتورهای دیگر برای شرکت نساجی ازدیدگاه مدیران شرکت بین امتیاز ۱ تا ۱۰، ۱۷/۷ میباشد در واقع هر یک از ۶۰ نفر مدیر بین ۱ تا ۱۰ برای این فاکتورامتیازی قائل شدند داده ها جمع آوری شد ومیانگین پاسخگویی ۶۰ مدیر توسط نرم افزار EXEL تحلیل گشته و امتیاز مذکور بدست آمده در ستون سوم نظر هر یک از مدیران در تمایلی که به بهره گیری از این فرصت دارند مورد بررسی قرار گرفت و امتیاز ۹۱/۵بدست آمد، نهایتاً با ضرب اعداد سه ستون اول، دوم و سوم امتیاز OPN ( عدد اولویت فرصت ) برای فاکتور مذکور بدست میآید ، همچنین لازم به توضیح است اولویت بندی فاکتورهای شناسایی شده در قالب فرصت برای شرکت خاور بر مبنای امتیاز فاکتورهای ستونی ( RPN / OPN ) میباشد.
حال به تحلیل فاکتور” بازشدن بازارهای خارجی ” میپردازیم با استناد به جدول ۴. ۴، امتیاز ۸. ۱۳ - بیانگر تهدید بودن این فاکتور از دیدگاه مدیران شرکت است و اهمیتی که برای احتمال وقوع این فاکتور از دیدگاه مدیران داده شده است ۴. ۱۷ است امتیاز ستون سوم بیانگر میزان سهولت و یا سختی شناسایی این فاکتور در قالب تهدید برای شرکت است با ضرب امتیاز سه ستون اول و دوم و سوم امتیازRPN (عدد اولویت ریسک) بدست آمد. لازم به توضیح است اولویت بندی فاکترهای شناسایی شده در قالب تهدید برای شرکت ریسندگی خاور بر مبنای امتیاز فاکتورهای ستون (RPN / OPN) میباشد.