ـ باقری ، مسعود ، نمازیان ، مریم ، ” موانع کارآفرینی در ایران ، نقش بومی سازی و راهکارها ” ، کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب وکار های دانش بنیان .
ـ باقری ، مهزاد ، ” تبیین عوامل مرتبط با مزیت رقابتی پایدار در شرکت های صنایع غذایی استان مازندران ” دانشگاه آزاد اسلامی رشت ، 1391.
ـ بهرامی ، سوسن ، رجایی پور ، سعید ، حسینی ، تقی ، نصرآبادی ، حسنعلی ، یار محمدیان ، محمد حسین ، ” تحلیل روابط چندگانه سرمایه فکری و نوآوری سازمانی در آموزش عالی ” ، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در
آموزش عالی ، شماره 61 ، 1390 ، ص 27 – 50.
ـ پورتر ، مایکل ، (1391)،استراتژی رقابتی ، ترجمه جهانگیر مجیدی ، عباس مهر پویا ، تهران : چاپ رس.
ـ چوپانی،حیدر،زارع،مجتبی،قاسمی،عقیل،غلام زاده،حجت،"بررسی رابطه بین سرمایه فکری با نوآوری سازمانی( مطالعه موردی: شرکت سهامی بیمه توسعه )، ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، 1391، شماره1، ص27-58.
ـ حاجی پور، بهمن، مومنی ، مصطفی، ” بازشناسی رویکرد منبع محور نسبت به منابع سازمان و مزیت رقابتی پایدار مورد مطالعه : شرکت تولیدی ساران” اندیشه مدیریت ، 1388،سال سوم ،شماره اول،ص77-102.
ـ حافظ نیا، محمّد رضا، (1389)، «مقدّمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی»، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، چاپ هفدهم.
ـ حسینی ، سیده الهام ، حسینی ، سیده راحله ، ” توانمند سازی کارکنان : گامی به سوی ترویج و توسعه کارآفرینی در سازمان ها ” کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان ، 1391.
ـ حسینی ، حمید ، آذر ، عادل ، شاه طهماسبی ، اسماعیل ، ” اندازه گیری کارایی نسبی مزیت رقابتی ایران بر اساس مدل کمی الماس گون پورتر در مقایسه با کشورهای منتخب – رویکرد DEA ” ، مدیریت بازرگانی ، شماره 9 ، ص 91-112.
ـ حمیدی زاده ، محمد رضا ، حسین زاده شهری ، معصومه ، ” طراحی مدل تعیین شایستگی های محوری سازمانی ( مورد کاوی : شرکت ایران خودرو ) ” چشم انداز مدیریت ، 1387 ، شماره 29 ، ص 5-30.
ـ خاکی ، غلام رضا ، ( 1387 ) ” روش تحقیق در مدیریت ” ، چاپ ششم ، تهران ، انتشارات بازتاب.
ـ خزایی پور ، مرتضی ، زارعی ، هادی ، دهقان ، محمد صادق ، کریمی ، امیر حسین ، زرنگاریان ، یوسف ، ” کارآفرینی استراتژیک و مزیت رقابتی ” ، کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان ، 1391 .
ـ خیرخواه، هوشیار( 1390 )،” بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری سازمان( مطالعه موردی ادارات آموزش و پرورش استان کردستان )؛ پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج.
ـ داستانی، مهدی ، ” بررسی سه مدل مدیریت استراتژیک نوآوری در خدمات ” مجله تدبیر ، 1388، شماره 21 ، ص 31 ـ 35 .
ـ دستگیر ، محسن ، محمدی ، کامران ، ” سرمایه فکری ، گنج تمام نشدنی سازمان ” تدبیر ، 1388 ، ص 28-34.
ـ دهاقین ، علی اکبر ، ” فرهنگ کارآفرینی ” اولین همایش ملی مدیریت و کارآفرینی ، 1391 .
ـ دهدشتی شاهرخ، زهره؛ بحرینی زاده، منیجه، (1389)، «تحقیقات بازاریابی»، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، چاپ اوّل.
ـ دهقان نجم ، منصور ، ” مدیریت دانش و نقش آن در نوآوری سازمانی ” ، مهندسی خودرو و صنایع وابسته ، 1388 ، شماره 10 ، ص 47- 52.
ـ راسخی ، سعید ، ذبیحی ، لهرمی ، المیرا ، ” مزیت رقابتی در سطح بنگاه : مفهوم و تئوری ” ، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی ” علوم اقتصادی ” ، 1387 ، شماره 28 ، ص 31-54.
ـ رامین مهر، حمید؛ چارستاد، پروانه، (1392)، «روش تحقیق کمّی با کاربرد مدلسازی معادلات ساختاری (نرمافزار لیزرل)»، تهران، انتشارات ترمه، چاپ اوّل.
ـ رضایی ، فرزین ، همتی ، حسن ، زمانی ، رامین ، ” ارزیابی تاثیر سرمایه فکری در ایجاد ارزش افزوده (اقتصادی و بازار)” ، پژوهشنامه اقتصاد و کسب و کار ، 1388،شماره اول ، ص 59-71.
ـ رضایی دولت آبادی ، حسین ، خائف الهی ، احمد علی ، ” مدلی برای تعیین میزان تاثیر بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار با توجه به قابلیت های بازاریابی در صنایع شیمیایی ” ، فصلنامه مدرس علوم انسانی ، 1385 ، شماره 1 ، ص 131-161.
ـ رضاییان ، علی ، ( 1385 ) ، ” مبانی سازمان و مدیریت ” ، چاپ نهم ، تهران ، انتشارات سمت.
ـ رفیعی ، مجتبی ، کهن ، نبی اله ، (1390) ، ” مدیریت جامع سرمایه های فکری ، سنجش ، اندازه گیری و گزارش دهی"، چاپ اول ،اراک ، آی سانا.
ـ رنجبر،احمد،عنابستانی،مینا،شریعت جعفری،اسماعیل،"بررسی رابطه بین سرمایه فکری و کارآفرینی درون سازمانی(مطالعه موردی: کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان تهران)، کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان، 1391 .
ـ روز بهان ، محمد ولی ، (1391 ) ، ” کارآفرینی ، راهبرد توسعه ” چاپ اول ،رشت : نشر حق شناس
ـ سرمد، زهره؛ بازرگان، عبّاس؛ حجازی، الهه، (1385)، «روشهای تحقیق در علوم رفتاری»، تهران، نشر آگه، چاپ دوازدهم.
ـ سکاران ، اوما ، ( 1390) ، ” روش های تحقیق در مدیریت “، ترجمه محمود شیرازی و محمد صائبی ، چاپ هشتم ، تهران ، مرکز آموزش مدیریت دولتی ریاست جمهوری.
ـ ساعدی ، مهدی ، یزدانی ، حمید رضا ، ” ارائه مدل فرآیندی برای پیاده سازی مدیریت دانش مبتنی بر یادگیری سازمانی در ایران خودرو : نظریه برخاسته از داده ها ” ، نشریه مدیریت فن آوری اطلاعات ، 1388 ، شماره 2 ، ص 67-84.
ـ سلاجقه ، سنجر ، حسینی ، مریم ، ” رابطه کارآفرینی با چالش های اقتصادی ” ، کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان ” .
ـ سلجوقی ، سید محمد ، 1389 ، ” کارآفرینی : ایجاد و توسعه کسب و کار جدید ” چاپ چهارم ، کرمان ، انتشارات خدمات فرهنگی کرمان.
ـ سید جوادین،سید رضا،ابراهیمی،عباس،"ارائه مدل تبیین نقش سهم بازار بانک های ایرانی در رقابت پذیری آن ها” چهارمین کنفرانس بین المللی مدیریت بازاریابی.
ـ سید جوادین ، سید رضا ،ابراهیمی ، عباس ، صفری ، حسین ، ” استخراج شاخص های کلیدی مزیت رقابتی در بین بانک های ایرانی : رویکرد ترکیبی ” ، چهارمین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک .
ـ شجاعی، عبدالناصر، باغبانیان ، مصطفی ،” بررسی ارتباط سرمایه فکری و عملکرد سازمانی صنعت بانکداری ایران : مطالعه موردی استان کردستان” مجله مدیریت صنعتی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج ،1388 ، شماره 9 ، ص108.
ـ شکیبا،غدیر،جلالی،حسین،"شناسایی عوامل تاثیرگذار در ایجاد مزیت رقابتی پایدار با بهره گرفتن از جهت گیری استراتژیک نسبت به کارآفرینی"اولین کنفرانس سالانه مدیریت ،نوآوری و کارآفرینی ،1389.
ـ شهایی ، بهنام ، خائف الهی ، احمد علی ، ” بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد شعب بانک سپه در تهران ” ، مدیریت دولتی ، 1389،شماره 5 ، ص 73-90.
ـ صالحی ، سید رضا ، شاه حسینی ، علی ، ” نوآوری ، کارآفرینی و چالش های پیشاروی آن در کشور ” ، پژوهشنامه نوآوری و کارآفرینی ، تهران : پژوهشکده تحقیقات استراتژیک ، 1387 ، شماره 20.
ـ عارف نژاد ، محسن ، سبحانی ، محمد ، بالویی ، هادی ، طغرایی ، مهدی ، ” ارزیابی کارایی بازاریابی خدمات در بانک ها از روش تحلیل پوششی داده ها ” سومین همایش ملی تحلیل پوششی داده ها ، 1390.
ـ عالم تبریزی ، اکبر ، حاجی بابایی ، علی ، رجبی فرد ، ایمان ، ( 1388 ) ، ” سرمایه فکری ” تهران : مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران.
ـ عاملی ، آنژلا ، ” تبیین و ارائه الگوی مناسب بازاریابی خدمات به منظور افزایش کارایی سازمان امور مالیاتی کشور ” ، پژوهشنامه اقتصادی ، 1381 ، ص 57-92.
ـ عباس زاده ، حسن ، درویش ، حسن ، الوانی ، مهدی ، صالحی ، جمشید ، ” الگوی استراتژی گرایش به کارآفرینی در نظام بانکی ایران ” ، مطالعات راهبردی ، 1390 ، شماره 7 ، ص 99-116.
ـ عبدالوند ، محمد علی ، ” بازاریابی خدمات ” ، مجله بازاریابی ، 1381 ، شماره 21.
ـ عقیقی ، منصوره ، سلیمی نمین ، محمد حسین ، ” مفاهیم و شاخص های اساسی نوآوری در ارائه محصول و خدمات “، کنفرانس بین المللی استراتژی ها و تکنیک های حل مساله ، 1385.
ـ علی احمدی ، علیرضا ، اللهیاری ، احمد ، ( 1382 ) ، ” استراتژی رقابت و نوآوری در کسب و کار ” ، تهران ، انتشارات تولید دانش.
ـ علیقلی، منصوره، عسکری، سعید، سعیدی، نیما، زنده باد، سعیده،” بررسی نقش مدیریت دانش و سرمایه های فکری بر کسب مزیت رقابتی( مطالعه موردی شرکت سایپا)"، پایگاه مقالات علمی مدیریت،1391.
ـ فکور ، امیر محمد ، ” پویایی نوآوری در صنعت بانکداری ” مدیریت ، 1387، شماره 40 ، ص35.
ـ فکور ، امیر محمد ، ” پویایی نوآوری در صنعت بانکداری ” مجله مدیریت ، 1390 ، شماره 14 ، ص 35 – 39 .
ـ فلاح ، حمید رضا ، ” بررسی تاثیر اعمال کارآفرینی بر عملکرد سازمانی و مزیت رقابتی ” ، چهارمین کنفرانس بین المللی مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات، 1386.
ـ فیض بخش ، علیرضا ، ” بازاریابی و کارآفرینی ” فصل نامه صنایع ، 1381 ، شماره 33 ، ص 10-20.
تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت بر ارزش ویژه برند و واکنش مصرف کننده (مطالعه موردی: مشتریان فروشگاههای زنجیرهای در استان گیلان)
چکیده
امروزه اهمیت رفتار مصرف کننده در صنایع و حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر کسی پوشیده نیست. یکی از مطلوبیتهای مشتری در انتخاب یک محصول، برند معتبر است. در بسیاری از بازارها برند هویت ویژهای برای یک محصول میآفریند و آن را به گروه خاصی از جامعه پیوند میدهد. داشتن یک برند قدرتمند در بازار، هدف بسیاری از سازمان هاست. برندهای موفق باعث افزایش اعتماد به محصولات و خدمات ناملموس میشوند و همچنین سطح بالایی از ارزش ویژه برند میزان رضایت مشتری، قصد خرید مجدد و سطح وفاداری را افزایش میدهد. از طرفی اهمیت مسئولیت اجتماعی شرکت در حال افزایش است و نتایج استراتژیکی برای شرکتها در بر دارد. شرکتهای بزرگ به طور قابل توجهی در اقدامات CSR سرمایه گذاری می کنند. هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکت، تصویر قیمت، ارزش ویژه برند و عکسالعمل مصرف کننده میباشد. در تحقیق حاضر مدل تعدیل شده لامبارت و لوئیس، ارائه و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل مسیر (الگویابی معادلات ساختاری) لیزرل نشان داد که برازش کلی مدل رضایت بخش بوده؛ که این اعتبار کافی مدل را نشان میدهد. و همه فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار گرفت . نتایج پژوهش ، تاثیر مثبت مسولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت را بر ارزش ویژه برند تایید کرد. همچنین تاثیر مثبت ارزش ویژه برند بر رضایت، وفاداری، اعتماد، نگرش و قصد خرید مصرف کننده مورد تایید قرار گرفت .
واژه های کلیدی: مسئولیت اجتماعی، تصویر قیمت، ارزش ویژه برند، عکسالعمل مصرف کننده
فصل اول:
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
هدف بازاریاب این است که جذابیتها ونیازهای بازارهای خاص را درک و بازاری را انتخاب کند که بتواند نیازهای آن را به بهترین شکل تأمین نماید. امروزه نباید بازاریابی را به مفهوم قدیمی آن یعنی فروش که منظور همان معرفی محصول و فروش است در نظر آورد، بلکه باید به مفهوم نوین آن یعنی برآوردن نیازهای مشتری توجه کرد. اگر بازاریاب بتواند نیازهای مشتری را درک کند، محصولاتی را تولید و ارائه نماید که دارای بالاترین ارزش باشند، قیمت گذاری، توزیع، ترویج و تبلیغ را به روشی کارساز انجام دهد، به طور حتم این محصولات به راحتی فروش خواهند رفت.
قبل از هر چیز لازم است تا در ابتداییترین فصل، کلیاتی درباره پژوهش موردنظر ارائه گردد، از اینرو در این فصل سعی بر آن شده است که با بیان مسئله اصلی پژوهش و تشریح مختصر موضوع و همچنین بیان ضرورت پژوهش، فرضیات پژوهش که در واقع راهنمای اجرایی ما در مسیر پژوهش است به کلیات پژوهش اشاره شود. همچنین برای تمرکز پژوهش لازم است که قلمرو پژوهش از بعد موضوعی، مکانی و زمانی بیان شود تا پژوهش در همین راستا پیش رود و در پایان فصل نیز با تعریف اصطلاحات و واژه های پژوهش به رفع ابهامات و روشنتر شدن هرچه بهتر موضوع سعی شده است.
۱-۲- بیان مسأله
تلاش علم بازاریابی بر این است که شیوه های رفتار مصرف کننده را تحت تأثیر قرار دهد. کلیۀ افراد در مقطعی از زمان به عنوان مشتریان یا مصرف کنندگان مطرح میشوند، بدین سبب شناخت و درک رفتار مصرف کننده برای همگی ما مهم و ضروری است (مرتضوی، ۱۳۹۱).
فرآیندهای سنتی پردازش اطلاعات در تئوریهای رفتار مصرف کننده شامل مراحل مختلفی می شود. مصرف کننده قسمتی از اطلاعات را مانند شرکت، محصول فروشگاه، تبلیغات و … مشاهده و ارزیابی کرده و از طریق طی مراحل در معرض قرار گرفتن، توجه و درک به قضاوت نهایی، یعنی قصد خرید میرسد. یک محرک از طریق حواس دریافت شده و به حافظه کوتاه مدت، (جایی که اطلاعات نگهداری شده و از طریق فرایند رمز گشایی درک میگردد و از حافظه بلند مدت بازیابی میگردد) منتقل می شود. در مدلهای سنتی فرایند تصمیــمگیری، تصمیمها و استدلالهای منطقی بر مبنای فرایند یادگیری – احساس – عمل صورت میگرفت (یون و پارک، ۲۰۱۱). باگسترش فناوری درحوزههای تولید و توزیع کالاو نیز تنوع سلایق مشتریان واهمیت یافتن بازاریابی محصولات وگسترش رقابت برای فروش، شیــوههای تولید و توزیع دگرگون شــدهاند. در راستای همین پویایی سیستم توزیع بوده است که ایجاد و گسترش فروشگاههای زنجیرهای درجهان گسترش یافته است.درایران باتوجه به پیدایش وایجاد ساختار جدید و فنــــاوری نوین دربخش خردهفروشی و فروشگاهی، رقابت شدیدی بین فروشگاهها و خردهفروشیها برای جلب نظرمشتریان به وجودآمده است. دراین راستا، نقش فروشگاهها و واحدهای خرده فروشیها بسیار با اهمیت جلوه می کند (میرزایی، ۱۳۸۸).
امروزه مفهوم نام تجاری همه چیزهایی را که محصول یا خدمت ارائه می کند، ازجمله اینکه یک محصول چگونه احساس وفکر مصرف کنندگان راشکل میدهد را شامل می شود. یک نام تجاری تعهدی برای ارائه ارزش به مصرف کنندگان است. دربازاریابی مصرف کننده، برندها غالبأ نقطه آغاز تمایز بین پیشنهادات رقابتی بوده اند. به طوری که درموفقیت سازمانها میتوانند حیاتی باشند. لذابسیارمهم است که مدیریت برندها بصورت استراتژیک انجام گردد. برند دارایی اساسی شرکت است (آکر، ۱۹۹۶). برند، یک سری از مشخصات است که درطول زمان برای تفاوت قائل شدن بین محصول مورد نظر با محصولات رقبا در ذهن مصرف کننده پرورش پیدا کرده، توسعه مییابد (یون و دونتو، ۲۰۰۱). آکر(۱۹۹۱)، ارزش ویژه نام تجاری را دارایی هایی معرفی می کند که وابسته به نام تجاری یا نماد یک شرکت است و به ارزش کالاو یا خدمتی که از طرف شرکت به مشتریان ارائه می شود میافزاید. ارزش ویژه برند مفهومی چند بعدی است که با تقویت ابعادش میتوان آنرا افزایش داد، این ابعاد عبارتند از: وفاداری برند، آگاهی برند، کیفیت ادراک شده، تداعیهای برند و سایر دارایی های برند (آکر، ۱۹۹۶). کارول[۱] (۱۹۹۱)، در مطالعه ای که با عنوان «هرم مسئولیت اجتماعی بنگاه» انتشار یافت، این مسئولیت ها را در چهار دسته طبقه بندی کرده است: مسئولیت اقتصادی[۲]، مسئولیت قانونی[۳]، مسئولیت اخلاقی[۴] و مسئولیت انسان دوستانه (کارول، ۱۹۹۱). در زمینهای که در آن شکاف تصویر قیمت بین خرده فروشان به طور مداوم کاهش مییابد، قیمت بعنوان یک عنصر مهم از استراتژی خرده فروشان، دیگر به عنوان یک عامل تمایز کافی نیست. به این ترتیب خرده فروشان به دنبال توسعه و یا تقویت تصویر خود از یک شرکت مسئول هستند ضمن حفظ تصویر قیمت خود به موقعیت بهتر خودشان و برآورده کردن انتظارات مصرف کنندگان، که، در بحران اقتصادی و زیست محیطی فعلی، هم به دنبال قیمتهای پایین و هم حالتهای مصرف مسئولانهتر هستند. درحالی که مسئولیت اجتماعی شرکتها عمدتا ًدر مورد نفوذ بر مصرف کنندگان به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته، مطالعات کمی به طورخاص پیامدهای تصویرقیمت را بررسی کرده اند (لامبارت و لوئیس، ۲۰۱۴). سن و همکاران (۲۰۰۶) تصدیق کردند کسانی که از فعالیت بشر دوستانه واقعی یک شرکت آگاهی دارند، نگرشهای مثبتتری نسبت به شرکت و خریدهای بیشتری از برند دارند. همچنین برپایهی اجماع نظر محققان، ارزش ادراک شده توسط مشتری اثر مثبتی بررضایت مشتــری دارد .این موضوع نشان میدهد که اگرمشتری ادراک کند که شرکت، به مسئولیت اجتماعی اهمیت میدهد و همان ارزشی که مشتری به جامعه میدهد را آن نیز به جامعه میدهد و خود را در قبال جامعه مسئول میداند، این موضوع بر رضایت او از شرکت و درنتیجه میزان وفاداری او تأثیر خواهد داشت (تاهسو، ۲۰۱۱). رضایت مشتری عاملی است که میتوان با آن عملکرد شرکتها و کسب و کارهای مشتری محور را سنجید؛ زیرا رضایت مشتری هدف اصلی بازاریابی است (سیسر و پاپارویدامیس، ۲۰۰۷). امروزه مشتریان راضی به عنوان یکی از الزامات بازاریابی موفق محسوب میشوند و مدیران شرکتها میدانند که رضایت مشتریان نتایجی همچون نگرش مثبت به برند، تبلیغات شفاهی مثبت، تکرار خرید، و وفاداری مشتریان را به دنبال دارد (کارلسون و اوکاس، ۲۰۱۰). یکی دیگر از معیارهای عملکرد شرکتها، داشتن مشتریان وفادار است. مشتریان وفادار، شرکت را به دیگران نیز پیشنهاد می کنند و تبلیغات شفاهی مثبتی را برای شرکت ایجاد می کنند (کاروآنا، ۲۰۰۲). وفاداری مشتریان به یک برند علاوه بر تبلیغات توصیهای مثبت منجر به ایجاد موانع اساسی برای ورود رقبا به بازار، توانمندتر ساختن سازمان برای پاسخ گفتن به تهدیدات بیرونی، نائل آمدن به فروش و درآمد بالاتر و در نهایت کاهش حساسیت مشتریان به فعالیتهای بازاریابی رقبا می شود (چادواری و هولبروک، ۲۰۰۳).
مطابق با مطالب ذکر شده در بالا در این پژوهش، روابط بین سیاست مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت روی ارزش ویژه برند و متعاقباً ارتباط بین ارزش ویژه برند وعواقب ناشی از این مفهوم بررسی خواهد شد. در پژوهش حاضر متغیر مسئولیت اجتماعی شرکت دارای سه شاخص احترام به محیط زیست (شامل کاهش مصرف انرژی یا منابع طبیعی، تولید محصولات سازگار با محیط زیست و تولید محصولات زیست محیطی)، احترام به حقوق مصرف کننده (مانند داشتن رفتار منصفانه با مصرف کننده و ارائه اطلاعات دقیق به مصرف کننده در مورد ترکیب محصولات و احترام به حقوق مصرف کننده از لحاظ ارائه گارانتی و خدمات پس از فروش) و فعالیتهای بشر دوستانه (شامل حمایت از مقامات محلی یا منطقهای، حمایت از فعالیتهای اجتماعی-فرهنگی و یا ورزشی، حمایت از جنبشهای بشردوستانه) است. متغیر تصویر قیمت با سه سؤال (من مطمئنم قیمتهای ویژه جذابی از این برند میتوانم پیدا کنم، کنترل کردن هزینهها در ارتباط با این برند، تلاش برند برای ارائه کردن قیمتهای جذاب) سنجیده خواهد شد. متغیر ارزش ویژه برند با ۴ سؤال (متحمل هیچ ضرری نمی شوم، اولویت اول بودن برند، فوق العاده بودن محصولات، بهترین برند موجود) مورد سنجش قرار خواهد گرفت. عکسالعمل مصرف کننده نیز با ۵ متغیر رضایت مصرف کننده (شکایت نداشتن از محصول، برآورده شدن انتظارات از محصولات این برند و …) ،اعتماد (نا امید نشدن از این برند، ارتباط بلند مدت با این برند و …)، نگرش (احساس خوب به برند، جذاب بودن برند و …)، وفاداری (توصیه این برند به دیگران، کم نشدن علاقه به این برند علی رغم تبلیغات سایر برندها و …) و قصد خرید (احتمال خرید برند، کسب اطلاعات بیشتر در مورد برند و …) اندازه گیری خواهد شد. مدل مفهومی پژوهش در قالب نمودار (۱-۱) ترسیم شده است. متغیرهای مسئولیت اجتماعی، تصویر قیمت، رضایت، اعتماد، نگرش و قصد رفتاری در این مدل برگرفته از مدل لامبارت و لوییس (۲۰۱۴) است.
مدل پژوهش حاضر شامل دو متغیر مستقل (مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت)، یک متغیر میانجــی (ارزش ویژه برند) و پنج متغیر وابسته (رضـایت، اعتماد، نگرش، وفاداری و قصـد رفتـاری مصرف کننده) است. در این پژوهش قصد داریم به این سؤال اساسی پاسخ دهیم که آیا مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت بر ارزش ویژه برند و عکسالعمل مصرف کننده تأثیرگذار است؟
رضایت
H3
مسئولیت اجتماعی
H4
اعتماد
ارزش ویژه برند
H8
H5
H1
نگرش
H6
H2
تصویر قیمت
وفاداری
H7
قصد رفتاری
نمودار ۱-۱- مدل تحلیلی تعدیلشده (Lombart and Louis, 2014)
۱-۳- ضرورت انجام پژوهش
یکی از مطلوبیتهای مشتری در انتخاب یک محصول، برند معتبر است. در بسیاری از بازارها برند هویت ویژهای برای یک محصول میآفریند و آن را به گروه خاصی از جامعه پیوند میدهد داشتن یک برند قدرتمند در بازار، هدف بسیاری از سازمان هاست. متخصصان مالی بر این عقیدهاند که برندتجاری می تواند ارزشی بیش از ارزش متداول ایجاد نماید. امروزه برند دیگر تنها یک ابزار کار آمد در دست مدیران نیست. برند یک الزام استراتژیک است که سازمانها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و همچنین ایجاد مزیتهای رقابتی پایدارکمک مینماید (کلر، ۱۹۹۳). برندهای موفق باعث افزایش اعتماد به محصولات و خدمات ناملموس میشوند و مشتریان قادر به تجسم و شناسایی بهتر خدمات آنها میشوند. همچنین سطح بالایی از ارزش ویژه برند میزان رضایت مشتری، قصدخرید مجدد و سطح وفاداری را افزایش میدهد (کیم و همکاران، ۲۰۰۸). لذا شرکتها برای برند خود سرمایه گذاریهای وسیع و بلند مدت بخصوص در زمینه تبلیغات، پیشبرد فروش و بسته بندی در نظر میگیرند، زیرا میدانند که قدرت بازارشان ناشی از ایجاد برند محصولاتشان است و برند قوی وفاداری مشتریان را برایشان به همراه می آورد. تاهسو (۲۰۱۱) نشان داد که اگرمشتری ادراک کند که شرکت، به مسئولیت اجتماعی اهمیت میدهد و همان ارزشی که مشتری به جامعه میدهد را آن نیز به جامعه میدهد، این موضوع بر رضایت او از شرکت و درنتیجه میزان وفاداری او تأثیر خواهد داشت. رضایت مشتری عاملی است که میتوان با آن عملکرد شرکتها و کسب و کارهای مشتری محور را سنجید؛ زیرا رضایت مشتری هدف اصلی بازاریابی است (سیسر و پاپارویدامیس، ۲۰۰۷). مشتریان راضی به عنوان یکی از الزامات بازاریابی موفق محسوب میشوند و مدیران شرکتها میدانند که رضایت مشتریان نتایجی همچون نگرش مثبت به برند، تبلیغات شفاهی مثبت، تکرار خرید، و وفاداری مشتریان را به دنبال دارد (کارلسون و اوکاس، ۲۰۱۰). وفاداری مشتریان به یک برند علاوه بر تبلیغات توصیهای مثبت منجر به ایجاد موانع اساسی برای ورود رقبا به بازار، توانمندتر ساختن سازمان برای پاسخ گفتن به تهدیدات بیرونی، نائل آمدن به فروش و درآمد بالاتر و در نهایت کاهش حساسیت مشتریان به فعالیتهای بازاریابی رقبا می شود (چادواری و هولبروک، ۲۰۰۳). نتایج پژوهش لامبارت و لوئیس (۲۰۱۴) نیز نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت بر رضایت و نگرش، اعتماد، وفاداری و قصد رفتاری مشتریان تأثیرگذار است. بنابر این ضروری است که شرکتها برای رشد و توسعه موقعیتشان در بازار به ارزیابی وضعیت ارزش برند خود در ذهن مشتریان و اثر آن بر نگرش، وفاداری، اعتماد و قصدهای رفتاری آینده مشتریان بپردازند. فراوردههای لبنی کاله، شرکت ایرانی تولیدکننده فراوردههای لبنی است که مرکز آن در آمل، مازندران قرار دارد. این شرکت که بزرگترین شــرکت مجــموعه کمپــانی سولیکو است در ســال ۱۳۶۲ تأسیــس شد که فراوردههای لبــنی به همــراه مکملهای آن، تولید میکند. کاله با داشتن ۱۶ گروه تولیدی حجم زیادی از بازار لبنی ایران را در اختیار دارد تا جایی که بزرگترین تولیدکننده فراوردههای لبنی در کشور و بزرگترین واحد صادرکننده فراوردههای لبنی ایران خوانده شـده است و یکی از بزرگترین کارخانجات در کل صنایع کشور است. نتـایج پژوهش می تواند به مدیران این شرکت در جلب رضایت و وفادار ساختن مشتریان و نگاه داشتن آنها در سبد مشتریان کمک کرده وبه رقابتیتر کردن فضای خرده فروشی زنجیرهای و افزایش سهم این نوع فروش کمک کند.
۱-۴- فرضیه های پژوهش
H1 : مسئولیت اجتماعی شرکت بر ارزش ویژه برند تأثیر دارد.
H2 : تصویر قیمت بر ارزش ویژه برند تأثیر دارد.
H3 : ارزش ویژه برند بررضایت مصرف کننده نسبت به برندتأثیر دارد.
جدول (۴-۱۵): رتبه صنایع بر حسب میزان تاثیرپذیری ریسک خود از نوسانات نرخ ارز در بلندمدت ۱۳۷
جدول (۴-۱۶): وضعیت مالی دو بنگاه که بخش عمدهای از نهاده را از خارج وارد مینمایند………………………………..۱۶۱
جدول (۴-۱۷): وضعیت مالی دو بنگاه پس از افزایش نرخ ارز ۱۶۲
جدول (۴-۱۸): وضعیت مالی بنگاه A و B پس از اتخاذ استراتژیهای مدیریتی ناشی از افزایش نرخ ارز ۱۶۷
جدول (۴-۱۹): وضعیت مالی دو بنگاه که بخش عمدهای از محصولات خود را به خارج صادر مینمایند ۱۷۱
جدول (۴-۲۰): وضعیت مالی دو بنگاه پس از کاهش نرخ ارز ۱۷۲
جدول (۴-۲۱): وضعیت مالی بنگاه A و B پس از اتخاذ استراتژیهای مدیریتی ناشی از کاهش نرخ ارز ۱۷۷
فصل اول
مقدمه و کلیات طرح تحقیق
۱-۱ مقدمه
در فصل نخست پژوهش حاضر، به بررسی کلیات تحقیق پرداخته میشود. از اینرو در ادامه در بخش بیان مسئله، ضمن بررسی چالشهای مربوط به موضوع ریسک، با مطرح نمودن مسئله اساسیِ چالش ذکر شده، هدف تحقیق جاری در پاسخگویی به مسئله مطرح شده (و حل شدن چالش اساسی) بنا شده است. در ادامه با جزئی کردن مسئله تحقیق، سوالات در راستای دستیابی به اهداف تعیین شده مطرح میشود. در بخش پنجم فصل حاضر با تبیین ضرورت این تحقیق، فروض تحقیق استخراج گردید و در ادامه، روش تحقیق و شیوه گرداوری اطلاعات و جامعه آماری معرفی خواهد شد. در پایان نیز چارچوب تحقیق ذکر خواهد شد.
۱-۲ بیان مسئله
هر فعالیت اقتصادی با درجهای از ریسک همراه است. سودآوری یا بقای یک بنگاه اقتصادی به عوامل متعددی بستگی دارد که برخی از آنها در کنترل و برخی دیگر خارج از کنترل بنگاه است(معصومی، ۱۳۸۷). یک بنگاه اقتصادی میتواند اندازه بنگاه، تعداد کارکنان، میزان تولید و مواردی از این دست را کنترل کند؛ ولی بر عوامل دیگری نظیر قیمتهای آینده، نرخ ارز، شرایط سیاسی و فعالیت بنگاههای رقیب کنترل چندانی ندارد. لذا ریسک را هیچ گاه نمیتوان کاملاً حذف کرد و تنها راه ممکن، مدیریت آن است (همان). ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز از عمدهترین ریسکهایی است که فعالان اقتصادی در فضای کسب و کار داخلی و بین المللی با آن مواجه هستند و در سالهای اخیر مدیریت این ریسک یکی از فاکتورهای اصلی در پیشبرد اهداف تعیینشده بنگاهها بحساب میآید(مولر و همکاران[۱]، ۲۰۰۷).
یکی از چالشهای عمده در مدیریت ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز (جهت شناسایی و ارزیابی انواع ریسکهای مشتق از نوسانات نرخ ارز و ارائه راهکارهای صحیح کنترل آنها) کمّیسازی آن است. با توجه به مفهوم نسبتاً پیچیده و گسترده مسئله ریسک، در اغلب موارد مدیران بنگاههای اقتصادی، در ارزیابی و سنجش صحیح آن ناتوان هستند (براون[۲]، ۲۰۰۱). در واقع با توجه به مفاهیم چند بعدی «ریسک»، شناسایی و بررسی هر یک از ابعاد آن، امکان جمع نمودن کلیه مفاهیم و پارامترها در قالب یک سازوکار را دشوار میسازد. در اکثر مطالعات صورت گرفته در حوزه این نوع ریسک، اندازهگیری ریسک از جنبه تجارت بینالملل و انتقالات ارزی و کالایی مورد توجه قرار گرفته است(آبوا[۳] و همکاران، ۲۰۱۱). لذا مسئلهای که این تحقیق به دنبال آن است، طراحی و دستیابی به یک سازکار دقیق جهت اندازهگیری و کمّیسازی ریسک صنایع از نوسانات نرخ ارز[۴]، مطابق با ساختار اقتصادی و وضعیت کسب و کار بنگاههای فعال در کشور میباشد. البته در این مورد نیز مدلهای مختلفی توسط محققین ارائه شده است، با وجود این تلاش پژوهش حاضر این است که سازوکاری را طراحی نماید که ضمن برطرف نمودن کاستیهای مدلهای جاری، قابلیت تعمیم متناسب با ساختار و ویژگیهای متغیرها را داشته باشد. در کنار این هدف، طراحی و پیشنهاد ابزار مالی- اسلامی نیز جهت مدیریت ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز هدف جانبی این پژوهش خواهد بود که در صورت موفقیت در طراحی چنین ابزاری، امکان مدیریت این نوع ریسک در بازارهای مالی کشور با توسل به این ابزار فراهم خواهد شد.
۱-۳ سوالات تحقیق
با توجه به مطالب ذکر شده در بخش پیشین مهمترین سوالاتی که این تحقیق درصدد پاسخگویی به آنها میباشد عبارتند از:
تلفیق زنجیره مارکوف در مدلهای خانواده[۵] GARCH، چه تاثیری در برآورد میزان ریسک بازدهی شاخص صنایع دارد؟
رابطه کوتاهمدت و بلندمدت ریسک بازدهی صنایع پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با نوسانات نرخ ارز چگونه است؟
آیا میتوان ابزار جدیدی طراحی و پیشنهاد نمود که ضمن برخورداری از قابلیت تامین مالی بنگاهها، ناشر و دارندگان آن بتوانند با در اختیار داشتن آن در برابر نوسانات نرخ ارز محفوظ بمانند.
۱-۴ اهداف تحقیق
اهداف مورد نظر در تحقیق عبارتند از:
-
- اندازهگیری و کمّیسازی ریسک بازدهی صنایع منتخب
-
- رتبهبندی صنایع برحسب تاثیرپذیری ریسک بازدهی صنایع از نوسانات نرخ ارز (در بازههای زمانی کوتاهمدت و بلندمدت)
-
- پیشنهاد ابزار مالی- اسلامی جهت مدیریت ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز
۱-۵ ضرورت تحقیق
با توجه به اهمیت مدیریت ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز در فعالیت بنگاههای اقتصادی، دستیابی به ابزاری دقیق و کارآمد جهت کمّیسازی و اندازهگیری این ریسک نه تنها کمک شایانی به سهامداران و مدیران بنگاهها میکند بلکه به برنامهریزان مرکزی[۶] در شرایط تصمیمگیری در تخصیص اعتبارات و پوششهای ارزی بین بنگاههای زیرمجموعه و حمایتهای بیمهای و همچنین ارزیابی عملکرد مدیریت ریسک هر یک از بنگاهها از نوسانات نرخ ارز میرساند(سونک و همکاران[۷]، ۲۰۰۵). در این رابطه برنامهریز مرکزی برای ارزیابی ریسک بنگاههای زیرمجموعه خود از نوسانات نرخ ارز، میبایست ابزاری دقیق، کارآمد و جامعی در اختیار داشته باشد تا بتواند مجموعه بنگاههای تحت نظارت خود را با آن بسنجد و در صورت امکان، با رتبهبندی بنگاهها بر حسب میزان حساسیت جریان مالی فعالیت آنها به نوسانات نرخ ارز، حداکثر زیان احتمالی این بنگاهها را از نوسانات نرخ ارز پیشبینی نماید. علاوهبراین بسیاری از نهادهای مالی (نظیر بانک و بیمه) و مشتریان داخلی و خارجی، شرکا و نهادهایی که در زنجیره تامین کالا و خدمات در ارتباط با بنگاهها قرار دارند، نیازمند آگاهی از میزان ریسک بنگاهها در مواجه با نوسانات نرخ ارز هستند. از اینرو دسترسی به سازوکار دقیق اندازهگیری ریسک، یکی از نیازهای اساسی این نهادها به شمار میآید.
با وجود این در اکثر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته (اندازهگیری ریسک)، بیشتر از زوایای محدودی به این مسئله نگریسته شده و در اجرا عملاً نقاط ضعف روشهای پیشنهادی ظاهر شده است. به عنوان نمونه وضعیت یک بنگاه اقتصادی از دیدگاه صاحبان آن بنگاه، مشتریان آن و کارشناسان و ناظران آن در فضای کسب و کار صنعت مربوطه، تا حدودی متفاوت است و سازوکارهای طراحی شده، نتوانستهاند نظرات کلیه دیدگاه ها را درنظر بگیرند (وزن دهند)(پونز[۸]، ۲۰۱۰). البته مطالعات کمّی (مبتنی بر خرد جمعی[۹]) نیز در این رابطه انجام شده اما نیاز به ترمیم و توسعه این روشها نیز احساس میگردد.
در این راستا با توجه به اهمیت مسئله ریسک بنگاه از نوسانات نرخ ارز، بخصوص در کشوری که نوسانات این متغیر، بشدت در حال تغییر است، طراحی یک سازوکار جامع مبتنی بر خرد جمعی ضروری میباشد. از اینرو سازوکاری در این پژوهش پیشنهاد شده است که علاوه بر برطرف نمودن برخی کاستیهای روشهای جاری، دارای قابلیتهای فراوانی از جمله امکان رتبهبندی بنگاهها براساس بازههای زمانی مختلف، امکان تحلیل با توزیعهای نرمال و غیر نرمال، لحاظ انتقالات سطحی ناگهانی در تلاطمهای سری زمانی، امکان ملحوظ نمودن شوکهای دیرپا، نمایش ساختار دینامیکی تلاطمها، درنظر گرفتن واکنشهای نامتقارن به شوکها، درنظر گرفتن انتقالات رژیمی در مدلسازی (بجای شکست ساختاری)، بررسی اثر اهرمی و اثرات بازخورد در انتقالات رژیمی، امکان درنظر گرفتن پدیده کشیدگی مازاد یا دنباله پهن توزیع خطاها و تعیین احتمال تغییرات رفتار رژیمی متغیرها و …. برخودار میباشد.
در این رابطه نهادهای مختلفی میتوانند از قابیلتهای این سازوکار استفاده بنمایند. به عنوان نمونه اگر مجموعه بنگاههای زیرمجموعه صنعت و معدن، جامعه مورد مطالعه باشد، وزارت صنعت، معدن و تجارت از قابلیتهای این مدل میتواند در مواردی نظیر؛ شناسایی صنایع آسیبپذیر، نظارت و تمرکز موثرتر در راستای بهبود مدیریت ریسک بخشهای آسیبپذیر، تخصیص بهینه اعتبارات و پوششهای ارزی، حمایتهای بیمهای، اولویتدهی به بخشهای آسیبپذیر در اعطای ضمانتنامههای ارزی و اولویتبندی آنها در بازپرداختهای بدهیهای دولتی و… بهرهگیرد.
بازار سرمایه و سهامداران از قابلیتهای این سازوکار میتوانند در مواردی نظیر؛ بهبود شفافیت و نقدشوندگی معاملات سهام، کشف قیمت و ارزش واقعی سهام شرکتهای متقاضی ورود به بازار (یا افزایش سرمایه)، امکان رتبهبندی شرکتها بر حسب درجه اعتباری ریسک، راهنمای سهامداران در انتخاب سبد بهینه سهام (بر حسب ریسک)، راهنمای صدور مجوز ابزارهای تامین مالی ارزی نظیر اوراق مشارکت ارزی، صکوک اجاره ارزی و… بهرهگیرند.
نظام بانکی از قابلیتهای این سازوکار میتواند در مواردی نظیر؛ شناسایی میزان ریسک (رتبه) بنگاههای متقاضی اخذ تسهیلات بانکی، امکان تعیین میزان وثیقه دریافتی، ضمانتنامه ارزی دریافتی (بر اساس رتبه شرکت)، بررسی میزان ریسک رشتهها و فعالیتهای مورد نظر بانکها برای سرمایهگذاری مستقیم، کاهش ریسک سرمایهگذاری سپردههای جمع آوری شده توسط بانکها، مساعدت به بانک مرکزی در نظارت بر عملکرد وامدهی بانکهای زیرمجموعه از بعد مدیریت ریسک ارزی، شفافسازی و کاهش فساد در اعطای تسهیلات ریالی و ارزی در نظام بانکی و… بهرهگیرد.
صندوقهای حمایتی از قابلیتهای این سازوکار میتواند در مواردی نظیر؛ شناسایی میزان ریسک (رتبه) بنگاههای متقاضی اخذ تسهیلات، صدور ضمانتنامه ارزی، امکان ارائه پوششهای حمایتی در قالب تامین مالی توسط صندوقهای حمایتی، امکان تخصیص اعتبارات ارزی توسط صندوق توسعه ملی و… بهرهگیرند.
شرکتهای بیمه از قابلیتهای این سازوکار میتوانند در مواردی نظیر؛ شناسایی شرکتهای آسیبپذیر، صدور بیمهنامههای جدید، تعیین کارمزد و میزان پوشش ریسک بنگاهها با توجه به رتبه اعتباری ارزی آنها، حمایتهای بیمهای کوتاهمدت و بلندمدت و… بهرهگیرند.
مشتریان محصولات بنگاه از قابلیتهای این سازوکار میتوانند در مواردی نظیر؛ شفافسازی قیمت تمام شده محصولات خریداری شده، انتخاب بنگاههای تولیدکننده بر حسب ریسک اعتباری آنها (برحسب قابلیت اطمینان تحویل به موقع محصول در قیمتهای توافقی) و… بهرهگیرند.
سازمانهای مالی بینالمللی از قابلیتهای این سازوکار میتوانند در مواردی نظیر؛ شناسایی میزان ریسک (رتبه) بنگاههای متقاضی اخذ تسهیلات بانکی، اعطای تسهیلات ارزی بر حسب میزان وثیقه دریافتی و سود تسهیلات (بر اساس رتبه شرکت)، بررسی میزان ریسک رشته فعالیتهای مورد نظر برای سرمایهگذاری مستقیم و… بهرهگیرند.
سرمایهگذاران خارجی از قابلیتهای این سازوکار میتوانند در مواردی نظیر؛ شناسایی میزان آسیبپذیری رشته فعالیتهای مورد نظر، شناسایی رتبه اعتباری شرکتهای مورد نظر برای سرمایهگذاری مشترک و… بهرهگیرند.
۱-۶ فرضیههای تحقیق
فرضیههای تحقیق بصورت زیر میباشد:
مدلهای خانواده GARCH، با تلفیق زنجیره مارکوف، برآورد بهتری نسبت به عدم لحاظ زنجیره مارکوف در تعیین میزان ریسک بازدهی شاخص صنایع ارائه میدهند.
تاثیرات نوسانات کوتاهمدت و بلندمدت نرخ ارز بر ریسک بازدهی صنایع معنادار میباشد.
با توجه به اینکه در سوال سوم، پیشنهاد ابزار مالی اسلامی جدید مطرح گردیده است، لذا نمیتوان براساس آن فرضیهای مطرح نمود.
۱-۷ روش انجام تحقیق
۱-۷-۱ روش پژوهش
در پژوهش حاضر اندازهگیری ریسک بازده صنایع و رتبهبندی آن بر حسب نوسانات نرخ ارز بر اساس مراحل هفتگانه زیر صورت پذیرفته است. این گامها شامل موارد زیر میباشد.
گام نخست: تخمین مدل میانگین ARIMA
در ابتدا بر اساس مبانی نظری، سری زمانی بازدهی شاخص صنایع استخراج و پس از بررسی مانایی هر از صنایع، فرایند مدلسازی ARIMA با بهره گرفتن از مراحل سه گانه رهیافت باکس جنکینز آغاز میشود. در این رابطه ابتدا مانایی سری زمانی متغیر بازدهی شاخص صنایع () بررسی و مرتبه انباشتگی (d) تعیین میشود. تعداد جملات خودرگرسیو(p) و تعداد جملات میانگین متحرک(q)، با بهره گرفتن از توابع خودهمبستگی(AC) و خودهمبستگیجزئی(PAC) بر اساس مراحل باکس- جنکینز محاسبه میگردد. سپس براساس معیارهای هنانکوئین مورد بازبینی قرار میگیرد.
گام دوم: تخمین مدلهای خانواده GARCH
پس از تخمین مدل ARIMA، به بررسی اثرات ARCH[10] مدل میانگین صنایع پرداخته میشود. در صورت تایید وجود اثرات ARCH به برآورد مدلهای خانواده GARCH پرداخته میشود. در این رابطه از ۶ مدل از خانواده GARCH جهت مدلسازی واریانس شرطی بازدهی شاخص صنایع استفاده میگردد. در این رابطه ابتدا از مدل GARCH ساده و GARCH-M شروع میشود، سپس با درنظر گرفتن اثر عدم تقارن واکنش بازدهی شاخص صنایع به شوکها، به ترتیب مدل EGARCHو EGARCH-M برآورد میگردد. در نهایت با درنظر گرفتن وجود اثر مانایی در معادله واریانس شرطی، مدل IGARCH و IGARCH-M برآورد میگردد. با در نظر گرفتن ۳ نوع تابع توزیع؛ نرمال، t و GED برای هر یک از مدلها، در نهایت برای هر صنعت ۱۸ مدل برآورد میگردد.
گام سوم: تخمین مدلهای خانواده سوئیچینگ مارکوف
پس از تخمین مدلهای خانواده GARCH، هر یک از مدلهای ۱۸ گانه مذکور، توسط رهیافت سوئیچینگ مارکوف برآورد میشود. در واقع در این گام با تلفیق رهیافت مارکوف در مدلهای خانواده GARCH به برآورد مدلهای مذکور پرداخته میشود.
گام چهارم: انتخاب مدلهای بهینه (سوئیچینگ و غیر سوئیچینگ)
پس از برآورد مدلهای خانواده GARCH و مدلهای تلفیقی خانواده GARCH با سوئیچینگ مارکوف، در این مرحله با بهره گرفتن از آزمون نسبت درستنمایی گارسیا و پرون ( LRPG) مدلهای بهینه هر گروه انتخاب میشود. از این پس جهت سادهسازی مفاهیم به گروه نخست « مدلهای خانواده GARCH بدون اثر سوئیچینگ» و گروه دوم « مدلهای خانواده GARCH با اثر سوئیچینگ » گفته میشود.
گام پنجم: آزمون نرمالیتی
پس از انتخاب مدلهای مناسب هر گروه، با بهره گرفتن از آزمون جارک-برا، نرمال بودن توزیع متغیر بازدهی شاخص صنعت در هر یک از مدلهای منتخب مورد آزمون قرار میگیرد. در صورت تایید نرمال بودن توزیع بازدهی شاخص صنعت در مدلهای برآورد شده، آنها به گام بعدی منتقل میشوند. در غیر این صورت توزیع مناسب سری زمانی بر حسب توزیع آزمون نسبت درستنمایی گارسیا و پرون (LRPG) انتخاب میشوند. در واقع این مدلها یا دارای توزیع t و یا دارای توزیعGED میباشند.
گام ششم: انتخاب مدل بهینه و اندازه گیری ارزش در معرض خطر(VaR)
پس از آنکه مدلهای بهینه هر یک از صنایع، استخراج شد و توزیع بهینه آنها (نرمال، t و GED) انتخاب گردید، در این مرحله مجدداً با بهره گرفتن از آزمون نسبت درستنمایی گارسیا و پرون LRPG، مدل بهینه از میان مدلهای منتخب هر صنعت بین دو گروه ( با درنظر گرفتن اثر سوئیچینگ و بدون درنظر گرفتن اثر سوئیچینگ)، انتخاب میگردد. پس از تعیین مدل بهینه نهایی، با استخراج واریانس شرطی از آن، سری زمانی نااطمینانی تولید میشود. با تولید این سری، سری زمانی ریسک با بهره گرفتن از روش ارزش در معرض ریسک(VaR) براساس معادله مشخص تولید میشود.
آمار استنباطی به محققان این اجازه را میدهد که با داشتن اطلاعات درباره نمونه کوچکی از آزمودنیها درباره ویژگیهای جامعهای که نمونه از آن انتخاب شده، برآورد یا استنباط نمایند. (خلیلی شورینی، ۱۳۸۸). آمار استنباطی با دو دسته از مسائل سر و کار دارد؛ ابتدا به برآورد میپردازد و سپس به آزمون فرضیه (دلاور،۱۳۸۷). در تحقیق حاضر از آزمون های زیر استفاده می شود:
-
- مدل سازی معادلات ساختاری: به منظور تعیین رابطه علی بین متغیرها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده می شود. با توجه به اینکه تحقیق حاضر به دنبال شناسایی تاثیر کیفیت خدمات دولت الکترونیک بر اعتماد عمومی می باشد، بنابراین بایستی رابطه علی بین متغیرها آزمون گردد. مدلسازی معادلات ساختاری با بهره گرفتن از نرم افزار LISREL نسخه ۸/۸ انجام خواهد شد.
مدلسازی معادلات ساختاری
برای بررسی روابط علّی بین متغیرها به صورت منسجم کوششهای زیادی در دهه اخیر صورت گرفته است یکی از این روشها نوید بخش در این زمینه مدل معادلات ساختاری یا تحلیل چند متغیری با متغیرهای مکنون است. از این روش تحت عنوان مدل علّی و تحلیل ساختار کوواریانس یاد شده است.بدون توجه به نام یامفهوم بیشمار آن، این واژه به یک سری مدلهای عمومی اشاره میکند که شامل تحلیل عاملی تأئیدی[۴۳]، مدلهای ساختاری همزمان کلاسیک[۴۴]، تجزیه و تحلیل مسیر[۴۵]، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس[۴۶] و سایر روش های آماری است.
جرقه ورود به بحث مدل معادلات ساختاری با موضوع شاخصهای چندگانه[۴۷] شروع شد. مدل معادلات ساختاری یک رویکرد آماری جامعی برای آزمون فرضیههایی درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده[۴۸] و متغیرهای مکنون[۴۹] میباشد. از طریق این رویکرد میتوانیم قابل قبول بودن مدلهای نظری را در جامعههای خاص با بهره گرفتن از دادههای همبستگی، غیرآزمایشی، آزمایشی آزمون نمود.(سرمد و همکاران، ۱۳۷۷، ۲۷۶)
یکی از قویترین و مناسبترین روش های تجزیه و تحلیل در تحقیقات علوم رفتاری و علوم اجتماعی تجزیه و تحلیل چند متغیره است. زیرا ماهیت این گونه موضوعات، چند متغیره بوده و نمیتوان آنها را با شیوه دو متغیری (که هر بار تنها یک متغیر مستقل با یک متغیر وابسته در نظر گرفته میشود) حل نمود.
تجزیه و تحلیل چند متغیره به یک سری روش های تجزیه و تحلیل اطلاق میشود که ویژگی اصلی آنها، تجزیه و تحلیل همزمان K متغیر مستقل و N متغیر وابسته است.
تجزیه و تحلیل ساختارهای کوواریانس[۵۰] یا مدل سازی علّی یا مدل معادلات ساختاری یکی از اصلیترین روش های تجزیه و تحلیل ساختارهای دادههای پیچیده است.
فرآیندهای تجزیه و تحلیل ساختارهای کوواریانس شامل یک سری گامهایی است که به محقق توصیه میشود که حتماً به صورت متوالی این گامها را انجام دهد. این گامها عبارتند از :
مراحل مدل معادلات ساختاری
فرآیندهای تجزیه و تحلیل ساختارهای کوواریانس شامل یک سری گامهایی است که به محقق توصیه میشود که حتماً به صورت متوالی این گامها را انجام دهد. این گامها عبارتند از :
۱- بیان مدل | ۲- تخمین مدل | ۳- ارزیابی تناسب یا برازش مدل |
۴- اصلاح مدل | ۵- تفسیر مدل | ۶- ابلاغ یا نوشتن گزارش تحقیقاتی |
جدول ۳-۸: گام های مدل سازی معادلات ساختاری
در هر گام محقق باید در مورد، موارد زیر تصمیماتی را اتخاذ کند.
-
- مدل چگونه ساخته شود؟
-
- چه شاخصها و چه تعداد شاخص برای متغیرهای مکنون مورد نیاز است؟
-
- چگونه میبایستی خطاهای اندازهگیری[۵۱] را به طور جداگانه اداره نمود؟
-
- چه مقدار نمونه برای تخمین مدل مورد نیاز است؟
-
- از چه نوع ماتریسی استفاده شود؟ (Lavee, 1988)
در ذیل سعی میشود هر یک از مراحل به تفضیل شرح داده شود.
مرحله بیان مدل
مدل معادلات ساختاری با بیان مدلی که میخواهد تخمین زده شود؛ شروع میشود. در سادهترین سطح مدل، یک عبارت آماری درباره روابط میان متغیرها است. این مدلها در زمینه رویکردهای مختلف تحلیلی، اَشکال مختلفی به خود میگیرند. برای مثال یک مدل در زمینه همبستگی عموماً روابط غیر جهتداری را (دوطرفه) بین دو متغیر نشان میدهد. در حالی که رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس مدلهایی را با روابط جهتدار بین متغیرها نشان میدهد. (Hoyle, 1995)
این مرحله یکی از مهمترین مراحل موجود درمدل معادلات ساختاری است. زیرا هیچ گونه تحلیلی صورت نمیگیرد مگر این که محقق ابتدا مدل خود را بیان کند. گامهای موجود در این مرحله به شرح زیر است:
۱- ساخت یک مدل ساختاری فرضی
بیان یک مدل در واقع ترجمان یک تئوری به یکسری معادلات ساختاری (ریاضی) است. بنابراین بهتر است ابتدا نمودار مسیر را ترسیم کنیم و متغیرهای درونزا[۵۲] و برونزا[۵۳] و روابط علّی بین این متغیرها را نشان دهیم.
۲- انتخاب شاخصهای مشاهده شده برای متغیرهای مکنون
بعد از مشخص کردن متغیرهای مکنون درونزا و برونزا در این گام لازم است تا برای متغیرهای مکنون شاخصها (متغیرهای مشاهده شده) مناسبی انتخاب و به آنها وصل شود بهتر است از چندین شاخص به جای یک شاخص برای اندازهگیری متغیر مکنون استفاده شود که این کار براساس تعریف مفهومی و تعریف عملیاتی صورت میگیرد.
بنابراین در پژوهش حاضر در ابتدا شاخصهای مربوط به هر متغیر بدون وجود یک ساختارعاملی به عنوان شاخصهای مشاهده شده در نظر گرفته می شود.و سپس با تحلیل عاملی عوامل مربوط به این شاخصهای بدست آمده به عنوان شاخصهای مشاهده شده در نظر گرفته می شود.
۳- ارزیابی حالت تعین[۵۴] مدل
افسردگی و حمایت اجتماعی عناصر مهمی اند که با اعتیاد به اینترنت در ارتباطند.اگر افراد احساس تنهایی یا افسردگی کنند ممکن است به راه های جایگزین برای مقابله با مشکلاتشان روی بیاورند و در تلاش برای یافتن حمایت،ارتباطات معنی دار و راه هایی برای آرام کردن خودشان ممکن است اینترنت را راهی برای ارتباط و فرار از واقعیت دردناک اطراف شان بدانند.افرادی که از افسردگی و اختلالات اضطرابی،هراس اجتماعی و سایر اختلالات وسواس جبری رنج می برند در معرض خطر بیشتری برای اعتیاد به اینترنت هستند(۳،۸،۱۶،۵۸).
به علاوه مشکلات روانی اجتماعی مثل انزوای اجتماعی،افسردگی،تنهایی و ایجاد مشکل در مدیریت زمان می تواند از تاثیرات منفی استفاده از اینترنت باشد(۵۹).در مطالعه ای که یانگ انجام داده ۵۴% معتادین به اینترنت از افسردگی و ۳۴% از اضطراب رنج می برند.عوامل خطری مثل اعتماد به نفس پایین،انگیزش ضعیف،ترس از طرد شدن و نیاز برای تایید،در افزایش استفاده از اینترنت سهیم هستند.برای این گونه افراد اینترنت بهشتی ایمن است که از مشکلات روزانه و استرس فرار کنند.اینترنت برای آنها آزادی به ارمغان می آورد و اجازه می دهد فارغ از هر گونه مانیتورینگ یا سانسور هر چه می خواهند بگویند و انجام دهند(۱۵).
*میانگین نمره اعتیاد به اینترنت در دانشجویانی که به میزان زیادی با کامپیوتر و اینترنت آشنایی داشتند نسبت به سایر گروه ها بیشتر بود اما آزمون کروسکال والیس ارتباط معناداری بین میزان آشنایی با کامپیوتر و اعتیاد به اینترنت نشان نداد.مطالعه محمدبیگی و همکاران(۴) و مطالعه درگاهی(۲۹) نشان داد که با افزایش آگاهی دانشجویان از کامپیوتر و اینترنت میزان استفاده از این وسایل هم افزایش می یابد.اما در مطالعه حسن زاده(۱۸) مشخص گردید که اعتیاد به اینترنت تنها با میزان مهارت در استفاده از اینترنت همراه است نه کامپیوتر.
جدول ۵ در ارتباط با ضریب همبستگی اسپیرمن نمره اعتیاد به اینترنت با متغیرهای کمی فردی اجتماعی تنظیم شده است. اطلاعات این جدول موید اینست که بین سن با نمره اعتیاد به اینترنت ارتباط آماری معکوس ومعنی دار بسیار ضعیفی وجود دارد(۰۰۱/۰=p وr=-0/14).بین ترم تحصیلی،معدل ترم قبل و نمره اعتیاد به اینترنت ارتباط معنادار آماری وجود ندارد.
*همانند سایر مطالعات(۴،۳۹،۵۶،۶۱) در این مطالعه هم بین نمره اعتیاد به اینترنت و سن همبستگی منفی(۰۰۱/۰=p وr=-0/14) دیده شد.بدین صورت که در سنین پایین تر احتمال اعتیاد به اینترنت افزایش می یابد و با افزایش سن این احتمال کاهش می یابد. در مطالعه درگاهی(۲۹)،جوان ترها سه برابر سایر افراد از اینترنت استفاده می کردند.خواجه موگهی(۲) سنین نوجوانی را از عوامل مهم پیش بینی کننده اعتیاد به اینترنت می داند.
از نظر پژوهشگر افراد در سنین پایین به دلیل پشت سر گذراندن مراحل بحرانی دوران بلوغ،گذار از مرحله نوجوانی به جوانی و وجود استرس های محیطی و تکاملی اگر در محیط واقعی امکانات مناسبی برای مقابله با این شرایط نداشته باشند به اینترنت به عنوان یک جایگزین روی می آورند.ضمناً در سنین پایین تر احتمال استفاده تفریحی از اینترنت بیشتر است که این مساله هم می تواند به عنوان یک کاتالیزور جهت اعتیاد به اینترنت مطرح شود.
* ضریب همبستگی اسپیرمن بین ترم تحصیلی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری را نشان نداد.تسای و همکاران(۲۰) در مطالعه ای که با هدف بررسی عوامل خطر اعتیاد به اینترنت در دانشجویان جدیدالورود تایوان انجام داد دریافت که تحصیل در ترم های پایین و در سال های آغازین ورود به دانشگاه با افزایش خطر اعتیاد به اینترنت همراه است.در حالی که یونی کریشنان[۹۴] و همکاران(۷۳) در بررسی الگوی استفاده از کامپیوتر و اینترنت در میان دانشجویان پزشکی در سواحل جنوبی هند بیان کردند تحصیل در ترم های پایین تر با افزایش احتمال استفاده تفریحی از اینترنت و خطر اعتیاد به اینترنت بیشر همراه است.لیو و همکاران(۶۱) عقیده دارند که چون دانشجویان جدیدالورود در حال تطابق با محیط جدید دانشگاه هستند پس وقت کمتری را در اینترنت می گذرانند و احتمال اعتیاد به اینترنت در آنها کمتر است.از نظر پژوهشگر به دلیل چند وجهی بودن موضوع،جهت دستیابی به نتایج دقیق تر لازم است که مطالعات کمی و کیفی بیشتری در این زمینه صورت بگیرد.
*ضریب همبستگی اسپیرمن بین معدل دانشجو و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری را نشان نداد.در مطالعه لشکرآرا و همکاران(۶۷) که به بررسی اعتیاد به اینترنت و سلامت عمومی در دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته بین معدل و نمره اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری گزارش شده است اما معلوم نیست اعتیاد به اینترنت باعث کاهش معدل دانشجویان شده یا دانشجویانی که معدل کمتری داشته اند بیشتر مستعد اعتیاد به اینترنت بوده اند.کو[۹۵] و همکاران(۵۸) گزارش کردند که دانشجویان معتاد معدل بالاتری داشته اند.با توجه به مقطعی بودن مطالعات انجام شده در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتر می باشد.
جداول ۷-۶ در ارتباط با هدف دوم پژوهش یعنی “تعیین ارتباط وضعیت اعتیاد به اینترنت و نحوه استفاده از آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان” تنظیم شده است.
جدول شماره ۶ میانگین نمره اعتیاد به اینترنت در واحدهای مورد پژوهش بر حسب متغیرهای کیفی نحوه استفاده از اینترنت را نشان می دهد.بر اساس اطلاعات این جدول نمره اعتیاد به اینترنت در متغیرهای چگونگی استفاده از اینترنت،اولویت اول و دوم هدف استفاده از اینترنت(علمی،تفریحی،اجتماعی،اقتصادی،تبلیغاتی و ارتباطی)،وسیله اتصال به اینترنت،اولویت های اول،دوم و سوم بخش مورد استفاده در اینترنت(جست وجوی علمی،چت روم و تالار گفتگو،فیس بوک،جست و جوی حنسی،بازی آنلاین،چک کردن ایمیل،دانلود،اخبار و کسب درآمد) از لحاظ آماری معنی دار است و در سایر متغیرها(اولویت سوم هدف استفاده از اینترنت) ارتباط معنی داری وجود نداشت.
* میانگین نمره اعتیاد به اینترنت در کسانی که به تنهایی از اینترنت استفاده می کردند بالاتر و براساس آزمون من ویتنی این ارتباط معنادار(P=0/003)بود.نتایج مطالعه ما با نتایج مطالعه محمدبیگی و همکاران(۴) همسو می باشد.از نظر پژوهشگر دانشجویان معتاد به اینترنت احتمالا به دلیل هدف و نوع خاص استفاده از اینترنت،تمایل به استفاده از اینترنت در خلوت دارند.زیرا در این شرایط آزادی بیشتری داشته و نظارت کمتری را دریافت می کنند.
*میانگین نمره اعتیاد به اینترنت در کسانی که با هدف علمی از اینترنت استفاده می کردند نسبت به سایر اهداف در سه الویت مورد پرسش(علمی،تفریحی،اجتماعی،اقتصادی،تبلیغاتی و ارتباطی)،پایین تر بود.این اختلاف در الویت اول (P = 0/001) و دوم (P= 0/001) هدف استفاده از اینترنت معنی دار بود ولی در الویت سوم
(P = 0/325)هدف استفاده از اینترنت معنی دار نبود.افرادی که به صورت هدفمند و جهت مقاصد علمی از اینترنت استفاده می کنند کمتر در معرض اعتیادند(۴).در حالیکه افرادی که به منظور سرگرمی یا فراموشی مشکلات و با هدف غیر علمی به اینترنت رجوع می کنند احتمال اعتیاد به اینترنت بالاتری دارند(۴۲).سیهان(۳۱) در مطالعه ای که به منظور بررسی ارتباط استفاده مشکل زا از اینترنت و مهارت های ارتباطی دانشجویان با توجه به هدف استفاده از اینترنت انجام داد نشان داد که افرادی که با هدف اجتماعی و ارتباطی از اینترنت استفاده می کنند نسبت به کسانی که جهت جست و جوی علمی از اینترنت استفاده می کنند احتمال اعتیاد به اینترنت بالاتری دارند.استفاده های خاص از اینترنت به خصوص با هدف ارتباطی-تعاملی و اجتماعی سهم بزرگی در توسعه اعتیاد به اینترنت دارند.پس هدف استفاده از اینترنت می توانند یک عامل تعیین کننده مهم در پیش بینی اعتیاد به اینترنت باشند.
*میانگین نمره اعتیاد به اینترنت در کسانی که از بیش از یک وسیله(لپ تاپ،کامپیوتر رومیزی و تلفن همراه) جهت اتصال به اینترنت استفاده می کردند بالاتر بود و آزمون کروسکال والیس بین وسیله اتصال به اینترنت و اعتیاد به اینترنت ارتباط معنی دار(P= 0/001) آماری را نشان داد. از نظر پژوهشگر افرادی که از بیش از یک وسیله جهت اتصال به اینترنت استفاده می کنند احتمالا با بهره گرفتن از تکنولوژی های روز و با وسایل مختلف قابل حمل به اینترنت متصل می شوند و این مساله با افزایش احتمال دسترسی به اینترنت و در نتیجه افزایش اعتیاد به اینترنت همراه است.
*میانگین نمره اعتیاد به اینترنت در کسانی که جهت جستجوی علمی،چک کردن ایمیل و دانلود از ایتترنت استفاده می کردند نسبت به کسانی که جهت استفاده از فیس بوک،چت روم و تالار گفتگو و جستجوی جنسی به اینترنت متصل می شدند کمتر بوده که این اختلاف براساس آزمون کروسکال والیس در اولویت اول(۰۰۱/۰=p)،اولویت دوم(۰۰۱/۰=p) و اولویت سوم(۰۰۳/۰=p) بخش مورد استفاده در اینترنت(جست و جوی علمی،تالار گفتگو،استفاده از فیس بوک،جست و جوی جنسی،چک کردن ایمیل،دانلود) از لحاظ آماری معنادار است. مطالعات نشان داده سطوح اعتیاد به اینترنت با توجه به هدف استفاده و بخش مورد استفاده در اینترنت متفاوت است(۳،۳۱،۷۳).اعتیاد به اینترنت در افرادی که جهت سرگرمی یا ارتباط با افراد دیگر از اینترنت استفاده می کنند بیشتر از افرادی است که جهت جست و جوی اطلاعات علمی به اینترنت رجوع می کنند.استفاده های خاص از اینترنت به خصوص عملکرد تعاملی آن سهم بزرگی در افزایش اعتیاد به اینترنت دارد(۳۱).معتادان به اینترنت اغلب از اینترنت جهت فعالیت های اجتماعی و شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک(۳۰)،سرگرمی(۶۳)،اتاق های گفتگو(۳،۳۱)،روابط عاشقانه مجازی و بازی های آنلاین(۳،۸،۷۳) استفاده می کنند.
جدول ۷ در ارتباط با ضریب همبستگی اسپیرمن نمره اعتیاد به اینترنت با متغیرهای کمی نحوه استفاده از اینترنت تنظیم شده است. اطلاعات این جدول حاکی از آن است که بین سن شروع استفاده از کامپیوتر و سن شروع استفاده از اینترنت با نمره اعتیاد به اینترنت ارتباط معتی دار آماری خیلی ضعیفی وجود دارد(۰۰۱/۰=p وr=-0/13)، (۰۰۱/۰=p وr=-0/17). بدین صورت که هر چه سن شروع استفاده از کامپیوتر و اینترنت پایین تر باشد احتمال اعتیاد به اینترنت بیشتر می شود.کسانی که در سنین پایین تری شروع به استفاده از کامپیوتر می نمایند در استفاده از آن هم مجرب ترند.لذا مهارت بیشتری در استفاده از این گونه وسایل داشته و احتمال اعتیاد به اینترنت در آنها بیشتر است(۲۲).
* ضریب همبستگی اسپیرمن بین مدت زمان اتصال به اینترنت و اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معنا دار ضعیفی(۰۰۱/۰=p وr=-0/4) را نشان داد.بدین معنا که با افزایش ساعات استفاده از اینترنت احتمال اعتیاد به اینترنت بیشتر می شود.نتایج مطالعه ما با مطالعه محمدبیگی و همکاران(۴) همسو می باشد.کیم و همکاران(۳۹) در پؤوهشی که به منظور بررسی عوامل پیش بینی کننده اعتیاد به اینترنت و ارتباط آن با رفتارهای ارتقا دهنده سلامت در دانشجویان هنگ کنگ انجام دادند افرادی را به عنوان معتاد به اینترنت معرفی کردند که به طور متوسط ۴ ساعت یا بیشتر در روز از اینترنت استفاده کنند.در حالی که یانگ فرد معتاد را کسی میداند که دست کم ۳۸ ساعت در هفته و یا ۸ ساعت در روز از اینترنت استفاده می کند(۵۴).اگر چه در خصوص مدت زمان استفاده از اینترنت در روز و اعتیاد به اینترنت نظرات متفاوتی وجود دارد اما آن چه که بدیهی است این است که با افزایش ساعات استفاده احتمال اعتیاد به اینترنت هم افزایش می یابد.
جداول شماره ۱۳-۸ در ارتباط با هدف سوم پژوهش “تعیین نحوه استفاده از اینترنت بر حسب مشخصات فردی-اجتماعی” تنظیم شده است.
جدول ۸ در ارتباط با ضریب همبستگی اسپیرمن متغیرهای کمی نحوه استفاده از اینترنت با مشخصات فردی – اجتماعی (کمی) واحدهای مورد پژوهش تنظیم شده است.
*اطلاعات این جدول نشان می دهد که بین سن و مدت زمان هر بار اتصال به اینترنت یک رابطه آماری معکوس و معنی دار بسیار ضعیف وجود دارد(۵۰۱/۰=p وr=-0/1).بدین معنی که با افزایش سن مدت زمان استفاده از اینترنت کاهش می یابد.از نظر پژوهشگر احتمالاً با افزایش سن افراد به صورت هدفمندتر و برنامه ریزی شده از اینترنت استفاده می کنند و دیگر به دنبال استفاده تفریحی و یا وقت گذرانی در اینترنت نیستند،ضمناً فرد،بلوغ فکری و عاطفی بالاتری دارد لذا کمتر احتمال دارد که برای فرار از واقعیت به دنیای مجازی روی بیاورد.
جدول شماره ۹ میانگین و انحراف معیار متغیرهای کمی نحوه استفاده از اینترنت (سن شروع استفاده از کامپیوتر،سن شروع استفاده از اینترنت و زمان هر بار اتصال به اینترنت) را بر حسب مشخصات(کیفی) فردی اجتماعی دانشجویان نشان می دهد.بر اساس اطلاعات جدول شماره ۹ سن شروع استفاده از کامپیوتر بر حسب مشخصات کیفی فردی-اجتماعی در متغیرهای وضعیت تاهل،نوع رشته تحصیلی،مقطع تحصیلی،محل اسکان دانشجو،وضعیت اشتغال والدین و هم چنین وضعیت اشتغال دانشجو،میزان درآمد خانوار و میزان تحصیلات والدین از لحاظ آماری معنی دار است و در سایر متغیرها(محل زندگی،سابقه بیماری روحی(افسردگی،هراس اجتماعی،اضطراب) و اعتیاد(به سیگار و سایر مواد)،میزان آشنایی با کامپیوتر و اینترنت)ارتباط معنی داری وجود نداشت.
*در ارتباط با وضعیت تاهل،سن شروع استفاده از کامپیوتر در دانشجویان مجرد نسبت به متاهلین پایین تر بود(P=0/0001).
* در ارتباط با رشته تحصیلی،سن شروع استفاده از کامپیوتر در رشته های بهداشتی(بهداشت عمومی،بهداشت حرفه ای،بهداشت محیط و آموزش بهداشت) پایین تر از سایر رشته ها بود(P=0/0001).
*در مورد مقطع تحصیلی،سن شروع استفاده از کامپیوتر در افراد با مقاطع تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر پایین تر از افراد با مدارک لیسانس و پایین تر بوده است (P=0/0001).
*از لحاظ محل اسکان، سن شروع استفاده از کامپیوتر در دانشجویانی که به تنهایی زندگی می کردند پایین تر از افرادی بود که با خانواده یا در خوابگاه زندگی می کردند (P=0/0001).دانشجویانی که امکان زندگی به تنهایی را دارند،احتمالاً پیش از ورود به دانشگاه نیز از امکانات رفاهی و آزادی بیشتری برخوردار بوده اند.
*از لحاظ وضعیت اشتغال والدین،در دانشجویانی که مادران شاغل و پدران کارمند داشتند سن شروع استفاده از کامپیوتر پایین تر از سایر گروه ها بود (P=0/0001).از آن جا که وضعیت اشتغال والدین به طور غیر مستقیم با میزان تحصیلات و میزان آشنایی والدین با کامپیوتر می تواند تاثیرگذار باشد،ممکن است فرزندان مادران شاغل که احتمالا دارای تحصیلات سطح بالاتری نسبت به مادران غیر شاغل هستند در سنین پایین تری با کامپیوتر آشنا شوند چون والدین دارای سواد کامپیوتری بیشتر هستند و هم چنین قدرت اقتصادی بیشتری برای خرید کامپیوتر دارند.
*از لحاظ وضعیت اشتغال دانشجو،دانشجویانی که شاغل نبودند تقریباً به طور متوسط سه سال زودتر با کامپیوتر آشنا شده اند (P=0/0001).
*در دانشجویانی که میزان درآمد خانواده هایشان بالاتر بود،،سن شروع استفاده از کامپیوتر پایین تر از سایر گروه ها بوده است (P=0/017).از نظر پژوهشگرداشتن درآمد بالاتر به منزله توانایی بیشتر خانواده ها برای تهیه کامپیوتر و تمایل بیشتر برای آشنایی فرزندانشان با کامپیوتر در سنین پایین تر همراه است.
*در دانشجویانی که والدینشان تحصیلات دانشگاهی داشتند،سن شروع استفاده از کامپیوتر پایین تر بود(P=0/0001).تحصیلات دانشگاهی والدین احتمالا با سواد کامپیوتر و میزان آشنایی با کامپیوتر والدین مرتبط می باشد.در نتیجه دانشجویانی که والدین با تحصیلات دانشگاهی دارند در سنین پایین تری با کامپیوتر آشنا می شوند.
بر اساس اطلاعات جدول شماره ۹ سن شروع استفاده از اینترنت بر حسب مشخصات کیفی فردی-اجتماعی در متغیرهای وضعیت تاهل،نوع رشته تحصیلی،مقطع تحصیلی،محل اسکان دانشجو،وضعیت اشتغال دانشجو، وضعیت اشتغال والدین،درآمد خانوار،تحصیلات والدین و میزان آشنایی با کامپیوتر از لحاظ آماری معنی دار است و در سایر متغیرها(جنس،محل زندگی،سابقه بیماری روحی(افسردگی،هراس اجتماعی،اضطراب) و اعتیاد(به سیگار و سایر مواد)،میزان آشنایی با اینترنت ارتباط معنی داری وجود نداشت.
*در ارتباط با وضعیت تاهل سن شروع استفاده از اینترنت در دانشجویان مجرد نسبت به متاهلین پایین تر بود(P=0/0001).
*از نظر رشته تحصیلی،سن شروع استفاده از اینترنت در رشته های پزشکی پایین تر از سایر رشته ها بوده است (P=0/0001).از انجا که اکثر دانشجویان رشته های پزشکی از خانواده های دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و سواد کامپیوتر آنها بالاست لذا در سنین پایین تری با اینترنت آشنا می شوند.
*از نظرمقطع تحصیلی،سن شروع استفاده از اینترنت در افراد با مقاطع تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر پایین تر از افراد با مدارک لیسانس و پایین تر بود(P=0/0001).
*از لحاظ محل اسکان در دانشجویانی که به تنهایی زندگی می کردند سن شروع استفاده اینترنت پایین تر از افرادی بود که با خانواده یا در خوابگاه زندگی می کردند (P=0/0001).
*از لحاظ وضعیت اشتغال والدین،در دانشجویانی که مادران شاغل(P=0/0001) و پدران کارمند(P=0/006) دارند سن شروع استفاده از اینترنت پایین تر از سایر گروه ها بود.علت آن مشابه تاثیر وضعیت اشتغال والدین بر سن شروع استفاده از کامپیوتر می باشد.
*از لحاظ وضعیت اشتغال دانشجو،دانشجویان غیرشاغل تقریباً به طور متوسط ۴ سال زودتر با اینترنت آشنا شده اند (P=0/0001).عدم اشتغال به کار و داشتن وقت آزاد بیشتر منجر به روی آوردن به اینترنت برای گذراندن اوقات فراغت می شود.
*در دانشجویانی که میزان درآمد خانواده هایشان بالاتر بود،،سن شروع استفاده از اینترنت پایین تر از سایر گروه ها بوده است (P=0/001).از نظر پژوهشگر این دانشجویان،به دلیل وضعیت مالی بهتر،امکان خرید کامپیوتر و آشنایی با اینترنت در سنین پایین تر را دارند.
*در دانشجویانی که والدینشان تحصیلات دانشگاهی داشتند،سن شروع استفاده از اینترنت پایین تر بود(P=0/0001).احتمالاً به دلیل آشنایی والدین با اینترنت و داشتن مهارت بیشتر در استفاده از اینترنت،بچه ها هم در سنین پایین تری با اینترنت آشنا می شوند.
*در دانشجویانی که میزان آشنایی آنها با کامپیوتر زیاد بود،سن شروع استفاده از اینترنت پایین تر بود (P=0/003).احتمالاً میزان آشنایی زیاد با کامپیوتر با شروع به کار با کامپیوتر در سنین پایین تر و در نتیجه آشنایی زودهنگام با اینترنت همراه است.
بر اساس اطلاعات جدول ۹ مدت زمان هر بار اتصال به اینترنت بر حسب مشخصات کیفی فردی-اجتماعی در متغیرهای جنس،مقطع تحصیلی،محل اسکان دانشجو،وضعیت اشتغال دانشجو، سابقه بیماری روحی(افسردگی،هراس اجتماعی،اضطراب) و اعتیاد(به سیگار و سایر مواد) ،میزان آشنایی با کامپیوتر و اینترنت از لحاظ آماری معنی دار است و در سایر متغیرها(وضعیت تاهل،رشته،محل زندگی،وضعیت اشتغال والدین،میزان درآمد خانوار،میزان تحصیلات والدین) ارتباط معنادار آماری وجود نداشت.
*در ارتباط با متغیر جنس،در دانشجویان مذکر میانگین زمانی هر بار اتصال به اینترنت به طور متوسط ۴۰ دقیقه بیشتر بود(P=0/004).مدت زمان هر بار اتصال در دانشجویان مذکر (۲/۴۰±۱/۳۸) و در دانشجویان مونث (۲/۰۶±۱/۲۰) بود.در مطالعه محمدی و همکاران(۷۴) که به بررسی اعتیاد به اینترنت و فضاهای مجازی در بین جوانان ۲۵-۱۸ سال پرداخته مدت زمان هر بار اتصال به اینترنت در پسران ۲۹/۲ ساعت و برای دختران ۷/۳ ساعت گزارش شده است.با توجه به وجود نتایج متناقض در این زمینه،نیاز به انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه می باشد.از نظر پژوهشگر امکان باقی ماندن مردان در اینترنت بیشتر می باشد چون آنها در استفاده از اینترنت مجرب ترند و نظارت و کنترل کمتری را دریافت می کنند.
*از نظر مقطع تحصیلی،در دانشجویان مقطع لیسانس و پایین تر(۲/۲۵±۱/۲۳)،مدت زمان هر بار اتصال به اینترنت به طور متوسط نیم ساعت بیشتر از دانشجویان مقاطع بالاتر از لیسانس(۲/۱۱±۱/۳۳) بود(P=0/033).از نظر پژوهشگر دانشجویان مقاطع بالاتر از لیسانس به دلیل مشغله کاری بیشتر و کمبود وقت احتمالاً به صورت کنترل شده و برنامه ریزی شده به عنوان مثال جهت انجام تکالیف درسی از اینترنت استفاده می کنند لذا مدت زمان کمتری را در اینترنت می گذرانند در حالی که ممکن است دانشجویان لیسانس و پایین تر جهت وبگردی و پرسه زنی تفننی از اینترنت استفاده کنند.
*در ارتباط با محل اسکان،در دانشجویان خوابگاهی مدت زمان هر بار اتصال به اینترنت(۱۵/۱±۲/۱۸) بیش از سایر گروه ها بود (P=0/0001).از نظر پژوهشگر کمبود امکانات تفریحی،محدودیت های زندگی خوابگاهی و داشتن وقت آزاد بیشتر در خوابگاه منجر به افزایش مدت زمان اتصال به اینترنت می شود.
*از نظر وضعیت اشتغال،مدت زمان اتصال به اینترنت در دانشجویان شاغل(۰۳/۱±۷۵/۱) ،نسبت به دانشجویان غیر شاغل(۳۰/۱±۲۴/۲)،۴۵ دقیقه کمتر بود و این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود (P=0/001).دانشجویان شاغل احتمالاً در سنین بالاتری هستند،متاهل می باشند و وقت آزاد کمتری دارند لذا از اینترنت جهت انجام امور علمی یا مرتبط با کار خود استفاده می کنند لذا زمان کمتری را در اینترنت می گذرانند.
*از نظر سابقه بیماری روحی(افسردگی،هراس اجتماعی و اضطراب) و اعتیاد(به سیگار و سایر مواد)،در دانشجویانی که سابقه اعتیاد(به سیگار و سایر مواد) داشتند مدت زمان اتصال به اینترنت بیش از سایر گروه ها بود (P=0/0001).فردی که سابقه ای از اعتیاد دارد احتمالاً دارای مشکلات روحی یا اختلالات شخصیتی مثل هیجان خواهی و رفتارهای پر خطر است لذا زمان بیشتری را جهت اتصال به اینترنت صرف می کند.
*در ارتباط با میزان آشنایی با کامپیوتر(P=0/005) و اینترنت(P=0/0001)،در دانشجویانی که آشنایی بیشتری با کامپیوتر و یا اینترنت داشتند،مدت زمان اتصال به اینترنت نیز بیشتر بود.آشنایی بیشتر با کامپیوتر و اینترنت به منزله داشتن مهارت بیشتر در استفاده از این وسایل می باشد.فرد مجرب احتمالاً از بخش های متنوع تری در اینترنت استفاده می کند که این امر منجر به افزایش زمان استفاده می شود.
جدول شماره ۱۰ فراوانی متغیرهای کیفی نحوه استفاده از اینترنت(هدف استفاده از اینترنت و چگونگی استفاده از اینترنت) را بر حسب مشخصات کیفی فردی اجتماعی دانشجویان نشان می دهد.بر اساس اطلاعات جدول شماره ۱۰ بین متغیرهای جنس،وضعیت تاهل،رشته تحصیلی،محل اسکان دانشجو،وضعیت اشتغال و درآمد دانشجو،میزان تحصیلات پدر،سابقه بیماری روحی(افسردگی،هراس اجتماعی،اضطراب) و اعتیاد(به سیگار و سایر مواد)،میزان آشنایی با کامپیوتر و هدف استفاده از اینترنت رابطه آماری معنی داری وجود دارد و در سایر متغیرها(مقطع،محل زندگی،وضعیت اشتغال والدین،میزان درآمد خانوار،میزان تحصیلات مادر،میزان آشنایی با اینترنت) ارتباط معنی داری وجود نداشت.
*دانشجویانی که با هدف تفریحی از اینترنت استفاده می کردند نسبت به کسانی که با هدف علمی از اینترنت استفاده می کردند میانگین سنی پایین تری داشتند(P=0/001).از نظر پژوهشگر،سنین پایین،با تجربه و پختگی کمتر و نیاز بیشتر برای هدف تفریحی همراه است.
*اکثریت دانشجویان مذکر (۳/۴۱%) با هدف تفریحی و اکثریت دانشجویان مونث با هدف علمی(۲/۴۹%) از اینترنت استفاده می کردند(P=0/0001).کیم بیان می کند که دختران جهت انجام تکالیف درسی و پژوهش های کلاسی از اینترنت استفاده می کنند در حالی که پسران بیشتر جهت استفاده از سایت های خاص و بازی های آنلاین از اینترنت استفاده می کنند(۵۹).فرانگوس(۲۲) میگوید اکثر دانشجویان مذکر جهت تفریح و سرگرمی به اینترنت روی می آورند.از نظر پژوهشگراحتمالاً این مساله ناشی از نظارت کمتر والدین،مجرب تر بودن در استفاده از تکنولوژی های روز مثل کامپیوتر و اینترنت و تفاوت های فرهنگی و تربیتی در دو جنس است.