مرحله سوم- مقایسه گزینه های جایگزین [۶۱]: مشتری ارزش حاصل از محصولات مختلف را مقایسه کرده تا دریابد کدامیک با نیازها و خواسته های او هماهنگی بیشتری دارد.
مرحله چهارم- مرحله عمل [۶۲]: مشتری تصمیم می گیرد که کدام محصول را می خواهد بخرد و خرید اتفاق می افتد.
مرحله پنجم- احساس مشتری بعد از خرید محصولی خاص: در این مرحله مشتری ذهنیت و یا رضایت خود را از خرید محصول ابراز می کند (دوبروسکی، ۲۰۰۱). سازمان ها بایستی خود را به جای مشتریان قرار دهند تا به علت اصلی موفقیت یا شکست خود در بازار پی ببرند.
۲-۴-۳٫ ارزش خدمات
ارزش خدمات را می توان نسبت برآورده شدن انتظارات مشتری به قیمت خدمات تعریف نمود. (هسکت، هارت و دیگران، ۱۹۹۰؛ اشنایدر و باون، ۱۹۹۵). [۶۳] از آنجایی که خدمات غیر قابل لمس، جداسازی یا ذخیره سازی هستند، ارزیابی کیفیت و ارزش آنها معمولا تا قبل از عملکرد واقعی شرکت مشخص نمیگردد. برآورده شدن انتظارات برای مشتری یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر رضایتش است. به طور کلی می توان دو استراتژی را برای ایجاد ارزش مشتری معرفی نمود. اولین استراتژی می تواند استراتژی رهبری هزینه باشد که در آن شرکت به ارائه خدماتی با قیمت کم و با کیفیتی نسبتا قابل قبول اقدام می کند. راه دیگر استفاده از استراتژی متمایز نمودن است که در آن شرکت، خدماتی بسیار خاص با کیفیت بالا ارائه می دهد که مشتری به سختی می تواند آن را در شرکتی دیگر به دست آورد. این استراتژی این امکان را به شرکت می دهد که قیمت بالایی را برای خدمات خود تعیین کند. این که یک شرکت کدام استراتژی را انتخاب می کند به انتظارات و خواسته های مشتریانش از خدمات بستگی دارد. (اشنایدر و باون، ۱۹۹۵)
۲-۴-۴٫ مدل های ارزش از دید مشتری
تعاریف موجود در زمینه ارزش از نظر مشتری را می توان در چند مدل اصلی طبقه بندی کرد:
- مدل مؤلفه های ارزش
- مدل نسبت هزینه – فایده
- مدل وسیله – نتیجه
- مدل ابعاد کلیدی ارزش
۲-۴-۴-۱٫ مدل مؤلفه های ارزش
به طور کلی در مورد درک مشتری نسبت به ارزش سه مؤلفه اصلی را به شرح زیر می توان مطرح ساخت:
ناراضی کننده ها[۶۴]: خصوصیات مورد انتظار در یک کالا یا خدمت که عدم وجود آنها موجب آزردن و نارضایتی مشتری می شود ولی وجودشان برای مشتری خنثی عمل می کند.
رضایت بخش ها: خصوصیات مورد انتظار و مورد خواست مشتری که وجود آنها موجب رضایتمندی و گاهی مشعوف و خرسند شدن مشتری می شود.
مشعوف کننده ها: خصوصیات جدید و نوآورانه ای که خارج از انتظار مشتری بوده و باعث شگفت زده شدن مشتری به بهترین وجه یا به عبارتی افزایش رضایت مندی او تا حد شعف می شوند. چرا که به شکلی نوآورانه یک نیاز پنهان وی را برآورده می سازند. عدم وجود این خصوصیات تا زمانی که غیر قابل انتظار و غیر قابل پیش بینی باشند تاثیر منفی بر درک مشتری از ارزش دریافتی اش ندارند بلکه وجودشان تأثیر مثبتی بر نظر مشتری خواهد داشت. (سالم خلیفا، ۲۰۰۴)[۶۵]
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
دلشاد
عادی
ناراضی
عدم وجود
ویژگی
وجود
سطح رضایت مشتری
ناراضی کننده ها
رضایت بخش ها
دلشاد کننده ها
شکل ۲-۲٫ مدل مولفه های ارزش
همانطور که در شکل۲-۲ نشان داده شده است در این مدل بین انواع سه گانه ویژگی های محصول و میزان رضایت مشتری ارتباط نزدیکی وجود دارد. زیر خط نقطه چین منطقه وجود مشخصات لازم و ضروری(استانداردها) بوده و منطقه بالای این خط نشان دهنده افزایش رضایت از یک حالت عادی (خنثی) تا حداکثر رضایت یعنی ایجاد شعف است.
این مدل کمک شایانی در طراحی کالاها و خدمات جدید با خصوصیات و ویژگی های مطلوب و مؤثر می کند. بیشترین توجه مدل به جذب مشتری و بهبود رابطه بین او و عرضه کننده کالا و خدمت است و لیکن توجه بسیار کمی به سیکل فعالیت مشتری از تشخیص نیاز تا خرید، استفاده و کنار گذاشتن یا صرف نظر از مصرف کالا داشته و همچنین به مزایا (منافع) و مضراتی(هزینه ها) که مشتری در کنار کسب ارزش به دست می آورد توجه بسیار کمی دارد. (سالم خلیفا، ۲۰۰۴)
۲-۴-۴-۲٫ مدل نسبت هزینه – فایده
در این مدل ارزش در ارتباط با این مساله که مشتری چه به دست آورده و چه چیزی را در ازای کسب آن می پردازد مطرح می شود. منافع حاصل از کسب کالا یا خدمت شامل موارد ملموس و ناملموس شده و پرداختی های وی نیز شامل موارد پولی و غیر پولی از قبیل پول، زمان، هزینه جستجو، هزینه یادگیری، هزینه روانی و ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی است (هابر، ۲۰۰۱، ص ۴۳-۴۱)[۶۶] به عبارت دیگر ارزش از دید مشتری به تبادل پیامدهای مثبت(سود) یا ستاده های مطلوب و پیامدهای منفی(خسارت) یا هزینه ها بر می گردد.
پارولینی[۶۷] در سال ۱۹۹۹ رویکرد دیگری را در رابطه با مفهوم ارزش مطرح کرده و از آن به عنوان ابزاری جهت تحقق استراتژی رقابتی نام برده است. در این رویکرد که وی آن را شبکه ارزش[۶۸] نامیده است سه نوع ارزش مطرح می گردد: ارزش حاصل از سیستم، ارزش دریافت شده توسط مشتری نهایی، ارزش حاصل از بازیگران خالق ارزش. ارزش حاصل از سیستم تفاوت بین ارزش ناخالصی است که مشتری به کالا یا خدمت نسبت می دهد. (صرفنظر از قیمت آن کالا یا خدمت) و تمام هزینه هایی که سیستم خلق ارزش جهت تولید یا عرضه آن کالا یا خدمت متحمل شده است. ارزش نسبت داده شده به یک کالا به طور مستقیم مرتبط با منافعی است که مورد انتظار مشتری است و نسبت معکوس با هزینه های مرتبط با بهره گرفتن از آن کالا یا خدمت (هزینه لوازم یدکی و قطعات تکمیل کننده، نگهداری و سایر هزینه های پس از خرید محصول) دارد. کل ارزش خالص خلق شده توسط سیستم بین مشتریان نهایی و بازیگران اقتصادی سهیم در خلق آن ارزش بسته به قدرت نسبی چانه زنی هر یک تقسیم می شود. ارزش خالص دریافتی توسط مشتری نهایی نیز به دو بخش تقسیم می شود: ارزشی که مشتری به یک کالا یا خدمت نسبت می دهد و قیمتی که واقعا برای آن پرداخت کرده است. کل قیمت پرداخت شده برابر است با کل عایدی های دریافت شده توسط بازیگرانی که در فعالیتهای خلق ارزش سهیم بوده اند. ارزش خالص دریافتی بازیگران خلق ارزش نیزتفاوت بین کل قیمتی که خریدار به بازیگران خلق ارزش پرداخته و کل هزینه هایی است که آنها متحمل شده اند. (سالم خلیفا، ۲۰۰۴، ص ۶۴۹).
در هر سیستمی عرضه محصول (با میزان ارزش مشخص تحت عنوان ارزش ناخالص) مستلزم صرف میزان معینی هزینه است که سیستم با توجه به این هزینه و اقدامات بازیگران خلق ارزش (افرادی مثل نیروی فروش که با رفتار و نوع برخورد مناسب با مشتری به خلق یا افزودن ارزش به محصول نهایی سازمان می پردازند) قیمتی را برای محصول نهایی تعیین می کند که تفاوت بین قیمت و ارزش ناخالص آن محصول نشان دهنده ارزش خالص برای مشتری است. به طور کلی از دید دو مدل مذکور ارزش از نظر مشتری نسبت فواید و نتایج مطلوب به هزینه های پرداخت شده برای بدست آوردن نتایج تعریف می شود.
۲-۴-۴-۳- مدل وسیله- نتیجه
در این مدل، مشتریان کالاها و خدماتی را مورد استفاده قرار می دهند که نتایج مطلوبی را بدین وسیله کسب کنند. می توان گفت ویژگی ها و خصوصیات کالا یا خدمت، نتایج و پیامدهای حاصل از مصرف آن و نیز لرزش های شخصی مشتری شکل دهنده فرایند تصمیم گیری او است. در تحقیقی که وودروف در سال ۱۹۹۷ انجام داده ارزش از دید مشتری یک برتری نسبت داده شده ازسوی وی به کالا است که تحت تأثیر ارزیابی مشتری از ویژگی ها و خصوصیات کالا و پیامدهای ناشی از مصرف آن در جهت تحقق اهداف و مقاصد وی است. مدل ارائه شده توسط این محقق سلسله مراتب ارزش مشتری نام دارد و همچنان که در شکل ۲-۳ ملاحظه می شود ارزش مطلوب و مورد نظر مشتری در سه موقعیت منجر به رضایت مندی حاصل از ارزش دریافت شده توسط وی می شود.
ارزش مطلوب مشتری
رضایت مشتری ناشی از ارزش دریافتی
رضایت بر مبنای هدف
رضایت برمبنای پیامد
رضایت بر مبنای ویژگی
شکل۲-۳ مدل وسیله –نتیجه
در این سلسله مراتب حرکت در دو جهت بالا به پایین و بر عکس صورت می گیرد: زمانی مشتری به دنبال کالایی با یک سری ویژگی ها و خصوصیات معین(که پیامدها و نتایج شناخته شده ای از مصرف آن کالا حاصل می شود) می رود تا به هدفی خاص رسیده یا به رفع یک نیاز مشخص موفق شود. اما گاهی هم مشتری کالایی را خریداری و مصرف می کند که نتایج مطلوبی در راستای رفع یک سری نیاز عایدش میشود و یاد می گیرد که از این پس برای رفع آن نیاز از این کالا استفاده کند؛ ارزشی که مشتری در هر یک از این حالت ها به کالا یا خدمت نسبت می دهد و رضایتمندی او در هر موقعیت با توجه به شکل متفاوت است.
به طور کلی در مدل وسیله- نتیجه، ارزشی که مشتری به یک کالای خاص یا خدمت معین نسبت میدهد به این بستگی دارد که چگونه ترجیحات مشتری با مصرف کالایی با یک سری خصوصیات معین (به عنوان وسیله) که منجر به دریافت پیامدها و تحقق اهداف معینی (به عنوان نتیجه) می شود، شکل میگیرد. (سالم خلیفا، ۲۰۰۴)
۲-۴-۴-۴٫ مدل ابعاد کلیدی ارزش از دید مشتری
شس[۶۹] و همکارانش در سال ۱۹۹۱ تئوری ارزش مصرف را مطرح ساخته و ارزش مشتری را به پنج بعد کلیدی تقسیم کردند که عبارتند از :
۲ . حق دریافت مزد کافی و مناسب برای کارگران
۳ . حداکثر ۸ ساعت کار روزانه و در نظر گرفتن ۱ روز به عنوان استراحت هفتگی برای کارگران
۴ . لغو کار کودکان
۵ . برابری مزد زنان و مردان برای کار مساوی
۶ . رفتار و برخورد منصفانه با کارگران مهاجر خارجی
۷ . بازرسی شرایط کار
۸ . کار کارگران مطلقاً نباید به کالا تشبیه شود
۹ . برابری شرایط کار
پیشنویس اساسنامه سازمان بینالمللی کار و اصول نه گانه فوق به جلسه ی عمومی کنفرانس صلح تقدیم شد.
بخش سیزدهم معاهده ورسای یعنی مواد ۳۸۷ تا ۴۲۷ به « اختصاص داشت .این مواد ( به غیر از ماده آخر ) به تأسیس سازمانی دایمی برای تدوین نمرات بینالمللی کار اختصاص داشته و ماده آخر یعنی ماده ۴۲۷ به اصول کلی در زمینه کار میپرداخت.بهاینترتیب اساسنامه ی « سازمان بینالمللی کار» در ۱۱ آوریل سال ۱۹۱۹ به تصویب رسید و ILOدر همان تاریخ متولد شد .البته اصول کلی مندرج در ماده ۴۲۷ معاهده ورسای ، چند روز بعد یعنی در ۲۸ آوریل همان سال به تصویب رسید .در همین تاریخ اساسنامه یا میثاق سازمان دیگری با عنوان « جامعه ملل » نیز به تصویب رسید که سازمان بینالمللی کار به آنوابسته بود .
بند اول ماده ۲۳ میثاق جامعه به مسئله کار میپرداخت این ماده مقرر میداشت :
« با رعایت و حفظ اعتبار معاهدات بینالمللی موجود و یا معاهداتی که در آینده انعقاد خواهد یافت ، اعضای جامعه :
تلاش خواهند نمود که برای کار مردان و زنان و کودکان در قلمرو خویش وضعی عادلانه و مطابق با شأن انسانی پدید آورندو همچنین این وضع و حال را به تمام کشورهایی که با آنها روابط تجاری و صنعتی دارند تعمیم دهند و برای تحقق این امر سازمانهای بینالمللی مناسب تأسیس نمایند .»
مقر این سازمان در شهر ژنو بود و هر چند کهILOعضو جامعه ملل بود ولی به نسبت دیگر ارکان جامعه ی ملل از استقلال بیشتری برخوردار گردید . بهعنوان مثال کشورهایی که از جامعه ملل خارج میشدند مجاز بودند تا همچنان در سازمان بینالمللی کار باقی بمانند .[۵۲]
مبحث اول : ساختار و تشکیلات سازمان بینالمللی
سازمان بینالمللی کار همانند هر سازمان دیگری متشکل از ارکانی است .این ارکان برطبق ماده ۲ اساسنامه (و ماده ۳۸۸ عهدنامه ورسای ) عبارتند از :
۱ . کنفرانس عمومی
۲ . هیئت مدیره
۳ . دفتر بینالمللی کار
این سازمان علاوه بر ارگانهای یادشده دارای چندین مؤسسه مطالعاتی و آموزشی و نیز تعدادی کمیسیون فنی است که هر کدام از آنها اقدامات و فعالیتهایی را در راستای بهبود وضعیت کارگران و نیل به عدالت اجتماعی به انجام میرسانند .
ویژگی منحصربهفرد سازمان بینالمللی کار ، شرکت سهجانبه نمایندگان دولتها ، کارگران و کارفرمایان در هر یک از بخشهای آن است . به عبارت دیگر « کلیه ارگانهای سازمان بینالمللی کار یعنی کنفرانس بینالمللی کار ، هیئت مدیره ، کمیسیونهای مختلف مرکب از سه دسته نمایندگان دولت ، کارگران و کارفرمایان است . »
ویژگی سهجانبه بودن سازمان بینالمللی کار ، حتی در مقایسه با دیگر ارگانهای نظام سازمان ملل متحد بیهمتاست .[۵۳]
بسیاری از نویسندگان بر این عقیدهاند که ساختار سهجانبه این سازمان سبب توانمند شدن آن شده است ، به طوری که وقوع جنگ جهانی دوم و بروز بحرانهای اقتصادی گوناگون نتوانسته لرزهای هرچند کوچک بر بنیانهای استوار ILOوارد سازد . درحالیکه برخی از همین وقایع و حوادث موجب شد تا جامعه ی ملل تضعیف شده و حتی سرانجام با شکست مواجه گردد و جای خود را به سازمان ملل متحد دهد .
مبحث دوم : اهداف راهبردی و اقدامات سازمان بینالمللی کار
هر سازمان بینالمللی دارای اهداف و وظایفی است که در اساسنامه آن سازمان پیشبینی شده وسیاستها و راهبردهای سازمان مذکور بر اساس این اهداف و وظایف تعیین میشود و به مرحله اجرا درمیآید . سازمان بینالمللی کار نیز از این قاعده مستثنی نیست و دارای اهداف و وظایفی است.
اهداف اولیه سازمان بینالمللی کار در سال ۱۹۱۹ و در متن اولیه ی اساسنامه ترسیم شد. ولیکن در دهه های بعد به ویژه در سال ۱۹۴۴ اهداف و وظایف سازمان به نحو« روشنتر ، کاملتر و دقیقتری »[۵۴] تعیین گردید .
در سالهای اخیر یعنی در سال ۱۹۸۸ میلادی نیز اعلامیه ی اصول وحقوق بنیادین کار به تصویب رسیده است و در آن از کشورهای عضو خواسته شده تا حقوق اساسی و بنیادین کار را رعایت کنند .
علاوهبر این چهار هدف راهبردی سازمان بینالمللی کار نیز در آستانه ی هشتادمین سالگرد تأسیس این سازمان تعیین شده است . این اهداف متضمن آرمانهای والای موسسان اولیه سازمان بینالمللی کار است ونیل به آنها مفهوم« کار شایسته» برای همه مردان و زنان را تضمین میکند .
در این مبحث ابتدا به تشریح اهداف و وظایف سازمان بینالمللی کار میپردازیم ، سپس اقدامات ، فعالیتها و برنامههای سازمان را با توجه به اهداف مذکور در سطوح ملی، منطقهای و جهانی مورد بررسی قرار میدهیم .
گفتار اول : اهداف راهبردی و وظایف سازمان بینالمللی کار
در بخشهای قبلی به شروط کارگری و اصول نه گانه ای که در عهدنامه صلح ورسای مورد پذیرش واقع شدند ، اشاره شد .این اصول در واقع وظایف و اهداف این سازمان بینالمللی نوپا و تازهتأسیس را مشخص نموده وباتغییرات اندکی در اساسنامه آن گنجانیده شده است .
اینک به بررسی مقدمه اساسنامه ی سازمان بینالمللی کار میپردازیم که در بردارنده ی اهداف و مقاصد اولیه ی این سازمان میباشد. مهمترین وظیفه سازمان بینالمللی کار ، استقرار عدالت اجتماعی در سراسر جهان است. مقدمهی اساسنامه، تحقق عدالت اجتماعی را شرط لازم برای برقراری صلح جهانی پایدار و واقعی دانسته است .
ادوارد فیلان چهارمین مدیرکل دفتر بینالمللی کار در خصوص رابطه بین عدالت اجتماعی و صلح جهانی پایدار میگوید :[۵۵]
« …صلح غیر از حالت نبود جنگ است و صلح واقعی زمانی جود دارد که شرایط عادلانه و هماهنگ کار در داخل کشورها و در رابطه بین کشورها وجود داشته باشد وحالت رقابت را ازصورت خطرناکو نامشروع آن بیرون بیاورد .تدوین مقررات بینالمللی کار به چنین صلحی میتواند قطعاً کمک کند .
….ایجاد مقررات بینالمللی کار ، مفهوم همبستگی بین کارگران را تقویت میکند ونوعی وجدان اجتماعی مشترک به وجود میآورد وامکان همکاری مشترک را افزایش میدهد . علاوه بر آن، مشارکت مستقیم کارگران در تدوین مقررات بینالمللی کار از طریق شرکت نمایندگان سازمانهای کارگری کشورهای عضو در مراحل مختلف تصویب مقررات در واقع نوعی مشارکت مردم جهان در تأمین صلح است .»
دیباچه اساسنامه سازمان بینالمللی کار، برای بهبود شرایط کار، راهکارهای ذیل را پیشبینی کرده است :
- تنظیم ساعات کار و تعیین حداکثر مدت کار در روز و هفته
- به کار گماری نیروی کار و جلوگیری از بیکاری
- تعیین موضع کافی برای امرارمعاش
- حمایت از کارگران در برابر بیماریهای عمومی و امراض و حوادث ناشی از کار
- حمایت از منافع کارگران شاغل در خارج از وطن خویش
- حمایت از کودکان، جوانان و زنان
- تأمین و پیشبینی مستمریهای پیری و معلولیت
- به رسمیت شناختن اصل مزد برابر برای کار باارزش مساوی
- به رسمیت شناختن اصل آزادی انجمنها و حق تشکل
- سازماندهی آموزش فنی و حرفهای
تا سال ۱۹۴۶ ماده ۴۲۷ پیمان ورسای و یا همان ماده ۴۱ اساسنامه، اهداف، اصول کلی و صلاحیتهای سازمان بینالمللی کار را بیان میکرد . اما در بیست و ششمین کنفرانس بینالمللی کار در سال ۱۹۴۴ ، اعلامیه مربوط به اهداف و مقاصد سازمان بینالمللی کار به تصویب رسید که جانشین ماده ۴۱ اساسنامه گردید . این سند که بعدها به نام اعلامیه ی فیلادلفیا شهرت یافت از سال ۱۹۴۶ رسماً بهعنوان ضمیمه اساسنامه سازمان بینالمللی کار شناخته میشود ماده نخست اساسنامه مقرر میدارد : « به منظور تحقق مقاصد مذکور در دیباچه این اساسنامه و اعلامیه مربوط به اهداف و مقاصد سازمان بینالمللی کار که در دهم ماه می ۱۹۴۴ در فیلادلفیا به تصویب رسیده و متن آن پیوست این اساسنامه است ، سازمانی دایمی تأسیس میگردد.»
از علل مختلفی که زمینهساز تنظیم و تصویب این سند مهم و سرنوشت ساز بود میتوان به دو علت اشاره نمود . نخست ،آن که در فاصله بین ۲ جنگ جهانی ، دنیا با دگرگونیهای عمیق اجتماعی و اقتصادی مواجه شده بود . دیگر آنکه سطح توقع کارگران و مدافعان حقوق آن ها نسبت به سالهای آغازین فعالیت سازمان بینالمللی کار افزایش یافته بود .
این اعلامیه در ۵ بند به بیان اهداف و مقاصد سازمان بینالملل کارو نیز اصول لازم الرعایه در سیاست کشورهای عضو میپردازد .
بند نخست اعلامیهاصول زیر را که سازمان بر پایه ی آنها بنا شده است را مورد تأیید قرار میدهد:
« - کار کالا نیست[۵۶]
- آزادی بیان و انجمن برای پیشرفت پایدار ضروری است
- فقر… خطری برای رفاه همه محسوب میشود
- مبارزه با احتیاج باید در هر کشور با نیروی خستگیناپذیر ادامه یابد و در سطح بینالمللی نیز با تلاش مداوم و هماهنگ پیگیری شود و در این مبارزه ، نمایندگان کارگران و کارفرمایان با نمایندگان دولتها به طور برابر همکاری داشته باشند و آزادانه در گفتگوها شرکت کننده و در تصمیمگیریهای دموکراتیک در زمینه گسترش رفاه عمومی مشارکت نمایند .»
بند دوم اعلامیهنیز ضمن تأکید بر عدالت اجتماعی مقرر میدارد :
«… همه افراد بشر ، صرفنظر از نژاد ، عقیده یا جنس حق دارند که پیشرفت مادی و شکوفایی معنوی خود را آزادانه و با برخورداری از کرامت انسانی و در امنیت اقتصادی با فرصت مساوی دنبال کنند … »
بند سوم اعلامیه فیلادلفیا بهمنظور اجرای اهداف فوق وظایف سازمان بینالمللی کار را به شرح زیر بیان کرده است:
- تأمین اشتغال کامل و ارتقای سطح زندگی افراد
محله سرشور: (بازار سرشور، بازار زنجیر):
وجه تسمیه این محله درست معلوم نیست. احتمال می رود چون در ابتدای کوچه شور (کوچه ای که وصف آن در محله نوقان آمد) واقع بوده است و مشهدی ها« سر» را به معنی ابتدا و آغاز هم به کار می برند، به آن سرشور گفته اند. در مطلع الشمس اسمی از سرشور در ضمن محله های مشهد برده نشده ولی در کتاب زین العابدین بعد از محله سرآب، و به عنوان یکی از محلات قدیمی مشهد نام آن آورده شده است.
سرشور دروازه ای داشته که یکی از ۶ دروازه شهر مشهد به حساب می آمده است. در ابتدای این محله، بازار و بازارچه سرشور و حمام شاه و مسجد شاه واقع شده است که در وضع کنونی قسمتی از فضای مسجد شاه به علت خیابان کشی از بین رفته است. در کنار مسجد، غسالخانه و وضوخانه ای نیز وجود داشته که اثری از آنها باقی نمانده است. ساخت مسجد شاه را به حدود سالهای ۸۰۹ تا ۸۱۲ قمری و در زمان حکومت شاهرخ نسبت داده اند.
بازاری به نام سرشور در بافت این محله وجود داشته که اکنون نیز بخش عمدۀ آن باقی مانده است.
یکی از راسته های اصلی بازار سرشور به نام «بازار زنجیر» بوده است که برای مشخص کردن محدوده «بست» و مکان امن برای پناهندگان به حضرت، نشانهگذاری شده بود. از این رو در یک فضای مدور و میدانچه درون بازار به نام «هشتی» در مقابل «سرای شالفروشان» قدیم، زنجیری بلند ار روزنه گنبدی سقف بازار آویخته بودند. این زنجیر از نیمه به دو شاخه تقسیم میشد که هر شاخه آن را به پایهای از دیوار طرفین بازار بسته بودند.
در محله سرشور، قبرستان بزرگی وجود داشته است که به آن قبرستان «میرهوا» می گفته اند. در مجاورت یا جزئی از این قبرستان، گنبدی موسوم به «گنبد سبز» واقع بوده است. این گنبد بعدها با باغچه هایی محصور شده و هم اکنون در میان فلکه ای با همین نام قرار گرفته است. گنبد سبز مدفن یکی از دراویش و مقر اجتماع یا به نوعی خانقاه درویش های خاکسار مشهد بوده است.
محله عیدگاه، قتلگاه:
عیدگاه یکی از محله های قدیمی است که در جنوب مشهد و در غرب پایین خیابان و شرق محله سرشور واقع است. مرحوم «حاج ملا هاشم» در «منتخب التواریخ»، نوشته است که چون ازبک ها در قتل و عام مشهد، ساکنان این محله را نکشتند و مردم به شکرانه این موهبت در آنجا جشن گرفتند، آن محله را «عیدگاه» نامیدند ولی تصور می رود چون در آغاز در آنجا اعیاد مذهبی نظیر عید فطر برگزار می شده است به عیدگاه مشهور شده باشد.[۶۸]
قسمتی ازعیدگاه به یهودی های مقیم مشهد اختصاص داشت و به آن محله جهودها یا جدیدها گفته می شود.[۶۹]
کار اصلی یهودیان مقیم مشهد تجارت بود و مخصوصاً در خرید و فروش اشیاء عتیقه مثل فرش و زری و شال و کتب خطی تخصصی داشتند و در هر جا از این قبیل سراغ می گرفتند و با سماجت می خریدند و به خارج از ایران می فرستادند.
با توجه به کتاب آمار زین العابدین، در محله عیدگاه مدرسه به ندرت یافت می شده و برعکس، تعداد کارخانه های شال بافی و نساجی را در آن زیاد ذکر شده است. یهودیان عیدگاه علیرغم شرایط مطلوب اقتصادی، بسیار مقتصد بودند و ساده لباس می پوشیدند و در میان مردم مشهد به خساست و پولکی (بدپول) بودن شهرت داشتند.
موقعیت جغرافیایی عیدگاه، این حدس را نیرو می بخشد که شاید بر اثر وسعت روزافزون مشهد، این محله از نوقان جدا شده و یا اینکه قطعه زمینی در مجاورت نوقان بوده که در ابتدا، مراسم مذهبی اعیاد در آنجا برگزار می شده و بعد استقلال یافته و محله جداگانه ای شده است. در این که محله عیدگاه قدیمی است تردیدی وجود ندارد، زیرا در سال ۸۶۰ هجری که بابر میرزا[۷۰] به مشهد آمد و زمستان را در مشهد ماند، هنگام مراجعت از عیدگاه عبور کرد. از این بابت، عیدگاه را می بایست در قرن نهم دائر دانست. (سیدی،۱۳۷۸)
خیابان ارگ: زادگاه مشهد نوین
قلعه ی ارگ مشهد که قدمت آن به دوران شاه سلطان حسین صفوی (قرن دوازدهم هجری قمری/نیمه نخست قرن هجدهم میلادی)) می رسد اکنون از آن برج و بارویی باقی نیست! این ارگ در جنوب غربی مشهد در سمت شرقی یکی از دروازه های ورودی مشهد به نام دروازه ی سراب گویا توسط ملک محمود سیستانی حاکم تون(فردوس امروزی) ساخته شده بود. اگر کسی از جنوب شرقی می خواست وارد مشهد شود باید از ارگ حکومتی می گذشت به همین جهت این ورودی شهر را ، دروازه ی ارگ می گفتند.
نمایی از خیابان ارگ روبروی خیابان خسروی (چهار طبقه قدیم)
البته تا زمان نادر قلی افشار حاکم نشین مشهد همان محله ی چهار باغ بود. اما پس از نادر مقر حاکم در ارگ فعلی قرار گرفت. بنای این ارگ ـ اکنون چیزی از آن باقی نیست!ـ برای آخرین بار توسط عباس میرزا مرمت شد و عنوان باغ و جایگاه اصلی والی خراسان گردید.
در حد فاصل تاج گذاری رضاشاه در سال ۱۳۰۵ تا سال ۱۳۱۲ خورشیدی زمان برگزاری کنگره ی بین المللی حکیم توس فردوسی ، شهر مشهد وارد دوران نوسازی و تجدد گردید. احداث خیابان پهلوی (امام خمینی امروزی) در اراضی ارگ حکومتی در سال ۱۳۱۰ خورشیدی ، علی رغم نام پهلوی به ارگ مشهور شد و هنوز هم در مشهد به نام ارگ شهرت دارد! این خیابان تا سال ۱۳۵۰ خورشیدی با داشتن زیباترین مغازه ها ، کافه ها ، کلوپ ها ، رستوران ها و سینماها و باشگاه افسران و… از بهترین مناطق مشهد بود. اماکن مدرن این خیابان در چشم تندروان مذهبی نشانه های کفر و بی دینی بود! به طوری که در غائله ی مسجد گوهرشاد بسیاری به این خیابان ریختند و شیشه ی کلوپ ها و سینماها را شکستند!
خانه ی مرحوم حاج حسین ملک
خانه ی مرحوم حاج حسین ملک (۱۲۸۸ ه.ق ـ ۱۳۵۱ ه.ش)دیگر بنایی است که سخت بیننده را به افق های دور دست تاریخ و فرهنگ ایران می برد. این خانه شاخص ترین بنای تاریخی خیابان ارگ بود. معماری این بنا متعلق به اواخر دوره قاجار و اوایل دوره ی پهلوی است. اما اکنون زیر سایه ی یک برج پر از پول نفس می کشد!
گفتنی است شادروان ملک از شاگردان حکیم الهی میرزا ابوالحسن خان جلوه بود و شیفته ی کتاب و دانش. بی سبب نیست که ایشان به گردآوری نسخ خطی علاقه مند بود.روانش به مینو اندر شاد باد!
باغ ملی یا نخستین پارک شهر مشهد نیز از موقوفات شادروان ملک بود و به شهرداری اهدا گردید. البته ابتکار ایجاد پارک از مسیو لولو بلژیکی است که در آن زمان متصدی گمرک خراسان(۱۲۹۱ ه.ش) بود. این باغ اهدائی مظفرالدین شاه به پدر شادروان ملک بوده است.
باغ ملی قدیم
اداره ی دارایی مشهد نیز روبروی خانه ی شادروان ملک واقع است نبش خیابان جم. این بنا هم به نظر می رسد به دوره ی پهلوی متعلق باشد.
اداره ی ثبت احوال مشهد نیز به سال ۱۳۰۸ ه.ش در محدوده ی اراضی ارگ حکومتی بنا گردید که اکنون به کوچه ی ثبت مشهور است. این بنا بازسازی شده است. این بنا در برابر برجی که در ابتدای این کوچه ساخته می شود هنوز از جلوه و نما نیفتاده است.
این خیابان تا اواخر دهه ی ۴۰ محل زندگی بسیاری از اعیان و اشراف و حتی رفت و آمد اروپاییان بود. اما خیابان احمد آباد مشهد کم کم کارکرد های مدرن ارگ را ایفا کرد و نمودهای جامعه ی نوین مشهد را اکنون هم می توان در این خیابان زیبا و در عین حال به قولی با کلاس مشاهده کرد!
هتل پارس که بی شک در زمان خود بسیار شیک و مدرن بوده در خیابان روبه روی اتاق بازرگانی خراسان قرار دارد.
شتاب تغییرات خیابان ارگ هنوز مانند دیگر جاهای مشهد نیست و همین نوید می دهد شاید بتوان ساختار این خیابان را با ابنیه ی آن که جزئی از هویت و تاریخ مشهد است تا دیر نشده حفظ کرد! دوران تجدد چه خوب و چه بد به مشهد هویتی مستقل از ریشه ی تاریخی آن داده است و گویی کم کم چو طفلی نو پا بر پا های خود می ایستد و از اقتصاد سنتی خود فاصله می گیرد! خیابان ارگ زادگاه مشهد نوین است. جالب این که این هویت جدید با کنگره ی بین المللی حکیم توس پیوند خورده است!
۴-۳-مردم مشهد:
مشهد محل زندگی مردمی با ریشه های قومی، زبانی و محلی مختلف است، به عنوان شهر بزرگ خراسان در طول تاریخ همواره میدان میدان کشمکش و لشکرکش های اقوام و طوائف گوناگون بوده است.
خیابان ارگ مشهد سال های ۱۳۴۴، پنجم فروردین ماه
ماخذ: الهی، ۱۳۴۴
۴-۳-۱-فرهنگ و معیشت ساکنان مشهد:
معتبرترین منبع پیرامون این بخش به گزارش آماری “زین العابدین میرزا قاجار” در سال ۱۲۹۵ قمری مربوط می شود. وی به دستور رکن الدوله، والی خراسان در دوره ناصری، مامور آمارگیری از شهر مشهد شده و مجموعه کاملی از رقم نفوس شهر را گردآوری کرده است. در آمارگیری یاد شده، جمعیت، مشاغل و امکانات شهر مشهد شامل مدارس، مساجد، تکایا، کاروانسراها، حمامها، آب انبارها، کارخانه ها و …، به تفکیک محلات آن دوره (سراب، سرشور، عیدگاه، پایین خیابان، نوغان و بالا خیابان) نوشته شده است. مجموعه فوق با نام “نفوس ارض اقدس” به همت آقای “مهدی سیدی"، مورخ معاصر، تصحیح و تدوین شده است. این مجموعه خصوصیات کالبدی، عملکردی، اجتماعی و فرهنگی دوره ناصری شهر مشهد را بیان می کند.
آنچه که از اطلاعات ارائه شده در این قسمت بر می آید، این است که اقشار متوسط اجتماعی در همه محلات شهر، بالاترین درصدها را به خود اختصاص می دادند. محله عیدگاه که در این دوران عمدتاً مسکن یهودیان مشهد به حساب می آید، دارای بیشترین و محله بالاخیابان دارای کم ترین تعداد اغنیاء بوده است. همچنین بالاترین درصد فقرا مربوط به محله پایین خیابان و کم ترین تعداد فقرا در محله بالاخیابان ساکن بوده اند. درواقع قشر متوسط با ۳/۸۴ درصد، اکثریت ساکنان این محله را تشکیل می داده است. (سیدی،۱۳۷۸)
با وجود همزیستی اقشار اجتماعی در محلات مختلف شهر، در سال ۱۲۹۵ قمری، توزیع فضایی عناصر مهم شهری و پراکنش مکانی خدمات شهری در سطح محلات ناهمگون و نامتوازن بوده است. تفاوتهای اجتماعی در محلات شهر بیشتر ناشی از تفاوتهای فرهنگی بوده تا ساختار اقتصادی. بدین معنی که اقشار متوسط اما تحصیلکرده تمایل به جدایی از محلات قدیمی داشته اند. به طوریکه بالاترین تعداد کارکنان دولتی یا آستانه، در محله سراب می زیستند و به رعایت مسائل زیست محیطی و بهداشت اهمیت زیادی می دادند. وضعیت سکونت اقشار آسیب پذیر جامعه در سال ۱۲۸۹ شمسی چنین تعریف شده است:
«در محلات فقیرنشین، ممکن است چندین خانوار در یک واحد مسکونی یا فقط در زیرزمین و یا در یک طبقه سکونت داشته باشند. در چنین مواردی هم ممکن است که سطح خانه ها خیلی پائین تر از سطح خیابان باشد که تنها یک درب ورودی دارد و هیچ پنجره ای در سطح دیوارها برای خروج دود آتش و یا زغال در آن وجود ندارد، در منازل مردم بی بضاعت برای زمانی طولانی چاه های فاضلاب خالی نمی شود. بنابراین چاه ها پر شده و فضولات اضافی در اطراف محل پخش و به این ترتیب شدیدا محیط را آلوده می کند.» (رضوانی،۱۳۸۴)
بنابراین افزایش تراکم خالص مسکونی، یکی از نخستین پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی در آن زمان بوده است. همچنین، آلودگیهای زیست محیطی نیز اقشار آسیب پذیر را بیشتر تهدید می کرده و پیامد آن افزایش بیماری، ضعف و ناتوانی ساکنان چنین محلاتی بوده است. (رضوانی،۱۳۸۴)
در وضعیت سیاسی- اقتصادی شهر مشهد، به علت وجود مرقد مطهر امام رضا (ع) و وجود نوعی سرمایه داری عقیدتی، علاوه بر ارکان حکومت رسمی، یک نوع حکومت غیررسمی نیز در فضای حرم مطهر و اراضی و مستغلات شهر و پیرامون آن وجود داشته که در ایجاد تفاوتهای فضایی میان محلات و مناطق شهر مشهد نقش بسیار مهمی ایفا می کرده است. به طوریکه ساخت و سازهای درون شهری و مکان یابی تاسیسات دولتی و برخی مشاغل ویژه مانند تئاترها و مانند آنها در آن دوره، نیازمند کسب مجوز از “آستان قدس رضوی” بوده است. (رضوانی،۱۳۸۴)
از دوره پهلوی اول (۱۳۰۰ه.ش)، با استقرار امنیت و شروع نوسازی، جمعیت مشهد رو به فزونی گذاشت. (رضوانی،۱۳۸۴)
یکی از اصلی ترین عوامل تمایز انسانهای جوامع مختلف از یکدیگر و مهمترین عامل هویت ساز جوامع و اقوام گوناگون، فرهنگ می باشد. در مجموع اکثر صاحبنظران این حوزه، فرهنگ را مجموعه ای به هم پیوسته از شیوه های تفکر، احساس و عمل مشترک بین افراد متعدد می دانند که شامل باورها، دانشها، آداب و رسوم و ارزشهای آنهاست.
پس از ورود اسلام به ایران و خراسان در قرون ابتدایی هجری، خراسان به دلیل استقرار جاده ابریشم و مجاورت با ملل و اقوام گوناگون، محل ارتباط، اختلاط و رقابت فرهنگها و اقوام مختلف بوده است تا آنجا که تنوع نژادی و قومی را در این منطقه به همراه داشته است. شکل گیری “مشهدالرضا” در سال ۲۰۳ قمری، مجموعه زیستی شامل دو آبادی نوغان و سناباد را تحت تاثیر قرار داد. پذیرش گروه های مختلف جمعیتی، که مشهد را موطن خود اختیار نمودند سبب پیدایش مشهد کنونی در طول بیش از ۱۲۰۰ سال شده است. در حالیکه تجارت و کشاورزی تنها انگیزه شان نبود، بلکه بر عقاید مذهبی خویش و قداست جوار آن حضرت نیز تکیه داشتند. (سیدی،۱۳۷۸). بدین ترتیب می بایست دو شیوه غالب معیشت و در نتیجه دو نوع خرده فرهنگ اجتماعی را برای ساکنین مشهد قائل شد. یکی کشاورزی و دیگری تجارت. شیوه فرعی دیگری که با گذشت زمان بیشتر به منصه ظهور رسید، نوعی معیشت خاص بود که در غالب مشاغل خدماتی پدید آمده بود. این گروه اغلب کسانی بودند که حرفه خود را بیشتر بر روی زوار بارگاه امام رضا متمرکز کرده بودند و با ارائه خدمات اقامتی و … به معیشت می پرداختند. با توجه به شروع دوره رونق شهر مشهد در اواخر قاجار، این روش معیشتی و مشاغل وابسته به آن روز به روز از درآمد و اقتصاد بهتری بهره مند می شد.
با این وصف تکثر جمعیتی مشهد که دربرگیرنده نژادهای مختلفی است را می توان به سه گروه تقسیم کرد.
گروه اول، مردم بومی مشهد بودند که بیشتر در محلات قدیم شهر سکونت داشتند و اکثر آنها شغل تجارت و زراعت داشتند.
گروه دوم، را “مجاورین” تشکیل می دادند. مردمانی که شوق زیارت و مجاورت آستان مقدس رضوی آنان را به ماندن در این دیار واداشته بود.
گروه سوم، طوائف مختلف تشکیل شده بود که در گذشته برای پاسداری و نگهداری مرزهای خراسان از نواحی غرب کشور به این منطقه کوچ داده شدند و به زبانهای فارسی و ترکی صحبت می کردند و با حفظ آداب و رسوم ایلی خود، به شغل زراعت و بخصوص دامپروری مشغول شدند. در این جا باید اشاره کرد که اصولاً دامپروری، حرفه ایست که با سکنای دائم و بخصوص اقامت در شهر در تضاد است. درنتیجه باید پذیرفت که از میان مهاجرین طوائف که به خراسان و محدوده مشهد کوچ کرده بودند، غالباً این خانها و خانزاده های طوائف بودند که در شهر مقیم شدند و درواقع طائفه به مفهوم زندگی عشایری و ایلیاتی در شهر ساکن نبودند، بلکه با هدف بهره گیری از مرتع و آب و هوای مناسب، به انتخاب محل اقامت موقت خود می پرداختند.
موضوع قابل توجه در بررسی قومیتها و نژادهای مختلف در شهر مشهد حضور اقوام “ارامنه” و مخصوصاً “یهودی” در این شهر است که اغلب در دوره نادرشاه و در پی سیاست اسکان اجباری این گروه(۸-۱۱۴۶ ه.ق) به منظور شکستن جو مذهبی مشهد و رفع برخی نیازهای خاص سپاهیان نادر به مشهد کوچانده شده بودند. این گروه از اقلیتهای مذهبی که حدود هزار خانوار نقل شده اند در ابتدا در بیرون باروی شهر و اغلب در بیرون دروازه “پایین خیابان” اسکان یافتند. (سیدی،۱۳۷۸)
در دوره قاجار در پی جدایی شهرهای هرات، مرو، میهنه و …، مشهد پذیرای کوچ گروهی از مردم ایرانی تبار و شیعه مذهب شهرهای مزبور گردید که به تدریج بر تنوع قومی- فرهنگی این شهر افزودند. هر یک از این گروه های مهاجر در محله ای ویژه ساکن شدند. گروهی کشمیری نیز از قرون قبل در یکی از محلات شرقی مشهد ساکن بودند. حتی بخارائیها، قندهاریها و سمرقندیها نیز در مشهد صاحب ریز محله ها و کوچه هایی شدند. (سیدی،۱۳۷۸)
« و خدایی که در این نزدیکی است :
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند.
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه.»
(همان: ۲۷۸)
سپهری که از ابتدا در پی شناخت «خدا»، سفرهای متفاوتی را متحمل شده است، در نهایت به توفیق دیدار «خدا» دست مییابد و احساس معرفت خدا را در جای جای طبیعت درک میکند. سپهری خدایش را « در این نزدیکی»؛ در همین طبیعت مییابد « و چون یافته شد، دیگر یافتنی بالاتر از او نیست، و مرز پایان جست و جوها در آستان لحظه های زندگی سرشار است.» (حقوقی، ۱۳۷۵: ۴۵)
در واقع در اینجا سپهری در مرحلهی یگانگی کامل با طبیعت قرار دارد و توانسته با نزدیک شدن به طبیعت، دنیای معنوی و روحی خودش را حفظ کند:
« من مسلمانم.
قبلهام یک گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور
دشت سجادهی من.
من وضو با تپش پنجرهها می گیرم.
در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست:
همه ذّرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتی میخوانم
که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته ی سرو.
من نمازم را پی «تکبیره الاحرام» علف میخوانم،
پی «قد قامت موج»
کعبهام بر لب آب،
کعبهام زیر اقاقی هاست.
کعبهام مثل نسیم، میرود باغ به باغ،
میرود شهر به شهر.
حجرالاسود من روشنی باغچه است.»
(سپهری، ۱۳۸۷: ۲۷۹)
در این شعر تصاویر پی در پی، همهی اجزای شعر را به هم پیوند میزند و شکل منسجمی را به وجود میآورد.
اشارهی پنهانی سپهری به کلام خدا : « نَحنُ اَقرَبُ الَیهِ مِن حَبلِ الوَریدِ.» (قرآن کریم، ۲۶: ۱۶)
« ما از رگ گردن او به او نزدیک تریم»
به شاعر اجازه میدهد که خود را انسان بنامد و از آنجا که خدا در میان شببوها، پای کاج، روی آگاهی آب و قانون گیاه حضور دارد پس میتوان گفت کل طبیعت جایگاه خداست و مثل معبد تمام اجزای آن حرمت دارد و سپهری در این معبد که همان طبیعت است با قبله، جانماز، مهر، وضو، اذان و … به نماز و نیایش با خدا میپردازد.
از سوی دیگر « طبیعت و اجزای موجود در آن همگام با انسان به نماز میایستند و در برابر عظمت کبریایی حق سر تسلیم فرود میآورند و اینجاست که سهراب میخواهد خدا گونگی جهان آفرینش را با روحانیتی تمام به نمایش گذارد و ما را به تفکری هر چه بیشتر وا دارد.» (عمران، ۱۳۸۶: ۵۴)
بدین لحاظ است که طبیعت در نظر سپهری عین ملکوتی میشود که در نگاه شاعر نهایت شناخت اوست و او با اندیشه در جلوههای پر رمز و راز آن، خود را به خداوند نزدیک میگرداند.
سپهری از تغییرات دینی استفاده میکند و شعر را پیش میبرد؛ قبلهی مسلمانان کعبه است، کعبه در بیابان است، اما کعبهی آرزوهای شاعر کنار آب و زیر اقاقیهاست. سپهری در هر مکانی که باشد رو به سوی خدا میآورد، او برای نماز خواندن و نیایش جای خاصی ندارد. برای سهراب همه جا میتوان کعبه را یافت و هر جا میتواند قبله ای باشد برای نماز.
سپهری به عرفانی شگفت انگیز دست مییابد و از پس پنجرههای بسته عبور میکند و به شهودی زیبا و تماشایی میرسد:
« من به مهمانی دنیا رفتم:
من به دشت اندوه،
من به باغ عرفان،
من به ایوان چراغانی دانش رفتم.
رفتم از پلهی مذهب بالا.
تا ته کوچهی شک،
تا هوای خنک استغنا،
تا شب خیس محبت رفتم.
من به دیدار کسی رفتم در آن سر عشق.»
( سپهری، ۱۳۸۷: ۲۸۲ و ۲۸۳)
ظاهراً مراد استغنای عرفانی است، رسیدن به دوست و از هر چه غیر اوست ( از جمله مذهب)مستغنی شدن.
در واقع « صدای پای آب»، سپهری همهی جهانبینی سپهری را بیان میکند و او با بهترین توصیفات، تلقی خود را از نیایش و نماز و عبادت بیان میکند.
عبادت سپهری در محضر خدایی ست که در هر زمانی میتوان به حضورش رفت. کسی که نبض تپندهی هستی است:
« تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همت کن
و بگو ماهیها، حوضشان بی آب است.
باد میرفت به سر وقت چنار،
من به سر وقت خدا میرفتم.»
(همان : ۳۶۲و۳۶۳)
حضور خداوند در همه جا مثل تپش و جریان زندگی بخش روح حیات است و برای سپهری که « چنین خدایی را احساس و ادراک میکند، بدیهی است که اصلاح «وقت» نیز، بیشتر، زمینی تصور میشود.» (حقوقی، ۱۳۷۵: ۴۶)
تفسیر نتایج:
همان طور که مشاهده میشود تمام متغیرهای مورد استفاده در مدل از لحاظ آماری در سطح بالایی معنیدار هستند. همچنین علائم ضرایب نیز با تئوریهای اقتصادی سازگار هستند. آمارههای آزمون سارجان نیز که از توزیع با درجات آزادی برابر با تعداد محدودیتهای بیش از حد مشخص برخوردار است، فرضیه صفر مبنی بر همبسته بودن پسماندها با متغیرهای ابزاری را رد میکند. بر اساس نتایج حاصل از این آزمون متغیرهای ابزاری به کار گرفته شده در تخمین مدل از اعتبار لازم برخوردار هستند. در نتیجه اعتبار نتایج جهت تفسیر تایید میشوند.
با توجه به نتایج فوق، ضریب شاخص استقلال بانک مرکزی برابر با ۶/۸- و از لحاظ آماری نیز در سطح ۹۵ درصد معنیدار است که نشان دهنده این است که استقلال بانک مرکزی در کشورهای منتخب بر نرخ تورم تأثیر منفی دارد و با توجه به اینکه متغیرهای مدل به صورت نرخ رشد وارد شدهاند، ضرایب متغیرها نشان دهنده کشش آن متغیر نسبت به نرخ تورم هستند. با توجه به ضریب برآوردی شاخص استقلال بانک مرکزی، اگر استقلال بانک مرکزی افزایش پیدا کند، با فرض ثابت بودن سایر شرایط، نرخ تورم کاهش مییابد.
نرخ رشد واقعی سرانه نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر نرخ تورم است. اثرات متغیر نرخ رشد واقعی سرانه بر روی نرخ تورم در سطح ۵ درصد، به صورت منفی و معنیدار است؛ و ضریب تخمین زده شده نشان میدهد که در صورت ثابت بودن سایر شرایط، با افزایش نرخ رشد واقعی سرانه، نرخ تورم کاهش مییابد.
تأثیر متغیرهای درجه باز بودن اقتصاد، سهم بدهیهای خارجی و واردات از تولید ناخالص داخلی و همچنین رژیمهای نرخ ارز بر نرخ تورم، مطابق انتظار بوده و از لحاظ آماری در سطح بالایی معنیدار هستند.
۴-۴-۲- استقلال بانک مرکزی و رشد اقتصادی
برای بررسی تاثیر استقلال بانک مرکزی بر رشد اقتصادی، با توجه به آزمون لوین[۸۴]- رنلت[۸۵] (۱۹۹۳)، از فرم معادله زیر استفاده میشود:
GDPit = αi+ β۱Fit + β۲Iit + β۳Zit+εit
که در آن GDP متوسط نرخ رشد سالانه تولید ناخالص داخلی سرانه است. بردار F نشان دهنده متغیر هدف است؛ و در این پژوهش، متغیر هدف شاخص استقلال بانک مرکزی (CBI) است. در الگوهای رشد از متغیرهای گوناگونی به عنوان متغیرهای کنترل در بردار I و Z استفاده میشود.
I شامل بردار متغیرهای توضیحی است که همواره در مدلهای رشد لحاظ میشوند؛ این بردار شامل متغیرهایی از قبیل:
Pop: نرخ رشد سالانه جمعیت، Inv: سهم سرمایهگذاری از تولید ناخالص داخلی، HC: شاخص سرمایه انسانی است.
Z نیز شامل بردار متغیرهای توضیحی است که بیشتر در مدلهای پانل و به دلیل نشان دادن تفاوتهای ساختاری میان کشورها استفاده میشوند؛ مانند:
EX: سهم صادرات از تولید ناخالص داخلی، IM: سهم واردات از تولید ناخالص داخلی، Inf: نرخ تورم، Debt: سهم بدهیهای خارجی از تولید ناخالص داخلی.
برای تخمین مدل فوق، از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) استفاده میشود. نتایج حاصل از تخمین معادلات بعد از انجام آزمونهای مختلف و اطمینان از صحت نتایج در جدول ۴-۳- نشان داده شده است.
جدول۴-۳: تأثیر استقلال بانک مرکزی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب
Prob | t-Statistic | Std.Error | Coefficient | Variable |
۰٫۰۰۰۰ | ۴۲٫۷۶۱۹۵ | ۰٫۰۰۵۳۶۳ | ۰٫۲۲۹۳۴۳ | GDP(-1) |
۰٫۰۰۰۰ | ۷٫۸۴۴۵۵۲ | ۱٫۰۵۹۷۷۵ | ۸٫۳۱۳۴۵۸ | CBI |
۰٫۰۰۰۰ | -۱۶٫۴۷۲۵۷ | ۰٫۰۰۰۲۳۹ | -۰٫۰۰۳۹۴۳ | Inf |
۰٫۰۰۰۰ | ۶۸٫۲۸۴۲۲ | ۰٫۰۰۹۲۷۳ | ۰٫۶۳۳۱۹۸ | Inv |